سلاحی جدیدتر از استاكس‌نت

محمد مهدی اسلامی

استاکس‌نت (Stuxnet)یک بدافزار رایانه‌ای یا تروجان است که اولین‌بار در دیماه سال 1388 شناسایی شد و تقریبا همزمان با شکست این پروژه بود که ترور دانشمندان هسته‌ای کلید خورد. این بدافزار با استفاده از نقص امنیتی موجود در میانبرهای ویندوز، با آلوده کردن رایانه‌های کاربران صنعتی کار می کرد و براساس نظر کارشناسان شرکت سیمانتک، هدف این بدافزار خرابکاری در تأسیسات غنی‌سازی اورانیوم بود.

حمله استاکس‌نت به سیستم کامپیوتری تاسیسات نطنز اگرچه بدون خسارت نبود، اما نتوانست به اهداف مطلوب دست یابد، با این حال این نرم افزار در رسانه‌های دنیا به عنوان نمادی از جنگ سایبری علیه ایران شناخته شد. راز استاکس سرانجام پس از نزدیک یک سال آشکار شد. نیویورک تایمز 26 دی 1389 به نقل از منابع ناشناس خود نوشت اسرائیل استاکس نت را در مرکز اتمی دیمونا در این کشور و بر روی سانترفیوژهای مشابهی که ایران از آنها در تاسیسات نطنز استفاده می‌کند، با موفقیت آزمایش کرده بود.

دو سال بعد از شناسایی این بدافزار، هفته نامه آلمانی اشپیگل در مقاله‌ای به قلم هولگر اشتارک پس از آنکه شرح داد «استاکس نت ، نخستین سلاح سایبری ژئوپلوتیک دنیا است.» افزود: استاکس نت خود را در بخش سیستم عامل می‌نشاند. در این مرحله، آلودگی، زمانی متوقف می شود که حجم آن به ارزش 19790509 برسد. به اعتقاد کارشناسان شرکت سایمنتک: این، نوعی کد (برنامه نویسی رایانه ای) است. تاریخی که برای این کد در نظر گرفته شده است، نهم مه سال 1979 است که مصادف با روز اعدام حبیب القانیان، بازرگان یهودی ساکن تهران است. به تازگی بار دیگر نشریه آمریکایی فوربس بار دیگر تأکید کرد که کد ویژه استاکس نت تاریخ اعدام القانیان بوده است؛ متنی که القاگر نوعی انتقام از جمهوری اسلامی برای اعدام او است.

***

حبیب القانیان پیش از انقلاب اسلامی رئیس انجمن کلیمیان تهران بود و مطابق اسناد موجود از ساواک (همچون گزارش 22533 / 20 هـ 4 به تاریخ 17/2/49)، یکی از کارهایش چینش عوامل رژیم اشغالگر قدس در ایران و نیز بازسازی اسرائیل پس از جنگ با اعراب بوده است. او بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی بازداشت شد و در شعبه سوم دادگاه انقلاب تهران محاکمه و به اعدام محکوم گردید. دادگاه او علنی بود و اگرچه اسناد ساواک (که همسو با اسرائیل بود) شکی در خیانت های او باقی نگذاشته بود؛ اما او همچون اغلب مجرمین به انکار جرم پرداخته و مدعی بود هیچ کمکی به رژیم صهیونیستی نداشته است.

نام القانیان در ایران چندان شناخته شده نبود تا روزی که برج پلاسکو فرو ریخت. از آنجا که سرمایه گذار ساخت پلاسکو او بوده است؛ نامش همراه با دو غلط تاریخی بارها تکرار شد.

نخست ادعای اینکه این برج بعد از انقلاب (به ناحق) از او مصادره شده بود. این در حالی است که ساختمان پلاسکو را هژبر یزدانی در سال ۱۳۵۴ از القانیان خریده بود. در دوره تلاش شاه برای فریب افکار عمومی و توقف انقلاب که با برکناری هویدا آغاز شد؛ مفاسد هژبر در زمان نخست‌وزیری ارتشبد ازهاری افشا گردید. هژبر در آخرین روزهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی از زندان گریخت و اموالش توسط دادگاه انقلاب مصادره شد و این ربطی به القانیان نداشت. ادعای دوم بیگناه معرفی کردن القانیان به استناد سخنان وی در دادگاه بود که پیشتر بدان پرداخته شد و جدای از اسناد قطعی موجود، انتقام جویی استاکس‌نت بار دیگر آن را رد کرد. حاصل این دو ادعا، نوعی تردید افکنی در «اقدامات انقلابیون» برای نسلی بود که از نظام ستمشاهی تنها روایت های رسانه‌ای را در دست دارد.

این ایجاد تردید و جعل تاریخ پروژه تازه‌ای نیست و با هر حادثه و بهانه ای شاهد مشابه آن بوده ایم. نمونه یاد شده صرفا برای یک تقریب به ذهن بود تا به سخن اصلی برسیم، جنگ نرم که مبتنی بر رسانه است، یعنی تغییر باورها؛ اتفاقی که دشمن با ساخت مستندواره‌هایی از پهلوی‌ها و بزک آنها با چهره‌ای مردمی، پیشرو و مقتدر بر آن می‌کوشد. سلاحی جدید که هدفی موثرتر را هدف گرفته است؛ مهمترین سنگر برای دشمن، سست کردن باور و حمایت مردم به عنوان اصلی ترین قدرت پشتیبان انقلاب اسلامی است.

شاید پاسخ دادن به تک به تک شبهه ها دشوار به نظر بیاید؛ دسترسی به بسیاری از مستندات اقدامات انقلابی برای عموم میسر نباشد و ... اما با یک نگاه کلان و تشخیص مسیر دشمن، هم اهمیت این آگاه سازی مشخص است و هم می‌توان یک الگوی ثابت داشت؛ مواجهه آگاهانه با هدف دشمن.

برای اطمینان قلب نیز کافی است نتایج این اقدامات انقلابی از همان دریچه رصد دشمن مرور گردد. استقلال، پیشرفت و اقتدار به دست آمده پس از انقلاب تا بدانجا است که برای خدشه دار کردن آن ناگزیر از انجام ترور دانشمندان هستند، آن هم در زمانی که همین حلقه ایران را به اتهام حمایت از تروریسم تحریم کرده است. ناگزیر به هزینه گزاف برای سنگ اندازی در چرخش سانتریفیوژها هستند تا سرعت آن را کم کنند و ... و ده ها اقدام دیگر که اگرچه شاید چند روز از تعداد آن کم کرده باشند تا از طریق مذاکره به اهدافشان برسند، اما روزی که نتوانند ایران را با برجام به عقب برانند؛ باید منتظر تشدید آنها بود. کافی است احساس کنند که در جنگ نرم و شبهه افکنی نیز ناموفق بوده اند.

۱۳۹۵/۱۱/۵

اخبار مرتبط