به گزارش نما، سيد رمضان شجاعي كياسري، منتخب مردم ساري در
مجلس نهم است و سخنگويي كميسيون رهروان ولايت را بر عهده دارد. اين فراكسيون در
انتخابات هيات رئيسه مجلس نهم از لاريجاني حمايت كرد و از اين نظر خود را فراكسيون
اكثريت در جريان اصولگرا ميداند.
آقاي كياسري براي شروع از فسلفه تشكيل فراكسيون رهروان
ولايت بگوييد؟
در داخل مجلس شوراي اسلامي همانند ساير سيستمهاي پارلماني
جهان، فراكسيونهاي مختلفي از جمله با گرايش سياسي شكل ميگيرد، البته سيستم
انتخابات پارلمان برخي كشورها مبتني بر تحزب است و احزاب سياسي هستند كه در داخل
مجلس فراكسيونهاي مختلف را تشكل ميدهند، در ايران چون سيستم پارلماني حزبي وجود
ندارد و از طرف ديگر احزاب قوي و فراگير نيستند، گرايشها و سليقهها موجب تشكيل
فراكسيونها ميشود. الان اشخاص و
نمايندگان و منتخبان مجلس نهم اصولگرا هستند و شخصيتهاي اصلاح طلب تعدادشان اندك
خواهد بود به طوري كه تعداد آنها به اندازه انگشتان دو دست نيز نميرسد با وجودي
كه مجلس محل تضارب افكار آرا و سليقههاي مختلف است، اگر كليتي به نام اصولگرايي
با تك صدايي در داخل پارلمان حركت كند. خيلي نميتواند مطلوب باشد، اصولگرايان در
مباني و مسائل اصيل انقلاب اسلامي همچون قانون اساسي، ولايت فقيه و عمل به
فرمايشات رهبري معظم انقلاب اشتراك نظر دارند، اما طبيعي است ك اختلاف سليقهها و
اختلاف نظرها در جبهه اصولگرايي اجازه طرح بحث پيدا كنند، اين اختلاف نظرها و
سليقهها ميتوانند در داخل مجلس شوراي اسلامي به رسميت شناخته شوند و در قالب
فراكسيون فعاليت كنند. چون در گذشته يك
جريان اصلاح طلب در داخل مجلس وجود داشت يك جريان اصولگرا به شكل يكپارچه در كنار
آن قرار ميگرفت. اين امر باعث ميشد كه اختلاف سليقهها و اختلاف نظرها در داخل
گفتمان اصولگرايي يكپارچه هضم شوند با توجه به شرايط جديد كه تعداد اعضاي فراكسيون
اقليت كم هستند، اختلاف سليقههاي اصولگرايي كاملا ميتوانند به شكلي نظام مند
موجب رشد يافتگي نظام پارلماني و پارلمان جمهوري اسلامي ايران شوند. چون در عرصه
بينالمللي هم اين يك ضرورت است كه پارلمان از صداهاي مختلف در عرصه سليقه
برخوردار باشند، طبيعي است كه در چنين وضعيتي نمايندگاني كه مشي آنها اصولگرايانه
متعادل، عقلاني و عمدتا از نمايندگان شهرستاني هستند در كنار هم قرار بگيرند و
فراكسيون رهروان ولايت را تشكيل دهند.
اكنون كه تركيب اعضاي هيات رئيسه مجلس نهم مشخص شده است،
آيا اين فراكسيون ادامه فعاليت خواهد داد يا آنكه ساز و كار جديدي پيدا خواهد كرد؟
اين فراكسيون فقط براي تعيين تركيب هيات رئيسه مجلس نهم شكل
نگرفت. بلكه متشكل از نمايندگاني است كه در هيچ يك از فهرستهاي انتخاباتي جريان
اصولگرا حضور نداشتند ولي اصولگرا هستند و مستقل راي آوردند، بنابر اين حق دارند
يك فراكسيون با نظر و ديدگاهي نو و جديد تشكيل دهند تا بتواند در راستاي اهداف
انمايندگي مجلس در چهار سال پيش رو عمل كنند؛ بنابر اين فراكسيون رهروان ولايت با
يك انديشه نو و نگاهي جديد شكل گرفت تا نسبت به موضوعات و مسائل مختلف كشور موضعگيري
كند. در مجموع يكي از كارهاي فراكسيون انتخاب هيات رئيسه بود انجام شد و از اين به
بعد روي موضوعات اساسي كشور تمركز خواهد كرد.
امابه اين جمع افراد ديگري هم اضافه شدند و از حالت اول كه
افراد مستقل بودند خارج شد؟
بله، افراد ديگر هم اضافه شدند.
اين تركيب تحت عنوان همان فراكسيون در طول چهار سال ادامه
فعاليت ميدهد يا شكل و قالبي جديد به خود ميگيرد؟
حتما كار به همان شكل ادامه پيدا ميكند.
تعداد اعضاي فراكسيون رهروان هم اكنون چند نفر است؟
175 نماينده عضويت در اين فراكسيون را امضا كردند و پيش
بيني ميشود اين تعداد به بيش از 180 نفر هم برسد اين فراكسيون مباني جديدي براي
ايفاي موثر وظايف نمايندگي دارد. چون ميخواهد براي حل مسائل اساسي و مشكلات اساسي
مردم ازنگاه سنتي به مسائل و افراط و تفريط در موضعگيري فاصله بگيرد، فراكسيون
رهروان ولايت معتقد به استقلال كاري مجلس استو به اسلام انقلاب، امام(ره) و رهبري
و ولايت مطلقه فقيه اعتقاد دارد.
در اين فراكسيون چهرههايي از اصلاح طلبان نيز وجود دارد.
پس از آنجا كه موسسان نميتوانستند اسم اصولگرا بر آن بگذارند، اسم ديگري كه البته
اسم خوب و قابل تمجيدي است برگزيدند؟
مثلا چه كساني از جريان اصلاحات عضو فراكسيون هستند؟
يعني شما ميگوييد آقاي محجوب و برخي چهرههاي اقليت هاي
ديني عضو فراكسيون رهروان نيستند؟
خير، آقاي محجوب و ديگران در جلسات فراكسيون دعوت بودند، ما
نزديك 280 نماينده رادعوت كرديم. ايشان هم دعوت بودند، اما عضويت در فراكسيون را
امضا نكردند. بنابر اين عضو فراكسيون محسوب نميشوند.
پس اين فراكسيون اصولگرا است؟
بله، نام آن فراكسيون اصولگرايان رهروان ولايت است.
يك نقد به فراكسيون رهروان ولايت آن است كه مانع از تشكيل
فراكسيون اكثريت در مجلس نهم شد. اين نقد را چقدر وارد ميدانيد؟
وقتي اين فراكسيون 180 عضو دارد به آن معناست كه فراكسيون
ديگر رهپويان و پايداري در انتخابات 20 درصد ليستشان راي آورد و نياز به آن دارند
كه اصلاح ساختار كندن تا دو باره بتوانند در عرصه فعاليتها حضور داشته باشند. ضمن
آنكه اين هم خوب است كه فراكسيون اصولگرايان متعدد با سليقه هاي مختلف وجود داشته
باشد كه كار جديترو پخته تر و نگاه كارشناسي تر به مسائل كنند و گرنه اگر مجلس يك
دست داشته باشيم كه همه يك حرف بزنند اين مجلس پويا و زنده نيست.
اين اقدام شما آيا اختلاف نظرها در جريان اصولگرا دامن نميزند؟
مباني اسلام، ولايت، نظام جمهوري اسلامي و خدمت به مردم اصل
و اساس مشتركات همه گروههاي سياسي اصولگراست كه اين طيفها سر اين مباني با هم اختلاف
ندارند بلكه سر چگونگي كار و در نحوه فعاليتها ممكن است. چون به تضارب آرا كمك
كرده و تصميمگيريها را پختهتر ميكند.
اگر دو طيف پايداري و تحولخواه (ايثارگران و رهپويان)
خواستار تشكيل فراكسيون اكثريت شوند رهروان ولايت حاضر است با آنها همراه شود؟
اكثريت مجلس نهم عضو فراكسيون رهروان ولايت است.
يعني شما ميگوييد آنها بايد به شما اضافه شوند؟
فراكسيون واحد منظور شماست؟
بله، براي تشكيل فراكسيون واحد چه نظري داريد؟
ما در گفتمان واحد اصولگرايي حضور داريم ديگر نياري به واحد
شدن در يك فراكسيون نيست، در درون جريان اصولگرايي اختلاف سليقه وجود دارد و
همانطور كه گفتم اين اختلاف سليقهها بايد مطرح شوند ضمن آنكه فراكسيون اكثريت به
معناي آنكه كيك كليت در كنار هم جمع شوند، ذاتش خيلي موفق نيست چون وقتي افراد
زيادي با هم اجتماع ميكنند در اصل اختلاف نظرهاشان را ميپوشانند، به طوري كه سعي
ميشود خيلي فراكسيون تشكيل جلسه ندهد تا اختلاف سلايق بروز پيدا نكند. به همين
دليل در مجلس هشتم فراكسيونهايي ذيل فراكسيون اكثريت تشكيل شد چون افرادي كه در
فراكسيون اكثريت آمدند خودشان ديدند كه اين وضعيت نميتواند كارآمد باشد. يكي از
دلايلي كه ما ميگوييم ذيل گفتمان اصولگرايي ميتواند فراكسيونهاي مختلف به وجود
آيد، همين تجربه مجلس هشتم است بنابر اين معتقدم در ذات آن كار فراكسيون اكثريت
مشكل وجود داشت و اختلافنظرها ميان سلايق كم نبود. چطور ميشد يك فراكسيوني كارآمد
به معناي اصولگرايي تشكيل شود كه هم حاميان سرسخت دولت در آن بودند و هم منتقدان
فوقالعاده سرسخت دولت اگر نگاهي فقط به اين حوزه انداخته شود روشن است كه چنين
فراكسيوني كارآمد نيست.
برخي ميگويند اگر رقابت آقايان حداد عادل و لاريجاني به
صحن علني نميرسيد، هزينههاي جريان اصولگرا كمتر ميشد، نظر شما چيست؟
در اين باره خيلي تلاش كرديم تا اخلاق را در سايتها، رسانهها
و صحن علني تمكين نكردند و اصرار بر نظر و ديدگاه خود داشتند. در اين شرايط چه كسي
بايد تبعيت كند؟ طبيعي است كه اقليت بايد پيرو اكثريت باشد نه آنكه اكثريت از
اقليت تبعيت كند.
مثلا آنها چه خواستههايي داشتند كه شما قبول نكرديد ياشما
چه خواستهاي داشتيد كه آنها نپذيرفتند؟
ما ميگفتيم 8 نفر اصلاح طلب در مجلس نهم هستند و خودشان هم
اعتقاد دارند كه اصلاح طلبند، بقيه اصولگرا هستند و بايد در فراكسيون اصولگرايي
حضور پيدا كنند آقايان ميگفتند بعضي هااصولگرا نيستند حال آنكه وقتي خود طرف ميگويد
اصولگرا است و كارنامه دارد ماكه نبايد براي اينها مميزي بگذاريم، تازه ما چه
جايگاهي داريم و جه كسي حق داده كه معيار و ميزان و طراز اصولگرايي مشخص كند. بايد
تشكيلاتي اين كار را انجام دهد، چطور طيف پايداري و رهپويان ميتوانند اين مميزي
را بگذارند و بگويند اين افراد اصولگرا نيستند وما هم نميتوانيم بگوييم كه اينها
اصولگرا هستند طبيعتا بايد مباني صحيح داشت كه دوستان معتقد بودند اصولگرايان
تعدادشان خيلي كمتر از 280 است. خود به خود با اين حرف يك فراكسيون اقليت تشكيل ميشد
كه طبيعتا چنين ديدگاهي پذيرفته نيست.
تركيب هيات رئيسه مجلس نهم چقدر ميتواند نسبت به مجلس هشتم
كارآمدتر عمل كند، چون در اين جمع اتخاب شده فقط محمد دهقان از حاميان آقاي دكتر
حداد عادل است و بقيه طيف منتسب به آقاي دكتر لاريجاني هستند؟
همه اصولگرا هستند.
آيا هيات رئيسه جديد ميتواند نظر همه طيف هاي اصولگراي
موجود در مجلس را تامين كند؟
نكتهاي را ابتداي مصاحبه عرض كردم؛ وقتي اكثريت مجلس در
ليست فراكسيون اصولگرايان رهروان ولايت نام نويسي كردندو من هم چند بار اين مساله
را اعلام و گفتم؛ تعداد اعضاي اين فراكسيون بيش از 170 نفر است اما بعضيها
نپذيرفتند تا وقتي كه نتيجه انتخابات هيات رئيسه مشخص شد، طبيعتا اين اكثريت آراي
بيشتري داشت و ليست آن راي آورد. ضمن آنكه حضور آقاي محمد دهقان عضو طيف
رهپويان - در هيات رئيسه مجلس نهم خوب است
و از يكدست شدن تركيب آن جلوگيري ميكند.
بيشتر توضيح ميدهيد؟
حضور آقاي دهقان كه عضو طيف اقليت فراكسيون اصولگرايي در
هيات رئيسه است اتفاق خوبي بود و ما از اين مساله استقبال ميكنيم.
مجلس نهم همين دو طيف اصولگرا را خواهد داشت يا اصولگرايان
به سه طيف تقسيم مي شوند؟
فعلا سه جريان اصولگرا است، چون آن دو جريان رهپويان و
پايداري فقط سر انتخاب رئيس توافق داشتند والا بر سر مسائل ديگر اشتراك نظر ندارند
و گاها تفاوت ديدگاه آنها نسبت به هم خيلي تند است.
يعني آنها هم بين خودشان مرزبندي ميكنند؟
قطعاً اين طور است. بعيد ميدانم بين دو جريان رهپويان و
پايداري روي بقيه مسائل و موضوعات مجلس و كشور اتفاق نظر وجود داشته باشد. اگر
اتفاق نظري وجود ميداشت قبل از انتخابات يك ليست مشترك ميدادند و اين نشان ميدهد
كه اتفاق نظر ندارند. بنابر اين قطعا به دو فراكسيون تقسيم ميشوند.
با اين وضعيتي كه پيش آمد ارزيابي تان از تحولات آينده
چيست؟ برخي ميگويند اين شكاف كه از ابتداي كار مجلس نهم بين جريان اصولگرا به
وجود آمده چالش ها و كدورتها را بيشتر ميكند؟
مطلقا اين طور نيست، چون در مباني اصولگرايي وحدت نظر
داريم. اختلاف سليقه بايد وجود داشته باشد تا مجلس تحرك و پويايي لازم را داشته
باشد. من اين را چالش نميبينم.
آيا اين اختلاف سليقه باعث حاشيه سازي نميشود؟
حاشيه درست كردن با اظهارنظر كردن دو مقوله جداگانه است،
مامعناي تعامل را در اين نميبينيم كه هر چه آنها گفتند ما قبول كنيم يا هر چه ما
ميگوييم آنها بپذيرند، تعامل اين است كه ما به فهم مشترك در مسائل برسيم در بعضي از موضوعاتي هم كه اختلاف نظر داريم
طوري عمل كنيم كه مردم خسارتي نبينند تا گرهي از مشكلات مردم گشوده شود.
آقاي لاريجاني گفتند كه در مجلس بايد حقوق ملت صيانت شود،
بر همين اساس آيا بستر فهم مشترك ميان گروههاي اصولگرا فراهم است كه مردم متضرر
نشوند؟
مردم از اختلاف سليقه در جريان اصولگرا متضرر نميشوند چون
اختلاف نظر يك امر مثبت است.
اينكه اختلاف نظر به حاشيه ساري و حاشيه پردازي تبديل شود
چطور؟
نبايد گذاشت كه به اين حد برسد؛ از به حاشيه كشاندن مسائل
بايد جدا پرهيز شود. همكاري و تعامل بين دولت و مجلس درست است. مردم هم به مجلس و
هم به دولت راي دادند، به دولت راي دادند كه كار اجرايي كند و به مجلس راي دادند
كه كار قانونگذاري و نظارت كند، پس بنا نيست جايگاه اين دو با هم عوض شود يا يكي
پيرو ديگري باشد. معني تعامل همكاري في ما بين است كه بايد كار را براي پيشبرد
اهداف مشترك و حل مشكلات اساسي مملكت تسهيل كنيم تا امور حكومت راحتتر انجام شود.
قانون وقتي قانون شد همه مكلف به اجرا و تبعيت و تمكين از آن هستند، در اين رابطه
دولت ميتواند نظرات و ديدگاههايش را به مجلس ارائه كند، مجلس هم ميتواند در حل
مشكلات كشور به دستگاه اجرايي كمك كند.
چه كار بايد كرد كه درون مجلس تنش و اختلاف نظر بين طيف هاي
اصولگرا به حداقل برسد؟
تنش نبايد وجود داشته باشد، اما وجود اختلاف سليقه بلامانع
است. قطعا نبايد اجازه داد حاشيه وقت مجلس و كار نمايندگان را تحت الشعاع قرار
دهدد كه اگرپررنگ شود مجلس، دولت و مردم هر سه ضرر ميكنند بنابر اين نمايندگان
بايد از حاشيه سازي پرهيز كنند، ولي خوب است كه روي ديدگاه كارشناسي اصرار و نظرات
خود را اعلام كنند.
آقاي حداد عادل در صحن علني براي رياست مجلس رقابت كردند،
اما آقاي لاريجاني توانست اكثريت آرا را به دست آورد. جايگاه حداد عادل چگونه بايد
حفظ شود، بالاخره ايشان سرمايهاي براي كشور محسوب ميشود، چگونه مجلس ميتواند از
وجود ايشان به بهترين شكل استفاده كند؟
آقاي حداد عادل شخصيت علميو ادبي كشور است و رئيس كميسيون
فرهنگي مجلس هشتم بود. من هم در آن كميسيون نايب رئيس بودم و ارادت ويژهاي به
ايشان دارم، چون از سرمايههاي بزرگ علميو فرهنگي و مديريتي كشور است در جريان
اصولگرا مگر چند آدم برجسته همچون آقاي حداد عادل داريم. بايد شخصيتهاي اين بزرگان
را پاس بداريم. ما فقط نگران انتخاب مديريت مجلس بوديمو قصد نداشتيم ميان آقاي
لاريجاني و آقاي حداد تنش ايجاد كنيم. ما براي خود مجلس دغدغه داشتيم تا در جايگاه
و قد و قامت خودش خوب ظاهر شود. كارهاي اثرگذار كند و گرنه نگراني ما نه براي پست
گرفتن آقاي لاريجاني بود و نه براي آقاي حداد. نگراني ما براي پيشرفت و كارآمدي
مجلس بود و چون آقاي لاريجاني كار اجرايي بيشتري كرده بود و در بطن مسائل و
موضوعات كشور بود و كار در صدا و سيما باعث شده بود در همه حوزهها تخصص پيدا كند،
از ايشان حمايت كرديم. شأنيت و جايگاه آقاي حداد هم بايد در نهاد قانونگذاري حفظ
شود، بودن آقاي حداد در مجلس يك وزنه و اعتبار است، يك پشتوانه است. روزي در
كميسيون فرهنگي بودم. دوستان اظهار نگراني ميكردند كه شايد آقاي حداد عادل ديگر
به كميسيون فرهنگي نيايد و بخواهد به كميسيون آموزش و تحقيقات برود. با دوستان ميگفتيم
كمك كنيم كه آقاي حداد به كميسيون فرهنگي برگردد، چون اعتبار كميسيون فرهنگي به
وجود آقاي حداد است.
نكته اي كه در اين باره است اينكه آقاي حداد عادل نماينده
نخست مردم حوزه انتخابيه تهران، ري، اسلامشهر، و شميرانات است. دوره گذشته وقتي
ايشان رئيس نشد رويكرد سكوت را پيش گرفت. در اين دوره چه كار ميتوان كرد كه ايشان
در بحثها و موضوعات مهم قش آفريني بيشتري كند؟
تاثيرگذار بودند و در بحثها حضور موثر داشتند.
ضرورت ايجاب مي كند ايشان حضور تاثيرگذارتري در بحثهاي مجلس
نهم داشته باشد؟
بله، اين طوربوده و خواهد بود. ميكروفن ايشان در مجلس هشتم
خاموش نبود. در خيلي جاها ايشان ورود داشتند، بالاخره در همه بحثها كه نميتوان
وارد شد بحثهاي تخصصي نياز به ورود دارد، بنابر اين اگر موضوعات تخصصي در دستور
كار مجلس قرار گيرند، ايشان ورود پيدا مي
كند كما اينكه قبلا هم ايشان ورود كرد. بنابر اين ايشان ساكت و خاموش نبودو به
تناسب موضوع وارد بحث ميشد.
منبع: هفته نامه مثلث