فتنه سال 88 يك نقطه عطف در نبرد نرم دشمن عليه ملت ما بود. طي 8 ماه آشوب و اغتشاش، حوادثي به وجود آمد كه صدها كتاب در مورد آن در داخل و خارج كشور نوشته شده است.
هزاران گزارش صوتي و تصويري در رسانههاي غربي و فضاي مجازي وجود دارد تا از نزديك ماهيت اين حادثه مورد بررسي و مداقه قرار گيرد. اسناد مشهود اين توطئه به قدري گوياست كه نيازي به اسناد غيرمشهود براي اثبات ادعاها نيست. ما در انتخابات دوره دهم رياستجمهوري با يك ضلع رقيب روبهرو نيستيم. اگر دقيق بخواهيم نگاه كنيم با يك "جنبش" روبهرو هستيم.
شناسايي رهبران اين جنبش در داخل و خارج، واكاوي شعارهاي آنان، تحليل سازماندهي و تقسيم كار آنها، ارتباط آنها با سرويسهاي بيگانه و بالاخره بررسي اهداف آنها كمك ميكند پس از 5 سال تصوير روشنتري از فتنه سال 88 داشته باشيم؛
1- فتنه، كودتا عليه راي ملت بود
هنوز رايگيري پايان نيافته بود و مردم در تهران و برخي شهرهاي بزرگ در پاي صندوقهاي راي بودند كه آقاي موسوي طي مصاحبهاي با خبرنگاران داخلي و خارجي، خود را پيروز انتخابات معرفي كرد. با اعلام نتايج انتخابات، "دروغ تقلب" رمز فرمان آشوب شد و كشور را هشت ماه دچار تلاطم اردوكشيهاي خياباني كرد.
آشوب براي غلبه بر حريف نبود. بازخواني شعارهاي شورشهاي خياباني نشان ميدهد آنها اسلاميت و جمهوريت نظام را هدف قرار دادهاند. لذا فتنه 88 ضربه توامان به جمهوريت و اسلاميت نظام بود.
به شعارهاي زير توجه كنيد و ببينيد كدامين آنها ناظر به اعلام نتايج انتخابات بود؛
- مرگ بر جمهوري اسلامي
- استقلال، آزادي، جمهوري ايراني
- نه شرقي، نه غربي، دولت سبز ملي
- نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران
- مرگ بر اصل ولايت فقيه
- انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است
هركسي كه كوچكترين هوش سياسي داشته باشد، ميفهمد اين شعارها معطوف به براندازي نظام است و هيچ يك ناظر به مسائل و اشكالات مطرح در مورد نتايج انتخابات نيست.
موسوي و كروبي ميخواستند رئيسجمهور كشوري شوند كه آرزوي مرگ آن را داشتند.
شعارهاي يادشده محترمانهترين شعارها بود. در درگيريهاي خياباني، شعارهاي موهني داده شد كه نميتوان آنها را در اينجا ذكر كرد. اين شعارها نشانگر عمق كينه و لجاجت و دشمني كساني بود كه حب جاه، آنها را كر و كور كرده بود و حاضر نبودند ببينند چه اتفاقي در كشور رخ ميدهد.
2- فتنه يك همگرايي تمامعيار با اهداف دشمنان اسلام بود
كنگره آمريكا بارها خبر تصويب كمك به اپوزيسيون داخلي را عنوان و منتشر كرده بود. بنيادهاي آمريكايي مانند سوروس، كارنگي، صندوق حمايت از دموكراسي (NED) و ... رسما بدون پردهپوشي، حمايت خود را از جنبش سبز اعلام كردند.
يحيي كيان تاجبخش نماينده سوروس در آشوبهاي 18 تير 78 و فتنه 88، در دادگاه، نقش اين بنيادها را در براندازي نظام جمهوري اسلامي توضيح داد. او از ارتباط خود با تاجزاده و حجاريان در دادگاه پردهبرداري كرد. در دادگاه از ارتباط جانكين مغز متفكر سرويس اطلاعات خارجي انگليس مربوط به امآي6 رونمايي شد. شمار زيادي از اعضاي سفارت انگليس در آشوبهاي خياباني دستگير شدند. اظهارات محمدحسين رسام تحليلگر ارشد بخش سياسي سفارت انگليس در تهران و متهم به جاسوسي براي بيگانگان، بسياري از حقايق پشت پرده آشوبهاي خياباني را روشن كرد. او توضيح داد به همراه توماس برن دبير دوم سياسي سفارت انگليس و خانم شون مورفي ديپلمات سفارت استراليا در دفاتر تبليغاتي موسوي تردد داشته و در آشوبهاي خياباني نيز مشاركت داشته است. آقاي دومينيك روودز دبير سوم سفارت انگليس در دو مقطع لباس سبز پوشيد و در ميان اغتشاشگران ظاهر شد.
او گفت: سايمون گس سفير انگلستان هر روز صبح با اعضاي سفارت و تمام بخش سياسي سفارت جلسه داشت و گزارش اغتشاشات را دريافت ميكرد و دقيقا دستور ميداد چه بايد بكنند.
هر كسي كه مشروح اظهارات دادگاه فتنه 88 در مورد محاكمه جاسوسان و وابستگان به سفارتخانهها را دنبال كرده باشد، ميتواند جرم مشهود آنها را در كف خيابان هم ببيند. در حقيقت ميتوان گفت فتنه، دعوت از بيگانگان براي براندازي نظام بود. بيبيسي و راديو آمريكا سنگ تمام گذاشتند و اخبار بيرون روي موسوي و كروبي از خيمه انقلاب را به روز منتشر ميكردند.
3- فتنه، رونمايي از همكاري منافقين، ماركسيستها، سلطنتطلبها و بهائيها با سران فتنه بود
شمار زيادي از منافقين و بهائيها و سلطنتطلبها در آشوبهاي خياباني در حين ارتكاب جرم آتش زدن اموال عمومي و خصوصي و قتل و غارت دستگير شدند. آنها در محاكمات علني به جرم خود اعتراف كردند. آنان كه مجالي در خارج از كشور داشتند، با بيبيسي و راديو آمريكا و شبكههاي امپرياليستي و صهيونيستي رسانههاي دشمن هر روز مصاحبه داشتند و عليه نظام و مردم، هتاكي و اهانت ميكردند.
اين امر مخفي نيست كه وزير ارشاد دولت اصلاحات به همراه برخي روزنامهنگاران، زينتبخش صفحه تلويزيون بيبيسي بودند و رسما نقش براندازي جمهوري اسلامي را مطابق طراحي سرويسهاي امنيتي انگليس در بعد رسانهاي ايفا ميكردند.
محصول همكاري موسوي و كروبي با گروههاي ضدانقلاب دهها كشته و 22 شهيدي است كه از فتنه بر روي دست مردم باقي ماند. اين روي فتنه و حوادث دلخراش آن در حقيقت اتهام قتل را به جرايم سران فتنه افزود. نتيجه اين همكاري اين شد كه در خارج، صفوف ضدانقلاب از گوگوش تا سروش در يك خط عليه نظام قرار گرفتند.
4- خسارتهاي مادي فتنه88
برآورد خسارتهاي مادي فتنه 324 هزار ميليارد تومان است كه ميتوانست دو ميليون و 162 هزار فرصت شغلي پديد آورد.
- فتنه سرمايهگذاري خارجي را به خطر انداخت.
- در ايجاد رابطه اقتصادي با دنيا اخلال ايجاد كرد.
- از همه مهمتر تحريمها را تشديد كرد كه نميتوان خسارات آن را احصا نمود.
5- سازمان فتنه و رجال سياسي سبز
فتنه سال 88 از روي انقلابات رنگي در جهان كه توسط سيا مديريت ميشود، كپيبرداري شده بود. رنگ سبز، رنگي بود كه اين جنبش را فارغ از هر طرز تفكري در كنار هم قرار ميداد. وقتي منافقين، سلطنتطلبها و بهائيان در كنار حزب مشاركت، سازمان مجاهدين انقلاب و مجمع روحانيون مبارز براي اتصال به هم از اين رنگ استفاده ميكردند، خود به خود در يك سازمان به نام "فتنه" در كنار هم قرار ميگرفتند. مجمع روحانيون مبارز روز 30خرداد 88 رسما اعلام راهپيمايي به عنوان اعتراض به نتايج انتخابات كرد. اين روز درست همان روزي بود كه منافقين با نظام در زمان امام(ره) اعلام جنگ مسلحانه كرده بودند. آنها زماني متوجه خبط خود شدند كه ديگر دير شده بود. در هيچ مقطعي از آشوب، موسوي و كروبي حاضر نشدند مرز خود را با ضدانقلاب و سرويسهاي اطلاعاتي دشمن مشخص كنند و از آنها تبري جويند. آنها برعكس مشتاق اين پيوند نانوشته بودند و عملا از فتنهگريها و آشوبآفريني خط نفاق و كفر و الحاد سود ميبردند بدون اينكه بخواهند هزينهاي پرداخت كنند.
اين رسوايي آنقدر بالا گرفت كه در تيرماه 88 نتانياهو اعلام كرد: "ما موسوي و جريان سبز را تحسين ميكنيم. آنها مورد احترام ما هستند." كمي نگذشت كه اوباما رئيسجمهور آمريكا نيز گفت: "موسوي منشا الهامبخش آن دسته از هموطنان خود شده كه خواهان گشايش به سوي غرب هستند."
اكنون 5 سال از آن حوادث تلخ ميگذرد، غبارها فرونشسته است، چهره خائنين به ملت را بهتر ميتوان ديد و دشمنان نظام، نان تحريم را در تنور فتنه پختند و اقتدار و امنيت ملي را به چالش كشاندند. هركسي كه اندك اطلاعي از فقه و قانون داشته باشد، ميداند كه جرم اصلي سران فتنه، بغي و افساد فيالارض است. آنها بايد روزي در محكمه الهي محاكمه و به اتهام همين جرايم، مجازات شوند.
هركس كه كمترين فهم سياسي داشته باشد، ميداند كه سران فتنه هنوز بر سر موضع خود هستند. كساني هم كه براي رفع حصر ميكوشند، دنبال بازتوليد فتنه ميباشند، چرا كه آنها كمترين كاري درباره اينكه موتور فتنه را خاموش كنند، در كارنامه سياسي خود ندارند. لذا بايد هوشيار بود و تحركات اين جماعت را رصد كرد و به دنبال مجازات سران فتنه بود. انقلاب نبايد از يك سوراخ 10 بار گزيده شود.
ماهیت فتنه 88
محمدكاظم انبارلویی
۱۳۹۳/۱۰/۸