بازیگران هالیوودی داعش

وزیر خارجه سابق آمریكا در كتاب خود با عنوان «گزینه‌های دشوار» سخنان غافلگیركننده‌ای را مطرح ساخته و اذعان كرده است كه داعش در واقع ساخته دست آمریكا با هدف تقسیم خاورمیانه است.

به گزارش نما، روزنامه «کیهان» در ستون «یادداشت روز» شماره امروز خود به قلم«محمدرضا کلهر» نوشت:

«در هر بحران و جنایتی پای غرب در میان است.» این کوتاه‌ترین جمله برای بیان نقش غرب در بحران‌های خاورمیانه است. غرب یا مجری جنایت است، یا طراح و یا پشتیبان آن و گاهی نیز هر سه نقش را خود ایفا می‌کند. داعش شاهد مثال خوبی است برای اثبات این گزاره.
گروه تروریستی داعش با کمک‌های کشورهای غربی و به ویژه آمریکا رشد کرد و قدرت یافت. شاید در نگاه خواننده، این مسئله صرف یک ادعا و تصور و شاید هم «آمال نویسنده‌ای متوهم»! باشد. پس ناگزیریم خواننده کنجکاو را با خود همراه کنیم و از هزارتوی تاریخ سفری به چند ماه گذشته داشته باشیم تا این حقیقت را از زبان خودِ مقامات آمریکا بشنویم.
معمولا از لحاظ حقوقی برای اثبات هرگونه ادعایی شواهد و اسنادی نیاز است. در عالم سیاست مهم‌ترین سند اعترافات و یا اظهارات مقامات یک کشور است که به عنوان «اسناد دست اول» شناخته می‌شوند. در این مورد نیز سندی دست اول و بسیار باارزش وجود دارد. وزیر خارجه سابق آمریکا در کتاب خود با عنوان «گزینه‌های دشوار» سخنان غافلگیرکننده‌ای را مطرح ساخته و اذعان کرده است که داعش در واقع ساخته دست آمریکا با هدف تقسیم خاورمیانه است. هیلاری کلینتون می‌نویسد: «ما در روز پنجم ماه ژوئیه (خرداد) سال 2013 در نشستی با دوستان اروپایی خود قرار گذاشتیم دولت اسلامی(داعش) را به رسمیت بشناسیم. من به 112 کشور سفر کردم تا نقش آمریکا و توافق با بعضی از دوستان را درباره به رسمیت شناختن دولت اسلامی بلافاصله پس از تشکیل آن، توضیح دهم.» البته وی در ادامه تاکید می‌کند که برنامه آنها در این زمینه با تغییراتی مواجه شد. این اعتراف صریح جایی برای شک در مورد حمایت آمریکا از داعش باقی نمی‌گذارد.
زمانی که تروریست‌های داعش با سلاح‌های غربی و دلارهای عربی به جان مردم بی‌گناه سوریه افتاده و شهرهای این کشور را اشغال می‌کردند در آن سوی مرزهای سوریه، نفت‌خواران عربی در کنار کابوی‌های آمریکایی سرمست از پیشروی تروریست‌ها، پیاله‌های سرخ رنگ را سر می‌کشیدند و ساعت شنی خود را برای سقوط نظام سوریه در کنار تخت خود می‌گذاشتند، شاید در تصورشان نیز نمی‌توانستند پیروزی نظام سوریه و شکست تروریست‌ها را پیش‌بینی کنند. چرا که به زعم حامیان تروریست‌ها، داعش از هر نظر آمادگی پیروزی را داشت. اما مسئله‌ای که غربی‌ها همواره در ارزیابی‌های خود نادیده گرفته‌اند، قدرت و حمایت‌های مردم است. مردم سوریه با حمایت‌های خود نه تنها مانع پیشروی تروریست‌ها شدند بلکه شهرها را از اشغال آنها درآوردند و ضربات سختی به تروریست‌ها وارد کردند. اما موضوع اصلی این یادداشت بررسی فیلمی درام با بازیگری خلبانی نگون‌بخت است. فیلمی که همه عناصر آن واقعی هستند و خبری از شگردهای سینمایی در آن نیست. بخوانید:
سه‌شنبه هفته گذشته در شبکه‌های اجتماعی فیلمی از نمایش جدید داعش منتشر شد. در این فیلم معاذ الکساسبه خلبان اردنی که چند هفته قبل از سوی تروریست‌های داعش دستگیر شده بود نقش اول فیلم را بر عهده داشت. فیلمی حرفه‌ای از جماعتی بربر. عجیب است در دل شن‌های سوزان و کوه‌های بی‌آب و علف، دوربین‌های بسیار پیشرفته و سناریونویسان کارآزموده‌ای زندگی می‌کنند که نمایشی اینچنین قدرتمند از لحاظ فنون هنری و رسانه‌ای ارائه می‌دهند! در فیلمی که سوزاندن خلبان اردنی را نشان می‌دهد حرفه‌ای‌گری بالایی را در زمینه‌های سناریونویسی، تصویربرداری، تدوین و جلوه‌های ویژه می‌بینیم.
نحوه قرار گرفتن نیروهای داعش در این فیلم 22 دقیقه‌ای به گونه‌ای است که آنها را در موضع برتر و قوی معرفی می‌کند. همه بخش‌های این فیلم با تبحر خاصی تصویر‌برداری شده و هیچ چیز در آن بدون معنا نیست. قرار گرفتن دوربین مقابل موضوعات تصویر‌برداری شده، زاویه دوربین و دقت انتقال از یک تصویر به تصویر بعد، همه آنها با هدف بالا بردن سطح رعب و وحشت صورت می‌گیرد.
فیلم آنچنان به اصطلاح «تمیز» و «مخاطب‌پسند» ساخته شده که مخاطب را در لحظات اولیه دچار شک می‌کند که این فیلم محصول داعش است یا هالیوود! شاید اگر داعش این فیلم را منتشر نمی‌کرد مخاطب ناخودآگاه آن را کار یک کارگردان هالیوود می‌دانست. اما به راستی نیروهای داعش که بسیار مرتجع و متوهم هستند این قابلیت‌ها را از کجا آورده‌اند؟ آیا تروریست‌ها وقت کافی برای یادگیری هنر سینما در این سطح را داشته‌اند؟ یا شاید هم عواملی در هالیوود در ساخت این فیلم نقش داشته‌اند؟ این مسئله را نمی‌توان به صراحت تایید کرد که هالیوود چه ارتباطی با این فیلم دارد و شاید نسبت دادن این فیلم به هالیوود به صورت قطعی نویسنده را نزد مخاطب ناشی و غیرحرفه‌ای معرفی کند. اما شاید بتوان به مخاطب کنجکاو کمک کرد تا خود در مورد عوامل این فیلم تصمیم بگیرد. برای این امر باید چند واقعیت را برای مخاطب بازگو کرد:
اول نقش آمریکا در تقویت و رشد داعش است که خاطرات هیلاری کلینتون در این مورد بهترین سند است.
دوم کمک‌های به ظاهر اشتباهی آمریکا به داعش است. آمریکا از زمانی که به صورت اعلامی ائتلاف بین‌المللی ضد داعش را تشکیل داده است در چندین مورد به داعش کمک‌رسانی کرده است که مقامات آمریکا محموله‌هایی که در اختیار داعش قرار گرفته‌اند را اشتباهی خوانده‌اند. مقامات عراقی بارها آمریکا را عامل اصلی دستیابی داعش به تجهیزات پیشرفته دانسته‌اند و خواستار قطع کمک‌های آمریکا به داعش شده‌اند.
سوم اظهارات مشاور ولیعهد ابوظبی است که می‌گوید امارات در زمان سقوط هواپیمای خلبان اردنی تلاش کرد او را نجات دهد، اما آمریکا از کمک به امارات و اردن در این زمینه خودداری کرد.
چهارم اظهارات برخی کارشناسان عرب منطقه است که معتقدند وحشی و خشن معرفی کردن داعش پروژه غربی‌ها برای بازگشت مجدد به خاورمیانه است.
و حقایق و شواهد دیگری که در این مجال نمی‌گنجد. حال آیا می‌توان باور کرد تروریست‌های داعش که هنوز تماشای تلویزیون را برای زنان و یا نشست زنان بر روی صندلی را حرام می‌دانند، یک شبه ره صد ساله بروند و فیلمی «حرفه‌ای» از کشتن خلبان اردنی تولید کنند؟ به نظر بعید می‌رسد. اما اینکه هالیوود چه نقشی در این فیلم ایفا کرده است به عهده مخاطب است که با توجه به حمایت‌های آمریکا از داعش آن را ارزیابی کند. یا شاید هم تروریست‌های داعش به چراغ جادویی دست یافتند که غول این چراغ، کارگردانی حرفه‌ای است که قادر به ساخت فیلم با ویژگی‌های سینمای هالیوود باشد!
غربی‌ها نشان داده‌اند اگر در موردی خود مجری طرح نباشند نقش پشتیبان را به خوبی بازی می‌کنند و به اصطلاح از دیگران برای پیشبرد امور خود بهره می‌برند. شاید هم در این فیلم تنها یک پشتیبان بودند و شاید هم ...! اما آنچه که در این باره قطعی می‌نماید، وجود رد پای غرب در این سناریو است. شاید 30 سال و شاید هم 40 سال بعد وقتی سیا مجوز انتشار اسناد محرمانه را یافت، این نتیجه، رسما تایید شود.

۱۳۹۳/۱۱/۲۰

اخبار مرتبط