یکی از مفاهیم مورد توجه در انتقال پیام که همواره در اثرگذاری یا اختلال فرایند رسیدن به فهم مشترک میان گوینده و شنونده و به تعبیر دقیقتر میان صادرکننده پیام و دریافتکننده آن- اثرگذار است؛ پیش زمینه یا پیشذهنیت مخاطب است.
نگرشهای از پیش شکلگرفته مخاطب موجب میشود که گاه جنبه مثبت به خود بگیرد و مثلاً کنایهای چنان تأثیرگذار گردد که صراحت چنان توانی نداشته باشد وگاه حرف صریحی چنان مقلوب فهمیده شود که عدم تفاهم در اوج خود قرار گیرد.
از این منظر هرچه پیام مهمتر باشد باید دقت بیشتری در خصوص زنگارزدایی از پیش ذهنیتهای نادرست صورت بگیرد تا سخنان غلط شنیده نشود.
شاید چند نمونه مقصود را روشنتر نماید. ۱۲ آذرماه ۱۳۸۷ بود که آیتالله هاشمی رفسنجانی در همایش سی سال قانونگذاری و نظارت در مجلس شورای اسلامی که قرار بود نمادی از انسجام ملی باشد سخنانی گفت که بسیاری آن را سرمنشأ ادعای تقلب، همان رمز آشوبهای ۹ ماه بعد تلقی کردند. «بعید است مردم ضد انقلاب شوند، اما اگر احساس کنند رأیشان در سرنوشتشان بیاثر است و متولیانی پیدا میشوند که رأی آنها را هر جور که میخواهند، میخوانند، آنگاه دلسرد میشوند.»
هاشمی که در پیام پذیرش نتیجه انتخابات ۱۳۸۴ مدعی شده بود «عدهای بگونهای بیسابقه با هزینههای دهها میلیاردی از بیتالمال و با استفاده زیاد از امکانات نظام بهصورت سازماندهی شده و نامشروع در انتخابات دخالت کردند» در انتخابات ۱۳۸۸ اگرچه ادعای تقلب نکرد؛ اما در برابر رفتار نزدیکانش که به صراحت مدعی تقلب و دعوتکننده به آشوب بودند– حداقل در منظر افکار عمومی- سکوت کرد. تصویر هاشمی رفسنجانی اینک در ذهن موافقان و مخالفانش با پس زمینهای از ادعای تقلب شکل گرفته است. با چنین پیش ذهنیتی سخنان اخیر وی در دیدار مسئولین احزاب شورای هماهنگی اصلاحات ممکن است معنادار تلقی شود.
به ویژه آنجا که پس از بحث درباره «حق الناسبودن رأی مردم از زمان تبلیغات انتخاباتی تا تأیید صلاحیتها، رأیگیری و شمارش آرا» گفته بود «امیدواریم از لحاظ قانون در همه مراحل ثبتنام، نظارت، اجرا و شمارش، هیچ شبههای نداشته باشیم تا حماسههای سیاسی مردم ایران بهخوبی شکل بگیرد.» و یک مرحله بدتر آنکه مخاطبان آن دیدار در همایش سراسری جبهه اصلاحات سخنان هاشمی را پاس به خود تلقی کرده و حتی یکی از سخنرانان گفت: «از رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام میخواهیم با توجه به تصویب سیاستهای کلی انتخابات نسبت به شفافسازی انتخابات و نظارت استصوابی شورای نگهبان و احراز صلاحیت کاندیداها اقدام کند، چرا که این رویکرد حیثیت نخبگان را از بین میبرد.»
بیان نمونه هنوز کهنه نشده دیگری نیز برای تبیین موضوع خالی از فایده نیست. در همایش «اقتصاد ایران»! ریاست محترم جمهور بدون روشنکردن مقصود خود و بهصورت مبهم گفت «یکی از اصول قانون اساسی که از روز اول تاکنون اجرا نشده و بهعنوان مسئول اجرای قانون اساسی خیلی تمایل دارم تا شرایطی فراهم شود تا یک بار هم شده آن اصل عملی شود و این است که یک مسئله مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در قالب ماده قانونی یا برنامه به آرای عمومی مردم و همهپرسی گذاشته شود و تمایل دارم برای یک بار هم شده برای اجرای مسئله بسیار مهمی که برای همه اهمیت دارد، از مردم سؤال شود.» در چنین مواقعی طبیعتاً پیش ذهنیتها بیش از قبل به پیکره سخنان مبهم رنگ میدهند. رفراندوم در سالهای اخیر با بسامدی خاص در مقاطع زمانی تعریف شدهای تکرار شد. مثلاً در مقطعی که لوایح دوگانه دولت خاتمی با هدف حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان و افزایش اختیارات رئیسجمهور به دلیل تضاد متعدد با اصول قانون اساسی رد شد؛ محمدرضا خاتمی، دبیروقت جبهه مشارکت پیشنهاد برگزاری رفراندوم درباره لوایح دوگانه را داد و توسط عناصر حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب تکرار شد یا خود دکتر حسن روحانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی در زمستان ۱۳۸۳ پیشنهاد برگزاری همهپرسی درباره ادامه غنیسازی هستهای را مطرح کرده بود که این پیشنهاد البته با تفاوتهای بسیاری توسط شیرین عبادی، میرحسین موسوی و عبدالله نوری در سالهای ۱۳۸۶، ۱۳۸۹ و ۱۳۹۱ تکرار شد.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت آذر ۱۳۸۷ نیز برگزاری رفراندوم برای ایجاد فضای آزاد را مطرح کرد و محمدخاتمی، مهدی کروبی و میرحسین موسوی در روزهای پس از فتنه مشابه آن را با هدف خروج از بحران سیاسی بعد از انتخابات مطرح کردند. پیشنهادی که حتی در مجلس ششم که با طراحان همهپرسی بسیار نزدیک بود نیز بسیار غیرواقعبینانه ارزیابی شد و در حد یک مانور سیاسی تحلیل گشت.
بهترین راه برای عبور از پیش ذهنیت مخاطب دقت سخنران در واژه گزینی و نیز صراحت در گفتار و دفع دخل مقدر در چنین مواردی است؛ اما در مقابل اگر از عباراتی کلی و گنگ استفاده شود، به نحوی که رسانههای دشمن تفسیر خود را به راحتی از آن ارائه دهند اما آن صراحت وجود نداشته باشد؛ مسبب شادی دشمن بدون امکان تکذیب را فراهم میآورد. فضایی غبارآلود که میتواند زمینهساز فتنه دیگری گردد. فهم مخاطب بر اساس بافتی که متن در آن است و پیش ذهنیتها شکل می گیرد. چه خوب است مسئولانی که بارها خود را ذیل ولی فقیه تعریف کردهاند؛ با ابهام زدایی از سخنان خود، اجازه بهرهبرداری از این گفتهها برای انتخابات آتی را به نقشآفرینان فتنه ۸۸ ندهند.