به گزارش فارس، عبور از بحرانها در کشوری به اهمیت مصر، برای دیپلماتی که در یکی از سرنوشت سازترین و پرحادثهترین مقاطع کشور تاریخی مصر و منطقه و همزمان با بیداری اسلامی، سکان نمایندگی ایران در قاهره را بر عهده داشته است؛ میتواند بسیار پرخاطره باشد. خاطرات مجتبی امانی رئیس دفتر حفاظت منافع ایران در قاهره ابعاد مختلفی را در بر میگیرد و تنها به خاطرات سیاسی منحصر نبوده و موضوعات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی، امنیتی، رسانهای و ... را در قالبی داستانی روایت میکند.
****
درست یک سال از ماموریت اخیرم در مصر یعنی از بهمن 1388 تا بهمن 1389، هم زمان با نظام مبارک بود. دیدار با مسئولین این نظام از برنامههای عادی دیپلماتیک بود.
با اینکه عرف دیپلماتیک مرسوم نبود که رئیس دفتر حفاظت منافع با مقامات بلندپایه کشوری که در آن ماموریت دارد ملاقات کند، اما اهمیت ایران باعث میشد که همه مقامات مصری با این ملاقاتها موافقت کنند.
اکثر مسئولین آن نظام را ارتشیان تشکیل میدادند. مبارک هم یک ارتشی با درجه سپهبدی بود. البته آنها از نظامی گری استعفا داده بودند و لباس شخصی بر تن داشتند.
یکی از کسانی که در این دوره (اردیبهشت 1389) با وی ملاقات کردم، «فتحی سرور» رئیس مجلس خلق (شعب) مصر بود.
او پیرمردی هشتاد ساله بود که از سال 1368 یعنی دو دهه پیش این مسئولیت را بر عهده داشت.
به اتفاق دو تن از همکاران نمایندگی با او ملاقات کردم. سخن را به روابط مصر و آمریکا کشاندم و به وی گفتم که آمریکا از سال 1979 (1357 شمسی) و بعد از انقلاب اسلامی ایران، دشمنی با ایران را آغاز کرد. تقریباً در همان زمان هم مصر قرارداد کمپ دیوید را امضا کرد و دوستی کاملی بین مصر و آمریکا ایجاد شد، بگونهای که مصر را متحد استراتژیک آمریکا در منطقه میدانند. شما بیایید بررسی کنید که نتیجه این دوستی و دشمنی چه بود و ما به کجا رسیدیم و شما به کجا؟
آن روزها اصطلاحی در رسانههای مخالف حکومت مصر به نام «تقزیم مصر» (قزم در عربی به معنای کوتوله است) رواج یافته بود که به کاهش نفوذ و اعتبار و جایگاه مصر در جهان طعنه میزد.
منظور آن بود که مصر در طول سی سال دوره مبارک اعتبار خود را از دست داده است، که واقعاً نیز چنین بود.
فتحی سرور پاسخی در برابر سوال من نداشت. خصوصاً آنکه قبل از این سخنان، درباره پیشرفتهای کشورمان به او توضیح داده بودم که آن را تایید کرده بود.
پیشرفتهای کشورمان در زمینههای اقتصادی، علمی، نظامی، فرهنگی و جایگاه بینالمللی آن چیزی نبود که فتحی سرور بتواند نسبت به آن تجاهل کند.
آن هم در مقایسه با مصر که اقتصاد آن از بین رفته و در طول این سی سال بیش از گذشته به کمکهای دیگر کشورها وابسته شده بود.
صرف نظر از وابستگی مصر در همه زمینههای غذایی، صنعتی، کشاورزی و ... به کشورهای بیگانه و از بین رفتن تولیدات داخلی که روز به روز بیشتر شده بود.
برای وی از اختلاف درآمد ملی و سرانه دو کشور گفتم که درآمد سرانه ایران تقریباً دو تا سه برابر مصر است.
جمعیت ایران و مصر تقریباً یکسان است، ولی اختلاف طبقاتی در مصر بسیار بیشتر از ایران بوده و هست.
درآمد سرانه اندک در کنار شکاف طبقاتی زیاد، اثرات اجتماعی بدی بر جامعه مصر داشت.
مضمون سخن سعدی را که میگفت «دشمن چون از همه حیلتی فرو ماند؛ سلسله دوستی بجنباند/ پس آنگه به دوستی کارها کند که هیچ دشمنی نتواند» را نقل کردم که وصف حال آمریکا و مصر بود. نگاه استکباری آمریکا در تضعیف کشورهای اسلامی و تعهد این کشور به تضمین امنیت رژیم صهیونیستی باعث شد کاری را که آمریکا در دشمنی با مصر زمان ناصر نتوانسته بود به انجام برساند، در دوستی سی ساله با نظامهای سادات و مبارک محقق کند.
وقتی با فتحی سرور درباره قرارداد کمپ دیوید و اثرات آن گفتوگو میکردم، اشاره کرد که ما در حال بازی شطرنج با اسرائیل هستیم. به وی گفتم شما یا این بازی را خودتان انتخاب کردهاید و یا به شما تحمیل کردهاند، ولی ما این بازی را بی نتیجه میدانیم. ما فکر میکنیم باید با این رژیم مسابقه بوکس داد. بازی شما به از بین رفتن این رژیم منتهی نخواهد شد. این رژیم با بشریت مخالف است.
وی گفت ما در بازی شطرنج، اسرائیل را از بین خواهیم برد. پاسخ دادم با این بازی، این رژیم از بین نخواهد رفت. همانند آن که در شطرنج، شاه را نمیکشند.
فتحی سرور بازهم با اصرار گفت «نحن سنقتل الملک» (ما شاه را خواهیم کشت)
من میدانستم که سخن فتحی سرور، آرزوی همه مصریها بوده و هست، اما یک نظام فاسد که با آمریکا روابط استراتژیک داشت و قرارداد صلح با رژیم صهیونیستی امضا کرده بود، چگونه میتوانست این آرزو را محقق کند؟
نه ماه بعد از این ملاقات و در بهمن 1389، انقلاب مصر باعث سقوط مبارک شد و فتحی سرور و تعدادی از مسئولین نظام مبارک راهی زندان شدند. (البته هم اکنون فتحی سرور و عدهای دیگر از سران نظام مبارک بعد از سقوط مرسی و تسلط نظامیان بر حکومت با کفالت از زندان آزاد شدهاند) از آن سال به بعد، تاکنون افراد مختلفی چون ارتشبد طنطاوی، محمد مرسی، عدلی منصور و ارتشبد سیسی بر مصر حاکم شدند، اما همچنان مصر خود را پایبند به قرارداد کمپ دیوید میداند. هر یک از این افراد بعد از آنکه زمام امور مصر را در دست گرفتند، بر پایبندی مصر به توافقات خود که قرارداد کمپ دیوید از مهمترین آنهاست، تاکید کردند.
ظاهراً اسرائیلیها از بازی شطرنج با مصر بسیار راضی و خشنودند!؟!
این موضوع را در ملاقاتها و محافل رسانهای مصر چندین بار تکرار کردهام که اگر انقلاب اسلامی ایران نبود، رژیم صهیونیستی با ضعف تدریجی و همان «تقزیم» مصر و با حمایت آمریکا، همان قرارداد کمپ دیوید را زیر پا میگذاشت و سینا را به عنوان مقدمهای برای تشکیل کشور مزعوم خودشان از نیل تا فرات اشغال میکردند.
متاسفانه این موهبت بزرگ، یعنی انقلاب اسلامی ایران از سوی بسیاری از حکومتهای کشورهای عربی به علت تبعیت آنها از سیاستهای آمریکایی قدر شناخته نمیشود و به همین سبب هزینههای زیادی بر ملتها تحمیل شده است.