سایه وحشت داعش بر اروپا

به گزارش نما، روزنامه «اطلاعات» در یادداشتی با عنوان «سایه وحشت داعش بر اروپا» به قلم «ف ـ صالحی» نوشته است: نزدیک شدن داعش به مرزهای اروپا،موجی از ترس و نگرانی را در قاره سبز ایجاد کرده است. این گروه تروریستی برای تهدید اروپا هم از تاکتیک همیشگی خود یعنی «النصر فی الرعب» استفاده کرد. تاکتیکی که شاید در نگاه اول تاثیری بر تصمیم گیری سیاستمداران ندارد، اما در عمل به دلیل تاثیر بر افکار عمومی، فشار پیش بینی نشده ای را بر حکومت ها وارد می کند، آنها را به واکنش وا می دارد و به اصطلاح وارد گود می کند.

اتفاقی که با فاصله زمانی اندک برای اردن و مصر افتاد و علیرغم خویشتنداری این دو کشور از درگیری مستقیم با داعش، هزینه هایی غیر منطقی به آنها تحمیل کرد و هر دو مجبور شدند تا با عملیات های هوایی کم تاثیر، دست کم نمایشی از مبارزه با این گروه تروریستی را روی سن ببرند تا بلکه بتوانند مرهمی بر نگرانی افکار عمومی کشورشان بگذارند.

حالا این نگرانی با انتشار ویدئوی سربریدن 21 مسیحی مصری در سواحل جنوبی مدیترانه و تهدید فرمانده جلادان داعش به رنگین کردن آب دریا از خون مسیحیان اروپا، افکار عمومی این قاره را بیش از پیش درگیر کرده است. به این وحشیگری می توان دستیابی داعش به تسلیحات شیمیایی باقی مانده از رژیم «معمر قذافی»، دیکتاتور لیبی را نیز اضافه کرد تا عمق وحشت از درنده خویان داعش بیشتر مشخص شود. هفته گذشته نشانه های ترس فزاینده در رسانه های اروپا کم و بیش خود را نشان داد. روزنامه انگلیسی «دیلی تلگراف»، در گزارشی نوشت، داعش تصمیم گرفته است از لیبی به عنوان دروازه شروع جنگ در جنوب اروپا استفاده کند. در ادامه این گزارش، از برنامه تروریست های داعش برای حمله به کشتی های حمل بار در دریای مدیترانه و ورود به این قاره از طریق کشتی های باری خبر داده شد. «ایندیپندنت» دیگر روزنامه انگلیسی نیز از ترس کشورهای اروپایی به دلیل وجود گروه داعش در مرزهای جنوبی اروپا خبر داد. این روزنامه با اشاره به جنایات هولناک سربریدن 21 قطبی مصری، از حکومت های اروپایی خواست توجه خود را معطوف به اتفاقاتی کنند که در 300 کیلومتری جزیره سیسیل ایتالیا در حال وقوع است.

در چهار سال گذشته و پس از انقلاب های بهار عربی، لیبی با فقدان حکومت مقتدر و خلاء قدرت دست و پنجه نرم می کند و این فضای خالی، محیط مساعدی برای رشد انگل تروریسم به وجود آورد. اینکه نقطه تمرکز داعش به سرعت و پس از فشارهای وارد شده از سوی ارتش و مردم در عراق و سوریه به سمت لیبی تغییر جهت داد، چندان دور از انتظار نبود، چرا که درک چنین محیط مساعد و سرزمینی چنین مهیا برای بی مسئولیتی و وحشیگری، برای نبوغی به مراتب پایین تر از درک داعشی نیز قابل فهم بود. اما این خلاء امنیتی ، نتیجه اختلاف میان انقلابیون سابق لیبی است؛ اختلافی که با شکل گیری دو دولت و دو مجلس موازی به اوج خود رسید و اسفناک اینکه، قدرت هیچکدام از دیگری بیشتر نبود و به درگیری های شدید و جدی میان طرابلس و طبرق منجر شد. درگیری های خونینی که به نابودی بسیاری از تاسیسات و درعین حال فروپاشی ارتش این کشور انجامید. از دیگر سو، تحریم تسلیحاتی ارتش لیبی که از دوره حکومت قبلی هنوز پابرجاست، به عنوان برگ برنده تروریست های تا بن دندان مسلح به سلاح های پیشرفته و به روز آمریکایی و اروپایی محسوب می شود. اکنون لیبی، بیابانی است ثروتمند، مملو از نفت مرغوب، آب شیرین و ذخایر بزرگ ارزی امانت گذاشته شده در بانک های کشورهای دیگر، بعلاوه دو گروه خانگی درگیر و به خون هم تشنه و در طرف دیگر، زالوهای تروریست که طعم نفت و خلاء قدرت را به خوبی می فهمند. در این میان نباید نقش بازیگران کوچک و بزرگ منطقه ای و فرامنطقه ای را نادیده گرفت. از یک سو، قطر و ترکیه، اولی برای ترویج سلفی گری و دومی برای کسب بازار و منافع اقتصادی ترجیح می دهند لیبی با این حالت باقی بماند یا تکه پاره شود. از دیگر سو، قدرت های بزرگتر استعمارگر نیز از بی قانونی و هرج و مرج، هم برای کنترل بیشتر بر بازار نفت سود می برند و هم از درگیر شدن قدرت های کوچک تر منطقه ای. اما به نظر می رسد این شرایط برای بازیگرانی که از روز اول به تجهیز داعش دست زدند، بی نتیجه نخواهد بود، یا لااقل بی هزینه. اروپا حالا در مرز جنوبی خود، با جانوران انسان نمایی مواجه است که هر لحظه ممکن است تصمیم بگیرند بر اساس توهمات خود پا در قاره سبز بگذارند و از خجالت حکومت های اروپایی به عنوان حامیان پیشینشان دربیایند!

در این میان نکته به عمد مغفول مانده، سکوت متقابل داعش و اسرائیل نسبت به هم دیگر است. داعش تاکنون کوچکترین اقدام یا تهدیدی علیه اسرائیل نکرده و رژیم صهیونیستی نیز به جز چند موضع گیری به نفع داعش، از تهدید منافع خود توسط این جانیان خبری نداده است. اما فراموش نکنیم اسرائیل با همکاری مصر، نوار حائلی بین مرز خود ایجاد کرد و این درست زمانی بود که گروه تروریستی سلفی «انصار بیت المقدس» مصر که در این منطقه فعالیت می کند، با خلیفه متوهم داعش همپیمان شد. با این اوصاف، دو احتمال در مورد سکوت داعش و رژیم صهیونیستی وجود دارد، اول اینکه سردمداران رژیم صهیونیستی افسار این هیولای بی رحم را در دست و تسلط بر رفتار و کردار آنها دارند و هیچ خطری از جانب آن احساس نمی کنند و دوم اینکه داعش در حال حاضر، بیشتر از اینکه در اروپا وحشت ایجاد کرده باشد، دل سرکردگان این رژیم منحوس را خالی کرده و این رژیم به دلیل حساسیت افکار عمومی خود، در حال حاضر سکوت اختیار کرده است.

۱۳۹۳/۱۲/۵

اخبار مرتبط