نسخه چاپی

ماجرای نجفقلی حبیبی و نمره خوب اصولگرایان در اخلاق رسانه ای

با فاصله بسیار اندكی از آغاز این موج، برخی چهره های شناخته شده میان اصولگرایان خواستار دقت بیشتر در موضع گیری شدند.

يكي از مشخصه هاي خوب شبكه هاي اجتماعي ؛ مهيا بودن فضاي نقد درون گفتماني است. در روزهاي گذشته و پس از برنامه زنده برنامه تلويزيوني «ديروز، امروز، فردا» كه نجفقلي حبيبي در آن جملاتي را درباره مراسم عاشورا گفت "سالانه در ايام عاشورا چه پول‌ها كه در مملكت خرج مي‌شود، اما بازده اينها چقدر است؟ هيچي، چهار نفر گريه مي‌كنند و تمام مي‌شود" موجي از حمله به وي آغاز شد.
به عنوان نمونه خانم كبري آسوپار نويسنده تواناي روزنامه جوان در صفحه خود متن بلندي را نوشت كه در فرازي از آن آمده است:
اگر قصد توهين را در جملات فوق كه پنج‌شنبه شب بيان شد، متصور نباشيم – كه واقعاً هم به نظر مي‌رسد وجود نداشت – آنچه عيان شد، كمرنگي عاشورا در باورهايي است كه سال‌ها مديريت فرهنگي كشور را بر عهده داشتند و تربيت نسلي از جوانان بر عهده اينان بود.
در بستر چنين انديشه‌اي است كه جواني بي‌اعتقاد به محرم و صفر رشد مي‌كند و بعدتر مي‌پرسد بعد از 1400 سال، ما براي چه عزاداري مي‌كنيم يا اگر پاي بلوا و آشوب برسد، ظهر عاشورا هم مي‌تواند وسط خيابان سوت و كف بزند و به عزاداران امام حسين عليه السلام حمله كند.


حتي حميد رسايي در بخشی از نطق خود در مجلس گفت:

متأسفانه حاميان وزير علوم كساني هستند كه در بخچه ذهنشان فاصله زيادي با باورها و ريشه هاي انقلاب اسلامي دارند. يكي از آنها نجفقلي حبيبي رئيس شورای هماهنگی اصلاحات و رئیس ستاد میرحسین موسوی در تهران است كه در اين روزها فعال شده و به اسم انجمن مدرسين در حال راه اندازي كمپين دفاع از وزير علوم است [...] آقاي حبيبي شما و دوستانتان كه در يوم الله 9 دي از مردم سيلي خورديد حق داريد از عاشورا كينه به دل داشته باشيد و بپرسيد فايده اين همه هزينه كرد براي عاشورا چيست!

تاسوعا و عاشورا همان ايامي است كه دودمان پهلوي را بر باد داد و به تعبير امام راحل اسلام را زنده نگه داشت، عاشورا همان روزي است كه بساط فتنه گران به دليل اهانت به آن در يوم الله 9 دي جمع شد و بساط شما هم جمع مي شود.
حسين شريعتمداري مديرمسئول روزنامه كيهان نيز سرمقاله خود را به اين سخنان اختصاص داد و در فراز پاياني آن نوشت:
ماجرای ننگین وطن‌فروشی اصحاب فتنه آمریکایی اسرائیلی 88 و هجوم برنامه‌ریزی شده فتنه‌گران به اسلام و امام و انقلاب و نظام که برخی از هم‌حزبی‌های آقای نجفقلی حبیبی نیز بازیگر آن بازی بودند، این تردید را پیش می‌آورد که مبادا ایشان در اظهارات سخیف و بی‌پایه اخیر خود، بی‌آن که بداند و بخواهد در ماجرای مشابه دیگری به بازی گرفته شده باشد! و...
چون پرده ز روی کارها بردارند
معلوم شود که در چه کارند همه؟!
ولی دیگر خیلی دیر شده باشد!
آقای حبیبی در پایان برنامه یاد شده و بعد از مواجهه با اعتراض طرف دیگر مصاحبه یا مناظره می‌گوید «مسلما من معتقد هستم که عاشورا مهم‌ترین چیزی است که ما داریم». خب! اگر چنین اعتقادی دارید که می‌دانیم دارید و خود از شرکت‌کنندگان در عزای حسینی(ع) هستید، آن اظهارات موهن از کجا ریشه گرفته؟! و با چه انگیزه‌ای بر زبان شما نشسته است؟! و خیرخواهانه باید گفت؛ برحذر باشید که در آستان اباعبدالله الحسین(ع)، پیمانه نیز بخشی از پیمان است و...
مست شد خواست که ساغر شکند، عهد شکست
فرق پیمانه و پیمان ز کجا داند مست؟!


با فاصله بسيار اندكي از آغاز اين موج، برخي چهره هاي شناخته شده ميان كاربران اصولگرا اما خواستار دقت بيشتر در موضع گيري شدند.
شايد يكي از اولين آنها "اميد حسيني" بود نویسنده ی توانا و پرکارِ "آهستان" كه به بيان ديدگاه هاي متفاوت و عقلگرايانه شناخته شده است. وي نوشت:
قبول ندارید که تو بعضی واکنش ها به نجفقلی حبیبی، داره زیاده روی میشه؟ من قبول دارم که موضوع حساسی هست و آدم باید مراقب حرف زدنش باشه، ولی از دیروز چنان پیامها و اشعاری دیدم که واقعا زشت و مسخره بودند. حالم بد شد.
حالا حبیبی هم واقعا به امام حسین و نهضت عاشورا اهانت نکرده. اصل بحث درباره امام حسین نبود. درباره نتایج کارهای فرهنگی بود که مثالی زد و بد هم گفت. ولی حتی همین مثال هم، به معنای اهانت به عاشورا نیست. فوق فوقش به شیوه عزاداری یا نتیجه اش انتقاد کرده. بعد تو بعضی از این اشعار و پیامها ادعا شده که حبیبی به ساحت امام حسین اهانت کرده! بابا منصف باشید.

تقي دژاكام عضو با سابقه تحريريه كيهان هم با عنوان "اندازه نگه دار که اندازه نکوست..." و توضيح (برای اینکه پیش وجدانم شرمنده نباشم) در صفحات اجتماعي خود نوشته است:
دکتر حبیبی در آن چهار سالی که من در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران تحصیل می‌کردم، رئیس دانشکده بود. ما هم جزو شورای انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده و نیز دانشگاه تهران بودیم و به همین دلیل، ارتباط و جلسات زیادی با ایشان داشتیم.
حبیبی، انسانی سالم و البته با رگه‌هایی از آنچه امروز به آن اصلاح طلبی می‌گوییم بود. آب زیر کاه و موذی و اهل دروغ و خیانت و حرامخواری و سوء استفاده‌های مالی و کاری و رفاقتی و تا آنجا که یادم می‌آید جناحی هم نبود. حتی ما خیلی وقتها به او گیر می‌دادیم که چرا این استاد و آن استاد را اخراج کردی. بله، یعنی او اهل اخراج اساتیدی که او آنها را خودی و سالم نمی‌دانست هم بود. کسانی چون دکتر میلانی و دکتر رئیس طوسی و دکتر کاتوزیان و ... را او از دانشکده اخراج کرد! و تلاشهای فراوان ما (که دکتر حسین سلیمی رئیس امروز دانشگاه علامه طباطبایی هم جزو ما بود)، برای برگرداندن بعضی از آنها به نتیجه‌ای نرسید!
اینها را گفتم تا بگویم این آدم اصلاح طلب، روزی روزگاری از آن طرف بام افتاده بوده است (البته نه مثل اکبر گنجی یا همان اکبر پونز معروف که روزی سر کسانی که آستین کوتاه داشته‌اند چهارراه باز می‌کرده و موهای خانومهای بدحجاب را اصلاح! می‌کرده، اما چند درجه کمتر از او).
حرفهای او در برنامه تلویزیونی مزبور درباره خرجهایی که در مراسم عزاداری امام حسین «ع» می‌شود قطعاً غلط بوده است و حتماً با آموزه‌های انقلابی و شیعی مغایر. در پست قبلی گوگل پلاس هم از تعبیر تعجب برانگیز استفاده کرده بودم، چرا که چنان تعابیری از دکتر حبیبی عجیب می‌نمود.
با این همه من به سهم خودم شهادت می‌دهم که او را اصلاح طلبی سالم و در بسیاری موارد صالح می‌شناسم و یقین کامل دارم که او با اصل عزاداری امام حسین «علیه السلام» مشکلی ندارد و عشق و محبت مولا در دل او هم هست، البته اشتباه کرده و اشتباه بزرگی به نسبت استادی خودش کرده، اما شایسته لعن و نفرین و فحاشی و بی ادبی و سروده‌هایی نیست که از دایره انصاف خارج شده‌اند.
من موافق موضع گیری و تبیین بیشتر موضوع و بحث و بررسی درباره آنچه اتفاق افتاده و گفته شده هستم اما بشدت مخالف این هستم که دکتر حبیبی را با اصلاح طلبان تندرویی که در زبان یا عمل، دین خدا را نشانه گرفته‌اند یکی بگیریم و او را با همان شدتی بکوبیم که آن گروه وابسته فکری و عملی را.
محمد مهدي اسلامي عضو شوراي مركزي حزب موتلفه اسلامي نيز با برچسب "امر به معروف" و در تبيين اخلاق رسانه اي نوشته است:
ديروز اختلاف افتاده بود ميان من و دو تن از دوستان. معتقد بودند بايد نجفقلي حبيبي را بخاطر مواضع اخير كوفت، من هم معتقد بودم او محال است عليه امام حسين (عليه السلام ) موضع بگيرد. درست است موسس جبهه مشاركت است، درست است رييس ستاد ميرحسين است، درست است كه در انتخابات ها حامي سكولارها بوده است و ... اما آنچه گفته (فارغ از قضاوت درباره صحت يا عدم صحت آن) در كم بهره بودن روش ما است نه عزاي امام حسين (عليه السلام)
آنقدر اين حرف براي دوستانم سنگين بود كه كم مانده بود پرونده من هم ملحق شود. تكذيب امروز نشان داد حق با من بوده است. به نظرم رسانه هاي ما زود قضاوت مي كنند و اتفاقا با تاكيد بر عدم صحت، نه حمل بر صحت... اصحاب رسانه شايد همچون قاضيان باشند در روز حشر.
وي در پايان نيز اين حديث را آورده است:
در روز قيامت قاضى دادگـر را مى‏ آورند و چنان حساب سختى از او كشيده مى‏ شود ، كه آرزو مى‏ كند كاش هرگز حتّى درباره يك خرما ميان دو نفر داورى نكرده بود . كنزالعمّال : 14988

مالك شريعتي از فعالان رسانه اي اصولگرا هم نوشته است:
نقل مضمون حدیثی از امام علي (ع) : "وقتی از کسی حرفی شنیدید و بعد خودش انکار کرد، بپذیرید که به منزله توبه اوست"مصاحبه امروز آقای نجفقلی حبیبی مصداق این حدیث است.

گزارش:صادق رخ فرد

۱۳۹۳/۵/۲۷

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...