نامه سرگشاده بورسیه ای ها به روحانی

جمعی از دانشجویان بورسیه در نامه‌ای سرگشاده به رئیس‌جمهور نوشتند: در كتاب‌های تاریخ خواهند نوشت جریان فتنه ۸۸، چهار سال بعد تحت لوای اعتدال ابتدا از دانشجویان كه مقام معظم رهبری آنان را افسران جوان جنگ نرم نامیدند، انتقام گرفت.

به گزارش نما به نقل از فارس، جمعی از دانشجویان بورسیه علمی طی نامه‌ای به رئیس‌جمهوری اسلامی ایران نوشتند: آقای رئیس جمهور در کتاب‌های تاریخ خواهند نوشت که؛ جریان فتنه در حالی در سال ۱۳۸۸ صدمات بسیاری به کشور وارد نمود (از جمله اینکه بی تردید شدت یافتن تحریم های اقتصادی نتیجه شکافی بود که فتنه گران در صفوف ملی ایجاد کردند)، چهار سال بعد تحت لوای اعتدال و به نام دولت جمهوری اسلامی ایران، ابتدا از دانشجویان که، مقام معظم رهبری آنان را افسران جوان جنگ نرم نامیدند، انتقام گرفت.

متن کامل این نامه به شرح ذیل است:

« چنانچه استحضار دارید، اعزام محصلان ممتاز داخلی به خارج از کشور، امری است که از نخستین روزهای مواجه جامعه و دولت در ایران با مدرنیسم در دوران قاجار آغاز و بعدها در قالب اعطای بورسیه تحصیلی برای تقویت بنیه علمی کشور تداوم یافت.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مزیت بورسیه البته در اختیار خیل عظیم دانشجویان انقلابی کشور قرار گرفت و بر همین اساس قانون اعزام دانشجو به خارج از کشور، توسط مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۶۴ و دستور العمل‌های اجرایی آن توسط وزارت آموزش عالی وقت در سال ۱۳۶۸ به تصویب رسید.

بر اساس قوانین فوق شورای مرکزی بورس در وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری شکل گرفته است که وظیفه آن؛ تعیین خط مشی کلی اعطای بورس‌های تحصیلی، پیشنهاد و شرایط و نحوه گزینش متقاضیان به وزیر جهت تصویب و نهایتا تصویب نهایی واگذاری بورس به متقاضیان واجد شرایط است.

برهمین اساس بسیاری از فارغ التحصیلان کارشناسی ارشد در دانشگاه‌های کشور در فراخوان‌های هرساله اداره کل بورس وزارت مذکور شرکت می‌کنند. شورای مرکزی بورس نیز پس از طی مراحل گوناگون مصاحبه علمی، گزینش و جذب نهایتا با گذراندن مصوبه‌ای، بورسیه تحصیلی به افراد واجد شرایط اعطا می‌کند. لذا در خلال سال‌های گذشته بسیاری از دانشجویان نخبه علمی و فرهنگی کشور از مزیت بورس استفاده، مشغول به تحصیل شده و بسیاری نیز در فرایند جایابی، محل خدمت آتی خویش در دانشگاه‌های کشور را نیز مشخص نموده‌اند. اما متاسفانه پس از استقرار دولت جدید در سال ۱۳۹۲، مسئولان وزارت علوم به طور صریح روند جذب بورسیه های علمی وزارت علوم را غیر قانونی اعلام کرده و طی عملیاتی رسانه‌ای، با حیثیت علمی این طبقه نخبه برخورد غیرقانونی نمودند.

متاسفانه این روند توسط حضرتعالی نیز پیگیری گردید و در سخنرانی ۱۴ خرداد در حالی که به همراه اعضای هیات دولت در مراسم تجدید پیمان با امام راحل(ره) حضور یافته بودید؛ دانشجویان بورسیه علمی را به نشان "پرونده فساد بورسیه‌ها" مفتخر نمودید. این روند متاسفانه با عباراتی همچون؛ "بورسیه و ماادراک بورسیه" در سخنان جنابعالی به گونه‌ای تداوم یافت که گویی از منظر رئیس جمهور محترم موضوع بورسیه‌ها، مسئله اصلی کشور و حذف دانشجویان بورسیه وظیفه نخست دولت است. اینک که پس از صدور اطلاعیه وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری آشکار گردید، پرونده عظیم ادعایی ۳۷۷۲ بورسیه متخلف فقط به ۳۶ نفر فروکاسته شده است، ضروری است که توجه حضرتعالی را به چند نکته اساسی جلب نمائیم:

۱-متاسفانه حوزه علم و فرهنگ از جمله حوزه‌هایی است که در دولت یازدهم مورد غفلت و بی‌توجهی خاصی گردیده است، که البته با توجه به رویکرد تکنوکراتی حاکم بر دولت ابدا چیز عجیبی نیست. شاهد این امر وضعیت وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری در طول یکسال گذشته است.

معرفی افرادی برای تصدی این وزارتخانه که دارای سابقه حضور در فتنه ۸۸ بوده و از جمله عناصر افراطی اصلاح‌طلبان به شمار می‌روند، در حالی صورت گرفته است که، رئیس‌جمهور به خوبی از حساسیت مجلس شورای اسلامی نسبت به حضور فتنه‌گران در دولت آگاهی داشته‌اند.

متاسفانه پاسخ قلدرمآبانه دولت به دغدغه‌های مشروع نمایندگان این بوده است؛ "اگر رای دادید که؛ اهلا و سهلا!!! و اگر نه، نفر بعدی که معرفی می‌شود، تندتر از قبلی خواهد بود". به همین جهت در وضعیت آشفته وزارت علوم و رکود علمی ایجاد شده، این دولت است که مقصر اصلی به شمار می‌رود.

بیش از هرکس دیگر، خود حضرتعالی مستحضرید که؛ حضور شما در جلسه استیضاح دکتر فرجی دانا می توانست که ایشان را در مقام وزارت تثبیت نماید و نیز عدم اتخاذ مواضع تند توسط شما در سفر به استان زنجان نیز می‌توانست در حسن ظن مجلس به دکتر نیلی موثر باشد.

اما گویا منافع دولت در این است که؛ وزارتخانه فوق‌الذکر درگیر جنجال و تعویض سرپرست و استیضاح باشد، تا هم مجلس تحت فشار قرار گیرد و هم دولت به ادامه مظلوم‌نمایی بپردازد.

البته لایه‌های پنهان این سیاست لجبازانه دولت در معرفی وزرای علوم و بزرگنمایی بیش از حد موضوع بورسیه‌ها، به این امر باز می گردد که؛ تکنوکرات های دولت با قربانی نمودن وزارت علوم در پی آن هستند؛ وزارتخانه‌های دیگر که، به زعم آنان مهمتر از بقیه هستند نظیر؛ نفت و وزارت خارجه و ... را بیمه نمایند. لذا جنجال بر سر وزارت علوم، تضمین کننده عدم طرح مسائلی چون؛ پرونده کرسنت، مذاکرات هسته‌ای و ... است.

متاسفیم که در سیاست ورزی دولت اعتدال و جنگ روانی ایجاد شده، این زندگی بیش از سه هزار دانشجوی نخبه است، که قربانی می‌گردد.

۲-آقای رئیس جمهور؛ گویا سیاست دیگر دولت اعتدال، این تدبیر بوده است که امید در جامعه را نه با تغییرات سیاسی، برنامه های اقتصادی و فعالیت های مستمر جهادی، بلکه با سیاه نمایی افراطی دوران گذشته، احیا نماید.

رفتار دولت در یکسال اخیر به وضوح گویایی این امر بوده است که همه چیز متوقف بر حل پرونده هسته ای و رفع تحریم هاست و لذا تا پیش از حل این موضوع، برای اینکه تدبیر دولت اثبات و امید در جامعه تداوم یابد، بایستی دوران احمدی نژاد چنان سیاه و تاریک نشان داده شود تا هیچ فردی آرزوی بازگشت بدان شرایط را در سر نپروراند. در این زمینه پرونده فساد اقتصادی ۳۰۰۰ میلیاردی به عنوان یک نماد مطرح گردید و متاسفانه مدیران کوته نظر وزارت علوم نیز به این طمع افتادند تا یک پرونده ۳۰۰۰ تایی دیگر، اینبار درباره بورسیه ها را رونمایی کنند.

ای کاش رئیس جمهور محترم، درباره بهره گیری از این فرصت سیاسی ایجاد شده درباره بورسیه ها قدری بیشتر تامل فرموده و جانب حق و عدالت را رها نمی ساختند. اما آقای رئیس جمهور، امان از مشاوران!!!

۳-گویا رئیس جمهور محترم اصرار خاصی دارند تا در کابینه اعتدالی خود، وزارت علوم را سهم اصلاح طلبان بدانند. بر همین اساس وزارت علوم صحنه جولان اصلاح طلبان افراطی و فتنه گران سال ۱۳۸۸ شده است.

راستی آقای رئیس جمهور، مگر قرار نبود دولت شما صحنه بکارگیری اصولگرایان و اصلاح طلبان معتدل و معتقد به نظام باشد؟ نتیجه مستقیم حاکمیت جریانات افراطی بر وزارت مذبور این بوده است که؛ از بدو امر تلاش مضاعفی برای حذف دانشجویان بورسیه و محروم نمودن آنان از حقوق قانونی آغاز شود.

مطالعه مواضع و مصاحبه های مسئول اداره بورس، رئیس سازمان دانشجویان و سرپرست وزارت، نشان می دهد؛ ریشه مشکل بورسیه ها، کینه و عداوت این جریان با نخبگان علمی و دانشجویان ارزشی است.

یکی می گوید؛ "اجازه نمی دهم هیچکدام از این ۳۰۰۰ بورسیه هیات علمی شوند". دیگری با تاکید بر اینکه برای هر بورسیه خارج یک میلیارد تومان هزینه شده ادامه می دهد که؛ "بورسیه شدگان خارج هنگام بازگشت امید استخدام نداشته باشند".

آقای رئیس جمهور برداشت حضرتعالی از این سخنان مهرورزانه چیست؟ آیا غیر از این است که؛ فتنه گران اینک وقیحانه به دنبال انتقام کشی از دانشجویانی هستند که صحن مقدس دانشگاه را در مقطع فتنه ۸۸ از گزند بدخواهان نظام حفظ نمودند؟

حضرتعالی که مکرر در سخنان خود به بیانات مقام معظم رهبری استناد و دولت خود را مجری رهنمودهای ایشان می دانید، آیا میان رفتار وزارت علوم با بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای خبرگان در اسفند سال گذشته و دیدار با مسئولان نظام در تیرماه امسال که در خصوص قدرشناسی از جوانان مومن و انقلابی توصیه نموده و درباره حذف این جوانان و منزوی نشدن آنها هشدار دادند، تناقضی نمی یابید؟ آیا گمان نمی کنید اعتدال دولت در حال بدل شدن به افراط است؟

۴- جناب آقای دکتر روحانی، ابراز خشنودی کردید که؛ آقای محمدعلی نجفی سرپرست وزارت علوم کار ناتمام وزیر پیشین یعنی دکتر فرجی دانا (همان وزیر دانشمندی که زحمت دفاع از ایشان در صحن مجلس را به خود نداده، اما پس از استیضاح مدام بر فقدان ایشان مرثیه می سرایید) را تمام کرد. آیا می دانید: کمیته تعیین مصادیق بورسیه ها در احکامی ناعادلانه و غیر قانونی، بسیاری از دانشجویان بورسیه را نه تنها از صحنه دانشگاه، که از حیات اجتماعی و حداقل های یک زندگی ساده حذف نموده است.

احکام صادره توسط این کمیته، ضمن اینکه نشان دهنده عزم راسخ مدیران وزارت جهت حذف نیروهای مومن، ارزشی و علمی از سطح دانشگاه‌های کشور می باشد، بسیار سنگین و غیر منصفانه است. با کدام منطق، دانشجویی را که؛ به عنوان یک شهروند جمهوری اسلامی در فراخوان های رسمی اعطای بورس شرکت کرده و بدون هیچ گونه تخلفی از جمله؛ رشوه، تطمیع، تهدید و .... توسط شورای مرکزی بورس-به عنوان یگانه مجموعه قانونی تصمیم ساز- تائید می شود، را می توان مجرم فرض نمود و از او غرامت و پرداخت هزینه چند ده میلیونی مطالبه کرد؟

اگر تخلفی آشکار و عملکردی خلاف قانون توسط شورای مرکزی بورس صورت گرفته است و دانشجو در آن کاملا بی تقصیر بوده، آیا رواست که دانشجوی بورسیه به عنوان سرمایه علمی و ارزشی کشور با حکم لغو بورس، پرداخت هزینه های وزارتخانه و ادامه تحصیل با هزینه شخصی محکوم شود؟ اما متاسفانه وزارت علوم دولت یازدهم این بدعت را عملی ساخته است و بیش از ۸۴۰ نفر را بدین گونه مورد لطف قرار داده است. ۱۲۰۰ نفر دیگر از سرمایه های مومن این کشور نیز مورد تهدید قرار گرفته اند که؛ در صورت عدم جایابی تا ۱۵ بهمن نیز به همین حکم دچار می شود.

لازم است ریاست محترم جمهور اطلاع داشته باشند که؛ فراخوان های جذب و جایابی بورس هر ساله در اردیبهشت ماه صورت می گیرد و این بدان معنی است که ۱۲۰۰ نفر دیگر هم بی تردید تا تاریخ فوق امکان جایابی نداشته و لذا عملا بیش از ۲۰۰۰ نفر به؛ لغو بورس، پرداخت هزینه های وزارتخانه و ادامه تحصیل با هزینه شخصی محکوم می شوند.

آقای نجفی نیز لطف فرموده و تهدید کرده اند که؛ تضمینی برای استخدام ۷۲۹ نفر بورسیه های خارج از کشور نیز ندارند.

سرنوشت ۴۸۰ مربی دانشگاه هم در ابهام قرار دارد. این یعنی حذف حداکثری بیش از ۳۰۰۰ نخبه علمی و دانشجوی ارزشی.

باید به این تدبیر مسلم و قدرت عمل در حذف مومنان عرصه علم و فرهنگ تبریک گفت.

آقای رئیس جمهور در کتابهای تاریخ خواهند نوشت که؛ جریان فتنه در حالی در سال ۱۳۸۸ صدمات بسیاری به کشور وارد نمود (از جمله اینکه بی تردید شدت یافتن تحریم های اقتصادی نتیجه شکافی بود که فتنه گران در صفوف ملی ایجاد کردند)، چهار سال بعد تحت لوای اعتدال و به نام دولت جمهوری اسلامی ایران، ابتدا از دانشجویان که، مقام معظم رهبری آنان را افسران جوان جنگ نرم نامیدند، انتقام گرفت.

۵-جناب آقای دکتر روحانی؛ مسئولان وزارت علوم برای مشروعیت بخشی به اقدام خود و همراه نمودن افکار عمومی در زمینه بورسیه ها، از عنوان بورسیه های رانتی و آقازاده ها استفاده نمودند، که این نیز از جمله طنزهای سیاسی است.

کیست که نداند؛ عنوان آقازاده ها برای اطلاق بر چه مصادیقی و در قالب چه گفتمانی صورت گرفت. اما اینک اصلاح طلبان و کارگزاران هم، از مفهوم آقازادگی استفاده می کنند که البته باید آن را به فال نیک گرفت. اما درباره بورسیه ها، باید گفت؛ اگر در تعریف آقایان دانشجوی نخبه ای که مقالات پژوهشی فراوان، کتب تالیفی و یا اختراعات علمی در سابقه خود دارد، اما در هیچ حزب و دسته ای قرار نداردو فرزند و خواهرزاده هیچ بزرگی نیست، آقازاده تلقی می شود. و یا مربی دانشگاهی که در مناطق محروم کشور قرار داشته و تا پیش از این امکان ادامه تحصیل نداشته است، آقازاده خوانده می شود، باید بگوئیم: همه بورسیه ها آقازاده بوده اند. چرا که؛ همگی اهل علم و اندیشه و رهروان مکتب امام خمینی(ره) و فرزاندان امام خامنه ای بوده و هستند.

آقازادگی ما، سربازی ما در راه رهبر و مولایمان امام خامنه ای است و به این آقازادگی افتخار می کنیم.

آقای رئیس جمهور از قضا موضوع بورسیه ها به همین علت بالا گرفته که؛ نوع آقازادگی ما با دیگران متفاوت بود. دانشجویان بورسیه سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ به این علت مورد هجوم جبهه هماهنگی از وزارت علوم تا رسانه های ضدانقلاب قرار می گیرند، که؛ برای اولین بار طی یک فراخوان آزاد و یک فرایند عادلانه بورس گرفتند و اتفاقا جرم ما هم همین عدالت گرایی بوده است.

اتفاقا اعطای بورس تحصیلی در خلال دولت های کارگزاران و اصلاح طلبان صرفا محدود به حلقه های خاص سیاسی و روابط فامیلی بوده است که شاید خود بیش از همه از آن آگاهی داشته باشید.

به خوبی می دانید که، یکی از فعالان سرشناس جریان اصلاح طلب، ۲۵۰۰ دانشجوی عضو انجمن های اسلامی را که در دوران دولت آقای هاشمی رفسنجانی بورس شده بودند، را حلقه اصلی شکل گیری دوم خرداد می داند. و یا بعید است حضرتعالی از ۱۱ هزار بورسیه دوران اصلاحات بی اطلاع باشید که؛ بدون کمترین ضوابط و یا حتی وثیقه بورسیه شده و بیش از هفتاد درصد انها حتی به کشور باز نگشتند.

با این تفاسیر به راستی چرا؛ ۳۷۷۲ بورسیه علمی و دانشجوی ارزشی و معتقد به آرمان‌های انقلاب اسلامی برای برخی به کابوس بدل شده اند؟

۶-آقای رئیس جمهور گفته شده است: دانشجویان بورسیه در یک فرایند غیرقانونی به مزیت بورس دست یافته اند. با توجه به اینکه بی تردید حضرتعالی با توجه به تحصیلات حقوقی خود، بیش از دیگران نسبت به صحت فرایند قانونی بورسیه ها مطلع هستید، اما لازم است جهت تنویر افکار عمومی که ماه‌هاست با یک جنگ روانی شدید و اتهام زنی به بورسیه ها مواجه اند، بر چند مورد تاکید گردد:

الف: همه دانشجویان بورسیه در قالب فراخوان های هرساله اداره بورس وزارت علوم و با مصوبه شورای مرکزی بورس، از فرصت بورس برخوردار شده اند.

بر اساس اعتراف وزارت علوم فعلی هیچگونه فساد سازمان یافته وجود نداشته است و صرفا ۳۶ نفر به جهت ارائه اطلاعات غلط، غیرقانونی شناخته شدند. بهانه جویی ها درباره: شرط سن، معدل و ... بقیه بورسیه ها نیز به این دلیل است که؛ وزارت علوم حاضر به پذیرش مصوبات قانونی قبلی نمی باشد.

آقای رئیس جمهور به خوبی می دانند که؛ حتی در حقوق بین الملل هم انگاه که دولتی می رود و دولت جدیدی در یک کشور تشکیل می شود، دولت جدید متعهد به قراردادهای پیشین است. اینک آیا در چارچوب یک نظام مستقر، باید با تغییر یک دولت همه چیز یک شبه دگرگون شده و قوانین پیشین از اعتبار بیافتد؟ اگر اینگونه باشد که سنگ روی سنگ بند نمی شود و این را مدیران با تجربه دولت فعلی بهتر از هرکس دیگر می دانند.

چگونه است که دولت اعتدال خود را موظف به قرارداد ننگین کرسنت و تاراج منابع گازی کشور می داند، اما زیر بار بورسیه های قانونی دولت قبل نمی رود؟ اگر قرار باشد هر دولتی با اعمال نظر شخصی و جناحی خود تصمیمات قانونی سابق را بی اعتبار سازد، انتظام جامعه و بالندگی نظام به مخاطره می افتد.

ب: ملت عزیز ایران آگاه باشند، قاطبه دانشجویان بورسیه، دانشجویانی نخبه هستند که بدون هیچ گونه ارتباط سیاسی و یا خانوادگی صرفا به دلیل شایستگی های علمی و فرهنگی خود در فضای عادلانه ای که وزارت علوم دولت سابق برای همه دانشجویان به وجود آورده بود، بورسیه شده اند. لذا نبایستی به جنجال آفرینی زنجیره ای، از مطبوعات خاص و مدیران وزارت علوم توجهی نمود، چه اینکه اینان اگر دغدغه پیشرفت علم در کشور و حفظ حیثیت علمی دانشگاه‌ها را داشتند، در یکسال گذشته تلاشی برای خروج از رکود علمی انجام می دادند.

ج: قانون اساسی جمهوری اسلامی حیثیت انسان را در پناه قانون دیده است این درحالی است که مسئولان وزارت علوم، بدون هیچ توجهی به حیثیت بیش از سه هزار نفر جوان مومن و قانون عدم انتشار اسناد دولتی، صرفا برای مطامع سیاسی، اسامی بورسیه ها را در آستانه استیضاح فرجی دانا منتشر نمودند.

وزارت علوم باید درباره این اقدام پاسخ‌گو باشد، چرا که انتشار اسامی ۳ هزار بورسیه، مفسده مشهود است. اما متاسفانه آقای نجفی سپرست وزارت علوم حتی پس از اینکه روشن شد: فقط ۳۶ دانشجوی بورسیه مرتکب تخلف شده اند، متکبرانه می گوید: "وزارت علوم باید از چه چیزی عذرخواهی کند؟"

د: گفته می شود که: بورسیه ها به این علت که بدون آزمون در فرایند بورسیه قرار گرفتند غیر قانونی هستند، و مدام این مسئله را در بوق و کرنا می کنند، در حالیکه هم آقای رئیس جمهور و هم سرپرست وزارت علوم به خوبی می دانند و اینک مردم عزیز ایران نیز بدانند؛ این مورد نیز اتهامی ناروا در حق دانشجویان بورسیه است. انجام آزمون کتبی برای اعطای بورس در سال ۱۳۸۱ و در دوران اصلاحات حذف شده و جای خود را به آزمون و مصاحبه علمی داد.

وزارت علوم در دولت های نهم و دهم نیز بر اساس تصمیم قانونی فوق، مسیر اعطای بورس را تداوم دادند. حال چگونه است که؛ همه تصمیمات دولت اصلاحات و یا دولت اعتدال عین قانون بوده و تصمیمات دولت اصولگرا همگی جناحی و سیاسی و فاقد اعتبار؟

۷-آقای رئیس جمهور یکی از مسائلی که جامعه علمی و دانشگاهی کشور را آزار می دهد، وجود پرسش ها و ابهاماتی درباره سوابق علمی حضرتعالی است. به ویژه اینکه حضرتعالی مستمرا در ماه‌های اخیر با تحقیر دانشجویان بورسیه با اطلاق عنوان مفسدان علمی، مداوما بر حفظ حیثیت علمی دانشگاه‌های کشور تاکید نموده اید.

لذا خواهشمند است در راستای تنویر افکار عمومی و پاسخگویی به جامعه دانشگاهی به ابهامات ذیل پاسخ دهید:

گفته می شود حضرتعالی با بورس دولت جمهوری اسلامی در اسکاتلند مشغول به تحصیل شده اید، آیا صحت این امر را تائید می فرمائید؟

جنابعالی در خلال سال‌های ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۷ در حالیکه به عنوان نماینده و نایب رئیس مجلس، دبیر شورای عالی امنیت ملی و.... مشغول خدمت بوده اید، به امر تحصیل نیز اشتغال داشته اید، لذا اگر با استفاده از مزیت بورس مشغول به تحصیل بوده اید؛ نشان دهنده عمل خلاف قانون است. چرا که طبق مقررات وزارت علوم، دانشجوی بورسیه نباید شغلی داشته باشد و در آینده نیز متعهد به خدمت در این وزارتخانه باشد. اگر از بورس استفاده نکرده اید؛ نیز بازهم این ابهام باقی است که؛ چگونه میان مشغله کاری فراوان در سطح کلان ملی، و امر تحصیل جمع نموده اید؟

چنانچه می دانید آقای نجفی برای تنویر افکار عمومی (بخوانید تهییج افکار عمومی و تحقیر دانشجویان بورسیه) مکرر از مواردی نظیر؛ بورس شدن در رشته فقه و اصول و ادبیات فارسی در خارج از کشور یاد نموده اند، هرچند بعدا اصلاح نمودند که؛ موارد فوق تبدیل به داخل شده اند. اینک جای این سوال باقی است که: تحصیل شما در اسکاتلند و پایان نامه حضرتعالی با موضوع: فقه و شریعت اسلامی کدام دستاورد علمی را برای شما و کشور به همراه آورده است؟ آیا این امکان فراهم نبود که در دانشگاه‌های معتبر داخلی به تحصیل بپردازید؟

نهایتا اینکه مراجعه ای ساده به وب سایت وزارت علوم تحقیقات و فنآوری نشان می دهد: دانشگاه کلدونین گلاسکو، در زمره دانشگاه‌های درجه سه طبقه بندی شده است. بدین معنا که؛ مدرک آن، برعکس مدرک دانشگاه‌های معتبر جهان، در داخل کشور مستقیما مورد پذیرش قرار نمی گیرد.

۸- ریاست محترم جمهور؛ دانشجویان بورسیه، به صحنه دانشگاه به مثابه عرصه جهاد علمی و انقلاب فرهنگی می نگرند، لذا علیرغم بی مهری ها و نامهربانی های اخیر، همچنان بر سر پیمان خود برای ارتقای علمی دانشگاه‌ها و تحقق آرمان دانشگاه اسلامی ایستاده اند. در یک سال اخیر دانشجویان بورسیه با توهین صریح و استفاده از الفاظی مانند: غیر قانونی، رانتی، فاقد وجاهت قانونی و سیل کلماتی از این دست توسط مقامات وزارت علوم روبرو بوده اند و اینک نیز با احکام لغو بورس و ... اما باید تاکید کنیم؛ ما دانشجویان بورسیه، طی فرایندی کاملا قانونی، عادلانه و در چارچوب اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی بورسیه شده و در همین چهارچوب ان‌شاءالله همگی به عنوان هیات علمی برای تحقق اهداف نظام در حوزه های علم و فنآوری، فرهنگ، سیاست و ... تلاش خواهیم کرد.

لذا همانگونه که ارتقای دانشگاه‌های کشور در طبقه بندی ها و معیارهای مختلف منطقه ای و جهانی را رقم زدیم و نیز در فتنه ۱۳۸۸ صحن دانشگاه را از گزند بدخواهان نظام مصون و مطهر نگاه داشتیم، در برابر سیاست بازی های کودکانه مسئولان وزارت علوم، که تلاش می کنند: وجه علمی، حیات اجتماعی و زندگی خصوصی ما را به مخاطره بیاندازند، مقاومت خواهیم کرد. عمق غضب و عصبانیتی که در گفتار و رفتار مسئولان وزرات علوم موج می زند و جنگ روانی رسانه های زنجیره ای داخل و ضدانقلاب خارج نشین، ما را در عهد خود استوارتر خواهد نمود. چرا که دانشگاههای کشور بایستی عرصه؛ جهاد علم وفنآوری، سیاست ورزی اسلامی، و الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی باشد و این مهم بی تردید محقق خواهد شد.

آقای رئیس جمهور؛ در یکسال گذشته، ظلمی گران و اجحافی انتقام جویانه در حق دانشجویان بورسیه صورت گرفته است. به همین جهت دانشجویان بورسیه از تمامی نهادهای قانونی کشور به ویژه قوه قضائیه جمهوری اسلامی دعوت می کنند، ضمن جلوگیری از تداوم این ظلم آشکار زمینه را برای بررسی عادلانه، قانون مند و منصفانه پرونده بورسیه ها در دادگاه‌های صالحه فراهم آورد. از طرف دیگر از مجلس شورای اسلامی نیز، برای حضور جدی نظارتی در این موضوع و نیز بررسی دقیق بورسیه ها در دولت های سازندگی و اصلاحات دعوت به عمل می آوریم.»

۱۳۹۳/۸/۱۰

اخبار مرتبط