همیشه از دیدن کسانی که یک شغل و مسئولیت داشتهاند و تمام فکر و ذکر خود را معطوف آن کار کردهاند خوشم میآمده است. برعکس از کسانی که همزمان چندین شغل و مسئولیت غیرمرتبط داشتهاند و از این شرکت به آن اداره و از آن اداره به فلان مرکز و از فلان مرکز به بهمان مؤسسه در رفتوآمد بودهاند و البته گاهی از بس این مسئولیتها! زیاد بوده حتی فرصت شرکت در جلسات آنجاها را هم پیدا نمیکرده و فقط حقوقهای نجومی آخر ماه آن را دریافت میکردهاند، بیزار بودهام. این غیر از بیزاری از کسانی است که خود را به آب و آتش میزنند تا به عنوان و مسئولیتی برسند و اصولاً حب جاه و مقام دارند و به فرمایش معصوم «طلب ریاست» دارند و به فرمایش رسول اعظم (ص) «هر که ریاست و مسئولیتی را بپذیرد و بداند که اهلیت آن را ندارد، در قبر و قیامت جایگاه او پر از آتش خواهد شد».
این الزاماً به معنای غلط بودن این شیوه برای کسانی که مشاغل مرتبط دارند نیست؛ طبیعی است که یک رئیسجمهور طبق قانون رئیس شورای عالی اقتصاد و شورای عالی امنیت ملی و چندین بخش مرتبط دیگر هم است و چه بسا این جزو الزامات منطقی تصمیمگیری درست برای فرد اول اجرایی کشور باشد، اما مثلاً اینکه طرف مثل بسیاری از نمایندگان فعلی یا قبلی مجلس، هم نماینده مردم در پارلمان باشد، هم عضو یا رئیس هیئت مدیره یک یا چند شرکت اقتصادی و مالی و مؤسسه بانکی و خودروسازی، کاملاً غلط و فسادزاست و حداقل این است که از وظیفه اصلی خود در بررسی انبوه طرحها و لوایح و رسیدگی به جزئیات رویدادها در بخشهای مختلف کشور باز میماند.
اینکه آقای شریعتمداری مدیرمسئول کیهان هیچوقت پیشنهادات مختلف برای نمایندگی مجلس را نپذیرفت و خودش هم برخلاف بسیاری افراد، عضو یا رئیس شرکت و مؤسسه و مرکز دیگری نبود همیشه برایم جالب و تحسینبرانگیز بوده است. غلامحسین محسنی اژهای رئیس دستگاه قضا نیز با آنکه میتواند بدون آزمون در خبرگان رهبری وارد شود، و بهرغم جایگاه مهمی که میتوانست در این مجلس بهعنوان قاضیالقضات داشته باشد، ثبتنام نکرد و این همت او نیز قابل ستایش است.
یا از وقتی که آقای مروی به تولیت آستان قدس رضوی منصوب شد، از اینکه میدیدم ایشان هیچ مسئولیت دیگری ندارد و تمام وقت خود را به رسیدگی به وظایف محوله در این مجموعه بزرگ و مهم اختصاص داده است بسیار خوشحال بودم. انصافاً مدیریت آستان قدس با زیرمجموعههای بزرگ و فراوان آن اگر نه بیشتر از یک وزارتخانه اصلی، به اندازه آن وقت و کار میبرد و چه خوب که آقای مروی تمام فکر و ذکر و همت خود را برای بهبود وضعیت همین مجموعه گذاشته است و بس.
البته در مسائل نظارتی شاید بتوان با اغماض قبول کرد که کسی مثلاً هم مسئولیت نمایندگی ولی فقیه در استانی را داشته باشد و هم عضو مجلس خبرگان (و نه مجلس شورای اسلامی) باشد. قاعدتاً مجلس خبرگان همانطور که از اسم آن پیداست محل اجتماع و اجماع خبرگان اینجا و آنجاست. با اینحال، وقتی آقای مروی برخلاف انتظار و تصور همه، اعلام کرد که برای عضویت مجلس خبرگان رهبری ثبت نام نخواهد کرد، علاقهام به ایشان چندین برابر شد. با اینکه متولیان قبلی آستان قدس یعنی مرحوم طبسی و آقای رئیسی با رأی مردم عضو مجلس خبرگان هم بودهاند و ظاهراً آن کار تداخل و تزاحمی با مسئولیت آنها نداشته است. اما اینکه کسی به همین مقدار هم نخواسته از تمرکز و جدیت در کار اصلی خود بازبماند جای قدردانی و تحسین دارد.
متولی فعلی آستان قدس رضوی در اینباره گفته است: اگر در مقولهای به تکلیف و وظیفه شرعی برسم از انجام آن ابایی نخواهم داشت، اما در خصوص حضور در مجلس خبرگان، احساس تکلیف شرعی نکردم و الحمدلله شخصیتهای شایستهای [برای این مسئولیت]حضور دارند... اگر بدون احساس تکلیف شرعی در این انتخابات شرکت میکردم، از حضرت رضا (ع) خجالت میکشیدم و ناسپاسی به درگاه حضرت بود، چراکه معتقدم توفیق نوکری دستگاه قدس رضوی بالاترین افتخار است و رهبر معظم انقلاب با آن مقام و شأن والا میفرمایند: "بهترین حکمی که در زندگیام گرفتهام، حکم خادمی حضرت رضاست"».
این جمله آقای مروی هم خیلی خوب و قابل توجه است که «اینکه گفته میشود به طور سنتی تولیتهای [البته متولیان]گذشتۀ آستان قدس رضوی عضو مجلس خبرگان رهبری بودهاند، نیز برای بنده تکلیف شرعی ایجاد نمیکند».
کاش دستگاههای تبلیغی و رسانهها، این شیوه حسنه آقای مروی و امثال ایشان را به عنوان الگو برای دیگران عادیسازی میکردند تا همیشه کارها در مسیر درست خود جریان داشته باشد و فسادها به حداقل برسد.
منبع: روزنامه جوان