واكنشهاي توأم با عصبانيت و نگراني مقامات امريكايي در قبال رزمايش اقتدار ولايت، بسيار فراتر از حد انتظار و پيشبينيها بود. دليل اين امر به تحقق صددرصدي اهداف رزمايش موشكي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و انتقال پيامهاي صريح اين رزمايش به دوستان و دشمنان برميگردد. رزمايش موشكي اقتدار ولايت، آرامشبخش دل ملت ايران و دوستداران انقلاب اسلامي در سراسر جهان از يك طرف و لرزاننده دل بدخواهان و دشمنان انقلاب اسلامي و ملت ايران از طرف ديگر بود. در رزمايش موفق موشكي سپاه، دشمنان و در رأس آنان امريكاييها با واقعيتهايي آشنا شدند كه هرگز تصورش را نميكردند. دشمنان در اين رزمايش، واقعي بودن شهرهاي موشكي زيرزميني، سيلوها و سيستمهاي پرتابكننده موشك از اعماق تا 500 متري زمين، حجم بالاي موشكهاي بالستيك بلند برد، ميانبرد و كوتاهبرد، دقت موشكها در نقطهزني و در نهايت قدرت تخريب بالاي موشكهاي ايران را با تمام وجود حس كردند. دشمنان در اين رزمايش به واقعي بودن «قدرت بازدارندگي نظامي» جمهوري اسلامي در برابر تهديدات پي بردند. تلقي پيشين دشمنان، چنين سطحي از پيشرفتهاي موشكي در ايران نبود. امريكاييها بر اين تصور بودند كه با تحريمها و تهديدها جلوي پيشرفت برنامه موشكي ايران را خواهند گرفت. براساس همين تصور بود كه پس از اطلاعرساني جمهوري اسلامي در خصوص موشك بالستيك «عماد»، امريكاييها تحريمهايي جديد را به همين بهانه عليه ايران وضع كردند. تصور آنان اثرپذيري مقامات و مسئولان ايراني از پيام وضع تحريمهاي جديد موشكي بود. رزمايش اقتدار ولايت، تمامي تصورات دشمنان را برهم ريخت و سطح توانمنديها و پيشرفت برنامه موشكي ايران را به نمايش گذاشت.
اكنون غربيها و رسانههاي وابسته به استكبار جهاني و صهيونيسم بينالملل، هياهو و جنجالي را بهپا كردهاند، اين هدف را دنبال میکنند تا بتوانند تحريمهاي بيشتري را عليه جمهوري اسلامي وضع کنند و حتي امريكاييها در تلاشند كه اگر بتوانند از طريق شوراي امنيت، قطعنامه يا بيانيهاي را عليه ايران تصويب كنند. تصور آنان از حركت در اين مسير، رسيدن به سازوكاري براي محدودسازي برنامه موشكي ايران است. با توجه به اين نقشه دشمنان، نكاتي را بايد مورد تأمل و توجه قرار داد:
1- بين برنامه هستهاي و برنامه موشكي جمهوري اسلامي، يك تفاوت ماهوي و اساسي وجود دارد. برنامه هستهاي ايران داراي ماهيت صلحآميز است و براي مصارف غيرنظامي دنبال ميشد، اما برنامه موشكي ايران، داراي ماهيت نظامي و دفاعي بوده، براي تأمين امنيت ملي دنبال ميشود. براساس همين تفاوت اساسي برنامه هستهاي ايران ماهيتاً مذاكرهپذير بود و امكان انجام معامله روي كم و كيف آن (نه اصل آن)، وجود داشت. از همين رو بود كه جمهوري اسلامي از سال 1382، وارد مذاكرات هستهاي شد؛ مذاكراتي كه از همان ابتدا قابل پيشبيني بود، روزي ميتواند به يك توافق يا به عبارت ديگر به يك نوع معامله بين طرفين (ايران و 1+5)، منتهي شود. برجام ماهيتي جز اين مطلب ندارد، اما برنامه موشكي با توجه به ماهيتي كه دارد از همان ابتدا كه با مخالفتها، محدوديتها، تهديدات و تحريمها از سوي غرب و امريكا مواجه شد، جمهوري اسلامي با صراحت اعلام كرد برنامههاي دفاعياش و از جمله برنامه موشكي، غيرقابل مذاكره است. بنابراين دشمنان بايد اين توهم و تصور را كه ميتوانند از طريق تحريمها و فضاسازيها، روزي جمهوري اسلامي را پاي ميز مذاكره كشانده و همانند برنامه هستهاي، محدوديتهايي را به برنامه موشكي ايران تحميل كنند، از ذهن خود دور سازند. دشمنان و خصوصاً امريكاييها بايد واقعيتهاي برنامه دفاعي و قدرت موشكي ايران را هم بفهمند و هم با آن كنار بيايند. سرشاخ شدن با اين واقعيت، به طور قطع براي آنان هزينههاي سنگيني خواهد داشت. واقعيت آن است كه هيچ ملت عاقل و قدرتمندي بر سر ابزارهاي دفاعي خود با دشمنانش مذاكره و توافق نميكند.
2- در موضوع هستهاي، اين دشمنان بودند كه تن به مذاكره و توافق با ايران دادند. فراموش نشود كه غربيها از ابتدا با هستهاي شدن ايران و برخوردار شدن جمهوري اسلامي از چرخه سوخت و غنيسازي به شدت مخالف بودند، اما جمهوري اسلامي با تأكيد بر ماهيت صلحآميز برنامه هستهاياش، از همان ابتدا ميز مذاكره را انتخاب كرد. غربيها در ابتدا تصور ميكردند كه از طريق ميز مذاكره با ايران ميتوانند با سياست و راهبرد فشار- مذاكره، جمهوري اسلامي را به يك عقبنشيني كامل هستهاي وادار كرده، به برنامههاي هستهاي ايران پايان دهند، اما در عمل فشارها و تهديدهاي آنان با عبارت تكراري «همه گزينهها روي ميز است»، ناكارآمدياش آشكار شد. مهمترين ابزار دشمنان استفاده از قدرت نظامي براي از بين بردن تأسيسات هستهاي ايران از طريق بمباران هوايي و يا پرتاب موشك بود. امريكاييها و صهيونيستها به درستي دريافتند كه هر نوع اقدام آنان با واكنش جدي و ضربه متقابل ايران مواجه خواهد شد و از اين طريق به اهدافشان دست نخواهند يافت.
بنابراين سياست و راهبرد فشار - مذاكره امريكاييها، به دليل اقتدار موشكي و قدرت بالاي دفاعي ايران با شكست مواجه شد و آنان مجبور شدند در پاي ميز مذاكره اصل غنيسازي در ايران را بپذيرند. بنابراين در دوره مذاكرات هستهاي، قدرت دفاعي و توان موشكي جمهوري اسلامي، پشتوانه ديپلماسي جمهوري اسلامي در اين عرصه بود.
3- براساس آنچه گفته شد دستگاه ديپلماسي كشور و مردان اين عرصه، از وزير امور خارجه گرفته تا پايينتر افراد فعال در زيرمجموعههاي اين دستگاه در داخل و خارج، بايد به اين واقعيت توجه مستمر داشته باشند كه نيروهاي مسلح و از جمله سپاه پاسداران با مجموعهاي از توانمنديهاي دفاعي و از جمله قدرت موشكي، پشتوانه عظيم و قدرتمندي براي ديپلماسي كشور هستند. ديپلماتهاي ايران در سطوح مختلف بايد با استفاده از اين قدرت عظيم و اطمينانبخش، به ديپلماسي فعال و انقلابي در تمام عرصهها به دفاع از حقوق ملت ايران و تأمين منافع ملي، همت گمارند. آثار قدرت دفاعي و توانمنديهاي موشكي جمهوري اسلامي بايد در هر مذاكره و گفتوگو ميان مقامات ايران با ديگر كشورها و خصوصاً با كشورهاي مستكبر و زورگوي جهان، آشكار شود. دستاندركاران امور اجرايي كشور و خصوصاً دستاندركاران ديپلماسي بايد بدانند در فضايي كه نيروهاي مسلح با توانمنديهاي خود ايجاد كردهاند، دشمنان راهي جز تعظيم در برابر عظمت ملت ايران و حقوق اين ملت ندارند. بنابراين انتظار ميرود آنان براي تأمين اين حقوق، انقلابي و فعال عمل كنند.
قدرت موشكی پشتوانه دیپلماسی فعال و انقلابی
دكتر یدالله جوانی
۱۳۹۴/۱۲/۲۴