به گزارش نما به نقل از همشهری آنها همیشه شما را غافلگیر میکنند. ماشینهای چینی این روزها اینقدر توی خیابانها زیاد و متنوع شدهاند که شما هر چند ماه یکبار با نسخه جدیدی از آنها مواجه میشوید. جیلی،امویام، جی ۵، لیفان و کلی برند رنگووارنگ دیگر حالا دارند تبدیل میشوند به اتومبیلهای محبوب جوانان ایرانی.
حالا خیلیها ترجیح میدهند پولی را که با هزار زحمت و دردسر پسانداز کردهاند، بدهند بالای یکی از این ماشینها تا اینکه توی صف ثبتنام خودروهای وطنی بنشینند به این امید که آیا ماشین آرزوهایشان را به موقع تحویل میدهد یا خیر. راز محبوبیت ماشین چینیها چیست؟
چه شد که بازارشان در ایران اینقدر داغ شد؟ اصلا اینقدری که به نظر میرسند ماشینهای جذابی هستند یا نهکپیکارهای آسیایی تا قبل از اینکه بازار ماشینسازی دنیا را تصاحب کنند، یکی از عقبافتادهترین کشورهای دنیا در زمینه آشنایی با چهارچرخهای متحرک به حساب میآمدند.
میگویند اولین ماشین در سال ۱۹۰۱ به کشور چین صادر شد و در شهر شانگهای مورد استفاده قرار گرفت. تا اواسط دهه ۱۹۲۰ میلادی هم فقط حدود ۷۰۰۰ خودروی سواری و ۶۰۰ کامیون به این کشور وارد شده بود که اکثر آنها هم توی دستوبال خارجیهای مقیم این کشور در کلانشهرها بود و مردم عادی هنوز به استفاده از همان دوچرخههای سادهشان مشغول بودند.
البته حق هم داشتند. خیلی از راههای عبوری در چین در آن زمان صعبالعبور بودند و کار با همان دوچرخه و گاهی هم سهچرخهها راه میافتاد. در زمان پیروزی انقلاب کمونیستی چین در اول اکتبر ۱۹۴۹، فقط ۵۰ هزار وسیله نقلیه موتوری به همراه ۲۴ تعمیرگاه در ۸ شهر بزرگ چین وجود داشت.
این یعنی هنوز چینیها نتوانسته بودند قضیه استفاده از ماشین را بین خودشان حل کنند. اما قضیه در دهه ۵۰ میلادی کمی فرق کرد. با پیروزی انقلاب کمونیستی چین، رهبر چین، مائو تسهتونگ برای راهاندازی مجموعههای بزرگ صنعتی در حوزه تولید فولاد، استخراج زغال سنگ، تولید برق و باقی تولیدات صنعتی آن هم در جامعهای اساساً دارای بافت دهقانی و زراعتی به سمت یار گرمابه و گلستاناش یعنی اتحاد جماهیر شوروی رو آورد و شروع به واردات تجهیزات و سختافزارهای لازم کرد.
مائو برای کشورش نقشههای زیادی داشت که همه آنها را در قالب برنامه ۵ ساله دولت انقلابیاش رو کرد. همان زمان بود که یک دفعه چین زیرورو شد و نزدیک به ۱۶۰ پروژه بزرگ صنعتی با واردات کامل ماشینآلات، فناوری و ساخت چین به بهرهبرداری رسید. آن هم با وسایلی که یکراست از شوروی به دستشان میرسید.
این وسط اولین شرکت خودروسازی چینی هم به اسم فاو در ۱۵ جولای ۱۹۵۳، در شهر چان چون چین تأسیس شد و در کمتر از سه سال به تولید انبوه کامیون رسید. ظرفیت اولیه تولید فاو ۳۰۰۰ دستگاه کامیون در یک سال بود. آنها در آن زمان ۸۵درصد قطعات را از شوروی میآوردند و در چین همه را سرهمبندی میکردند.
به این خیال که یک روز خودشان تولیدکننده شوند و دیگر نیازی به دیگران نداشته باشند. مهندسهای چینی به روسیه رفتند و روسها برای مشاوره به چین آمدند.
آنقدر اینها رفتند و آنها آمدند که دست آخر چشم بادامیها کار را یاد گرفتند و خودشان آقای خودشان شدند. جوری که توانستند خیلی زود با قیمت پایین و البته کیفیتی پایینتر به بازارهای آسیا و آفریقا برسند. این تازه اول راه بود.
از خارجیها یاد گرفتند
دنگ فنگ. این اسم را ایرانیها زیاد شنیدهاند. یک ماشین سنگین چینی که زمانی زیاد توی دست و بال سنگین کارهای کشورمان بود. وسیله نقلیهای که برای چینیها معنی دیگری میدهد.
یک وقتهایی به چینیها که میگفتی ماشین فقط میگفتند دنگ فنگ. برای اینکه شرکت خودروسازی چان چون در سال ۱۹۵۸ اولین خودروی سواری کشورشان را با همین نام تولید کرد.
هرچند که با توجه به سطح فنی و تولیدی، این خودرو هیچ وقت به استاندارد طراحی شده لازم نرسید. واقعیت این است که در شرایط آن زمان چین حتی نمیتوانست هیچکدام از قطعههای خودرو را با استانداردهای بینالمللی تولید کند، چه برسد به تولید موتور خودرو.
دنگ فنگ برای دوچرخهسوارهای چینی تا مدتها ماشین رویاییشان بود. آنها تا سال ۱۹۷۸ میلادی، فقط یک کارخانه آن هم در شهر شانگهای داشتند که میتوانست خودروی سواری تولید کند و میزان تولید سالانه آن کمتر از ۳۰۰۰ دستگاه بود اما در ماه اکتبر سال ۱۹۷۸، شهر شانگهای ۱۰شرکت عمده خودروسازی جهان را به همکاری با چین دعوت کرد.
چینیها که فهمیده بودند هر قدر هم به کشورهای دیگر سفر کنند و از رو دست آنها ماشین بسازند، باز هم نمیتوانند فوت آخر را یاد بگیرند تصمیم گرفتند پای خارجیها را به کشور خودشان باز کنند.
اینطوری بود که دولت چین شروع به پذیرش سرمایهگذاری و فناوری صنعتی کشورهای مهم در کشورش کرد و قراردادها و موافقتنامههای متعددی در صنعت خودرو با کمپانیهای رنو، فولکس واگن، استیر استرالیا، پژو، اویکو، کومنیس آمریکا، نیسان سوزوکی، میتسوبیشی و... امضا شد. اول از همه هم فولکس واگن شانگهای با سرمایه مشترک آلمان و چین در سال ۱۹۸۴ تاسیس شد.
از آن به بعد شرکتهای جیپ پکن و پژو گوانگ جوئو هم راهاندازی شدند. شرکتهای چندملیتی خودروسازی فناوری و الگوی مدیریت و سرمایه را به چین وارد کردند و اینطوری بود که بعد از چند سال یک شرکت خودروسازی با نشان تجاری خود چین هم راهاندازی شد؛ یعنی اینکه چینیها هم در صنعت خودروسازی دنیا وارد شدند، ورودی که هیچکسی تصورش را نمیکرد روزی به قبضه کردن بازارهای دنیا ختم شود.