نسخه چاپی

شفاعت

یحیی عابدی

شفاعت دو گونه است: تکوینی و تشریعی؛ «شفاعت تکوینی» کلیه وسایلی است که فیض الهی با وساطت آنها به موجودات عالم می‌رسد. توضیح این مطلب خروج از بحث است. اما «شفاعت تشریعی» که مربوط بر عالم تکلیف و مجازات است، بر دو قسم است: قسم اول اعمالی که در همین دنیا موجب آمرزش گناه می‌شود؛ مانند توبه واقعی که اثر گناه را از بین می‌برد «قل یا عبادی الذین اسرَفوا علی انفسهم لاتقنطوا من رحمه الله ان الله یغفر الذنوب جمیعاً انه هو الغفور الرحیم و انیبوا إلی ربکم…: ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‌اید، از رحمت خداوند نومید مشوید که خدا همه گناهان را می‌آمرزد؛ چرا که او همان آمرزگار مهربان است و به درگاه پروردگارتان بازگردید.» (زمر:۵۴)

ایمان: «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و آمنوا برسوله یؤتکم کفلین من رحمته و یجعل لکم نوراً تمشون به و یغفر لکم والله غفور رحیم: ای مؤمنان، تقوای الهی پیشه کنید و به رسولش ایمان آورید تا دو سهم از رحمتش بر شما ببخشد و بر شما نوری قرار دهد که با آن [روش زندگی را] طی کنید، و گناهان شما را بیامرزد، و خداوند آمرزنده و مهربان است.» (حدید: ۳۸)

اعمال صالح: «وعدالله الذین آمنوا و عملوا الصالحات لهم مغفره و اجرٌ عظیم: خداوند به آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دهند، وعده آمرزش و پاداش سترگی داده است.» (مائده: ۹)

قرآن: «قد جاء‌کم من الله نورٌ و کتابٌ مبین یهدی به الله من اتّبع رضوانه سُبل السلام و یُخرجهم من الظلمات الی النور باذنه و یهدیهم الی صراط مستقیم: از جانب خدا نور و کتاب روشنگری به سوی شما آمد که به برکت آن، خدا کسانی را که از خشنودی او پیروی کنند، به راههای سلامت هدایت می‌کند، و از تاریکی‌ها [ی گناه و هواپرستی] به اجازه او به سوی روشنی بیرونشان می‌برد و به راه راست رهنمونشان می‌سازد.» (مائده: ۱۶)

انبیا و رسل که برای امّت خود آمرزش می‌جویند: «و لو انّهم اذ ظلموا انفسهم جاء‌وک فاستغفرو ا لذنوبهم و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله تواباً رحیما: [ای پیامبر،] آنان که با انجام گناه به خویشتن ستم کردند، اگر پیش تو آیند و برای آمرزش گناهانشان استغفار کنند و رسول هم برای آنان استغفار کند، البته خدا را توبه‌پذیر و مهربان می‌یابند.» (نساء: ۶۴)

فرشتگان «و الملائکه یسبّحون بحمد ربهم و یستغفرون لِمن فی ‌‌الارض اَلا انّ الله هو الغفور الرحیم: فرشتگان تسبیح و حمد پروردگارشان را به جا می‌آورند و برای کسانی که در زمین هستند، آمرزش می‌خواهند، همانا خداوند آمرزندة مهربان است.» (شوری: ۵).

مؤمنان: «و اعفُ عنّا و اغفرلنا و ارحمنا: [مؤمنان می‌گویند: خدایا] ما را ببخش و بر ما رحم کن.» (بقره: ۲۸۶)

قسم دوم: شفیعان روز قیامت که از جمله هستند:

انبیا: «و قالوا اتخذ الرحمن ولداً… و لایشفعون الا لمن ارتضی: انبیا جز برای کسی که خدا راضی است، شفاعت نمی‌کنند. (انبیا: ۲۸)

ملائکه: «و کم من ملک فی السماوات لاتغنی شفاعتهم شیئاً الا من بعد ان یأذن الله لمن یشاء و یرضی: چه بسیار فرشتگان در آسمانها هستند که که شفاعت‌شان سودی نمی‌بخشد مگر پس از آنکه خدا برای کسی که می‌خواهد و راضی است، اجازه دهد.» (نجم: ۲۶)

آل فرعون

در روز چهاردهم ذیحجه‌الحرام ۱۳۶۳ مطابق دی ماه ۱۳۲۲ حاج ابوطالب یزدی رحمه‌الله علیه در مسجدالحرام گرفتار استفراغ شد. چند نفر از همج‌الرعا شهادت دادند که کعبه مقدس را آلوده است. گفتار کذبشان در محکمه عدل(!) ثابت شد و همان روز آن ضیف‌الرحمن را در مسعی گردن زدند و تا سال ۱۳۲۷ به علت قطع روابط، برنامه حج تعطیل شد.

اخیراً آیت‌الله شیخ نمر را به همراه ۴۶ تن دیگر، با گردن زدن به شهادت رساندند. و در ذیحجه‌الحرام امسال بیش از چهارهزار میهمان خدا را شهید کردند که ۴۰۰ نفرشان ایرانی بودند. اگر با استصحاب مسری به عقب برگردیم، مؤسس این جنایات: آل‌سفیان، آل‌مروان و آل‌زیادند که اشاراتی در زیارت عاشورا به آنان شده است.

نگارنده در اواخر به فکر افتاد که فاجعه سرزمین وحی با زبان شعر به تاریخ بپیوندد تا ماندگار شود. به مقامات عالیه روحانیت و شاعران و سخنوران دانشمند با زبان روزنامه اطلاعات متوسل شدم، دعوتم را اجابت نفرمودند. فراوان در اسحار متوسل شدم، تا به حقیقت امر ملهم گشتم و خطاب به خود گفتم: در اشتباهی و از شاهراه منحرف شده‌ای! در این دیار ملاذ و ملجأ همانند صراط مستقیم یکی بیش نیست. گره کور تمام بن‌بست‌ها ـ اعم از سیاسی، اقتصادی،‌ فرهنگی، اجتماعی، ادبی ـ با انگشتان تدبیر و مبارک او گشوده می‌شود و قول فصل را او می‌فرماید. ساعتی پیش که مشغول نماز وتر بودم، پس از دعا و مناجات به ذهنم رسید دست به دامن نقاوه سیدالمرسلین، آب و رنگ گلستان مصطفوی، چشم و چراغ دودمان مرتضوی، سیدعلی خامنه‌ای (اطال ‌الله تبارک و تعالی عمره و عزه حتی ظهورالمهدی ارواحنا فداه) شوم و ملتمسانه از حضرتش درخواست کنم که به شکرانة ذوق سرشار در فصاحت و بلاغت، در نثر و نظم و خطابه، اولین قصیده را انشاد و خون چندین هزار شهید را با قصیده خود مخلّد فرمایند.

ای عزیزی که هر ضرّی ملت را مسّ کند، با بضاعت مزجاه به درگاهت ملتجی می‌شود، و شما هم با پیروی از یوسف صدیق نه، بلکه از اجداد بزرگوارت مخصوصاً حسنین (صلوات الله و سلامه علیهما) حاجات آنان را برآورده به خیر می‌کنی. ینقض اللیل والنهار، و ینتهی الاعمار، معاذالله من ان یبقی الحرمان و الاسف. از گستاخی‌های قلم پوزش می‌طلبم که دردمندم.

وصفتُ کل ملیح کما یحب و یرضی

محامد تو چه گویم؟ که ماورای صفاتی

اخافُ منک و ارجو و استغیث و ادنو

که هم کمند بلائی و هم کلید نجاتی

ز چشم دوست فتادم به کامه دل دشمن

احبّتی هجرونی کما تشاء عداتی

فراقنامة «یحیی» عجب که در تو نگیرد

و ان شکوتُ الی الطیر نُحْنَ فی الو کراتِ

منبع:اطلاعات

۱۳۹۴/۱۲/۲۵

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...