نسخه چاپی

علت ترور استاد مطهری

اسدالله بادامچیان

دشمنان انسانیت و ارزش‌ها در قرون معاصر استکبار جهانی با اسوه‌های ارزشی در هر نظام و جامعه و کشور و انقلاب به شدت دشمنی دارند. اسوه‌ها، انسان‌هایی هستند که اوج ارزش‌های یک انقلاب یا نظام یا ملت یا کشور در آن‌ها متجلی است و در واقع نتیجه و حاصل همه شعار‌ها و شعور‌ها و ارزش‌ها هستند. از این روست که پاکان و توده‌های مردم به آن‌ها دلبستگی و عشق می‌یابند و در حرکت و برنامه‌های فطری انسان که توحید و ارزشگرایی الهی و انسانی مبنای آنهاست و خدمت‌رسانی به تفکر و جامعه انسانی هدف آنان است از آن‌ها سرمشق می‌گیرند.

***

عالی‌ترین مظهر و اسوه جهاد و شهادت و خوبی‌ها و فداکاری امام حسین (ع) است که حرکت ارزشمدار و ارزش‌آفرین عاشورا را در قرن‌های متوالی ایجاد و هدایت کرده و به نتیجه رسانده است و این شور و گرمای عاشورایی حتی در زمستان‌های سخت و سرد، هرگز سرد و بی‌گرما‌زایی نبوده و نخواهد بود. از این روست که تحریف چهره حسین (ع) و زینب (س) و تحریفات عاشورا پس از محرم ۶۱ همواره در دستور کار ستمگران و فاسدان و قدرت‌طلبان و مقام‌پرست‌ها و در یک کلمه «ضد ارزش‌ها» و استعمار و استکبار و مستکبرین بوده و خواهد بود. و امثال شهید آیت الله مطهری و امام خمینی و امام خامنه‌ای و انسان‌های ارزشمدار در نیروی مستمر و بسیار سنگین با تحریفات در عاشورا مقابله کرده‌اند تا حسین که «اسوه والای ارزش‌ها» می‌باشد از گزند تحریف‌گران و دشمنان و التقاطی‌ها و حتی یزید‌ها و عمر سعد‌ها و شریح قاضی‌های هرزمانه، محفوظ بماند و مردم خالص عاشورا را دریابند.

***

شهید آیت الله مطهری در انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران یک «اسوه» است خط اصیل و خالص اسلام ناب محمدی و علوی و عاشورایی و خط اصالت‌دار امام خمینی، در او متجلی است. امام خمینی (ره) همه نوشته‌های او را تأیید فرمودند و جلوی سوءاستفاده التقاطیون چپ و راست و روشنفکران غرب‌زده و چپ‌زده را در کتابی که به نام او در اقتصاد منتشر کردند، گرفتند.

مطهری اسوه برای همه عالمان دینی و وعاظ و نسل جوان طلبه و دانشجو است. دانشمندی عمیقا فقیه و گسترده‌نگر و متفکر و اندیشمند و بیانگری توانا و جامع و سراپا تواضع و مکتب محوری به دور از هر گونه «منم» و «خودیت» و شیفته تبیین اسلام عاشورایی و متعبدی خالص و متجهد و شب زنده‌داری صادق و عارف و مجاهدی خستگی‌ناپذیر و خط‌شناسی دقیق و فهیم و نویسنده‌ای که قلمش فقط به عشق ارزش‌ها بر صفحات کاغذ روان می‌باشد و وظیفه‌یابی تکلیف‌مدار که برمدار امامت و ولایت و فقاهت تشخیص صحیح می‌داد و بی‌اعتنای به همه حملات و تهاجمات و ملامت‌هایی که التقاطیون و عناصر ساده‌اندیش بر او می‌گرفتند بدون آنکه به این مهاجمان حسابگر و برنامه‌دار یا به آن ساده‌اندیشان فریب خورده بدزبانی و بی‌اخلاقی نماید.

***

از آغاز انقلاب اسلامی او یکی از محورهای اساسی انقلابی نه شرقی نه غربی و فقط اسلامی و ولایی و مردمی بود. انقلابی‌نمایی، مردمی‌نمایی، مصلحت‌اندیشی غیرمکتبی، پز‌دادن‌های روشنفکری و مبارزاتی، در او راهی نداشت. تقیه را به معنای کامل آن رعایت می‌کرد. او فقط در فکر به دست آوردن رضای خدا بود نه اینکه این و آن و حتی مردم را خوش آید یا نیاید. رضایت خلق خدا و مردم را در راستای رضای خدا و ائمه طاهرین (ع) حجت باقیه (عج) و ولی امر زمان، امام خمینی، می‌طلبید و برای ولی فقیه زمان همواره عبارت «روحی له الفداء» را بر زبان داشت.

***

التقاط‌ستیزی و انحراف‌ستیزی او بسیار دقیق و مؤثر بود. دین خالص را در بیان و نوشتار و در عمل و برنامه‌ها معرفی می‌نمود و التقاط‌های نفاق‌دار روشنفکری غربی و چپ زده و انحراف‌های از اسلام اصیل حتی در بازرگان و لیبرالیسم زده‌ها با شهامت و شجاعت تبیین می‌کرد. در جهاد سیاسی، در تشکیلات اسلامی، نقش ویژه‌ای داشت.

امام‌خمینی به مؤتلفه اسلامی فرمود من اعضای شورای روحانیت مؤتلفه اسلامی را قبول دارم اما بیشتر به مطهری و بهشتی توجه دارم. او در حرکت تشکیلاتی «حزب‌زدگی» نداشت. حزب غربی و احزاب کمونیستی و سوسیالیستی را رد می‌کرد، حزب خدامحور اسلام را باور داشت.

***

پس از پیروزی انقلاب اسلامی به جای اینکه در پی مقام و مسند باشد. درصدد ایجاد دانشگاه بزرگ اسلامی بود که اسلام خالص نبوی و علوی و عاشورایی را در دروس و متون علمی و در شیوه‌های تدریس و تبیین در اندیشه فهمی همه اندیشه‌های انسانی و علمی، جاری و ساری سازد.

آزادی علمی و بیان نظریات را در سطح دانشگاه آنچنان که اسلام می‌خواهد حاکم سازد که همه دیدگاه‌ها و نگاه‌ها مطرح شود و عباد اللهی که در این دانشگاه اسلامی در جستجوی علم واقعی و حقیقت‌ها هستند، همه «قول» ‌ها را بشنوند و پیرو نیکو‌ترین اندیشه‌ها و حقایق شوند و دانشگاه سازنده انسان‌های مطمئن و اطمینان‌بخش و فهیم و متقی و خداخواه و در خدمت بندگان صالح خدا و دانشمندان و مدیرانی شود که همه وجودشان عشق به ارزش‌ها و همه همتشان حاکمیت ارزش‌های الهی و انسانی بر جهان باشد.

***

این بود که مطهری یک اسوه بود. و از قبل از انقلاب همه التقاطی‌ها و انحرافی‌ها و رژیم ستمشاهی و خط تحجر و جمود دینی و خطوط روشنفکری و لیبرالی و خطوط نفاق و چند چهرگی کوشیدند او را تخطئه کنند یا متهم سازند.

گفتند او طرفدار سرمایه داری است، او اهل مبارزه نیست – انقلابی نیست – او در مجله زن روز کیهان مقاله نوشته است. او حجاب سنتی را تحلیل کرده است – او چه و چه و چه می‌باشد.

پس از پیروزی انقلاب هم خط نفاق آمریکایی و اسلام آمریکایی و تشیع انگلیسی فرقان او را ترور کرد زیرا دیدند ترور شخصیت فایده‌ای نداشته است و مردم این گوهر درخشان را دیده و شناخته‌اند.

***

اکنون نیز می‌کوشند مطهری را تحریف کنند. چهره او را در ابرهای تحریفات روشنفکری بپوشانند. خانواده او را نگذارند که چون مطهری، چهره‌ای حاضر در همه صحنه‌های خط ولایت باشند. مردمی بودن مطهری را در اینکه او در یک حزب و تشکل ولو نهادی بوده، محدود نمایند. اما باید دانست که مطهری و بهشتی همواره اسوه خوبی‌ها و ارزش‌ها بوده‌اند و خواهند بود.

ولوکره المشرکون

۱۳۹۴/۲/۱۲

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...