نتانیاهو چیزی جز حرف مفت نزد!

هرگونه سهل‌انگاری از سوی دستگاه سیاست خارجی كشورمان و یا سخن و رفتاری كه نشان از رویكرد باز ما نسبت به اصلی‌ترین دشمن انقلاب اسلامی ایران (آمریكا) داشته باشد، هزینه‌ساز خواهد بود.

به گزارش نما به نقل از تسنیم، سخنان حکیمانه و قاطع مقام معظم رهبری در خصوص مذاکرات هسته ای ایران و اعضای ۱+۵ در هفته های گذشته، نقش بسیار مؤثری در تنظیم رفتار طرف غربی ایفا کرده است. این موضوع خود را در مذاکرات اخیر ژنو به صورتی گویا نشان داده است.

اخیراً مقام معظم رهبری در دو سخنرانی جداگانه، به صورتی صریح و مشخص موضوع مذاکرات هسته ای ایران و اعضای ۱+۵ را مورد فحص و بررسی قرار داده و به نکات ارزشمندی در این خصوص اشاره کردند. در تاریخ ۱۹ بهمن ماه ایشان با اشاره به برخی مباحث مطرح شده درخصوص توافق دومرحله ای که ابتدا توافق بر اصول کلی و بعد از مدتی توافق بر جزئیات باشد، تأکید کردند: «چنین توافقی پسندیده نیست زیرا با تجربه ای که از رفتار طرف مقابل داریم، توافقِ صِرف در کلیات، وسیله ای خواهد شد برای بهانه گیری های پی درپی در جزئیات. اگر توافقی انجام شود، باید در یک مرحله و دربردارنده کلیات و جزئیات، با یکدیگر باشد. مفاد این قرارداد نیز باید روشن، واضح و غیرقابل تفسیر و تاویل باشد و مفاد توافق نباید به گونه ای باشد که طرف مقابل که عادت به چانه زنی دارد، در قضایای مختلف بهانه جویی کند.»

هم چنین ایشان در تاریخ ۳۰ بهمن ماه و در دیدار هزاران تن از مردم آذربایجان شرقی فرمودند: «اگر اقدامات لازم و تلاش های جدی تر را در عرصه اقتصادی انجام ندهیم، نتیجه همان می شود که اکنون دشمن برای موضوع هسته ای ما شرط و شروط می گذارد و بعد هم می گوید، اگر قبول نکنید، تحریم می کنم. جبهه استکبار از حربه تحریم علیه ملت ایران استفاده حداکثری می کند. هدف اصلی آن ها از این اقدامات، تحقیر ملت ایران و متوقف کردن حرکت عظیم ملت و نظام اسلامی به سوی تمدن نوین اسلامی است و من معتقدم حتی اگر در مسأله هسته ای نیز همان خواسته هایی را که آن ها دیکته می کنند، قبول کنیم، باز هم تحریم ها برداشته نخواهد شد زیرا آن ها با اصل انقلاب مخالفند.»

این دو بیان شفاف در آستانه مذاکرات هسته ای ژنو، پیام قاطعانه ای را به طرف مقابل ارائه کرد. این پیام ها به صورتی محوری عبارتند از:

- اعتقاد راسخ جمهوری اسلامی ایران نسبت به غیر قابل اعتماد بودن ایالات متحده آمریکا؛
- این که جمهوری اسلامی ایران، مذاکرات هسته ای با اعضای ۱+۵ را راه اصلی برون رفت از معضلات اقتصادی ندانسته و در مقابل، همچنان تقویت اقتصاد مقاومتی را به عنوان یک اصل و هدفگذاری مهم مورد ارزیابی قرار می دهد.
- این که اعضای ۱+۵ در مذاکرات هسته ای باید میان «قطع مذاکرات» و «توافقی مشخص و غیرمبهم» تصمیم گیری کنند و جمهوری اسلامی ایران امضای توافقنامه متناقض، قابل تفسیر و تاویل، عاری از برداشته شدن همه تحریم ها و منفک شده در دو حوزه کلیات و جزئیات را نخواهد پذیرفت.
در این نوشتار با مروری مجدد بر مواضع هسته ای جمهوری اسلامی ایران، نگاهی گذرا هم به چرایی سفر دلقک تل آویو به واشنگتن خواهیم داشت. *

لیست کامل هیأت آمریکا که به مونترو سفر کردند، شامل: «جان کری»، «ارنست مونیز»، «وندی شرمن»، «رابرت مالی» مدیر ارشد شورای امنیت ملی آمریکا در امور مربوط به ایران، عراق و کشورهای خلیج فارس، «جیمز تیمبی» مشاور ارشد معاون وزیر خارجه آمریکا در امور مربوط به کنترل تسلیحات و امنیت بین الملل، «پائول اروین» مدیر عدم گسترش تسلیحات هسته ای شورای امنیت ملی آمریکا، «کریستوفر بکی میر»، معاون هماهنگ کننده سیاست تحریم های وزارت خارجه آمریکا، «کوین ویال» مدیر دفتر پادمان های بین المللی هسته ای سازمان ملی امنیت هسته ای وزارت انرژی آمریکا، «فلیشا سوئیندلز» مشاور ارشد سیاست تحریم ها از دفتر کنترل دارایی خارجی از وزارت خزانه داری آمریکا، «نیوول هایسمیت» معاون مشاور قانونی وزارت خارجه آمریکا، «مارک اپلتون» مشاور ویژه وزیر انرژی آمریکا و «جولیا جاکوبی» دستیار ویژه معاون وزیر خارجه آمریکا می شود.

ایران و آمریکا در ادامه رایزنی های هسته ای پس از تمدید هفت ماهه توافقنامه ژنو از روز جمعه اول اسفند ماه به مدت چهار روز در سطح معاونان و سپس وزرا در شهر ژنو با یکدیگر به گفت وگو پرداختند که در این دور از گفت وگوها علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی و ارنست مونیز وزیر انرژی آمریکا نیز حضور داشتند.

پس از آن که ایران و شش کشور در سوم آذر ماه ۱۳۹۳ به این نتیجه رسیدند که حصول توافق جامع به دلیل اختلافات موجود امکانپذیر نیست، توافق ژنو (برنامه اقدام مشترک) را برای هفت ماه تمدید کرده و البته تأکید کردند که همه تلاش خود را صورت خواهند داد تا ظرف چهار ماه (پایان مارس) مذاکرات به نتیجه برسد. از آن زمان تاکنون رایزنی های فشرده ای در شهرهای ژنو، برلین، پاریس، زوریخ، استانبول و مونیخ در سطح معاونان، کارشناسان و وزرای خارجه برگزار شد. شهر ژنو هم چنین میزبان یازدهمین، دوازدهمین و سیزدهمین دور مذاکرات جامع هسته ای ایران و شش کشور در سطح معاونان در اواخر آذر ماه، اواخر دی ماه و هم چنین سوم اسفند ماه سالجاری بود.

شرایط مذاکرات هسته ای در ژنو
رویدادهای ۳،۲ روز اخیر مذاکرات هسته ای ایران و ۱+۵ در ژنو، به خصوص اضافه شدن «علی اکبر صالحی» رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان و «ارنست مونیز» وزیر انرژی آمریکا، حضور حسین فریدون در ژنو، دیدار روزهای آتی سید عباس عراقچی با یوکیا آمانو در وین و نیز جزئیات تأیید نشده ای که برخی رسانه ها درباره مذاکرات مطرح می کنند، این طور می گوید که مذاکرات به نقاط حساس تری رسیده است. به خصوص مذاکرات فنی در سطح آژانس و تصمیم گیران حوزه انرژی اتمی ایران و آمریکا، حاکی از «فنی شدن» مذاکرات و رسیدن به جزئیات بسیار مهم در حوزه عملیاتی است و نه صرفا سیاسی.

آیا آمریکا برای شکست مذاکرات آماده است؟
واقعیت این است که به این سؤال باید از ۲ منظر پاسخ داد. نگاه اول این است که طی ۱۷ ماه اخیر که مذاکرات هسته ای در دولت یازدهم شدت گرفته و مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا نیز پس از ۳۵ سال دیگر به یک اقدام تکراری تبدیل شده، آمریکایی ها هرگز خود را مشتاق توافق با ایران نشان نداده اند و برعکس در رسانه ها، در جلسه های استماع با سناتورها؛ در گفت و گوهای مطبوعاتی و... همیشه گفته اند هرگز پای یک توافق به زعم خود بد را با ایران امضا نخواهند کرد. بنابراین اکنون اگر آمریکایی ها مذاکرات را ترک کنند، مقابل افکار عمومی، قهرمان اند چراکه به تصور آن ها، آمریکایی ها پای یک توافق بد را امضا نکرده اند.

نگاه دوم به پرسش بالا از منظر واقعیت های دولت این کشور است. جایی که تعیین می کند که آیا آمریکا برای شکست مذاکره با ایران آماده است یا نه؟ در مقابل این پرسش باید این سؤال را مطرح کرد که اگر مذاکرات شکست بخورد چه اتفاقی می افتد؟ یک گزینه روی میز آمریکایی ها، جنگ با ایران است. این گزینه به دلایل متعدد اقتصادی، سیاسی و نظامی و نیز شرایط این روزهای خاورمیانه، از هم اکنون عملی نیست. بنابراین باید روی گزینه دوم تمرکز کرد؛ تحریم بیشتر. در این باره، با توجه به رویکردهای سایر اعضای ۱+۵ ازجمله اروپایی ها که از ماه ها پیش درباره احتمال فروپاشی ۱+۵ به اوباما هشدار داده اند و نیز شرایط خاص روسیه در موضوع اوکراین، به نظر می رسد، اعمال تحریم های بیشتر چندان مسیر راحتی را دنبال نخواهد کرد.

آمریکا نیز نه تنها برای فروپاشی ۱+۵ آماده نیست بلکه حتی شکست دیپلماسی با ایران، برای دموکرات ها نیز در سالی که قرار است آغاز تلاش های انتخاباتی آن ها برای ریاست جمهوری باشد، شکست مضاعفی خواهد بود که پازل شکست های داخلی اوباما در امور عمومی این کشور را تکمیل می کند. بنابراین در قبال کشوری که خود اوباما به عالی ترین مقامش نامه می نویسد و در آن برای آن چه آن را مبارزه با داعش نامیده، از این کشور یعنی ایران، کمک می خواهد، آمریکا چه چاره ای دارد جز نگه داشتن ایران پای میز مذاکره؟ واقعیت های ژئوپلتیکی منطقه دست های آمریکا برای هر اقدام دیگر را علیه ایران بسته است که اگر اقدام دیگری ممکن بود، اوباما تابستان ۲۰۱۳، تهدید حمله به سوریه را عملی می کرد.

با این شرایط چرا آمریکا تهدید به ترک مذاکرات کرد؟
براساس شرایطی که در بالا توصیف شد، آمریکا اساسا در شرایطی نیست که برای شکست مذاکرات آماده باشد. بنابراین چرا این تهدید را مطرح می کند؟
۱- حدود ۲ ماه پیش سنای آمریکا تصویب طرح تحریم های جدید علیه ایران را تا اوایل فروردین به تعویق انداخت. آمریکایی ها به دنبال آن بودند که تا این تاریخ توافق سیاسی با ایران امضا کنند و پس از آن با چماق تحریم های کنگره یا در جزئیات، خواسته های استعماری خود را به ایران دیکته کنند یا توافق دوم در جزئیات را به جای ۳ ماه چند سال طولانی کنند. به نظر می رسد، با تصریح ایران بر این که توافق جامع باید در یک مرحله حاصل شود و ایران توافق ۲ مرحله بدون جزئیات را نمی پذیرد، آمریکایی ها که پازل ۲ مرحله ای شدن توافق و امتیاز گرفتن در جزئیات فنی را عملا شکست خورده می بینند، راهی جز بیان این تهدید برای کوتاه آمدن ایران نمی بینند. با این وجود واضح است که بنا به دلایل آشکار متعدد که بخشی از آن را رویدادهای تاریخی همچون توافق اسلو ثابت می کند، ایران هرگز وارد مسیر ۲ مرحله ای شدن توافق با آمریکا نخواهد شد. نکته ای که محمد جواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان نیز طی ۲ هفته گذشته به آن اشاره کرده است.

۲- از منظر دیگر تهدید آمریکا را باید یک تاکتیک مذاکراتی دانست. از این تاکتیک سال گذشته نیز در جریان توافق ژنو توسط فرانسوی ها استفاده شد. تاکتیکی که در شرایط حساس استفاده می شود تا به وسیله آن امتیازهای اساسی از طرف مقابل بگیرند. بر این اساس، این تهدید را باید در راستای چماق ۲ ماه پیش کنگره دانست که با هدف تحت فشار قرار دادن ایران مطرح می شود.

۳- آمریکایی ها چند ماهی است که افکار عمومی را برای مقصر جلوه دادن ایران در شکست احتمالی مذاکرات آماده می کنند. بر این اساس، تهدید را هم چنین می توان چارچوبی برای بازی جدید رسانه ای علیه ایران و تیم هسته ای کشورمان تحلیل کرد که با هدف برجسته کردن نام ایران در به شکست کشاندن مذاکرات مطرح می شود. علی القاعده افکار عمومی جهان که از ماه ها پیش برای مقصرسازی ایران به صورت هدف مند هدایت شده اند، هرگز از خود نخواهند پرسید کشوری که به تصریح دست کم ۱۰ گزارش آژانس به توافقاتش در توافق ژنو عمل کرده و در بسیاری از نقاط انعطاف های باورنکردنی در مذاکرات نشان داده، مقصر شکست است یا کشوری که بر خلاف نص صریح توافق ژنو، حدود ۷۰ تحریم جدید علیه ایران اعمال کرده است! واقعیت این است که در شرایط حساس مذاکرات هسته ای نباید از فشارهای تاکتیکی آمریکا که با اهداف راهبردی علیه ایران استفاده می شود غفلت کرد. آمریکا نه می تواند و نه می خواهد مذاکرات را ترک کند مهم این است مقابل این تاکتیک، هوشمندانه و هوشیارانه عمل کنیم.

چشم انداز پیشرفت در مذاکرات هسته ای
هرگونه اعلام پیشرفت جدی در مذاکرات هسته ای را، تا زمانی که تکلیف ۳-۲ مسأله اصلی روشن نشده، باید بی احتیاطی تلقی کرد.
مسأله نخست که گفته شده دو طرف درباره آن مذاکره خواهند کرد، موضوع تحریم هاست. طرف آمریکایی درباره مسأله تحریم ها بر اساس ۴ اصل رفتار می کند:
۱- حفظ زیرساخت رژیم تحریم ها در بلند مدت
۲- حفظ امکان اعمال مجدد تحریم ها در زمان بسیار کوتاه
۳- وابسته نگه داشتن استراتژی مذاکراتی ایران به تعدیل رژیم تحریم ها
۴- وابسته سازی هرگونه تعدیل تدریجی تحریم به رفتار ایران
اگرچه احتمالا آمریکا مجبور خواهد بود در مذاکرات این هفته یک پیشنهاد جدید درباره جدول زمانی تعلیق تحریم ها ارائه کند اما نشانه ای از این که در این اصول تجدید نظری صورت گرفته باشد وجود ندارد. در واقع، روشن است که آمریکایی ها به تحریم ها به عنوان تنها ابزار کارآمد در تغییر محاسبات راهبردی ایران نگاه می کنند و در شرایطی که وارد دوران بی سابقه ضعف ژئوپلتیکی شده اند نمی خواهند این ابزار را تضعیف کنند.

از دید ایران اما، نوع پیشنهادی که آمریکا درباره نحوه تعدیل تحریم ها ارائه خواهد کرد مهم ترین شاخصی است که تعیین می کند می تواند توافقی صورت بگیرد یا نه؟ تا امروز قطعا پاسخ این سؤال مثبت نیست. از دید ایران لغو تحریم ها یک فرآیند نیست که ایران باید در آن درگیر شود بلکه یک تصمیم است که باید به صورت قاطع و یکباره اتخاذ شود.

اگر در مذاکرات آمریکایی ها همچنان روی روند بسیار بلند مدت و فاقد تضمین های معتبر در مورد لغو تحریم ها اصرار کنند، آن وقت یک مسأله برای ایران کاملا ثابت خواهد شد و آن هم این است که تحریمی که در ابتدای مسیر لغو نشود، در انتهای مسیر هم لغو نخواهد شد و اساسا هدف واقعی رژیم تحریم ها نه چیزی که آمریکا ادعا می کند (یعنی مطمئن شدن از ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای ایران) بلکه گروگان گرفتن آینده اقتصاد ایران با هدف تبدیل مهار هسته ای به یک مهار همه جانبه در تمامی حوزه هایی است که درگیری راهبرد ایران و آمریکا جریان دارد؛ و وقتی این جمع بندی مسجل شود، توافق هسته ای بی معناست.

گذشته از موضوع تحریم، درباره ظرفیت غنی سازی هم ۲ ابهام بسیار جدی وجود دارد. ابهام اول این است که اگر فرض کنیم گزارش های رسانه های غربی در این باره صحیح باشد که آمریکا پذیرفته ایران بتواند در سال های پایانی اجرای توافق نهایی به تدریج ظرفیت غنی سازی خود را توسعه بدهد، سقف این توسعه ظرفیت تا کجاست؟ به عبارت دیگر، اگر به عنوان مثال زمان گام نهایی ۱۰ سال تعیین شود و ایران مجاز باشد در ۵ سال دوم ظرفیت غنی سازی خود را از ۶۰۰۰ سو فراتر ببرد، این افزایش ظرفیت تا چه حد می تواند ادامه پیدا کند؟

ایران رسما اعلام کرده است در سال های آینده برای تأمین سوخت راکتور بوشهر نیاز به ۱۹۰ هزار سو غنی سازی دارد. اما شنیده ها حکایت از آن دارد که ایران در طول گام نهایی حداکثر مجاز خواهد بود ظرفیت غنی سازی خود را از ۶۰۰۰ سو به ۸۰۰۰ سو افزایش بدهد و این فاصله ای عمیق و معنادار با «نیاز عملی» ایران در حوزه غنی سازی دارد که رسما اعلام شده تنها عاملی است که از دید ایران ظرفیت غنی سازی را معین خواهد کرد.

واقعا اگر سقف افزایش ظرفیت غنی سازی ایران در گام نهایی، فقط ۲۰۰۰ سو باشد، آیا این چیزی است که بتوان از آن با عنوان موفقیت نام برد؟
ابهام دوم این است که ایران اکنون در نطنز و فردو چیزی حدود ۲۰ هزار ماشین سانتریفیوژ نصب شده دارد که فقط حدودا نیمی از آن مشغول فعالیت است. اگر فرض کنیم در گام نهایی ظرفیت غنی سازی ایران به ۶۰۰۰ سو محدود خواهد شد، یک سؤال بسیار مهم این است که تکلیف بقیه ماشین های نصب شده از سوی ایران چه می شود؟ آیا این ماشین ها برچیده خواهد شد یا این که ایران می تواند آن ها را بدون تزریق گاز حفظ کند؟

ابهام های دیگری هم به ویژه در حوزه بازرسی ها وجود دارد که جداگانه درباره آن سخن باید گفت.تا زمانی که تکلیف این مسائل روشن نشده، سخن گفتن از انعطاف جدی آمریکا یا خبر دادن از حصول پیشرفت های بزرگ، چندان منطقی به نظر نمی رسد.

دلقک بازی نتانیاهو در کنگره
بالاخره پس از هفته ها جار و جنجال درباره سخنرانی نخست وزیر رژیم صهیونیستی در کنگره آمریکا درباره مذاکرات هسته ای با ایران و هشدار نسبت به عواقب احتمالی آن، این سخنرانی انجام شد. ماه ها آمریکایی ها با نمایش تقابل و کشمکش کاخ سفید-کنگره می خواستند امتیازات مورد نظر خود را در مذاکرات هسته ای به دست بیاورند که با هوشمندی و ایستادگی جمهوری اسلامی این موضوع به نتیجه دلخواه واشنگتن منجر نشد. پس از این شکست، نتانیاهو ماموریت یافت تا جای کنگره را در این نمایش بگیرد و دوقطبی دروغین و جدید آمریکا-اسرائیل را عرضه کند. این نمایش از هفته ها قبل با تبلیغات گسترده درباره سخنرانی وی در کنگره آمریکا آغاز شد و در حالی پایان یافت که نخست وزیر رژیم صهیونیستی چیزی جز حرف مفت نزد!

حرف های مفت نتانیاهو در کنگره اگرچه موجب تمسخر رسانه های حتی غربی قرار گرفت اما برای برخی ذوق زدگان توافق ژنو گران تمام شد چراکه مشخص شد شعار صهیونیست ها مبنی بر مخالفت با مذاکرات و توافق چیزی جز یک توهم نیست و درد آن ها نه فعالیت هسته ای جمهوری اسلامی، که ماهیت و اصل این نظام است.

نخست وزیر رژیم صهیونیستی سخنان خود را با تقدیر و تشکر از آمریکا و تأکید بر پیوند عمیق و ناگسستنی دو طرف آغاز کرد و گفت: مهم نیست که کدام طرف قرار داریم، چون شما در کنار اسرائیل ایستاده اید و روابط آمریکا و اسرائیل همواره فراتر از سیاست ها بوده است.

وی اضافه کرد: ما از تمام کارهایی که اوباما برای اسرائیل انجام داده تشکر می کنیم و اوباما هنگام حملات حماس و تهدید سفارت اسرائیل در قاهره از ما حمایت کرد. از حمایت کنگره از سپر دفاع موشکی گنبد آهنین قدردانی می کنیم.

نخست وزیر رژیم کودک کش اسرائیل در ادامه، ایران را به حمایت از تروریسم در منطقه و جهان متهم کرد و هشدار داد جمهوری اسلامی در پی دستیابی به سلاح اتمی است. البته برخلاف دفعات پیشین، این بار نتانیاهو زمانی برای این ادعای خود تعیین نکرد!

یکی از نکات قابل تامل این سخنرانی اشاره وی به زمان توافق ادعایی بود که پرده از اهداف مشترک آمریکا و اسرائیل در این زمینه برمی دارد و آشکار می کند نگاه آنان به مذاکره و توافق با ایران بسیار فراتر از فعالیت هسته ای و مسائل فنی است. نتانیاهو گفت: گمان نمی کنم در پایان دوره ده ساله این توافق، حکومت ایران حکومت بهتری شده باشد.

در حالی که بارها عنوان شده هدف غربی ها از این مذاکرات مسائل فنی نیست و درکل موضوع هسته ای بهانه ای بیش نیست، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در همین رابطه، گستاخانه سه شرط برای توافق با ایران تعیین کرد: قبل از رفع تحریم ها باید ایران سه کار بکند: اول تهاجم به همسایگان خود را متوقف کند، دوم از تروریسم در دنیا حمایت نکند، سوم باید تهدید به نابودی اسرائیل را متوقف کند.
نتانیاهو مدعی شد اگر ایران می خواهد مانند یک کشور عادی با آن رفتار شود، باید مانند یک کشور عادی برخورد کند.

وی در ادامه ادعاهای خود گفت: نباید از تهدید ایران مبنی بر ترک میز مذاکرات ترسید چراکه آن ها به آن نیاز داشته و بازمی گردند. وی هدف خود از مخالفت با آنچه توافق بد می خواند را دستیابی به توافقی خوب با ایران توصیف کرد.

نتانیاهو در پایان این نمایش گفت: حتی اگر اسرائیل مجبور شود به تنهایی بایستد، به تنهایی خواهد ایستاد. اما می دانم که آمریکا در کنار اسرائیل خواهد ایستاد و از اسرائیل حمایت خواهد کرد.
پیش از سخنرانی نتانیاهو، رئیس جمهور آمریکا آب پاکی را به روی دست ذوق زدگان داخلی ریخت و ضمن رد دوقطبی اوباما-نتانیاهو در زمینه توافق ژنو، تأکید کرد که اسرائیل و آمریکا اهداف مشترکی دارند.
«باراک اوباما» رئیس جمهور آمریکا که در کاخ سفید با خبرگزاری «رویترز» گفت وگو می کرد از برنامه بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی برای سخنرانی در کنگره آمریکا انتقاد کرد ولی در عین حال تأکید کرد که این اقدام اثر «مخرب دائمی» بر روابط آمریکا و اسرائیل ندارد.

اوباما هم چنین درخصوص مواضع نخست وزیر اسرائیل در قبال مذاکرات هسته ای انتقاد کرد و گفت: در مورد نحوه حل مسأله هسته ای، با نتانیاهو «اختلاف نظر اساسی» دارم. وی در ادامه گفت: «اظهارات نتانیاهو در مورد توافق ژنو اشتباه بود؛ این که این یک توافق بد است، این که در نتیجه آن ایران در اثر تخفیف تحریمی، ۵۰ میلیارد دلار به دست می آورد، این که ایران به توافق پایبند نمی ماند. اما هیچ کدام از آن ها به واقعیت نپیوست.»

رئیس جمهور آمریکا تصریح کرد: هدفمان با اسرائیل یکی است، ولیکن در روش اختلاف داریم.
وی در ادامه مدعی شد: نخست وزیر نتانیاهو در نگرانی هایش در مورد ایران، صادق است. با توجه به سابقه ایران و فعالیت های به شدت تفرقه افکنانه و خطرناک این رژیم در منطقه، می توان نگرانی های اسرائیل در مورد ایران را درک کرد. رژیم ایران سابقه حمایت از تروریسم دارد.

اوباما با اشاره به لغو دیدار با نخست وزیر رژیم صهیونیستی گفت: تنها دلیل من برای عدم دیدار با نتانیاهو، نزدیک بودن به زمان انتخابات داخلی اسرائیل است. چون ممکن است این شائبه به وجود آید که ما داریم جانبداری می کنیم. رویکرد ما این است که، فکر می کنیم این که نخست وزیر هر کشوری چند هفته مانده به انتخاباتشان بیاید و در کنگره ما سخنرانی کند، اقدامی نادرست است چراکه آنوقت اینطور به نظر می آید که ما داریم جانبداری می کنیم.

بیم ها و امیدهای غرب از قدرت ایران
هرچند کشورهای غربی و به ویژه ایالات متحده به این نتیجه رسیده اند که با تغییر رویکرد در منطقه، نقش تهران را در خاورمیانه به رسمیت بشناسند، اما این پذیرش واقعیت، با بیم و امیدهایی همراه است.
در همین راستا جرمی کوربن نماینده پارلمان انگلیس در گفتگوی اختصاصی با شبکه تلویزیونی اللولوه با به تصویر کشیدن این احساس دوگانه، گفته است: «من معتقدم بهتر است روابط با ایران را بهتر کنیم و بهبود بخشیم و در همین حال این کشور را در مواردی مانند نقض حقوق بشر تحت فشار قرار دهیم.»

هم چنین «جیمز کلاپر» مدیر اطلاعات ملی آمریکا با حضور در کمیته امور مسلح سنا در گزارشی درباره تهدیدات جهانی آمریکا، تهران را متهم به حملات سایبری علیه آمریکا کرده و این را هم گفته است: «ایرانی ها به دنبال افزایش تأثیرات منطقه ای خود در منطقه از قبیل عراق، سوریه و اکنون در یمن هستند... آن ها به طور مشخص در عراق حضور دارند و در حال کمک به مقابله با داعش هستند. داعش تهدید برای ایران است و به همین دلیل آن ها در مقابله با داعش نفع دارند... ایرانی ها به برنامه فضایی خود ادامه داده اند و اخیرا یک ماهواره را در مدار قرار داده اند. روشن است هرگونه فعالیتی که آن ها در زمینه موشک ها انجام می دهند، در راستای تلاش برای رسیدن یک موشک قاره پیما است.

شکی نیست که آن ها قابلیت فنی این کار را دارند. به صورت تئوری آن ها می توانند همین امسال برای پرتاب یکی از آن ها اقدام کنند».
این اظهارنظرها نشان می دهد که غرب اگرچه واقعیت نفوذ ایران در منطقه را پذیرفته و تلاش دارد تا متحدان عرب خود را نیز نسبت به آنچه تهدید ایران می خوانند، مدیریت کند، اما این هنوز به معنی چرخش واشنگتن به سوی تهران در منطقه نیست.

پس از رزمایش اخیر سپاه، کوین استفنس سخنگوی ناوگان پنجم دریایی آمریکا که در بحرین مستقر است به آسوشیتدپرس گفت که «ایالات متحده از مانور سپاه پاسداران ایران در خلیج نگرانی ندارد.» با این وجود آمریکا نگران است که شاید روند آغازشده درباره قدرت گرفتن ایران، پیش بینی منتقدان کشورمان را که می گویند تهران می خواهد به ایفای نقش ۲۶ قرن پیش خود در جهان بازگردد را محقق کند. با وجود این نگرانی ها، واشنگتن حالا ۳۶ سال پس از قطع وابستگی کشورمان به این دولت، می داند که قدرت مهار ایران را نداشته و شاید برخی در ایالات متحده، ناباورانه می خواهند خود را برای خوش آمد گویی به تهران به مثابه قدرت جدید جهانی آماده کنند. همان راهبردی که شاید گام نخست آن، امضای توافق هسته ای با تهران پس از یک دهه مناقشه بی فرجام باشد.

پایان سخن
آنچه مسلم است این که علی رغم پیشرفت های صورت گرفته، هنوز شکاف ها و فاصله هایی تا رسیدن به توافق نهایی میان ایران و اعضای ۱+۵ باقی مانده است. اعضای ۱+۵ و در رأس آن ها ایالات متحده آمریکا طی سلسله مذاکرات هسته ای با ایران سوء سابقه ای فراموش نشدنی دارند. تا کنون بارها با کارشکنی اعضای غربی ۱+۵ در گلوگاه های حساس مذاکرات هسته ای و تلاش آن ها برای گرفتن امتیازات بیشتر از جمهوری اسلامی ایران مواجه بوده ایم. از این رو باید ضمن رصد هوشمندانه تر بازی رقیب در این برهه خاص و تعیین کننده، با گاردی بسته و رویکردی محکم (از نوع رویکردی که مقام معظم رهبری در سخنان خود به آن استناد کردند) در مقابل دشمنان ملت ایران حضور پیدا کرد.

بدیهی است که ایالات متحده آمریکا در راستای امضای توافق نهایی، چاره ای جز به رسمیت شناختن حقوق حقه هسته ای کشورمان و اتخاذ تصمیمی واقعی ندارد. در چنین شرایطی هرگونه سهل انگاری از سوی دستگاه سیاست خارجی کشورمان و یا سخن و رفتاری که نشان از رویکرد باز ما نسبت به اصلی ترین دشمن انقلاب اسلامی ایران (آمریکا) داشته باشد، هزینه ساز خواهد بود.

۱۳۹۳/۱۲/۱۷

اخبار مرتبط