به گزارش نما به نقل از جام نیوز، در آستانه دربي، حرف‌هاي علي خواندني است، مثل هميشه:
*از كجا مصاحبه را شروع كنيم؟
از مرتضي پاشايي. دوستي كه خيلي زود از دستش داديم. من به خانواده‌‌اش، به دوستانش و اصلاً به همه مردم ايران تسليت مي‌گويم. بعدها تاريخ از مراسم پاشايي بيشتر تعريف و تمجيد مي‌كند.
*خدایش رحمت کند. برويم سراغ دربي. تساوی در دربی ها وحشتناک شده البته زمان شما هم دربی ها مساوی می شد. چرا با چنین شرایطی مواجه شده ایم؟
بله ولي آن‌وقت مردم هم راضي به خانه‌شان برمي‌گشتند. امروز چي؟ حالا كه نسبت به فصل قبل، بدتر هم شده، نه فرهاد مجيدي را مي‌بينيم و نه علي كريمي را. يك مدل بدي شده اين دربي. كاش دو مربي جسارت بيشتري داشته باشند و بازيكنان جوان‌تر را به زمين بفرستند تا شايد با دوندگي آنها، حساسيت بالا برود... اميدواريم پرسپوليس هجومي باشد تا ان‌‌شاءا... استقلال هم مجبور به انجام يك بازي جذاب شود.
*علي! اين حجم بي‌اخلاقي در پرسپوليس از كجا نشأت مي‌گيرد؟
به عقيده من اين مسائل برمي‌گردد به خانواده و شخصيت بازيكنان. يك زماني ما جرأت نمي‌كرديم به صورت مستقيم به چشم مربيان‌مان نگاه كنيم اما شخصيت‌ها تغيير كرده و بازيكنان امروز خودشان را طور ديگري بروز مي‌دهند. وقتي يك بازيكن در جمع ديگران به مربي خود توهين مي‌كند يا با مصاحبه‌هايش جو را عليه كادرفني تيمش مي‌كند، مشخصاً ابهت مربي هم از بين مي‌رود و ترس تيم از كادرفني جاي خود را به بي‌احترامي‌ها و پرخاشگري‌ها مي‌دهد. همين مسائل به داخل زمين مي‌رود و اتفاقي مي‌افتد كه مي‌بينيد.
*البته سابقه درگيري در فوتبال ايران و بين بازيكنان كه خيلي زياد است!
بله به خصوص در دربي درگيري زياد بود اما نه به خاطر فروكش كردن عقده‌هاي دروني بازيكنان، بلكه به علت تعصب و غيرت بيش از اندازه. امروزي‌ها حتي نمي‌توانند يك دعواي جذاب به راه بيندازند، حتي كري‌خواني را ياد نگرفته‌اند. من واقعاً مانده‌ام روزنامه خبرورزشي مي‌خواهد جلد خود را براي چاپ در روز دربي چطور طراحي كند؟ يك زماني فرهاد مجيدي و علي كريمي، فرشاد پيوس و صادق ورمزيار، من و علي نيكبخت، رهبري‌فرد و هاشمي‌نسب، عابدزاده و بياني‌ها روي جلد مي‌رفتند اما انصافاً اين بار عكس چه بازيكناني را مي‌خواهيد روي جلد روزنامه‌‌تان كار كنيد؟
*تو قبلاً گفته بودي از دوران كودكي به همراه مرحوم پدرت راهي استاديوم مي‌شدي تا دربي‌ها را ببيني. به نظرت جذاب‌ترين دربي كه از روي سكوها ديدي، كدام بود؟
فكر مي‌كنم سال 65 بود كه پرسپوليس توانست استقلال را با حساب 3 بر صفر شكست دهد.
*خاطره خاصي از اولين دربي كه خودت در آن بودي به ياد داري؟
شايد باورتان نشود اما آنقدر هيجان داشتم كه آن دربي‌هاي ابتدايي را اصلاً يادم نمي‌آيد. فقط مي‌دانم براي اولين بار در همان دربي جام‌حذفي كه 2 بر يك استقلال را شكست داديم به ميدان رفتم.
*واقعاً چرا به استقلال رفتي؟
من خودزني كردم. زورم به هيچ‌كس نمي‌رسيد، از پرسپوليس، از خانه‌ام اخراج شده بودم. من يك انتخاب اشتباه داشتم و متأسفانه تركش‌هاي اين انتخاب اشتباه به هواداران پرسپوليس اصابت كرد. حاضرم هزاران بار ديگر از آنها بابت رفتن به استقلال عذرخواهي كنم تا مرا از ته دل‌شان ببخشند. شاهرخ بياني دو بار در دربي‌ها دروازه پرسپوليس را باز كرد اما استقلالي‌ها هنوز هم او را يك استقلالي اصيل نمي‌دانند. من هم اين‌طوري بودم، هرگز استقلالي نشدم، فقط خودزني كردم.
*بعد از حضور در استقلال، خيلي تنها شدي، درست است؟
فقط جاده لشكرك تنهايي مرا درك مي‌كند! هر شب مي‌رفتم آنجا و گريه مي‌كردم. شب‌هاي تلخي بود. هرگز فكرش را نمي‌كردم از پرسپوليس بروم. حيف شد، حاضر بودم مجاني براي تيم محبوبم بازي كنم. البته خدا را شكر كه بازي با ميلان پيش آمد تا آخرين فوتبال رسمي زندگي‌ام با پيراهن پرسپوليس باشد.
*در اولين دربي كه با پيراهن استقلال به ميدان رفتي، مقابل پرسپوليس با حساب 2 بر يك باختيد. اتفاقات قبل و حين بازي را همه مي‌دانند اما بعد از اين شكست چه شد؟
خيلي‌ها به من ايراد گرفتند كه علي انصاريان مقابل تيم سابق خود اصلاً فوتبال بازي نكرد. حق با آنها بود، نه اينكه كم‌فروشي كرده باشم بلكه نمي‌توانستم بازي كنم. آن روز فقط گريه مي‌كردم.
*يك دربي ديگر هم بود كه با چهره‌اي عجيب وارد زمين شدي.
ماجراي سامورايي را مي‌گوييد؟ بله! يادم مي‌‌آيد درست روي پله‌هاي ورودي به زمين چمن بوديم كه تصميم گرفتم موهايم را ببندم. خدا رحمت كند ناصر احمدپور هم برايم تيتر زد: «اين بازي هيچي نداشت به غير از يك سامورايي» واقعاً هم بازي مزخرفي بود چون حتي يكبار هم موقعيت خطرناك درست نكرديم.
*به نظرت دربي‌باز‌ترين بازيكنان فوتبال ايران چه كساني بودند؟
مهدي فنوني‌زاده، محمد پنجعلي، صادق ورمزيار، بهروز رهبري‌فرد، احمدرضا عابدزاده، محمد نوازي، عليرضا نيكبخت‌واحدي، پرويز برومند، سيروس دين‌محمدي، حسين عبدي، ادموند بزيك، نادر محمدخاني، علي كريمي، مجتبي محرمي، رضا عنايتي، مجتبي جباري، فرهاد مجيدي و خودم!
*به نظرت دربي روز يك‌شنبه چقدر تماشاگر را به ورزشگاه مي‌كشاند؟
يك بار يادم مي‌‌آيد با پاس تهران روز يك‌شنبه بازي كرديم كه البته 95 هزار تماشاگر داشت اما اين دربي را در روزي برگزار مي‌كنند كه مردم سر كار هستند. شايد اين تصميم را گرفتند كه كسي دربي را نبيند. اتفاقاً اين‌طور كه بهتر است، از تلويزيون بازي را ببينيد و لذت ببريد.
*حرف خاصي باقي مانده؟
اولاً اميدوارم در اين دربي، حداقل دو، سه گل را ببينيم تا مردم كمي با فوتبال آشتي كنند. بعد هم آرزو مي‌كنم اين بي‌اخلاقي‌ها از پرسپوليس دور شود. در اين خصوص من سياسي را مقصر نمي‌دانم بلكه مربيان تقصير اصلي را بر عهده دارند چون تيم طبق سليقه علي دايي بسته شده و از طرف ديگر درخشان نتوانسته هنوز قدرت خود را به اثبات برساند. در نهايت بايد اعتراف كنم اين اصلاً خوب نيست كه براي دربي‌ها، هنوز هم به دنبال بازيكنان قديمي هستيم و بازيكنان جديد هيچ جذابيتي براي مصاحبه ندارند!
می‌خواستم مجانی برای پرسپولیس بازی كنم
هزار بار دیگر عذر می‌خواهم كه رفتم استقلال!
مصاحبه با علی انصاریان همیشه جذاب است؛ ستاره سابق فوتبال كه حالا در سینما به دنبال آرزوهایش رفته و می‌خواهد با همین «صدا، دوربین، حركت»ها، دنیای جدیدی برای خودش بسازد.
۱۳۹۳/۸/۲۹
