رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار با خبرگان، آخرين ارزيابي ها از مذاكرات هسته اي را در چند جمله كوتاه از باب روشنگري و بيدار باشي مطرح فرمودند.
1- تيم مذاكره كننده اي كه رئيس جمهور انتخاب كرده اند خوب، امين، مورد قبول و دلسوزند
2- بايد از سطحي نگري درباره چالشهاي موجود بين ايران و آمريكا پرهيز كرد
3- مشكلات موجود بين ايران و آمريكا را بايد ريشه يابي كرد و به راه حل منطقي رسيد
4- من نگرانم، چون طرف مقابل حيله گر و اهل خدعه و نيرنگ است واز پشت خنجر مي زند
5- آمريكاييها با حيله و فريب عمل ميكنند اين واقعيت ما را نگران مي كند
6- نامه سناتورهاي آمريكايي نهايت فروپاشي سياسي از درون نظام آمريكاست.
7- مقامات جمهوري اسلامي كار خود را بلدند و مي دانند اگر به توافقي هم برسيم چگونه عمل كنيم تا دولت آمريكا نتواند زير آن بزند.
مخاطب اين هفت بند در درجه اول دولت، تيم مذاكره كننده و در درجه بعدي مردم هستند. امروز ايران در مقطع حساسي در مناسبات خود با قدرتهاي جهاني بويژه آمريكا به سر مي برد. گفتگويي كه در سوئيس تحت عنوان گفتگوهاي هسته اي در جريان است در نوع خود در تاريخ ديپلماسي ايران بي سابقه است. جمهوري اسلامي ايران در آغاز انقلاب اسلامي با چنين چالشي روبه رو بود. قرارداد الجزاير محصول توافق ايران و آمريكا بود.آن زمان تيم ايران مهارت كافي براي گفتگوها نداشت. طرف ايراني كه با آمريكاييها گفتگو مي كرد اصلا ديپلمات نبود؛ از حقوق بين الملل و چالشهاي حقوقي،مالي، سياسي ايران و آمريكا بي خبر بود. نتيجه توافقات اين شد كه ايران به همه تعهدات خود عمل كرد اما آمريكاييها به هيچ كدام از تعهدات خود عمل نكردند. مهارت ديپلماسي آمريكايي در حيله، فريب، نيرنگ و دروغگويي و از همه مهمتر بدعهدي است. گفتگو با چنين مخاطبي نياز به ايمان بالا، آگاهي وسيع و تعهد به مطالبات ملت دارد.
الحمدالله پس از 36 سال كه از عمر جمهوري اسلامي مي گذرد در اين مدت نظام توانسته است ديپلماتهاي زبردست و ماهري را تربيت كند و براي اين گفتگوها در نظر بگيرد. شهادت مقام معظم رهبري به سلامت تيم مذاكره كننده بويژه به صفت امين و دلسوز بودن، مقداري از نگرانيها و دلواپسي ها را كاهش مي دهد.
اما همه اين اطمينان بخشي ها نمي تواند ما را از نگراني گزيده شدن دوباره از سوراخ ديپلماسي آمريكا برهاند.دولت بايد مراقب باشد و ملت را از نگراني برهاند.چه كساني از پشت به ما خنجر زدند؟ بي ترديد فتنه 88در تدارك سناريوي خنجر زني از پشت به ملت ايران طراحي و عملياتي شد. سران فتنه به كمك منافقين ، ضد انقلاب، بهائيان، سرويسهاي جاسوسي دشمن و ... اقتدار و امنيت ملي را هدف قرار دادند و دشمن را در تجهيز خنجر از پشت زدن كمك كردند.
آنها اوباما و نتانياهو را اميدوار كردند و نويد " تغيير از درون" را به دشمن دادند. سران فتنه وقتي با سد بيداري مردم و قيام تاريخي 9دي روبه رو شدند نمايندگان خود را به كنگره آمريكا فرستادند تا با تشديد تحريم ها پروژه فرودآوردن خنجر از پشت را عملياتي كنند. قطعنامه 1929 در خرداد سال 89 محصول چنين خيانتي بود.
اكنون آمريكاييها عليرغم اينكه هيچ نشانه اي ازحيات فتنه در داخل ندارند، هنوز نااميد نيستند كه پسمانده هاي فتنه كاري كنند. لذا آنها به دنبال خريد زمان هستند و الا توافق يك شبه عملي است و اين همه كش و قوس لازم ندارد.
دولت و نخبگان بايد نگراني مقام معظم رهبري و مردم را از اين باب رفع كنند . مراقبت هاي دروني امروز بيش از هر چيز مهم است.شوي نتانياهو و نامه 47سناتور آمريكايي نوعي رونمايي از فريب جديد آمريكايي ها بود. تيم مذاكره كننده بايد دشمن را با واقعيتهايي كه خود بيان مي كند بشناسد و از هر گونه خوش بيني و حسن ظن به دشمن پرهيز كند.
ما با دولتي داريم گفتگو مي كنيم كه از درون دچار فروپاشي سياسي و اخلاقي است، با مشكلات زيادي در درون خود روبه روست، با متحدين جهاني خود درگير است و بويژه با روسها تا يك جنگ هسته اي پيش رفته است.
بعيد است با اين بدعهدي آمريكايي ها و تزلزل در درون آنها به توافقي برسيم اما اگرافق روشني براي توافق آن هم به دليل صدق جمهوري اسلامي وجود داشته باشد بايد همه تضمين هاي لازم براي رسيدن به يك توافق خوب راداشته باشيم.
خنجر از پشت!
محمدكاظم انبارلویی
۱۳۹۳/۱۲/۲۳