به گزارش نما به نقل از مهر، وقتی احمدرضا عابدزاده مثل بولدوزر دنبال کولی بالی می دوید به یاد بیمارستان کسری افتادیم و نگرانش شدیم، به یاد فرهاد مجیدی و علی کریمی افتادیم که آن آرامش اعصاب خرد کن احمدرضا را باید به خواب ببینند اما روی نیمکت مربیگری اتمی میخواهند بنشینند.
به یاد مارک ویدوکا و استان لازاریدیس افتادیم که جلوی عابدزاده تسلیم روحیه اش شدند و به یاد این افتادیم که چگونه مرد صبور و پنالتی گیر فوتبال ایران روی نیمکت داغ تغییر رفتار داده است. بله تفاوت بازیکن بودن با مربی بودن همین است بازیکن انرژی منفی خودش را خالی می کند اما مربی روی نیمکت گرفتار است و حرص می خورد.
دندانهای سپیدش وقتی یک دستی سانتر مواج "ویدمار" را در ورزشگاه کریکت ملبورن گرفت هنوز به یاد داریم. آن آرامش اعصاب خردکنش هر حریفی را می گذاشت جلو رگبار، انگار کله "هری کیول" و "ویدوکا" و "لازاریدیس" را می کوبیدند به هم. در پکن هم همینطور بود با آن زانوی زخمی سه پنالتی و سه سیو و تمام، یک تنه ایران را قهرمان آسیا کرد.
خونسردی لعنتیاش انگار تمام نمی شد و پرسش همه جامعه این بود؛ "چطور وسط آن همه فشار عجیب می تواند بخندند" همان عقاب اما بعد از بازی با راه آهن که نه وسط بازی یک مرتبه به هم ریخت، انگار سیمهای پروژکتورهای ورزشگاه را بهش وصل کردن، خونسرد لعنتی تبدیل شد به عقاب زخمی، تبدیل شد به هالک شکست ناپذیر.
عقاب خشمگین شد و می خواست کولی بالی رو بزند، شاید هم می خواست از روی او رد شود. تفاوت مربیگری با بازیکن بودن همین یک نقطه است.
بازیکن در زمین بازی خودش را تخلیه می کند، او می دود و می دود و لنگ می اندازد و تکل می زند و سر می زند و صدای نفسهایش در هنگام سر زدن را می شنوی و می بینی که وسط آن مبارزه انرژی منفی اش را تا حدودی از بین می برد اما مربی کنار زمین با دم شیر بازی می کند. نمی تواند کاری ند نمی تواند بدود یا فریاد بکشد و فقط حرص می خورد و حرص می خورد و گاهی آنقدر حرص می خورد که نمی دانید باید با او چه کنید؟
و این وسط ما اول به یاد فرهادمجیدی و علی کریمی می افتیم که حتی در دوران بازیکن بودنشان هم گاهی به سقف می چسبیدند و با مربی خودشان یا مدیرانشان یا مخالفانشان سیم ترمزمی بریدند و یا بیانیه می دادند و ژنرال رو سرجوخه میکردند و یا دایی رو له می کردند!
اصلا اینها تاب مربیگری را دارند؟ آنکه اسطوره آرامش بود، اینطور رفتار کرد این دو بازیکن پیشین تیم ملی که اعصاب ندارند با کولی بالیها چه میکنند؟ هنوز دنبال جواب می گردیم که هفت و هشت چگونه با این ریز پردازنده های عصبی کنار می آیند که استرس می گیریم.