نماد غرب‌دوستی روشنفكرنمایان

حمیدرضا ترقی

آشفتگی صادق زیبا کلام از اظهارات اخیر رئیس جمهور در روز ملی فن‌آوری هسته‌ای که در نامه سرگشاده ایشان بروز کرد؛ تعجب هر انسان عاقل و آزاده‌ای را که اندک تعصب و غیرت و غرور ملی داشته باشد بر می‌انگیزد.

این آقا که حاضر نیست رئیس جمهور، خارج از چارچوب ذهنی ایشان سخنی برزبان آورد تاکنون افاضات متعددی کرده که جز کف و سوت غرب‌گرایان و اپوزسیون زیر سلطه اسرائیل؛ کسی از آن استقبال نکرده است.

وی بار‌ها در مناظرات و مصاحبه‌های خود راجع به هزینه و فایده برنامه هسته‌ای ایران آزادانه افاضه! کرده و منطق هیچکس از طرف‌های خود وحتی پاسخ رهبری را نپذیرفته و همچنان زیپ ذهن خود را بروی حقیقت موضوع بسته است.

وی در همایش هسته‌ای دانشگاه تهران در آذر ماه ۹۳ با برنامه هسته‌ای ایران صریحا مخالفت کرده و جوهره باطنی اصلاح‌طلبان نسبت به این موضوع را برخلاف نظر دولت یازدهم بر ملا ساخته است.

وی برخورداری از انرژی هسته‌ای را پیشرفت نمی‌داند. ترور دانشمندان هسته‌ای توسط اسرائیل را حق طبیعی آن رژیم می‌داند! هنوز نمی‌داند که انرژی هسته‌ای چه گلی بر سر ملت ما زده!

این‌ها در حالی است که بار‌ها مسئولان نظام و روئسای جمهور و کار‌شناسان فنی کشور پاسخ کافی به این ابهامات و سوالاتداده‌اند ولی «نرود میخ آهنین برسنگ»

وی که سیاست اصلاح طلبان در مسئله هسته‌ای راکج‌دارمریز می‌داند و به راحتی از کنار خیانت مجلس ششمی‌ها در رابطه با برنامه صلح آمیز هسته‌ای ایران می‌گذرد، دولت یازدهم را متهم به سازش و عقب نشینی در توافق هسته‌ای کرده است.

نامبرده از اینکه مردم فریب چرک نویس بیانیه لوزان را نخورده و بخاطر آن جشن نگرفته و شادی نکرده‌اند اظهار تاسف می‌کند. با چشم پوشی از تمام مزایای فن آوری هسته‌ای و نقش آن در استقلال آینده کشور می‌گوید که تمام مناقشه هسته‌ای بخاطر تداوم غرب ستیزی ایران است!

این استاد غرب‌زده و منورالفکر اصلاح طلب چندی قبل نیز در نامه‌ای به سخنگوی وزارت خارجه دولت یازدهم از گزارش دروغ و سراسر کذب احمد شهید در نقض حقوق بشر در ایران حمایت کرده و پاسخ‌های سخنگوی وزارت خارجه را سفسطه و توجیهات غیر قابل قبول دانسته بود!

مجموعه این مواضع از استاد منورالفکر و انگلیس درس خوانده‌ای بروز و ظهور می‌کند که آزادانه هر اتهامی را که بخواهد به نظام و مسئولان کشور وارد کرده و با گستاخی موضع می‌گیرد و همین مدارای نظام موجب توهم و خودشیفتگی در او شده است.

این وضع استاد از دو حالت خارج نیست:

یا آنقدر آش ایشان شور است که دیگر کسی آن‌را نمی‌خورد و بحال خود‌‌ رها شده، یا از نظر مسئولان نظام مواضع وی خنده دار است که برای تفریح مردم و دانشجویان مفید و سر گرم کننده است.

البته ممکن است حالت سومی هم داشته باشد که بخواهند ببینند ایشان چه حدی برای خود قائل است؟

در هر حال بنده علی رغم اینکه همیشه به ایشان در مناظرات احترام گذاشته‌ام و با دیپلماسی لبخند با ایشان برخورد کرده‌ام ولی به ایشان نصیحت می‌کنم: این نوع مواضع جز تخریب جایگاه روشنفکران در جامعه وتایید این نظر دکتر شریعتی مرحوم که گفت پای هر امضا خیانکارانه‌ای به این کشور را غیر روحانیون و یقه سفید‌ها امضا کرده‌اند اثبات می‌شود. زیرا در انقلاب اسلامی ما هنوز طرف غربی به قرارداد الجزایر در مورد گروگان‌ها که دوستان ایشان امضا کردند عمل نکرده؛ همانطور که بیانیه تهران در دولت قبل را حاشا کرد و اکنون به دبه در آوردن نسبت به بیانیه لوزان مشغول است. این را آقای روحانی هم می‌داند و حق دارد که از غربی هایی که شما مرعوب و دلباخته آنهایید وخودرا وکیل مدافع آنان مقرار داده‌اید، عصبانی باشد.

۱۳۹۴/۱/۲۵

اخبار مرتبط