به گزارش نما به نقل از کیهان، هافینگتونپست در تحلیلی به قلم مایکل برنر استاد دانشگاه پیتزبورگ، ضمن اشاره به مکاتبات اوباما نوشت: ذهنیت اوباما نسبت به ایران، بحران داعش و جایگاه سیاستهای نابسامان آمریکا در خاورمیانه نادرست است. تصور اوباما مبنی بر فرضیاتی است از جمله اینکه «نیاز ایران به آمریکا برای جنگ با داعش بیشتر از نیاز آمریکا به ایران در این جنگ است و در نتیجه، ایران باید در مذاکرات هستهای امتیازات بیشتری بدهد.» اما واقعیت این است که این، اشتباه است. گرچه منافع ایران بیشتر است اما، توانایی اعمال نفوذ این کشور بر تحولات به طور قابل ملاحظهای بیشتر است و دلیلی ندارد که ایران به خاطر تهدید ارضی داعش و یا تهدید شیعیان عراق از سوی این گروه بترسد. ایران قادر به دفع مزاحمت داعش است؛ در مقابل، آمریکا در شرایطی نیست که بدون استقرار نیروهای اساسی که به لحاظ سیاسی محلی از اعراب ندارد، نتیجه این کارزار نظامی را تعیین کند.
هافینگتون پست میافزاید: «پیش فرض دیگر اوباما این است که اگر آمریکا با پیوستن ایران به ائتلاف بینالمللی علیه این شورشیان موافقت کند، بدون تردید، موجب ارتقای موضع ایران در منطقه خواهد شد». اما آنچه که در رابطه با داعش باید بیش از همه روی آن حساب کرد، کسی است که در تشکیلات حاکم بر عراق نفوذ دارد. نفوذ تهران در بغداد بسیار عمیقتر از نفوذ واشنگتن است. روابط عراق با ایران مستحکم و نهادینه شده است. ایران هم اکنون بخش کلیدی این ائتلاف است. دولت «حیدر العبادی» در بغداد همپیمان ایران و پذیرای نفوذ ایرانیهاست.
برنر تصریح کرد: «این قضیه که اوباما قادر به دادن و یا ندادن جواز ورود به این ائتلاف است، سخنی افادهآمیز و از اساس پوچ و احمقانه است.» هافینگتون پست درباره فرضیه سوم مینویسد: «اوباما پدیده داعش را به عنوان اهرم فشار فزاینده آمریکا میبیند اما اظهارات (آیتالله) خامنهای درست عکس این قضیه است و البته اصل واقعیت با تعبیر آیتالله خامنهای از اوضاع منطبقتر است. همچنین فاکتور سوریه بر پیچیدگی اوضاع افزوده است. روزنامه آمریکایی خاطر نشان کرد: این موضوع که اوباما دوست دارد تهران اسد را به توقف حملات متقاعد و در عین حال، به ائتلاف مبارزه با داعش به عنوان تهدید علیه اسد، کمک کند، غیرقابل درک است؛ در عمل، باید به واشنگتن گفته شود که تا تمام کردن کار داعش صبر کند. البته، این خیالبافی است و همه کارهایی که آمریکا در طول ۱۳ سال گذشته در خاورمیانه بزرگ انجام داد، خیالبافی بود.
نویسنده در پایان خاطر نشان میکند که اوباما برای ترسیم دوباره نقشه خاورمیانه و حل درگیریها و بیثباتیهای آن نیازمند ایران است.