نسخه چاپی

نقد قرائت جدید از مفهوم قدرت و ثروت

محمد كاظم انبارلویی


دكتر محمود سريع القلم، استاد دانشگاه شهيد بهشتي در سمينار چشم انداز اقتصاد ايران و جهان در سال 97 مطالب مهمي در مورد مفاهيم «قدرت» ، «ثروت» ، «چيستي سياست خارجي»، ربط اين سه مفهوم با «امنيت ملي» و ... گفته اند كه قابل تامل است. اين نوع قرائت از مفاهيم ياد شده با قرائت رسمي متفاوت است. هاضمه اتاق فكر نظام پيرامون اين مفاهيم بايد به گونه اي باشد كه هر نخبه و متفكري جرأت كند و بايستد و در مورد بديهي ترين سياست‌هاي نظام در ابعاد گوناگون اظهار نظر و حتي تخطئه كند. اين رويكرد از باب راه اندازي كرسي‌هاي آزادانديشي و نيز كرسي‌هاي نظريه‌پردازي مفيد است، اما در مورد چند و چون نظريات ايشان در سمينار ياد شده اگر چه نمي شود به همه آن پرداخت اما در آنچه به شرح زير مي آيد مي توان نقد مشفقانه‌اي را مطرح كرد؛
دكتر محمود سريع القلم مي گويد؛
1- بدون قفل شدن به اقتصاد بين المللي يك كشور نمي توان به دنبال خروجي‌اي بود كه به دنبال امنيت ملي و هويت ملي است.
2- مسئله اول و پر اهميت ثروت است، نه امنيت ملي. امنيت ملي زير مجموعه ثروت ملي است.
- ما بايد يك خانه ‌تكاني تئوريك انجام دهيم كه آيا مسئله اصلي ما اقتصاد است يا هويت و امنيت ملي؟
- لحن ما با دنيا بايد لحن يادگيري باشد.
- بايد ساخت قدرت در ايران متحول شود.
- نگاه كلي اروپايي‌ها اين است كه ايران تهديدي براي غرب نيست.
- موضوع مهم در مديريت كلان ايران كم دانشي است، نمي دانند نظام بين الملل و اقتصاد بين‌الملل چگونه كار مي كند.
- نظام بين الملل بر اساس صداقت نيست بلكه بر اساس منافع است.
- نخست وزير هند در يكي از جلسات دافوس گفت : زماني اقتصاد هند تيك‌آف كرد كه ما نظام بين الملل را به صورت شفاف پذيرفتيم.
- بايد مشخص كنيم آيا مسئله يك ما اقتصاد ماست يا هويت ماست؟ (1)
در نقد آنچه از آقاي سريع القلم در اين نشست گفته آمد نكات زير قابل توجه است:
1- قفل شدن با اقتصاد بين الملل و پذيرفتن نظام بين الملل به بهانه تفوق اهميت ثروت بر امنيت ملي يعني چه؟!
ملت ايران و رهبران نهضت هاي صد سال اخير اگر مي خواستند با اقتصاد بين الملل قفل شوند و نظام بين الملل را بپذيرند، اساسا سه نهضت عظيم ملي يعني مشروطيت ، نهضت ملي شدن نفت و انقلاب اسلامي بلاموضوع بود. سلاطين قاجار با فهم دقيق اين تئوري صبح كه از خواب بيدار مي شدند مي‌ديدند سفيران روس ، انگليس و بعدها آمريكا در مورد نظم بين الملل چه مي گويند، به همان عمل مي كردند بي آنكه پاسدار شرف و عزت ملي باشند. اگر صدايي از ملت براي حفظ كيان ملي يا حتي صيانت از ثروت ملي درمي‌آمد در گلو خفه مي كردند.
آقاي سريع القلم بايد به اين سوال پاسخ مي دادند که آيا در زمان قاجار و پهلوي حضرات روشنفكران مدافع دربار با پذيرش نظام بين الملل هم به دنبال توليد ثروت بودند؟ اگر بودند آن فقر و مسكنت و بيچارگي و فلاكت اقتصادي چه بود كه در مرز قحطي و گرسنگي ملت را مديريت مي كردند؟
آيا اگر رژيم شاه ساقط نمي شد ما به سمت توليد ثروت و امنيت ملي پيش مي رفتيم؟ رضاخان در دوران سياه خود اقتصاد ايران را به اقتصاد بين الملل قفل كرد، آيا توانست امنيت ملي را حفظ كند؟ شهريور 1320 همان نظام بين الملل آنچنان زير گوشش زد كه از امنيت ملي چيزي باقي نماند .
2- اگر مسئله اول ما هم توليد ثروت باشد ما ناگزير از انقلاب بوديم چون نفت و سرمايه‌هاي كشور به تاراج مي رفت.
اينكه مي گوييد بايد خانه‌ تكاني تئوريك بكنيم و به اين سوال پاسخ دهيم كه مسئله اصلي ما اقتصاد است يا هويت و امنيت ملي؟ از پيش پاسخ خود را داده ايد. آيا شرم‌آور نيست براي يك ايراني كه تربيت فاطمي ، حسيني و مهدوي دارد به هنگام انتخاب «ثروت» و «هويت ملي و امنيت ملي» اولي را انتخاب كند و به دومي پشت پا بزند؟
اصلا مگر اجانب به ما فرصت خواهند داد كه يكي از اين دو را انتخاب كنيم؟ تجربه شكست مشروطه و نهضت ملي نشان مي دهد دشمن هر دو مقوله را مورد هجوم قرار مي دهد و اساسا حيثيتي براي ملت ايران باقي نخواهد گذاشت كه به يكي از اين و ترجيح اولي به دومي فكر كند!
3- آقاي سريع القلم مي گويد ساخت قدرت بايد در ايران تغيير كند. مديريت كشور دچار مرض كم دانشي است، نظام بين الملل و اقتصاد بين الملل را نمي شناسد، نگاه اروپايي‌ها اين است كه ايران تهديدي براي غرب نيست.
آيا واقعا نخبگان و رهبران جامعه ما از هويت غرب ، مقاصد غرب به ويژه اروپايي‌ها دچار كم دانشي هستند؟
اينكه يك ايراني در اروپا آن هم پس از برجام نمي تواند يك دلار يا يك يورو را چنج كند، يا در يك بانك اروپايي حساب باز كند، نشانه آن است كه اروپايي‌ها ايران را تهديدي براي غرب نمي دانند.
وزير خارجه ما مي گويد ما در لندن نمي توانيم پول پرسنل خودمان را از طريق بانك بدهيم. ديپلمات‌هاي اروپايي در تهران حقوق خود را چمداني دريافت مي كنند. آيا اين نشان مي دهد كه اروپايي‌ها ايران را تهديد براي غرب نمي دانند؟
اگر ساخت قدرت در ايران تغيير كند قفل اقتصاد بين الملل باز مي شود؟ چه تضميني براي آن است؟ چرا حرفي مي زنيد كه حتي مخيله يك سياستمدار غربي عليه ايران اثري از آن نيست؟!
4- ايران پس از انقلاب نه سر جنگ با نظام بين الملل و اقتصاد بين المللي دارد و نه سر تسليم به اين نظام ظالمانه فرود می آورد. انقلاب ايران تعريف خاص خود را دارد.
نظام بين الملل - بخوانيد فقط چند قدرت قداره بند جهاني - جمهوري اسلامي را به رسميت نمي شناسند. از اولين روز پيروزي تا همين امروز يك لحظه از جنگ و ستيز با انقلاب دست برنداشته اند، حال آنكه ايران بارها در اعلام سياست خارجي خود و چشم انداز بيست ساله اعلام كرده است با جهان قصد تعامل سازنده دارد. نمونه اخير آن هم مذاكرات هسته اي و رسيدن به توافق برجام بود، اما نظام بين الملل با ما چه كرد؟ آنها به توافقي كه هنوز مركب امضاي آن خشك نشده است عمل نكردند و صريحا گفتند نظام بين الملل كشك و پشمي نيست و تابع هيچ قرار و مدار و عهد و پيمان بين المللي نيست. چرا آقاي سريع القلم اين امر بديهي را انكار مي كند؟
آنها هويت ملي ما را به رسميت نمي شناسند. امنيت ملي ما را با جنگ نرم و سخت هدف قرار داده‌اند. آنها اجازه نمي دهند ما سهمي از قدرت اقتصادي را در جهان داشته باشيم. در نظام بين الملل شرط ورود ايران را سرنگوني نظام و سپردن آن به يك مشت عياش وطن فروش و فاسد و فاسق كردند. اين وسط ملت ايران چه بايد بكند؟ ملتي كه با هزاران شهيد ، جانباز و ايثارگر پاي هزينه هاي يك انقلاب الهي نشسته است چه بايد بكند كه حضرات مديران نظام بين الملل او را بپذيرند و قفل اقتصاد بين‌الملل را روي آن باز كنند؟
آقاي سريع القلم با پا گذاشتن روي غيرت ملي مي گويد براي رسيدن به ثروت بايد با هويت ملي و امنيت ملي خداحافظي كنيد. پاسخ اين است؛ شما اطمينان داريد با وداع با هويت ملي، ثروت ملي تضمين مي شود؟! يك ملت با رهبران فداكار آن با عبور از دريايي از خون مي گويند تضمين نمي شود. تاريخ يكصد سال اخير ايران مي گويد تضمين نمي شود.
همين مذاكرات خفت بار بدون نتيجه برجام نشان مي دهد تضمين نمي شود، آقاي سريع القلم مي گويد مي شود! اين يعني سير و سلوك در عالم «وهم» و «خيال» و دوري از عقلانيت و مباني حكمت در سياست به ويژه در سياست خارجي!
او حقايق تاريخ معاصر را منكر است! تجربيات گفتگوها در سطوح مختلف را منكر است! با اين همه در نهايت بي انصافي، مسئولین را متهم به بي دانشي در مورد نظام بين الملل و اقتصاد بين الملل مي كند . اگر ما در جمهوري اسلامي فقط يك دوست مثل سريع القلم داشته باشيم اصلاً نيازي به دشمن نداريم. چون هيچ تئوري ای مثل تئوري وي نمي تواند ثروت ملي را به باد دهد و هويت و امنيت ملي را در معرض تاراج قدرت‌هاي جهاني قرار دهد.
پي نوشت:
1- سايت جماران – 29/11/96

۱۳۹۶/۱۱/۳۰

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...