نسخه چاپی

هراس دشمن از بیداری اسلامی

صالح اسكندری

يکي از بي نقص ترين رهيافت هاي تحليل گفتمان تحولات خاورميانه و شمال آفريقا در چند سال اخير که متاثر از يک نگاه درونزا و تفهمي مي باشد، رهيافت " بيداري اسلامي" است. اصطلاح بيداري اسلامي مفهومي پربسامد براي تحليل گفتمان حاکم بر فعل و انفعالات کشورهاي خاورميانه است به نحوي که به اذعان اغلب ناظران بي طرف که به دنبال مصادره به مطلوب اين تحولات و يا سوزنباني آنها نيستند و ملت هاي مسلمان خاورميانه را
مي شناسند يا حداقل چند سالي با آنها زندگي کرده اند به راحتي با اين اصطلاح ارتباط برقرار مي کنند و تجانس آن را با اعتراضات و مطالبات مردمي در مصر، تونس، ليبي، يمن، عربستان، بحرين، اردن و ... در مقايسه با آلترناتيوهاي گفتماني نظير" بهار عربي"، "بيداري انساني" و ... درک
مي کنند. "بيداري اسلامي" اصطلاحي است که گستره اي وسيع از مباحث سياسي، اجتماعي و فرهنگي مرتبط با جنبشهاي اسلامي ، ارتباط دولتهاي مدرن و اسلام ، فرايند رو به رشد اسلام گرايي در جهان، اشاعه اسلام سياسي در کشورهاي مسلمان ، نحوه تعامل اصولگرايان مسلمان با جهان پيرامون و دومينوي تحولات سونامي واري که منطقه خاورميانه و شمال آفريقا را به لرزه درآورده است را در بر مي گيرد. اين اصطلاح در فضاي بين المللي فعلي حوزه وسيع تري از مفاهيم مثل عدالتخواهي، تجديد نظر طلبي در ساختار ظالمانه حاکم بين المللي، زيست سياسي، اقتصادي و فرهنگي مستقل و غير متعهد بر اساس نقشه راه اسلامي، اعتماد به نسخه راهگشاي اسلام در اداره جوامع در هزاره سوم و... را شامل مي شود.
پس از جنگ جهاني اول و شکست امپراتوري عثماني دول انگليس و فرانسه رياکارانه کوشيدند با قرار داد سايکس-پيکو در 1916و تجزيه عثماني تحت عنوان استقلال خواهي دولت ملت هاي مسلمان هويت هاي جديدي را در منطقه خاورميانه به وجود آورند. هويت هاي ناسيوناليستي، سوسياليستي،
پان عربي، لائيک و ... بخشي از شناسنامه هايي است که غربي ها براي کشورهاي خاورميانه دست و پا کردند اما به موازات اين حرکت همواره کوشيدند بر هويت اصيل اسلامي اين کشورها سرپوش بگذارند و نهضت بيداري اسلامي را به انحاي مختلف سرکوب کنند. اين هويت هاي جديد هيچ گاه منجر نشد که ملت هاي مسلمان احساس کنند که از استقلال واقعي برخوردارند و حاکمان ديکتاتور منطقه هم يا دست نشانده بودند و يا
دنبال رو سياست هاي استکباري.
در کشورهاي مسلمان با اضمحلال امپراتوري عثماني در جنگ جهاني اول و پيدايش دولتهاي ملي در دارالاسلام در واکنش به نفوذ استعمار در کشورهاي مسلمان ، همچنين با طرح مباحث جديد اصولگرايانه که در تمناي بازگشت به الگوي حکومت اسلامي در عصر رسول الله مطرح شد خيزشها و جنبشهاي اسلام گرا در سراسر سرزمين مسلمانان با شداد و غلاظ متفاوت پديدار شدند .
بخش قابل توجهي از اين جنبش‌هاي استقلال طلب كه در واكنش به فرايند استعمار شكل گرفته بودند از كشورهاي سني‌نشين برخاستند كه مي‌توان به جنبش اخوان‌المسلمين مصر توسط حسن البناء در سال 1928، جنبش اسلامي سوريه (شاخه اخوان‌المسلمين) توسط مصطفي سباعي از شاگردان و دوستان حسن البناء در سال 1944، جمعيت الشباب الاسلامي مراكش در سال 1971، گروه‌هاي القيام و الدعوه در الجزاير در دهه 70 و همچنين جبهه نجات اسلامي كه در سال 1989 تاسيس شد و در همه نقاط الجزاير شعبه داشت، جنبش اخوان جديد عربستان در دهه 70 و... اشاره كرد. اگرچه اغلب اقدام جمعي اين جنبش‌ها در برابر دولت‌هاي بومي تحت حمايت دول استعماري نمود عيني مي‌يافت اما در موارد بسياري نيز به مواجهه مستقيم و حتي مقاومت مسلحانه در برابر سلطه نيروهاي خارجي غيرمسلمان منجر مي‌شد كه مي‌توان به برخي نمونه‌هاي آن اشاره كرد از جمله قيام مهدي سوداني و اعلام جهاد عليه انگلستان در اواخر قرن نوزدهم، اعلام جهاد جنبش سنوسيه در شمال آفريقا عليه متفقين و نيروهاي ايتاليا در اوايل قرن بيستم، مبارزات مسلحانه اخوان‌المسلمين مصر عليه نيروهاي انگليسي در منطقه كانال سوئز در اوايل سال 1952 و...
با پيروزي انقلاب اسلامي و تشديد بيداري اسلامي بين ملتهاي مسلمان، استقلال خواهي ضمن فاصله گرفتن از رويکردهاي ناسيوناليستي و بلوغ سياسي جوامع مسلمان ، افزايش ارتباطات بين فرهنگي در عصر ارتباطات گفتمان بيداري اسلامي جنبه بين المللي يافت و امروز گستره وسيعي از ادبيات مبارزه با ظلم را در اقصي نقاط دنيا شامل مي شود.
در سالهاي آغازين هزاره سوم جهان شاهد خيزش يک حرکت اصيل اسلامي در منطقه خاورميانه است که به تعبير آيت الله خامنه اي يک "زلزله واقعي" در منطقه و نشان دهنده" بيداري اسلامي" است. بيداري اسلامي اصطلاحي است که توسط مقام معظم رهبري براي تحولات خاورميانه به کار رفت و اين برداشت اولا ناشي از جنس اسلامي تجمعات، مطالبات و شعارهاي مردم و در درجه دوم متاثر از دولت هاي اسلام گرايي است که بر اثر اين فعل و انفعالات در خاورميانه پس از ديکتاتورها يکي پس از ديگري روي کار مي آيند.
امروز در پروژه استعمار فرانو، تضاد و تقابل غرب با جهان اسلام به نقطه اوج خود رسيده است لذا ديگر بحث لزوم جنبش‌هاي اسلامي متجزي در كشورهاي مختلف مسلمان همچون قرن بيستم مطرح نيست بلكه آنچه در حال حاضر براي جهان اسلام اهميت دارد موضوع همگرايي جنبش‌هاي اسلامي در برابر استعمار نوين غربي است. مفهوم «بيداري اسلامي» كه با انقلاب اسلامي در ايران كليد خورد و باگذشت زمان در حال اوج‌گيري است فاقد تمايلات ناسيوناليستي است. موتور محرك بيداري اسلامي، اسلام‌خواهي در پرتو تشكيل امت اسلامي است. ملت هاي مسلمان در بيداري اسلامي قيام نمي کنند که رفاه نسبي، يا نان و کرامت به دست آورند. اگر چه مي دانند در صورت تحقق آرمانهاي اصيل آنها بالطبع رفاه و افزايش کيفيت زندگي مادي و معنوي نيز تحصيل مي شود. مردم براي يک رسالت جهاني و الهي قيام مي کنند. به همين دليل است که امروز در بيداري اسلامي ملت ها غيريت خود را ابرقدرت ها، آمريکا و اسرائيل تعريف کرده اند. فلش بيداري اسلامي مقابله با استکبار جهاني و جبهه باطل آمريکا و رژيم صهيونيستي است.
امروز به تعبير حضرت آيت الله خامنه اي، جمهوري اسلامي ايران پرچمدار بيداري، اتحاد و عزت ملتهاي مسلمان است. ملل مختلف در قاره هاي آسيا، آفريقا، آمريکا وحتي اروپا،چشم به ايران
دوخته اند و پيام عدالتخواه انقلاب اسلامي را درک مي کنند. گفتمان انقلاب نويد دهنده در هم شکستن نظامات ناعادلانه جهاني است. تشعشعات الهي گفتمان انقلاب اسلامي در کشورهاي مسلمان و
غير مسلمان بنيان سست استکبار را به لرزه درآورده است.
هراس دشمن از اسلام عمل و اقدام
حضرت آيت الله خامنه اي روز گذشته در ديدار ميهمانان اجلاس اساتيد و بيداري اسلامي بيداري اسلامي را عميق و گسترده خواندند و با اشاره به هراس دشمنان از عبارت «بيداري اسلامي» افزودند: آنها تلاش بسياري مي کنند تا عنوان «بيداري اسلامي» براي حرکت عظيم کنوني در منطقه بکار نرود زيرا دشمنان از بروز اسلام حقيقي و واقعي به شدت وحشت دارند. ايشان تأکيد کردند: آنها از اسلامِ برده دلار، اسلامِ غرق در فساد و اشرافي گري و اسلامي که در توده مردم امتداد ندارد، نگران نيستند ولي از اسلام عمل و اقدام، اسلام توده مردم، اسلام توکل بر خدا و اسلام حُسن ظن به وعده الهي به لرزه مي افتند.
عزت و اقتدار امت اسلامي محصول واجب‌الاتّباع دانستن احکام الهي و شريعت اسلامي است. کشورهاي مسلمان زماني مي توانند از كرامت، عزت و موجوديت خود به معناى واقعى كلمه دفاع كنند كه متكى بر اراده ملت هاي خود باشند.امت اسلامي زماني مي تواند به عزت و اقتدار واقعي دست پيدا کند که قادر باشد يک الگوي تمام عيار را فراروي جامعه بشري به نمايش بگذارد و مثل مشعلي در تاريکي جهان معاصر باشد. جامعه اسلامي بايد «لتكونوا شهداء على النّاس» و «يدعون الى الخير» باشد. امت اسلامي زماني عزت و اقتدار خود را باز يافته است که قادر باشد به بشريت حيات مجدد ببخشد و به کالبد يخ زده انسان معاصر گرما دهد.اين الگوسازي نيز مسبوق به نوسازي ارزشهاي اسلامي است. محصول گرايش و پويش به قرآن و ارزشهاي اسلامي است. اگر امت اسلامي به شريعت مقدس اسلامي به چشم يک نجات بخش بنگرد و اسلام را مايه عزت، اقتدار و کرامت بداند مقدمه استقلال امت اسلامي فراهم شده است. دشمن مي خواهد که اسلام را مايه عقب ماندگي ملت ها و سرافکندگي آنها معرفي کند. اين تلقين شيطاني توطئه اي براي سيطره بر مسلمين و مقابله با استقلال خواهي آنهاست.

۱۳۹۱/۹/۲۲

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...