حجت الاسلام والمسلمین طائب:

اصولگرایان با بولدوزر در سبد روحانی رأی ریختند/ می توان گفت الان درون فتنه بزرگ‌تر از 88 قرار داریم/ چه كسی به دنبال خرید خانه 90 میلیاردی بود؟

عکس خبري -اصولگرايان با بولدوزر در سبد روحاني رأي ريختند/ مي توان گفت الان درون فتنه بزرگ‌تر از 88 قرار داريم/ چه کسي به دنبال خريد خانه 90 ميلياردي بود؟

اصولگرایان با بولدوزر در سبد روحانی رأی ریختند. چند درصد كسانی كه به آقای روحانی رأی داده‌اند راضی هستند؟

اختصاصی-به گزارش نما ،جلسه پرسش و پاسخ حجت الاسلام والمسلمین طائب این هفته هم پیگیری شد و او از علائم ظهور در منطقه تا انتقاد از دولت به پرسش های مردم پاسخ گفته است.
***
همدلی و همزبانی که مقام معظم رهبری به عنوان نام‌ 1394 تعیین فرمودند، در وجه دولتی آن چه معنایی دارد؟
به این معناست که نقاط مشترکی که فهم متفاوتی از آن هست، ولی واقعش یک چیز است، از حالت مشاجره، جنگ و دعوا بیرون بیاورند. به دلیل اینکه به اندازه کافی به دوش مردم بار داریم. زمانه راحتی را سپری نمی‌کنیم. زمانی است که بار مشکلات به دوش مردم ما می‌ریزد. مقام معظم رهبری بعد از فتنه 88 فرمودند باید برای فتنه بزرگ‌تر مهیا باشیم، شاید بتوان گفت الان درون آن فتنه بزرگ‌تریم و یا مقدماتش را طی می کنیم تا به سقف برسیم. بنابراین باید بار سختی‌ها را تا آنجایی که می‌شود از دوش مردممان کم کنیم. از بگومگوهای بی‌حاصل سیاسی جز اینکه مردم را خسته کند، چیز دیگری از آن در نمی‌آید. رییس جمهور به عنوان ناخدای کشتی هم باید کشتی را هدایت کند و هم مردم ما در آستانه تحمل این کشتی بمانند و از آستانه تحمل بیرون نروند. مقام معظم رهبری هم با توجه به همین ذاتیات فرمودند که زبان نقد و رد را تفکیک کنید. مطلوب است که گفتمان‌ها و گفت‌وگوها به‌نوعی نشود که برای مردم خستگی‌آور شود. چرا؟ زیرا به اندازه کافی با اقدامات پیش رو مشکلات برای مردم خواهیم داشت. خیلی سخت است که بعضی از آقایانی که این مسئولیت‌ها را پذیرفته‌اند فکر نمی‌کردند این‌قدر سنگین باشد و بیش از ظرفیتشان است! اگر بیش از ظرفیتشان باشد به عصبانیت می‌کشد و باید یک‌ مقدار بیش تر تحمل کنند و سعه صدرشان را توسعه دهند.

نظرتان راجع به نقل و انتقال‌های سعودی و سیاست خارجی ما نسبت به یمن را بفرمایید.
آنچه که در سعودی اتفاق می‌افتد الطاف خفیه خداست. فروپاشی نظام وهابی‌مسلک و یهودی‌الاصل سعودی دارد رخ می‌دهد. سقوط رژیم شاهنشاهی در ایران در سال 57 اتفاق افتاد، اما اگر یک مقدار جلوتر بروید، قبلش بعضی از همکاران شاه مردند، مثل علم، آموزگار و.... خدا آقای ابوترابی و پدرش را رحمت کنند. وقتی علم مرد، پدر آقای ابوترابی، آسید عباس فرمود علمشان افتاد، دیگر دارند می‌افتند. الان یکی‌یکی علم‌های سعودی‌ها دارند می‌افتند. در سیاست خارجی، با تحرکات دیپلماتیک و دیپلماسی‌شان، سعود الفیصل را برکنار کردند. سعود الفیصل خیلی در سیاست خارجی اثرگذار بود و به دلیل قدمتش سیاسیون جهان او را می‌شناختند. ضمن اینکه از نظر داخلی هم آدم خیلی قوی بود. چنین شخصی را برکنار کرده و فرد ناشناخته‌ای را آورده‌اند. این امر از دو مطلب حکایت دارد، یکی اختلافاتی که درون اینها رخ داده و جنگ و دعوایی که هست. در نبردی که در یمن دارند، اگر متحد نباشند، زمین می‌خورند. دیگر اینکه نمی‌دانند دارند چه کار می‌کنند و سردرگم هستند.
اما سیاست ما در یمن، یمن قبل از هر چیزی مظلوم است و متن قانون اساسی‌مان ما را موظف به حمایت از مظلومین جهان می‌کند. بنابراین رئیس‌جمهور، رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه ما هر کدام که در این مسند قرار گرفته‌ قسم خورده‌اند به این قانون اساسی عمل کنند. پس قسم یاد کرده‌اند به مظلومین دنیا کمک کنند. وظیفه قانونی ما از نظر قانون اساسی این است که به یمن کمک کنیم و باید به نفعش موضع بگیریم و فریاد بزنیم. صرف‌نظر از بعد قانونی قضیه، آنها جریانی هستند که برای هدف نهایی ما که رسیدن به آستانه ظهور بقیه‌الله الاعظم و دفع موانع هست، یمن جایگاه بسیار اساسی دارد. الان یمن نقطه استقرار جهان شرک را دارد به هم می‌زند. باید دو نقطه استقرارش به هم بخورد تا بتوانید امیدوار باشید که ماجرای ظهور دارد نزدیک می‌شود، یکی استقرار کنار خانه خدا و دیگری استقرار اسلامی. «سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى»(1). نکته بدأ و نهایت است. تلاش اینها در تمام وقایع منطقه برای این بود که استقرار کنار خانه به هم نخورد. در تمام بحران‌های منطقه‌ای عربستان را از بحران‌ها دور نگه می‌داشتند که یک جزیره ثبات باشد و بتوانند اطراف خانه خدا را به‌دقت کنترل کنند و آن حادثه عظیم در آنجا اتفاق نیفتد. وقایع یمن باعث شد این جزیره ثبات از استقرار دربیاید و این خیلی مهم است که جزیره ثبات را به هم می‌ریزد و کنار خانه خدا از قفل و بست سنگینی که برای ممانعت از ظهور ایجاد کرده بودند، خارج می‌شود. در این زمینه یمن نقش بسیار مهمی دارد، بنابراین معلوم است تکلیفمان در قبال یمن چیست.

به نظر شما کدام یک از اتفاقاتی که امروز در منطقه رخ می‌دهد، نشانه‌ای برای ظهور و نزدیکی آن است؟
تمام اتفاقاتی که دارد می‌افتد حاکی از این است که پایه‌های نظم آهنین شیطانی که جریان صهیونیست بر دنیا حاکم کرده بود خرد شده است و نمی‌تواند خودش را جمع و جور کند. نردی را که برای قمار با دنیا ریخت، مهره‌هایش آن‌قدر زیاد شده که خودش را هم برداشته و گم کرده است. آقای کیسینجر در سال 62، 63 گفت اگر بخواهیم حرکت امام را متوقف کنیم، تنها راهش این است که جنگ شیعه و سنی راه بیندازیم. از آن روز برای توسعه وهابیت برنامه‌ریزی کردند و از درون وهابیت این انتحاری‌ها را در ‌آورند. جریان تکفیری‌ها بدون تردید و بلاریب کار صهیونیست‌هاست، اما امروز افسارش از دست اینها در رفته است و دیگر نمی‌توانند کنترل کنند و نمی‌دانستند عکس‌العمل این حرکت‌های تکفیری چه خواهد بود و از شرایط ظهور این است که نظم آهنینی که راه ورود حضرت را قفل کرده است شکسته شود. حضرت کنار خانه خدا نمی‌تواند بیاید تا وقتی آن مسلسل‌چی‌ها مؤکداً و مشخصاً مدیریت می‌شوند. البته این امور بدون شک مقدمه‌ساز ظهور هستند.

مقام معظم رهبری چند روز گذشته خطاب به مسئولان فرمودند، مسئولان نباید شعار مبارزه با فساد بدهند، باید عمل کنند و لحن بیانشان حاکی از نارضایتی بود، اما دیدیم رئیس قوه قضائیه دو باره شعار مبارزه با فساد را می‌دهند.
مبارزه با فساد بسیار سخت است. انصاف قضیه این است که امروز مبارزه با فساد خیلی جدی‌تر از ده بیست سال قبل است و اگر پیگیری‌های مقام معظم رهبری نبود، هرگز جریان مقابله با فساد به اینجا نمی‌کشید. انتظار نداشته باشید که وقتی مقام معظم رهبری همین الان می‌فرماید بلافاصله فردا اجرا شود. خم رنگرزی که نیست. پله‌پله دست را می‌گیرند و گام به گام جلو می‌آیند تا جدیت و جرئت در نظام ایجاد شود. واقعاً دستگاه قضائی ده سال پیش جرئت نداشت سراغ حریم آقای هاشمی رفسنجانی برود. یا جرئت داشته باشد بگوید مهدی هاشمی باید هفده سال به زندان برود. همین گفتنش جرئت می‌خواست، ولی الان این‌گونه است.

قبل از انتخابات ریاست جمهوری به اینکه دوره هاشمی رفسنجانی به اتمام رسیده است و مردم اقبال نمی‌کنند اشاره کردید، اما در عمل این‌طور نبود. چرا؟
به گزارش نما حجت الاسلام مهدی طائب در پاسخ به این سوال گفت:کجا مردم به آقای هاشمی اقبال کردند؟ اینکه مردم به آقای روحانی رأی داده‌اند، یعنی آقای روحانی آقای هاشمی بود؟ مردم از آقای هاشمی برگشتند وقتی آقای خاتمی را به میدان آورد و دو میلیون برایش رأی گرفت. کسی تردیدی ندارد آقای خاتمی نماینده آقای هاشمی بود. آقای روحانی که آمد از 22 میلیون لااقل 4 میلیون افتاده بود و ایشان هجده میلیون و خرده‌ای رأی آورد. در برابر این میزان رأی هجده میلیون رأی هم آن طرف داشتیم، در حالی که خیلی از هجده تا رأی این طرف قبلاً آن طرف بود. برای حزب‌الله روشن نبود که این آقا کیست. رأی آقای روحانی برای آقای هاشمی نیست، بخشی از آن به خاطر دعوایی بود که دوستان اصولگرا این طرف کردند. با بولدوزر رأی در سبد آقای روحانی ریختند. فکر می‌کنید چند درصد کسانی که به آقای روحانی رأی داده‌اند راضی هستند؟
. واقعاً مردم ما معتقدند پلیس نباید ضامن اجرای احکام اسلام باشد؟ آقای روحانی گفت پلیس موظف به مراقبت به اجرای اسلام نیست. آن موقع که داشتند برای آقای روحانی رأی می‌گرفتند همین ملت در شش و بش رأی دادن یا ندادن بودند؟ همان‌طور که گفتم هاشمی تاریخ مصرفش تمام شده بود و بیشتر هم نمایان شد که تمام شده است. علامتش هم رأیی است که در خبرگان نیاورد. آقای هاشمی اصلاً باور نمی‌کرد در خبرگان این‌جوری به او رأی ندهند. هیچ اقبالی به ایشان نیست و کمتر هم می‌شود.


کارنامه حدود دو سال گذشته دولت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
در سیاست خارجی بیشتر وقت این دولت صرف مذاکرات شد و در سایر تحرکات بین‌المللی حرکتی ندیدیم، مخصوصاً در باره یمن و عربستان که انصافاً تحرک این دولت به‌شدت ضعیف و نامطلوب بود و به هیچ‌وجه قابل قبول نبود. البته باید حتماً ترمیمش کند. در باره مذاکرات و حرکتشان تا تیر ماه هیچ قضاوتی نمی‌توانیم کنیم. حتماً شروع کرده‌اند. درست مثل ساختمانی است که شروع به ساختن کرده‌اند، اما تا وقتی در و پنجره را نزده‌اند نمی‌توانید راجع به ساختمان قضاوتی کنید، ولی اصل اینکه ذات مذاکرات یک مقدار دشمن را معطل کرده خوب است. در مسائل اقتصادی و امثالهم نمی‌خواهیم نمره منفی مطلق بدهیم، اما نمره مثبت بالایی هم نمی‌شود به آنها داد. اینکه کارشان باعث شد نقدینگی جمع شود و از تلاطم در بیاید، کار مثبتی بوده است، اما اینکه به‌جایش بتوانند تحول و پیشرفت اقتصادی ایجاد کنند به گفته خودشان در سخنرانی اخیر خیلی زمان می‌برد و موکول به مرور زمان کرده‌اند.

چرا از بعضی از نمایندگان و مخالفان هسته‌ای به عنوان دلواپس و کاسبان تحریم یاد و درآمدشان تا 25 میلیارد دلار تخمین زده می‌شود؟
در دعوا نان و حلوا خیر نمی‌کنند. دلواپس را خود دوستان گفتند. آنها هم تحلیلش کردند، اما اینکه ایشان فرمودند کاسبکاران تحریم عین همان جمله ایست که به نیروی انتظامی فرمودند. بنا را بر این می‌گذاریم که کار به ایشان فشار آورده است. کاسبکاران تحریم؟ چه کسی دنبال این بوده است خانه 90 میلیاردی بخرد؟ این کاسبکاران کجا هستند؟ کدامند؟ یکی از شگردهای عملیات روانی برای بیرون کردن حریف از میدان کلی‌گویی است.   
 
در خصوص بحران اتمی کره‌شمالی به‌طور تخصصی توضیح بدهید. آیا جمهوری اسلامی می‌تواند به حل این بحران کمک کند؟
کره‌شمالی جدای از چین نیست و در معادلات بین‌المللی کشور مستقلی دیده نمی‌شود. همیشه هم تا یک جایی جلو می‌روند و رهایش می‌کنند. مسئله اتمی کره‌شمالی با چین برای آنها قابل حل است. چین بر کره‌شمالی اثرگذار است. بعد هم یکدفعه رسانه‌ای‌اش می‌کنند. دلیلش این است که وقتی می‌بینند اخبار این طرف خیلی قوی است و دنیا را به این سمت می‌کشاند، اخبار آن طرف را روی آنتن می‌آورند. کره‌شمالی با شش ماه یا یک سال پیشش هیچ فرقی نکرده است. اگر نگاه کنید متوجه می‌شوید اخبار کره‌شمالی انحراف‌دهنده ذهن‌ها از بحران‌هایی است که برای اسرائیل به وجود می‌آید. مثلاً ناگهان اعلام می‌کنند کره‌شمالی دارد بمب اتم می‌سازد و گفته‌اند امریکا را می‌زنند. چه شده است که می‌خواهد امریکا را بزند؟ می‌خواهند 60 سال دیگر امریکا را بزنند. رابطه کره‌شمالی با امریکا، رابطه معکوس امریکا با ماست. این می‌گوید می‌خواهم امریکا را بزنم، امریکا می‌گوید می‌خواهیم این را بزنیم و نمی‌زند. این ماجرا در حد حرف است و عملی نمی‌شود.
                                 
پی‌نوشت:
(1)    قرآن کریم، سوره اسراء، آیه 1                            

۱۳۹۴/۲/۱۶

اخبار مرتبط