به گزارش نما به نقل از فرجام نیوز؛ عربستان سعودی از 26 مارس (6 فروردین) در تلاش برای بازگرداندن قدرت به عبد ربه منصور هادی، متحد نزدیک خود بود که بر همین اساس، بدون مجوز سازمان ملل تجاوز گستردهای را به خاک یمن آغاز کرد. این حملات که عملیات «توفان قاطعیت» نامیده شده بود با هدف تضعیف جنبش مردمی انصارالله (حوثی) که از سپتامبر سال 2014 کنترل صنعا، پایتخت یمن را به دست گرفتهاند، صورت میگرفت.
بنا بر گزارشهای منتشر شده، حدود دو هزار و 600 نفر از زنان و کودکان، در حملات هوایی عربستان به یمن در طول سه هفته گذشته، کشته و زخمی شدهاند.
عربستان در یمن به دنبال چه بود؟
دخالتهای آشکار سیاسی عربستان در یمن سابقه طولانی مدت دارد؛ اما با شکل گیری بیداری اسلامی و موج استقلال خواهی در این کشور، در سال ۱۳۹۰ عربستان با ارائه طرحی تحت عنوان ابتکار خلیجی انقلاب یمن را عقیم گذاشت و تلاش کرد با تحمیل و جایگزینی منصور هادی به جای علی عبدالله صالح اجازه ندهد که فرایند سیاسی شکل گرفته در یمن به نتیجه مطلوب برسد؛ اما عربستان در هفتههای گذشته نیز با ترغیب منصور هادی به عزیمت از صنعا به عدن و تشکیل حکومت جدید تلاش کرد فرایند داخلی شکل گرفته توسط مردم یمن را تحت تاثیر منفی قرار دهد و این مهره همپیمان خود را بر سر قدرت نگه دارد. البته در این اقدام نباید حمایت های آمریکا و رژیم صهیونیستی را از یاد برد.
عربستان سعودی از این اقدام چندین هدف را دنبال می کرد؛ به عبارتی عربستان به دنبال بازسازی حوزه نفوذ خود در یمن بود؛ زیرا نفوذ عربستان در یمن در گذشته بسیار بالا بوده، اما قیامی که موج دوم بیداری اسلامی در یمن را با رهبری انصارالله به وجود آورد، عملا این نفوذ را از بین برد. عربستان با حمله نظامی، به دنبال تضعیف قدرت های مخالف خود یعنی انصارالله بود.
اما به اعتقاد تعدادی از تحلیل گران از جمله پاول رابرتز، معاون خزانه داری آمریکا، هدف اصلی آمریکا و آلسعود از حمله به یمن، تحریک ایران به آغاز جنگ بود. در واقع آمریکا و سعودیها امید داشتند تا بتوانند ایران را به جنگ تحریک کنند. اگر نومحافظه کاران آمریکایی بتوانند ایران را درگیر جنگ و نزاع یمن و عربستان کنند، بدین وسیله میتوانند با حربه و بهانه "تجاوز ایران" مانع از توافق هستهای بین ایران و ۱+۵ شوند.
از طرفی دیگر از ابتدای تحولات یمن، عربستان به دلیل از دست رفتن حیاط خلوت خود در پی انقلاب مردمی در یمن، نگرانی هایی داشت که سعی کرد با اقدامات و حملات نظامی آن را برطرف کند. سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه جدید عربستان نیز ادامه دهنده همان سیاست های ناموفق و نامشروع گذشته عربستان است، زیرا در کشوری که هیچ رأی گیری و دموکراسی دیده نمی شود نمی توان توقع داشت با سازوکار حقوقی و قانونی منافع خود را دنبال کند.
چرا عربستان هیچ وقت حمله زمینی به یمن نکرد؟
حملات هوایی عربستان هیچگونه دستاورد سیاسی برای این کشور نداشت و با ادامه این حملات شمار شهروندان کشته شده در حال افزایش بود. این موضوع به مرور زمان سبب شد طرف های بین المللی خواستار آتش بس شوند؛ زیرا ادامه حملات هوایی به معنای افزایش کشته شدن شهروندان و شدت گرفتن فشارهای افکار عمومی علیه عربستان خواهد شد.
از سوی دیگر، دولت عربستان نیروی زمینی قابل توجهی نداشت تا به یمن حمله زمینی کند، زیرا نظام وظیفه در عربستان به اجرا در نمیآید و فقط ارتش محدود کادری در عربستان وجود دارد که تجربه جنگی هم ندارد و در نهایت عربستان به تنهایی قادر به انجام حمله نظامی نبود. در این زمینه کمک پاکستان و مصر نقش کلیدی داشت، اما با توجه به عدم پذیرش این دو کشور در مشارکت با حمله زمینی ابتدایی، حمله زمینی منتفی شد. از طرفی کشورهای همراه عربستان (عمدتا کشورهای شورای همکاری خلیج فارس) نیروی زمینی چندانی ندارند که اگر می داشتند صدام دو سه ساعته کویت را اشغال نمی کرد. مقابله زمینی با یمن با سرزمین نا همواری که دارد، چندین سپاه نیرو میخواهد و نه در عربستان و نه در شورای همکاری خلیج فارس چنین نیروی وجود ندارد.
خواب خیالی عربستان برای یمن چه بود؟
عربستان تصور میکرد بعد از مدت کوتاهی از حمله به یمن، طرفدارانش در یمن چند شهر را تسخیر می کنند و یمن درگیر یک جنگ داخلی میشود؛ اما اتفاقی که افتاد وحدت جامعه یمنی در مقابل جنایت های سعودی بود؛ یعنی حمله به بیمارستان ها، مدارس و مناطق مسکونی غیرنظامی، بیشتر شده و از آن طرف همدلی شیعه و سنی در یمن نیز تقویت شد.
آیا سعودی ها به اهدافشان رسیدند؟
عملیات "طوفان قاطعیت" سرانجام پس از ۲۷ روز بمباران شدید یمن درحالی دیشب پایان یافت که سعودیها در رسانهها تاکید کردند که پیروز شدهاند و به اهدافشان دست پیدا کردهاند!!
شب گذشته کشورهای ائتلاف متجاوز به سرکردگی عربستان سعودی در بیانیهای، پایان عملیات خود در یمن و آتشبس در این کشور را اعلام کردند.
ائتلاف متجاوز در ادامه این بیانیه اعلام کرد که «مرحله بازگرداندن امید به یمنیها» به منظور انجام عملیات سیاسی طبق قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل آغاز شده است.
اینکه عربستان به کدام یک از هدف هایی که برای حمله ذکر کرده بود رسید، جای بسی تامل دارد! زیرا عربستان نه تنها نتوانست منصور هادی را به یمن بازگرداند؛ بلکه حتی نتوانست مانع پیشروی کمیتههای مردمی در برابر نیروهای اقلاعده و طرفداران عبد ربه منصور هادی شود.
اصلی ترین نشانهای که در رد ادعای سعودیها درباره پیروزی در یمن میتوان مشاهده کرد، عدم تغییر فضای سیاسی و اوضاع داخلی این کشور قبل و بعد از حمله است، درحالی که حمله پس از ورود نیروهای کمیتههای مردمی و ارتش به شهر عدن و فرار عبد ربه منصور هادی به عربستان آغاز شد، اکنون وی هنوز پس از ۲۷ روز نه تنها به پایتخت بلکه به عدن هم بازنگشته است و هنوز در تبعید است.
حالا انصارالله به عنوان اصلیترین بازیگر در تحولات یمن در طی یکسال گذشته نه تنها تضعیف نشده بلکه حالا میتواند مانور سیاسی بیشتری داشته باشد چرا که سعودیها به عنوان حامی اصلی رقبا و دشمنان انصارالله با زور اسلحه هم نتوانست ورق را برگرداند و شرایط سیاسی در یمن را به قبل از اعتراضات سپتامبر ۲۰۱۴ که منجر به برکناری نخست وزیر شد، بازگرداند.
به نظر می رسد در این اعلام آتش بس نباید نقش مواضع مقتدارنه جمهوری اسلامی ایران و همچنین رهبر حزب الله لبنان به عنوان بازیگران تاثیر گذار مقاومت در منطقه را نادیده گرفت.
سید حسن نصرالله در سخنرانی اخیر خود در مجتمع سید الشهداء در منطقه ضاحیه در جنوب بیروت تلویحا عربستان را تهدید به حمله کرد.
دبیرکل حزب الله لبنان گفت: «وظیفه انسانی و اخلاقی و اسلامی ماست که از ملت یمن حمایت کنیم این امر تنها به خود ما مربوط است و هیچ کس نمی تواند ما را از این موضع حمایتگرانه از ملت یمن باز دارد.»
حسن روحانی، رئیس جمهور ایران نیز در سالروز بزرگداشت ارتش جمهوری اسلامی ایران ضمن محکوم کردن اقدامات عربستان سعودی در یمن تاکید کرد: «چرا دست دوستی به سوی ملتهای دیگر دراز نمیکنید؟ کمکهای مالی و تسلیحاتی به تروریستها در سوریه، عراق و لبنان به چه منظور صورت میگیرد؟ بمباران ملتها با چه هدفی صورت میگیرد؟ آیا بمباران کودکان برای شما قدرت و اقتدار به ارمغان میآورد یا بذر کینه را در دل مردم می فشاند؟ پاسخ آن دیر یا زود به شما باز خواهد گشت.»
عملیات "طوفان قاطع" بدون قاطعیت پایان یافت
اما نکته قابل توجه این است که قدرت سخت عربستان نتوانست بر قدرت نرم حرکت مقاومت غلبه کند و عربستان با ماجراجویی اخیر نه تنها دماغش به خاک مالیده شد؛ بلکه چهره ساخته شده توسط حاکمان سعودی برای خودشان به عنوان خادمین حرمین خدشه دار کرد و به همه ثابت شد که سعودیها همان صهیونیستها هستند که به زبان عربی صحبت میکنند و ابایی از ریختن خون مسلمانان و اعراب ندارند.