انتخابات ریاست جمهوری 1400 هم به پایان رسید و اکنون مردم برای تعویض دولت و بهتر شدن اوضاع اقتصادی و معیشتی لحظه شماری می کنند اما سوال اساسی این است که دولت جدید باید از کجا و چگونه شروع کند؟
بدون تردید مهمترین مسئله ی این روزهای جامعه ها اقتصاد است و رئیس جمهور منتخب مردم هم باید تمامی توانایی خود را بر روی بحث اقتصاد متمرکز کند. از نظر کلی ضعف های اقتصادی کشور را می توان به دو دسته تقسیم بندی کرد الف) نظام اقتصادی کشور است که باید موضوعاتی همچون اصلاح هدفمندی یارانه، اصلاح نظام مالیات، بانك، گمرك، نظام توزیع، ارزشگذارى پول ملى و بهرهورى را به عنوان محور های اصلی این نظام اقتصادی کشور در نظر گرفت
ب) رویکردها: امروز در همه ی زمینه های مشکلات کنونیِ اقتصادی، دارای برنامه و منابع لازم هستیم. در حقیقت موضوع اصلی مشکلات اقتصادی کشور به مدیریت اجرایی برمی گردد
به هر جهت اصلاح نظام اقتصادی کشور نیازمند برنامه ای حداقل 5 ساله است؛ بنابراین ما نمیتوانیم انتظار ایجاد تغییرهای چشمگیر در کوتاه مدت در اقتصاد کشور را داشته باشیم . برآوردها نشان میدهد که برای ایجاد قدرت خرید سال ۹۲، نیازمند حداقل ۶ سال رشد اقتصادی بالای ۵ درصد هستیم.
بزرگترین چالش و مشکل دولت اقای رئیسی کسری بودجه است بنابر گزارش های مرکز پزوهش های مجلس،کسری بودجه ۱۴۰۰ به میزان ۳۲۰ هزار میلیارد تومان خواهد بود که این موضوع آثار تورمی شدیدی را به دنبال خواهد داشت.
با وجود تمامی مشکلات و کارشکنی های دولت پیشین دورنمای نزدیکنشان از روشن بودن امیدهاست؛ تولید کردن موفقیت آمیز واکسن کرونا، خنثی سازی تحریم ها و... همه از جمله مواردی است که وقتی در کنار رفتارهای امیدآفرین قرار می گیرند، میتوانند جامعه را برای پذیرش تغییرات بنیادین آماده کنند.