به گزارش پایگاه خبری فرجام، مذاکره که در زبان انگلیسی به آن Negotiation گفته میشود، گفتوگویی میان دو یا چند فرد یا گروه است که با هدف دستیابی به یک درک مشترک، رفع نقاط اختلاف یا رسیدن به منفعتی در نتیجه آن گفتوگو، ایجاد توافق در خصوص دورههای اقدام، چانهزنی برای منفعت گروهی یا جمعی، یا حصول نتیجهای رضایتبخش برای منفعت تمامی افراد یا گروههای درگیر در فرایند مذاکره، انجام میشود. مذاکره فرایندی است که در آن هر طرف درگیر در مذاکرات میکوشد تا منفعتی برای خودش در پایان مذاکرات بهدست آورد. مذاکره با هدف دستیابی به مصالحه انجام میشود.
ویژگیهای اصلی مذاكره
همه مذاكرات، صرف نظر از محتوای بحث یا محل وقوع، شش مشخصه اصلی دارند:
1. شامل افراد كه بهصورت انفرادی، نماینده، تكی یا گروهی عمل میكنند؛
2. از ابتدا تا انتهای انجام، در معرض تعارض قرار دارند؛
3. از روشهای خوب مبادله، همانند خرید و فروش یا معامله، بهرهمند میشوند؛
4. تقریباً همیشه چهرهبهچهره انجام میشوند و بر مبنای استفاده از كلمات گفتاری، اشارات و حركات و حالات چهره هستند؛
5. همواره در مورد آینده هستند؛
6. با تصمیمی كه بهطور مشترك اتخاذ میشود، به نتیجه میرسند.
چند روزی است که فضای رسانهای کشور مملو از بحثهایی درباره مذاکرات امام حسین (ع) در کربلا با یزیدیان شده است. حال فارغ از اینکه مطرحکردن اینگونه مباحث آن هم درست، زمانی که مذاکرات هستهای و ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) متقارن شده است، چه معنایی میتواند داشته باشد، با حجتالاسلام عبدالمقیم ناصحی عضو کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران درباره مذاکرات امام حسین گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
حجتالاسلام ناصحی درخصوص ارتباط مذاکرات هستهای و مذاکرات امام حسین در کربلا گفت: به هیچ عنوان نمیتوان مذاکرات هستهای این دوره را با مذاکرات امام حسین(ع) تطابق داشته باشد. درسهای و بحث های قیام امام حسین معنوی و دینی بود و درس های امروز بحثی سیاسی و به گونه ای نظامی است.
وی افزود: حتی اگر بتوانیم ثابت کنیم که امام حسین نه یک بار که چند بار با مخالفان خود مذاکره کردند باز نمیشود این طور بیان کرد که چون امام حسین حاضر شدند با قاتل خودشان شمر و عمرسعد مذاکره کند پس آمریکا و اروپا از یزید و شمر که بدتر نیستند؛ پس باید با آنان مذاکره کرد.
ناصحی تاکید کرد: من کاملاً موضوع مقایسه امام حسین(ع) و مذاکرات این دوره را رد میکنم. بحث امام حسین(ع) بحثی دینی بوده و برای دفاع از حریم قرآن و اسلام بود؛ زیرا یزیدیان قوانین قرآنی و اسلامی را زیر قدمهایشان لگدکوب کردند که برای امام حسین(ع) پذیرفتنی نبود و ایشان احساس وظیفه کردند که علیه یزید قیام کرده و از حریم اسلام و نوامیس مردم و اسلام و قرآن دفاع کنند.
عضو شورای شهر تهران افزود: بهنظر من قیاس این موضوعات با یکدیگر، سبککردن قیام امام حسین است؛ قیام امام حسین(ع) در مقابل یزید معامله با خداوند متعال بوده که در ارتباط با دین نبوی بود.
طبق منابع تاریخی معتبر و موجود، امام حسین(ع) فقط 2 بار مذاکره کردند و آنهم برای تعویق جنگ و تغییر مسیر تا در تاریخ جاودانه بماند که آنها نیتشان به شهادترساندن امام است و بعدها نگویند حسین(ع) خود لجاجت کرد وگرنه شهید نمیشد.
اما الباقی بیانات حضرت سیدالشهدا(ع) مذاکره نبود و مفهوم مذاکره در جایی صدق میکند که دو طرف اصولی را قبول داشته و درباره چگونگی انجام آن بحث میکنند؛ اما بیانات امام در روز عاشورا نصیحتگونه و برای تاریخ و آیندگان بود که اگر کسی فهمید هدایت شود وگرنه عمر خود را بر باد داده است.