ايران دست بالا را دارد

آینده مذاكرات هسته ای از نظر حسین الله كرم

عکس خبري -آينده مذاکرات هسته اي از نظر حسين الله كرم

اگر ایرانی ها با توجه به موقعیت خودشان در مذاكرات مسكو حاضر شوند موفق‌تر عمل خواهند كرد. البته موفقیت در اینجا به مفهوم دستیابی به مواضع بهتر در مساله هسته‌ای نیست، زیرا ...



به گزارش نما به نقل از هفته نامه مثلث، حسين الله كرم،
كارشناس مساسي سياسي در گفت و گويي به بررسي نشست اخير ميان ايران و گروه 1+5 در
بغداد و همچنين گزارش آمانو پس از اين نشست پرداخت. الله كرم معتقد است كه نشست‌هاي
پيرامون برنامه هسته‌اي ايران در راستاي برخي اهداف غرب و آمريكا از يك و چين و
روسيه از سوي ديگر صورت مي‌پذيرد: از جمله انتخابات رياست جمهوري آتي آمريكا
مشكلات اقتصادي آمريكا و اروپا تاثيرگذاري روسيه و چين در خاورميانه از طريق ايران
و... دربرگزاري اين نشست‌ها تاثيرگذار هستند.



به عقيده الله كرم در زمينه هسته‌اي ايران اكنون دست برتر
را دارد و در مذاكرات آتي اين طرف مقابل است كه در جهت اعتمادسازي بايد گام نخست
را بردارد به گونه اي كه تحريم بانك مركزي و فروش نفت را لغو كنند؛ اعتمادسازي
اوليه ايران نيز بايد بر اين اساس باشد كه بحث فردو را كاملا تحت نظر آژانس بين
المللي قرار دهند و همكاري جديدي را كه با يوكيا آمانو در پيش گرفته‌اند به عنوان
ظرفيت اوليه مطرح كنند.



همچنين در مراحل بعدي ايران مي‌تواند بر مبناي عدم ادامه
غني‌سازي 20 درصد گام بردارد و آنها نيز قطعنامه‌هاي ديگر را لغو كنند.



 



ارزيابي شما از نشست اخير ايران و گروه 1+5 در بغداد چيست و
به نظر شما مهمترين دستاوردهاي اين نشست چه بود؟



نشست بغداد در پي نشست استانبول 2 و هر دو در چارچوب پروژه‌اي
بودند كه از تمايل آمريكايي‌ها براي مذاكره با ايران خبر مي‌داد. شايد بتوان گفت
اين مذاكره بر اساس خواست آمريكا و در چارچوب نگاه به انتخابات آينده رياست جمهوري
اوباما صورت گرفت.



حتي ديدگاه‌هاي اقتصادي هم مي‌تواند اين نشست را توجيه كند،
يعني آمريكايي‌ها و مشكلات اقتصادي كه در كشورشان دارند و همچنين بحران مالي در
اروپا هم مي‌تواند از دلايل برگزاري اين نشست باشد مسائل نفتي و تحريم نفتي ايران
نيز در برگزاري اين نشست‌ها اثرگذار بودند چرا كه بالا رفتن قيمت بنزين از نظر
رواني در آمريكا و اروپا مي‌تواند منشا دو مذاكره اخير باشد. آمريكايي‌ها در اين
راستا هم از لحاظ سياسي و هم از لحاظ اقتصادي موفق بودند و مذاكره براي مذاكره را
به انجام رساندند. برخي هم معتقدند كه وضعيت اقتصادي در داخل ايران تحت تاثير
رواني رابطه ايران با آمريكا و بحث هسته‌اي قرار دارد؛ اين ديدگاه معتقد است كه
نشست هاي استانبول 2 و بغداد در ايران هم موفق بوده و منجر به كاسته شدن قيمت ارز
و طلا شده است.



البته من معتقدم اين نگاه‌ها چه در آمريكا و چه در ايران
نمي‌تواند به حقيقت نزديك باشد. ارزيابي من اين است كه يك اتفاق در ساختار اداره
جهان در حال رخ دادن است و اين اتفاق عبارت از عبور از جهان تك قطبي به جهان چند
قطبي است. به طوري كه اوراسيا گرايي پوتين و همچنين جايگاه چين در شرق آسيا در
برابر آمريكا و اروپا ساختار آتي جهان را مي‌خواهند شكل دهند و يك جهان دو تا چهار
قطبي به وجود آورند. در اين وضعيت هر دو طرف يك ديدگاه ژئوپلينومي به ايران دارندو
مي‌دانند كه ايرانه هارت لند جهان كنوني و تاثيرگذار در منطقه خاورميانه است. از
اين رو هم چينو روسيه و هم اروپا و آمريكا به سمت ايران تمايل پيدا كردند تا با
تاثيرگذاري و جذب ايران بتوانند در خاورميانه نقش آفريني فزاينده‌اي داشته باشند.
به اين ترتيب چين و روسيه هر دو در وتو كردن حمله به سوريه وارد شدند به طوري كه
مي‌توان گفت اين حضور آنها در راستاي حمايت از جرياني است كه ايران سردمداري آن را
بر عهده دارد و نام آن مقاومت است. از طرف ديگر آمريكا و اروپا نيز توجه‌شان به
سمت ايران جلب شده است؛ اكنون سخن آنها اين است كه سه تا پنج درصد غني سازي
اورانيوم را خواهند پذيرفت، زيرا از اين طريق مي‌خواهند در ايران تاثيرگذار باشند
و به قراردادي با ايران دست پيدا كنند كه اين قرارداد به نوعي عقب نشيني ايران
تلقي شود.



در اين حالت آمريكايي‌ها مي‌توانند جايگاه بهتري رادر
خاورميانه به دست بياورند، ضمن پذيرش اين مساله كه نشست‌هاي استانبول 2 و بغداد
تاثيرات اقتصادي هم روي ايران و هم روي غرب داشته بايد اين را پذيرفت كه تاثيرات
ژئوپلينومي ايران نيز مي‌تواند پاسخگوي اين دو نشست باشد. يعني از يك طرف روسيه و
چين خواستار تاثيرگذاري از طريق ايران در منطقه هستند و از طرفديگر آمريكا و غرب
نيز مي‌خواهند وضعيت مشابهي را از طريق ايران در خاورميانه براي خودشان ايجاد
كنند.



 



آيا در نشست بغداد طرف آمريكايي توانست به اهداف خودش دست
پيدا كند؟



آنها به طور نسبي به اهدافشان دست پيدا كردند زيرا مشكلات
داخل 1+5 را نتوانستند حل كنند و به نظر مي‌رسد ايراني ها هنوز تحليل لازم
ژئوپلينومي و تاثير آن را بر خاورميانه و در پارادايم آتي جهان احساس نكرده‌اند.
زيرا اين جايگاه مي‌تواند كشر ما را در خاورميانه تبديل به يك كشور تاثيرگذار بكند
و از ديگر سو خاورميانه را نيز به يك بلوك تاثيرگذار در جهان چند قطبي آينده مبدل
كند. بنابر اين اگر ايراني‌ها جايگاه خودشان را درك كند. بنابر اين اگر ايراني‌ها
جايگاه خودشان را درك بكنند مطمئناً مي‌توانند در پارادايم جهان چند قطبي به عنوان
يك قطر ظاهر شوند. اما اگر اين مساله را درك نكنند موقعيت موجود در خاورميانه را
ميان دو بلو ديگر تقسيم خواهند كرد.



 



با اين اوصاف فكر مي‌كنيد مذاكرات مسكو در چه فضايي برگزار
شود؟



مذاكرات مسكو همچنان در چارچوب تاثيرگذاري بلوك آمريكا و
اروپا از يك طرف و چين و روسيه از طرف ديگر خواهد بود. يعني اگر ايراني ها با توجه
به موقعيت خودشان در مذاكرات مسكو حاضر شوند موفق‌تر عمل خواهند كرد. البته موفقيت
در اينجا به مفهوم دستيابي به مواضع بهتر در مساله هسته‌اي نيست، زيرا ايران اكنون
در اين رابطه در وضعيت خوبي به سر مي‌برد و دست بالا را دارد. به طوري كه طرف هاي
مقابل براي رسيدن به مقاصد خودشان بايد اعتمادسازي را در پله اول انجام دهند. اگر
ايراني‌ها اعتمادسازي در گام نخست را بر عهده آنها قرار دهند و به اين ترتيب باشد
كه آنها از تحريم ايران در بانك مركزي و فروش نفت دست بردارند مي‌تواند طرح گام به
گام بر اساس ژئوپلينومي ايران انجام بگيرد.



 



بحث اعتمادسازي ميان ايران و گروه 1+5 در نشست آتي چه
مواردي را در بر خواهد گرفت؟



در وهله نخست دو طرف بايد طرح گام به گام را بپذيرند و به
اين صورت باشد كه هر طرف در قبال يك گام از طرف ديگر كامي بردارد تا مذاكرات پيش
رود. اعتمادسازي اوليه ايران بايد بر اين اساس باشد كه بحث فردو را كاملا تحت نظر
آژانس بين المللي قرار دهند و همكاري جديدي را كه با يوكياآمانو در پيش گرفته اند
به عنوان ظرفيت اوليه مطرح كنند.



در مقابل ايران بايد از غرب بخواهد كه از بخش آخر قطعامه
1929 عقب نشيني كنند، همچنين در مراحل بعدي گام ايران مي‌تواند بر مبناي عدم ادامه
غني سازي 20 درصد باشد و آنها نيز قطعامه هاي ديگر را لغو كنند.



 



گزارش اخير آمانو نسبت به گزارشهاي پيشين آژانس چه تفاوت‌هايي
داشت؟



بحث آمانو نسبت به بازديد از پارچين به عنوان اصلي‌ترين
موضوع مطرح شده بود. ايران در اين زمينه صحبتش اين است كه مدارك اعتراضي به ايران
تحويل داده نشده و هر گاه اين مدارك تحويل داده شود بازديد امكان پذير خواهد بود.
به نظر مي‌رسد ايران مجددا تن به يك مداليته براي سئوالات باقيمانده و حتي
سئوالاتي كه دوباره مطرح شده، داده است. اين در حالي است كه در اين مقطع بايد
مدارك مورد توجه به ايراني‌ها ارائه شود. اگر اوضاع به اين ترتيب پيش رود مي‌تواند
به اعتمادسازي بيشتر ميان ايران و 1+5 منجر شود.



 



ارزيابي شما از مطرح كردن غني‌سازي اورانيوم 27 درصد از سوي
ايران در گزارش اخير آمانو چيست؟ آيا اين مساله مشكلي براي ايران ايجاد نخواهد
كرد؟



تازماني كه آمريكايي‌ها همچنان بر استراتژي فشارمضاعف تاكيد
دارند و اين فشار را به طور يك جانبه افزايش مي‌دهند ايران نيز غني سازي بالاي 20
درصد را در راستاي ادامه تعادل دو طرف ادامه مي‌دهد اگر قرار باشد طرف آمريكايي بر
فشار تحريم هاي يك جانبه خودش بيفزايد و ايراني‌ها ساكت بنشينند اين رويكرد گام‌هاي
متقابل را در برندارد.



آنها بايد متوجه باشند كه اگر مي‌خواهند وضعيت را به نتيجه
مورد نظر برسانند بايد در اعتمادسازي گام به گام شركت كنند؛ اگر راه‌هاي ديگر را
بپذيرند ايراني‌ها نيز بايد گام‌هاي جديدي را در آن مسير بردارند.



به عبارت ديگر وقتي ما با تحريم‌هاي جديد از سوي 1+5
آمريكا يا سازمانهاي ديگر روبه رو مي‌شويم بايد بر حركتهاي جديد خودمان در چارچوب
غني سازي بيشتر ادامه دهيم.

۱۳۹۱/۳/۱۹

اخبار مرتبط