نسخه چاپی

دعوای 41ساله بر سر چیست؟

سیدامیر سیاح

دکترروحانی اخیرا گفته است: «مشکل 41‌ساله ما این است که هنوز نمی‌دانیم با دنیا تعامل سازنده داشته باشیم یا تقابل مستمر را در پیش بگیریم». صرف‌نظر از مغلطه‌ای که در جمله رییس‌جمهوری وجود دارد (اینکه اصلا چه کسی گفته با دنیا به‌طورمستمر در تقابل باشیم) و اینکه عادت کرده‌ایم به دوقطبی‌های غیرواقعی که منتقد خود را شرّ مخوف توصیف می‌کنند و خود را مقابل آن شرّ نشان می‌دهند، باید گفت این جمله دکترروحانی چندان هم بی‌ربط نیست. مشکل جمله او این است که دقیق و کامل نیست. بله، همان‌طور‌که دکترروحانی گفته‌اند، 41‌ سال است دوقطبی بزرگی در جامعه نخبگانی و کارشناسی ایران به‌طور واقعی وجود دارد. شکافی که باید بعد از 41‌ سال، تکلیفش را روشن کنیم یا حداقل ابعاد آن ‌را بشناسیم، این است: دوقطبی قدرتمند شویم یا مذاکره کنیم.
در واقع، تقابل گفتمان انقلاب اسلامی با گفتمان تکنوکرات‌های خودباخته است. دال مرکزی در گفتمان امام خمینی(ره) که رهبری‌(مدظله‌العالی) نیز با قوت تعقیب می‌کنند، خودباوری، اعتماد به نیروهای ایرانی و تکیه بر ظرفیت‌های داخلی است. این گفتمان بر معرفت محور «ما می‌توانیم» بنا شده است.
درمقابل، «گفتمان خودباختگی» به‌طورکلی معتقد است «ما نمی‌توانیم». در تصور آن‌ها غرب آن‌قدر عظیم و قوی است که اگر اراده کند، با یک دکمه می‌تواند ایران را زیرورو کند. در نگاه آن‌ها، شاخ‌به‌شاخ‌شدن با این هیبت عظیم احمقانه است و عقل حکم می‌کند از شیر این گاو بنوشیم تا اینکه با شاخش گلاویز شویم.
در نگاه گفتمان خودباختگی، تقسیم کار بین‌المللی نقش ایران را فروش نفت خام و مونتاژ محصولات غربی می‌داند و ما ناچار و محکومیم به این نقش تن دهیم و تنها راه خوشبختی ایران هم همین است ولاغیر. به‌همین‌دلیل، از اروپا التماس می‌کنند نفت ما را بخرید و اجازه دهید خودروهایتان را مونتاژ کنیم. در نگاه این گفتمان‌، فناوری پیشرفته محصول خاص غرب است و ما نمی‌توانیم به گرد آن هم برسیم؛ ازاین‌رو، تکنوکرات‌های خودباخته حاضرند طرح‌های نفتی را گران‌تر و با التماس به شرکت‌های غربی بدهند؛ اما حاضر نیستند شرکت‌های ایرانی را حتی در مناقصه‌های نفتی راه دهند. ازنظر آ‌ن‌ها، شرکت‌های دانش‌بنیان ایرانی چیزی درحد بازی دلخوش‌کنک استارت‌آپ‌هاست که ته آن می‌شود دیجی‌کالا؛ معبری برای فروش کالاهای فناورانه غربی!
در نگاه گفتمان خودباختگی، شرکت‌های ایرانی نمی‌توانند از مسیر تحقیق و آزمایشگاه به فناوری پیشرفته برسند؛ به‌همین‌دلیل، آن‌ها دستاوردهای هسته‌ای، موشکی، فضایی، نانو و بیوتکنولوژی ایران را مسخره و تحقیر می‌کنند. ازنظر آن‌ها، ما باید فناوری را از غرب به داخل انتقال دهیم، با لایسنس غربی‌ها مونتاژ کنیم و مؤدب باشیم تا پایگاه مونتاژ منطقه‌ای آن‌ها شویم و حتی بتوانیم محصولات غربی را به منطقه صادر هم بکنیم. این اوج هنر و نقش اقتصادی ما می‌تواند باشد؛ همان راهی که شاه رفت؛ به‌همین‌دلیل، عکس‌های صادرات ژیان به امارات در سال 1354 را با حسرت و افسوس برای هم می‌فرستند.
گفتمان خودباختگی نه‌فقط در محیط تلگرام، بلکه در دانشگاه‌ها و حتی هیئت‌حاکمه جمهوری اسلامی نفوذ بسیار گسترده‌ای دارد. شاهد مثال هزاران جوان نخبه‌ای هستند که می‌خواهند فناوری‌ای را تجاری و به بازار عرضه کنند؛ اما دیوان‌سالاری فاسد گفتمان خودباختگی بر اداره‌های جمهوری اسلامی مسلط است و معمولا اجازه این کار را نمی‌دهد. تکنوکرات‌های خودباخته در اداره‌ها آن‌قدر جوانان نخبه را دست‌به‌سر و خون‌به‌جگر می‌کنند تا خسته شوند و از این کشور فرار کنند. ازنظر گفتمان خودباختگی، جای نخبگان ایرانی در آمریکا و کاناداست؛ ازاین‌رو، ژن‌های خوبشان در غرب تحصیل و زندگی می‌کنند.
گفتمان انقلاب می‌گوید «ما می‌توانیم» با تکیه به نیروی خودمان و با یادگیری دانش و فناوری از بهترین دانشگاه‌های دنیا، خودمان صاحب فناوری شویم و خودمان تجاری و صادرش کنیم. ازنظر گفتمان خودباوری، در دنیای بی‌رحم امروز چاره‌ای جز قوی‌شدن نداریم؛ وگرنه پامال قدرت‌ها می‌شویم. راه قوی‌شدن هم دستیابی به فناوری‌های پیشرفته است؛ یعنی کاری که ما می‌توانیم، حتی اگر تحریم شویم و خودباخته‌ها در این راه، مسخره، اذیت و خون‌به‌جگرمان کنند. دکترروحانی درست گفت. باید تکلیف این دو گفتمان را در اداره کشور روشن کنیم؛ یک‌بار برای همیشه.

۱۳۹۸/۸/۴

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...