سالهاست كه مقام معظم رهبري و دلسوزان جامعه به اصلاحطلبان مي گويند با ضد انقلاب و براندازان، مرزبندي داشته باشيد. اما آنها گوششان به اين حرفها بدهكار نيست. آنها در دو نبرد نرم آمريكا عليه انقلاب اسلامي در 18 تير 78 و ناآراميهاي 8 ماهه سال 88 دشمن را همراهي كردند و كارنامهاي سياه از خود به جاي گذاشتند .روزنامه اعتماد، شنبه گذشته مصاحبه مفصلي با بهزاد نبوي كرده و سعي نموده است از زبان وي «مرزبندي با براندازان» را پس از گذشت 8 سال واتاب دهد.
بهزاد نبودي در تطهیر خود در آشوب 88 صريح مي گويد؛
- من با آن نحوه حضور در سال 88 مخالف بودم.
- من اصلاً در شكل گيري آن حركات و تجمعات (بخوانيد خنجر كشيدن عليه جمهوريت و اسلاميت نظام) نقشي نداشتم.
- و از همه مهم تر تقريباً هيچ كدام از اصلاحطلبان نقش نداشتند.
وي همچنین مي گويد؛ «سال 88 مرا وقتي به زندان مي بردند در بلوار 24 متري سعادتآباد سطلهاي زباله را در حال سوختن ديدم. معلوم بود كه كار معترضين نبود، كساني اين كار را كردند كه به نام معترضين تمام كنند. بعد فهميدم همين طور است! چون مي خواستند به اصلاحطلبان ضربه بزنند. تجربه 88 نشان داد از يك حركت مسالمت آميز عده اي بهرهبرداري و سوء استفاده كردند.»
تقليل رويدادهاي تأسف بار سال 88 به آتش زدن چند سطل زباله و ناديده گرفتن شعارهاي ساختارشكنانه آنها براي عبور از جمهوريت و اسلاميت نظام، آن هم به اسم مرزبندي با براندازان، از تكنيك هاي شگرف بهزاد نبوي در اين مصاحبه است. تکنیک «کی بود، کی بود، من نبودم» توهین به شعور مردم است، جواب نمی دهد. او صداي انگليس استعمار پير و صداي آمريكا را در حمايت از اصلاحطلبان و همراهي آنها با محاربان نظام و فرستادگان آنها به كنگره آمريكا و پارلمان اروپا براي تشديد تحريم ها به بهانه تقلب و برای سقوط دولت منتخب ملت را نشنيده، چون آدرس داده آن ايام زندان بوده است و فقط آتش گرفتن چند سطل زباله را ديده كه آن را هم به نام غیر معترضين سند زد!
صداقت و صفا از اين گفتار، آن هم براي مرزبندي با براندازان، موج مي زند!
دو نكته ديگر از اين مصاحبه، خواندني است؛ يكي آنكه «بهزاد» مي گويد در زندان پيشنهاد دادم؛ «براي حل مشكل آشوبها، شوراي نگهبان قول دهد نظارت استصوابی را بردارد و در عوض، موسوي و كروبي و خاتمي اعلام كنند ضمن اينكه به نتايج انتخابات اعتراض دارند اما به اعلام نتيجهاي كه از سوي شوراي نگهبان شده تمكين مي كنند. پيشنهاد من خيلي مورد استقبال قرار گرفت اما از طرف مقامات بالا استقبال نشد.»
از اين بيان «بهزاد» معلوم مي شود او نه تنها با آن نحوه حضور در سال 88 مخالف نبوده بلكه در ناآراميها نقشي هم داشته است! همچنين كاشف به عمل مي آيد اصلاً موضوع ناآراميها «تقلب» در انتخابات نبوده بلکه شامل «نظارت استصوابی» شورای نگهبان بوده است. او در اين پيشنهاد در اندازه سفیرکبیر آشوب طلبان و فرمانده کل قوای فشار از پايين، چانهزني در بالا ظاهر مي شود و فراموش كرده که گفته نقشي در آشوبها ندارد!
كشف سومي كه خواننده با اين مصاحبه به آن نايل مي شود اين است که اختيار و مدیریت «موسوي»، «كروبي» و «خاتمي» به عنوان سران آشوب در دست بهزاد نبوي بوده و «تقلب» به عنوان كليد اصلي فتنه آشوب براي باز كردن قفل «نظارت استصوابي شوراي نگهبان» بوده است! و از همه مهم تر کشف جايگاه بهزاد نبوي در حل و فصل اين دعوا؟!
اسرار ديگري از همين پيشنهاد به دست مي آيد كه بماند. اما نكته دومي كه بهزاد نبوي در بخش دیگری از مصاحبه خود با اعتماد به آن اشاره می کند، گونه شناسي معترضين دي ماه 96 است. او مي گويد؛ اصلاح طلبان با اين جماعت به دليل تجربيات سال 88 همراهي نكردند. اين بخش از مصاحبه هم خواندني است.
او مي گويد؛ معترضين دي ماه 96 سه طيف بودند:
1- تندروهاي افراطي
2- براندازان در هدف و اصلاح طلبان در روش
3- گروه ضد انقلاب خارج نشين
او از حق اعتراض آنها حمايت مي كند اما روش آنها را به دليل تجربه 88 رد مي كند.
خوب، در اين ريختشناسي آشوبطلبان از ديدگاه وي تكليف تندروهاي افراطي و ضد انقلاب خارجنشين تا حدودي معلوم است. او از گروه سومي تحت عنوان «براندازان در هدف و اصلاح طلبان در روش» ياد مي كند! وی تأکید می کند این گروه به شکل گسترده در صفوف اصلاح طلبان جای دارند. سؤال این است؛ كساني كه براندازي را هدف گذاري كردند اما با روشهاي اصلاح طلبانه، چه جماعتی هستند؟!
يك آدرس از اين جماعت را تاج زاده در اظهارات خود در گفتگو با اعتماد آنلاین داده و گفته است؛ «اكثريت اصلاح طلبان اعتقادي به جمهوري اسلامي ندارند.» تاج زاده همان است كه از طريق كيان تاج بخش به بنياد سوروس و سلطنت طلبان، غير محسوس در سال 78 وصل شد. شرح اين ماجرا را، هم در فتنه 78 و هم در فتنه 88 ، كيان تاج بخش در جريان محاكمات دادگاه هاي سال 88 به تفصيل فاش ساخت. تاج زاده يكي از اعضاي حزب فولكس واگني مجاهدين انقلاب است. با آنكه اعتراف كرده بود تقلب در انتخابات اين سال دروغ است و امكان ندارد يك چنين اتفاقی در اين وسعت روي داده باشد، اما از آتش بیاران معرکه آشوب در سال 88 بود.
سعید حجاریان نیز از اعضای حزب فولکس واگنی مجاهدین انقلاب، در جریان محاکمات سال 88 سیر این حرکت را صادقانه بیان کرد و دلایل ایدئولوژیکی که چگونه اصلاح طلبان به این وادی افتاده اند را بازگو کرد.
برگرديم به ريخت شناسي آدرسی كه بهزاد نبوي از يك جماعت به نام «براندازان در هدف و اصلاح طلبان در روش» مي دهد. اين گونه حیوانی (از جنس سیاسی) در آشوب 88 با شعار «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» ، «مرگ بر اصل ولايت فقيه» زير پرچم اصلاحات بنا به اعتراف بهزاد نبوي با اصلاح طلبان همراه شدند و طبل براندازي را به صدا درآوردند. سال 88 تيم بهزاد به علاوه مجمع روحانيون و ديگر گروه هاي اصلاح طلبان با آنها همراهي كردند و آن فاجعه علیه اقتدار و امنیت ملی به بار آمد. اما در آشوب دي ماه 96، اصلاح طلبان هوشياري كردند، با آنها همراهي نكردند و غائله و آشوب خوابيد. بايد به اين هوشياري اصلاح طلبان آفرين گفت و تنها يك كلمه «مرسي» با لهجه فرانسوي براي تشكر از آنها كفايت مي كند! چون بالأخره يادشان آمد اگر آشوبي به پا شود، بايد دولتي را سرنگون كنند كه خودشان در سر كار آوردن آن سهيم بودند. به علاوه هزينه براندازي، بالاست و كاري از دست چند پيرمرد بر نميآيد.
باید از بهزاد نبوی پرسید چرا همین کار عاقلانه ای را که در سال 96 کردید، در سال 88 نکردید؟ چرا امروز پس از هفت سال که از آن آشوب می گذرد، با این جماعت مرزبندی می کنید؟!
البته «براندازان در هدف و اصلاح طلبان در روش» ديدند نه خروج «از» حاكميت جواب مي دهد، نه خروج «بر» حاكميت! اما براي اينكه يك مقدار دلشان خنك شود، آتش زدن چند سطل زباله و درب مساجد و اماكن عمومي به عنوان يك روش اصلاح طلبانه براي مهار عقده براندازي كفايت مي كند. ضمن اينكه ظرفيت آشوب را تست كردند تا در سال 98 سال انتخابات مجلس كه سررسيد نبرد سوم آمريكا عليه انقلاب اسلامي مي رسد، برگردند و خودي نشان دهند.
اما موضوع راز شورش و آشوب سال 88 كه امروز با قرائت بهزاد نبوي در اين مصاحبه فاش شده كه «تقلب» نبوده بلكه «نظارت استصوابي» بوده است، همچنان به عنوان موتور سوخت آشوب سال 98 به قوت خود باقي است. بايد ديد این سوخت موتور آشوب از رسانههای داخل با شارژ بي بي سي و راديو آمريكا مي تواند نبرد نرم سوم آمریکا علیه ملت ایران را كليد بزند يا نه؟! ضمن اینکه بهزاد نبوی فراموش کرده که دو نامزد اصلاح طلبان، کروبی و موسوی، در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 از صافی نظارت استصوابی شورای نگهبان عبور کرده بودند.
بهزاد نبوي برعكس تيتر سردبير اعتماد كه نام اين مصاحبه را «مرزبندي با براندازان» گذاشته ، هيچ مرزبندي با براندازان نكرده است. او با نظام و انقلاب مرزبندي كرده است و همچنان مي گويد اختيار كروبي، موسوي و خاتمي در دست اوست. درد آنها فقط يك چيز است؛ «نظارت استصوابي»! يعني همين قانوني كه اجازه ورود براندازان با روش هاي اصلاح طلبانه را به كانون قدرت در جمهوري اسلامي نمي دهد! به همين دليل بهانه دروغ تقلب را بهزاد و دوستانش رها نكرده اند و فکر می کنند با بالا بردن پرچم گفتگوی ملی می شود همان طور که در مصاحبه گفته به دستاوردی برد – برد برسند، لذا ترجيح مي دهند همچنان زير خيمه فتنه بمانند. اين مصاحبه مباحث شنيدني ديگری هم دارد كه بماند به وقت ديگر!
مرزبندی با نظام یا با براندازان؟!
محمدكاظم انبارلویی
۱۳۹۶/۱۲/۲۲