جمشید پژویان که از او به عنوان یکی از قدیمیهای اقتصاد یاد میکنند میگوید: متاسفانه به دلیل سیاستگذاریهای اشتباه و مدیریت نادرست مسیر تولید اشتباه رفته شد. وی البته در ادامه گفتگوی خود با برهان درباره آینده مذاکرات هستهای و نتیجه مذاکرات بر اقتصاد ایران نیز میگوید: «حواسمان باشد که این گونه القا
نکنیم که با لغو تحریمهای خارجی اوضاع کشور خیلی بهتر از شرایط کنونی میشود. باید انتظارات را مدیریت کرد.»
به جهت نکات قابل تأمل این گفتگو، نما آن را نقل از برهان باز نشر کرده است:
آقای
دکتر پژویان! چند روزی هست که کشور وارد سال جدید شمسی شده و به تبع آن
نیز، اقتصاد با فضایی جدید کار خود را آغاز خواهد کرد. نخستین سوالی که هم
اکنون، ذهن هر مخاطبی را مشغول خواهد کرد بزرگترین چالشها و معضلات
احتمالی در سال آینده است. شما به عنوان یک اقتصاددان، بزرگترین چالشهای
اقتصادی کشور را در سال جدید چه میدانید؟
اقتصاد
ایران در سال جاری وارث اتفاقاتی است که در گذشته رخ داده و یکی از
مهمترین آنها وضع نابسامان تولید است. من معتقدم وضعیت نامطلوب و
نابسامانی که امروز در تولید میبینیم ریشه در گذشته دارد. در هیچ مقطعی به
تولید اهمیت ندادیم و امروز میبینیم که اوضاع نسبت به گذشته بدتر شده و
صدای همه را درآورده است. به جرأت میگویم مهمترین مسئله و بزرگترین چالش
کشور، تولید است. آن روزی که هدفمندی اجرا شد فکر میکردم با اجرای هدفمندی
در کشور، فضای تولیدی کشور نیز بهبود پیدا میکند و اوضاع بهتر میشود،
اما متاسفانه هیچ اتفاقات مثبتی در این زمینه رخ نداد. اساس هدفمندی این
بود که در با اجرای این قانون و افزایش قیمت حاملهای انرژی، بنگاههای
تولیدی، به دلیل گرانی انرژی، تکنولوژی قدیمی خود را کنار گذاشته و اوضاع
تولید با روند جدید بهبود پیدا کند. اما متاسفانه به دلیل سیاستگذاریهای
اشتباه و مدیریت نادرست مسیر اشتباه رفته شد. البته بنده بارها در آن برهه
به مسئولان وقت هشدارهای لازم را دادم، اما متاسفانه به حرفهای بنده توجه
خاصی نشد.
دولت چگونه در حال حاضر میتواند تولید را از وضعیت کنونی خارج کند و مقداری این وضعیت را سامان ببخشد؟
به
نظرم اولین اقدام تغییر تکنولوژی است. تولید ما از تکنولوژی بسیار قدیمی
استفاده میکند و این یکی از بزرگترین ضعفها در ساختار تولیدی کشور است
که باید هرچه سریعتر اصلاح گردد. لذا دولت باید تشویق و سیاستهای لازم را
برای ملزم نمودن واحدها در تغییر تکنولوژی به کار گیرد، به عنوان نمونه در
سال نخست دولت میتواند 50 درصد معافیت استهلاک نزولی را برای واحدهای
تولیدی در نظر گرفته و در سال دوم نیز 50 درصد مابقی را برای واحدهایی که
به تغییر تکنولوژی اقدام نمودهاند، در نظر بگیرد. بنابراین
با این اقدام، دولت 75 درصد در تغییر تکنولوژی و صرفهجویی در مصرف انرژی
مشارکت خواهد داشت که در ادامه آن هم هزینه تولید کاهش پیدا کرده و محصولات
باکیفیتی به بازار عرضه میشود.
بسیاری
از کارشناسان نزدیک به دولت و حتی خود دولتیها معتقدند که در صورت لغو
تحریمهای خارجی اوضاع تولید نیز بهتر میشود. آیا شما این نکته را تأیید
میکنید؟ میخواهیم رابطه بین تحریمهای خارجی را با تولید بررسی کنیم.
من
رابطه مستقیمی در این باره نمیبینیم. ببنید تولید مقولهای ساختاری و
داخلی است. بهبود تکنولوژی که میبایستی در اثر افزایش قیمت حاملهای انرژی
رخ میداد، متاسفانه رخ نداد و به کندی و با ضعف در نظام تولیدی کشور صورت
گرفت، اما شما فکر میکنید در اثر لغو تحریمهای خارجی این اتفاق بیفتد؟!
من هم اخیراً در رسانهها شنیدهام که برخی میگویند تولید با لغو تحریمهای
خارجی به کلی متحول میشود. من تعجب میکنم از کسانی که این حرفها را
میزنند. البته نمیخواهم بگویم اینها با هم ربطی ندارند، امامعتقدم تولید
موضوعی ساختاری و ریشهای است. ما سالهایی که دارای وفور درآمدهای
ارزی-نفتی بودیم و تحریمها هم اینقدر گسترده نبود، چرا با وضع بد تولید در
کشور مواجه بودیم؟!
اتفاقاً
چند روز پیش هم یک خبرنگار به من زنگ زد و گفت که این روزها دلار در حال
ارزان شدن است. دلیل این ارزان شدن چیست؟ آیا دلیلش رابطه با آمریکاست و
فکر میکنید دلار چه میزان سقوط کند؟ من همان جا به وی گفتم از قول من
بنویسید که فکر نکنید با رابطه با آمریکا دلار هزار تومان ارزان تر شود و
به یکدفعه از 3200 کنونی، بشود 2000 تومان. اینطوری نخواهد شد، چرا که
معتقدم حتی در صورت توافق همه جانبه در مذاکرات هستهای، مسیر به نتیجه
رسیدن طولانی، زمانبر و تدریجی خواهد بود. فکر نکنیم از آنروز که مذاکرات نهایی شد، تمام پولهای کشور از فردای مذاکرات به کشور ترزیق خواهد شد.
این مسئله در کشور القا شده که با لغو تحریمها اوضاع بهتر خواهد شد.
من
این را نفی نمیکنم. اما حواسمان باشد که این گونه القا نکنیم که با لغو
تحریمهای خارجی اوضاع کشور خیلی بهتر از شرایط کنونی میشود. باید
انتظارات را مدیریت کرد. اگر انتظارات را مدیریت نکنیم به زودی با چالشهای
گسترده ای در فضای سیاسی–اقتصادی کشور مواجه خواهیم شد. لذا دولت وظیفه
دارد که انتظارات را مدیریت کند که انتظارات کاذب و به صورت تصنعی و
حبابگونه افزایش پیدا نکند. شما اتفاقی که پس از روی کارآمدن دولت یازدهم
در بورس تهران رخ داد را مشاهده کنید، متوجه میشوید منظورم من به طور کامل
چیست. ببیند پس از روی کارآمدن دولت یازدهم با تبلیغاتی که صورت گرفت برخی
از سهامداران فکر کردند به زودی تحولات چشمگیری در بازار سرمایه رخ خواهد
داد، لذا شاخص به صورت تصنعی حتی تا مدار 90 هزار واحد بالا رفت. در حالی
که ظرفیت بورس تهران 90 هزار تا نبود. شما مشاهده کردید این توقعات و
انتظارات توسط دولت مدیریت نشد و باعث شد شاخص در یک مدتی 25 هزار واحد با
افت مواجه شود و باعث فرار سرمایه از بازار سرمایه شد. بنابراین همه باید
کمک کنند تا مدیریت انتظارات عمومی در فضای سیاسی-اقتصادی پس از مذاکرات
اتفاق بیفتد. البته من بازهم تاکید میکنم باید به گونه ای رفتار کرد که
این مسئله القا نشود که با به نتیجه رسیدن مذاکرات همه مشکلات ساختاری کشور
حل خواهد شد؛ اینطور نیست. باید مشکلات اقتصادی کشور ساختاری و ریشه ای حل
شود.