إِنَّ الْمُتَّقِینَ …بِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ ﴿۱۸- الذاریات﴾
همانا متقین… در سحرگاهان [از خدا] طلب آمرزش مى کردند .
امیرالمومنین علی بن البیطالب روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه در فرازی از نامه ی خود خطاب به مالک اشتر می فرمایند:
واجْعَلْ لِنَفْسِک فِیمَا بَیْنَک وبَیْنَ اللَّه أَفْضَلَ تِلْک الْمَوَاقِیت.(۱)
و بهترین زمانهایت را برای خلوت کردن بین خودت و خداوند قرار بده.
دقیقش این است که مفهوم خلوت با خدا، حتی عبادت به معنای عرفی آن، یعنی اعمال عبادی مانند قرآن خواندن و زیارت خواندن و نماز خواندن و … هم نیست و نه حتی به معنای دعا کردن های عرفی ما، این که لحظه ای و دمی انسان با خالق خویش خلوتی کند و سخن بگوید و خدایش را حاضر و ناظر و شنوا و بینا بداند و با او انسی بگیرد و راز و نیازی بکند و شاید مهمترین نکته اش این است که قلب انسان حقیقتاً در آن خلوت متوجه خدا باشد.
حضرت امیر می فرمایند که یک بنده ی واقعی خدا در سبک زندگی الهی، بهترین اوقات خودش را باید صرف خلوت کردن با خدای خویش کند؛ و بر اساس آیات و روایات هم بهترین اوقات عمر انسان سحر است!
به قول یکی از بزرگان کَرِه ی عمر آدم سحر است و مابقی به درد دوغ می خورد و رمقی ندارد و هر کس به جایی رسید از سحر رسید.
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
از یمن دعای شب و ورد سحری بود (۲)
نکته ی بسیار مهم دیگر این است که وقتی حضرت می فرمایند بهترین زمان عمر شما باید برای خلوت با خدا باشد یعنی به طور پیش فرض لزوم رابطه ی دائم با خدا از طریق خلوت با خدا لحاظ شده است.
إِلَهِی … مَتِّعْنَا بِلَذِیذِ مُنَاجَاتِک (۳)
خدایا … ما را از لذت مناجاتت بهره مند فرما.