به گزارش نما، با وجودي كه دو طرف ايراني و1+5 طي مذاكرات
بغداد تصميم گرفته بودند كه پيش از مذاكرات مسكو دستور كار توسط معاونين خانم
اشتون و آقاي خليلي مشخص شود، اما غرب با يك تغيير رويكرد آشكار از اين مساله
سرباز زد. صادق رباني، قائم مقان پيشين سازمان انرژي اتمي در گفت و گويي به بررسي
مواضع اخير غرب در قبال مذاكرات هسته اي با ايران پرداخت. رباني معتقد است اگر
ايران با بازديد از پارچين موافقت كند بايد از طرف مقابل برخي انتظارات را داشته
باشد كه اين انتظارات در دو سطح شوراي امنيت و آژانس دنبال ميشود. در حقيقت ايران
با پذيرفتن بازديد بازرسان از پارچين كه يك سايت نظامي است، نخست بايد از آژانس
بخواهد كه تضمين دهد دست از بهانهجويي بردارد و دوباره چندي ديگر خواهان بازديد
از يك سايت نظامي ديگر نشوند. در رابطه با شوراي امنيت نيز ايران بايد از آنها
بخواهد كه در برابر گام ايران آنها نيز يك گام بردارند و در جهت رفع گام به گام
تحريمها وارد شوند. از ديگر سو موافقت با بازديد از پارچين در حيطه اختيارات آقاي
سلطانيه نيست كه آنها انتظار دارند در مذاكراتشان نظر مساعد ايران را جلب كنند،
بلكه اين مساله بايد با تصويب و راي و نظر مجلس شوراي اسلامي دنبال شود.
ارزيابي شما از تغيير رويكرد ناگهاني غرب در قبال مذاكرات
هسته اي ايران چيست؟
اين مساله كه واكنشهاي طرف غربي در قبال ايران تا چه حد
صحت دارد، جاي بحث دارد چرا كه ما هنوز خيلي دقيق نميدانيم كه در ميان طرفهاي
غربي چه اتفاقي افتاده كه چنين تصميمي گرفتهاند،در ايران بيشتر صحبتهاي داخلي
انعكاس مييابد و ميتوان روي آنها استناد كرد. اكنون به نظر ميآيد كه كار كمي
پيچيده شده و قرار است در نشست مسكو مسائل مهمي مطرح شود. اين در حالي است كه هنوز
آمادگي از سوي طرفين وجود ندارد و احتمال تاخير مذاكرات نيز به همين دليل وجود
دارد. در حالي كه نظرات خانم اشميد به عنوان كارشكني تلقي ميشود، اما اين فرضيهها
نيز در رابطه با نشست مسكو وجود دارد. روي هم رفته به نظر ميآيد كه حجم كار، حجم
سئوالات و حجم مسائلي كه قرار است مطرح شود خيلي بالاست و هنوز آمادگي لازم ايجاد
نشده است.
پس اين واكنش غرب به دليل اختلاف نظرهاي دو طرف نبوده است؟
به دليل گستردگي مطالب مسلما در اين مرحله اين مساله كه چه
موضوعي در دستور كار قرار بگيرد و چه موضوعي قرار نگيرد خودش يك اختلاف خواهد بود.
مثلاض ايران مايل است به دليل حفظ منفافعش مساله تحريمها در دستور كار قرار گيرد
و اين تحريمها به صورت گام به گام برداشته شوند، اما آنها مسائل ديگري را در
اولويت قرار ميدهند. وجود اين اختلافات اصلا غيرطبيعي نيست زيرا مدتها مذاكرات
ميان ايران و گروه 1+5 متوقف بوده و تداوم اين مذاكرات كار آساني نخواهد بود.
با اين اوصاف ميتوان برگزاري متداوم نشستها را يك گام
مثبت تلقي كرد؟
اين مساله كه وقفه ميان نشستها كوتاه شده قطعا بيانگر
تمايل براي حل مساله است، اما گستردگي مسائل باعث ميشود مساله كمي پيچيده شده و
توافقات ديررس شود. بنابر اين صرفا نزديكي مذاكرات را نميتوان يك فاكتور مثبت
تلقي كرد، كما اينكه زمزمه هايي به گوش ميشد كه زمان مذاكرات مسكو را عق
بيندازند، در واقع در رسانهها اينگونه انعكاس داده شده كه چون آمادگي لازم وجود
ندارد ممكن است مذاكرات كمي به تاخير بيفتد.
به نظر شما اكنون مهمترين اختلافاتي كه ميان ايران و گروه
1+5 وجود دارد چيست؟
كشور ايران دشمنان بسياري دارد و يكي از دشمنان قسم خورده
رژيم صهيونيستي و ديگري منافقين هستند. اين گروهها كارشان صرفا جاسوسي است و هر
بار كه پرونده هسته اي ايران به نقطه تفاهم نزديك ميشود اين گروهها دست به كار
ميشوند، چرا كه مايل نيستند اختلافات ايران و آژانس به صورت اساسي رفع شود؛ به
همين علت به بحران سازي در قبال ايران روي ميآورند. حتي برحي كشورهاي عرب منطقه
نيز با ايران همراه نيستند و بعضا مشكلاتي ايجاد ميكنند. بنابر اين اصولا به مشكل
خوردن پرونده هسته اي ايران برآمده از گزارشهاي جاسوسي يا ماهوارهاي دشمنان
ايران است.
آيا آژانس صرفا با استناد به تصاوير ماهوارهاي و گزارشات
ادعايي ميتواند از ايران درخواست بازديد از يك سايت نظامي چون پارچين را داشته
باشد؟
مادامي كه به دنبال اين استنادات ماهوارهاي بازديد صورت
نگيرد اين مساله از جانب آژانس قابل تاييد
يا رد نيست. در رابطه با پارچين تصاوير ماهوارهاي نشان داده است كه تحركاتي در
اين سايت نظامي صورت ميگيرد ولي تا زماني كه بازرسان آژانس از پارچين بازديد
نكنند صحت و سقم اين مساله مشخص نميشود. از ديگر سو ايران مايل نيست كه خارج از
قوانين ان.پ.تي اقدام كند. از آنجايي كه پارچين يك سايت نظامي است، بازديد بازرسان
آژانس از آن عدول از قوانين و ضوابط ان پي تي به حساب ميايد. در صورتي كه نهايتا
نيز ايران موافقت كرد كه آنها از پارچين بازديد كنند. اين بازديد بايد آخرين
بازديد باشد، نه اينكه اين مساله ابتداي بهانه جوييهاي بعدي باشد. ايران اكنون
كاملا حق دارد كه اجازه ندهد از پارچين بازديد صورت گيرد، اما در جهت اينكه به
آنها اثبات شود گزارشات و تصاوير ماهوارهاي كاملا اشتباه است ممكن است كه ايران
با بازديد موافقت كند. در حقيقت زماني كه جاسوسان گزارشي را به آژانس ميدهند
آژانس موظف است رفع ابهام كند و به همين خاطر تا بدين حد به ايران اصرار ميكند.
از ديگر سو چون ايران به دنبال حقي كه دارد و همچنين قوانين ان پي تي اين اجازه را
نداده اكنون اين مساله بلاتكليف مانده است.
طي نشست اخيري كه ميان ايران و آژانس در وين برگزار شد. دو
طرف تناه توافق كردند كه مذاكرات را ادامه دهند نه در رابطه با مداليته به تفاهم
رسيدند و نه حتي زمان مذاكرات بعدي. به نظر شما اختلافات ايران و آژانس بيشتر در
چه حوزههايي است؟
در رابطه با مذاكرات ايران و آژانس، مشكل آقاي سلطانيه نيز
همان مساله پارچين است، چرا كه آقاي سلطانيه به عنوان نماينده ايران در آژانس بينالمللي
انرژي اتمي اختيارات محدودي دارد. وي ميتوانددر جهت بازديد بازرسان اژانس از
تمامي سايتهاي هستهاي اقدامات لازم را به عمل آورد، اما مجاز نيست در رابطه با
سايتهاي نظامي نيز اظهارنظر بكند. بحث پارچين از اختيارات آقاي سلطانيه فراتر است
و به مجلس شوراي اسلامي مربوط ميشود. بنابر اين اينكه سابق بر اين چراغ سبزي براي
بازديد از پارچين نشان داده بودند به تصميمات مجلس باز ميگردد. اكنون كه آقاي
سلطانيه با خوشبيني از بازديد از پارچين صحبت ميكند احتمالا مجلس نظر مساعد خود
را براي اين منظور بيان داشته است. طرفهاي غربي احتمالا از اختيارات آقاي سلطانيه
اطلاع ندارند و به محض اينكه وي نظر قطعياش را نميگويد، مذاكرات را به بن بست
رسيده تلقي ميكنند.
اكنون ايران به نوعي با بازديد مشروط از پارچين موافقت كرده
است. به نظر شما كشور ما در ازاي اين توافق چه انتظاراتي ميتوند از طرف مقابل
داشته باشد؟
در خواستها و انتظارات ايران دو بعد را شامل ميشود؛ يكي
انتظارات از آژانس و ديگري انتظارات از شوراي امنيت. ايران بايد در صورت موافقت از
آژانس اين انتظار را داشته باشد كه ديگر بهانهجويي براي بازديد از سايتهاي ديگر
نكند. يعني در يك چارچوب سئوالات مشخص و ابهاماتشان را براي هميشه رفع كنند. اين
موافقت مشروط نيز بدين معناست كه ايران صرفا با بازديد از پارچين و مكانهايي كه
در اين سايت آنها بدان مشكوك هستند موافق است؛ اين توافق ايران به معناي پذيرفتن
پروتكل الحاقي و مفاد آن نيست. در حقيقت لازم است كه ايران چنين شرطي بگذارد و
آژانس نيز بايد آن را بپذيرد، چرا كه قبلا چندين بار از پارچين بازديد كرده و
دريافتهاند كه اين سايت يك سايت نظامي است و هيچ فعاليت نظامي در آن صورت نميگيرد.
در رابطه با شوراي امنيت نيز ايران بايد از آنها بخواهد به دنبال گامي كه ايران
برداشت آنا نيز به برداشتن گام به گام تحريمها روي باورند. اكنون تحريمهاي
اعمالي از سوي شوراي امنيت سازمان ملل و تحريمهاي يك جانبه برخي كشورها مانند
آمريكا براي ايران تبديل به يك معضل شده است. اگر قرار است سياست گام به گام روسيه
به اجرا در آيد، در ازاي قدمي كه ايران برميدارد لازم است كه در وهله نخست جلوي
تحريمهاي جديد گرفته شود و در وهله بعد نيز آنها در راستاي رفع تحريمها گام
بردارند.
با توجه به فضايي كه اكنون بر مذاكرات و روابط ايران و
آژانس حاكم است، آيا احتمال دارد ايران در آينده با پذيرش پروتكل الحاقي نيز
موافقت كند؟
احتمال تحقق اين مساله در آينده نزديك پايين است، چرا كه
پذيرش پروتكل الحاقي مستلزم تصويب مجلس است. اگر ايران پروتكل الحاقي را بپذيرد،
آژانس ميتواند هر زمان كه خواست بازرسانش را براي بازديد به كشور ما بفرستد و
آنها از سايت نظامي و هسته اي بازديد كنند. در واقع تفاوت پروتكل الحاقي و ان پي
تي همين موضوع است كه مطابق ان پي تي بازرسان آژانس تنها ميتوانند از سايتهايي
بازديد كنند كه ايران به عنوان سايت هسته اي معرفي كرده اما با امضاي پروتكل
الحاقي آنها از مراكز و سايتهاي نظامي نيز ميتوانند در هر زماني بازديد داشته
باشند. در اين شرايط ويزاي بازرسان آژانس بايد آماده باشد تا هر زمان كه اعلام شد
حتي در فاصله زماني كمتر از 24 ساعت به كشور مذكور بيايند و از مراكز مشكوك بازديد
كنند. همچنين بازرسان آژانس اين اختيار را نيز دارند كه با كارشناسان و متخصصان
هسته اي كشور نيز گفت و گو و حتي بازجويي كنند.
آژانس اخيرا از همكاري باز سخن به ميان آورده، به نظر شما
منظور آژانس از طرح اين موضوع چيست و به دنبال چه هستند؟
شايد آنها از ايران انتظار دارند كه با پروتكل الحاقي بدون
سير مراحل تصويب موافقت كند. متاسفانه اين روزها حركتها و اقدامات آژانس از جنبههاي
فني فراتر رفته و جنبه سياسي به خود گرفته است. اين رويكرد آژانس تا حدودي تحت
تاثير برخي كشورهاي غربي است، مدير كل پيشين آژانس آقاي محمد البرادعي مساله هسته
اي ايران را در يك فاز فني و كارشناسانه دنبال ميكرد اما آمانو اينگونه رفتار نميكند
و برخي تصميماتش تحت تاثير مسائل سياسي است. اگر قرار باشد آمانو ديكتههاي
كشورهاي غربي را اجرا كند، منظورش از همكاري باز ايران احتمالا همان اعمال عملي
پروتكل الحاقي خواهد بود.
منبع: هفته نامه مثلث