گروه ترجمه- پایگاه اینترنتی المانیتور 11 می 2015 (21 اردیبهشت) در مقالهای به نوع نقشآفرینی ایران در یمن پرداخت و نوشت: مرگ حداقل هزار یمنی، از جمله 115 کودک و بیش از 3500 زخمی نتیجه اصلی حملات نظامی تحت رهبری عربستان علیه این کشور بوده است. منطق این حملات به نوعی جنگ نیابتی ایران و عربستان است. چنین کشمکشی که در آن اغلب ایران مهاجم خوانده میشود، سبب شده است که مداخله نظامی عربستان در یمن تا حدی بهدلیل مداخله ایران در حیات خلوت عربستان نشان داده شود. باوجوداین، چنین دیدگاههایی واقعیتهای سیاست داخلی یمن را نادیده میگیرد. بهمنظور فهم بهتر اقدامات اخیر نیروهای حوثی، ضروری است که بافت تاریخی گستردهتر آنها را درک کنیم.
در ادامه مقاله آمده است: حوثیها که خود را انصارالله مینامند، زیدیمذهب هستند. زیدیه شاخهای از شیعه است که تقریباً 40 درصد جمعیت یمن را تشکیل میدهد. یمن تا سال 1962 بیش از هزار سال تحت حاکمیت امامان زیدیه بود و کودتای نظامی به حاکمیت آنها پایان داد. طی چند دهه اخیر، علی عبداللهصالح، رئیسجمهور سابق که بهشدت مورد حمایت عربستان بود، یمن شمالی را رهبری میکرد. صالح باوجود آنکه زیدیمذهب بود، اقدامات و حملات سرکوبگرانهای علیه حوثیها صورت داد؛ وی حامی جدی صدام بود. پس از حمله به عراق تحت رهبری آمریکا، یمن به پناهگاهی برای بعثیها تبدیل شد؛ ازاینرو، به صالح لقب «صدام صغیر» را نیز دادند. حوثیها مدتها دغدغههای خود را درباره محرومیتهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و نیز سلفیگری مورد حمایت عربستان مطرح میکردند. همچنین، آنها مخالف مداخله آمریکا در کشورشان بودند و این موضوع بخش کلیدی خطمشی آنها بود. شورش مسلحانه حوثیها علیه دولت صالح از سال 2004 شروع شد و تا زمان سرنگونی صالح شش جنگ علیه حوثیها صورت گرفت. همچنین، حوثیها نقشی مهم در اعتراضات منتهی به سرنگونی صالح ایفا کردند. تداوم به حاشیهراندن حوثیها از دولت انتقالی و عدم شناسایی جنبش حوثی بهمنزله بازیگر مشروع خیلی زود به اعتراضاتی منجر شد که نتیجه آن آغاز کشمکش و جنگ بود. ایران، عربستان و شش قدرت جهانی بهمنظور پایان جنگ و ایجاد ثبات در یمن باید اقدامی جدی برای آتشبس کامل و فوری و ارائه کمکهای بشردوستانه انجام دهند. حلوفصل بحران یمن با رویکرد برد- برد میتواند نتایج مطلوبی در پی داشته باشد.
در پایان مقاله آمده است: در واقع، ایران تاکنون در این مسیر تلاشهایی صورت داده و وزیر خارجه این کشور با ارسال نامهای به دبیرکل سازمان ملل، طرح صلح چهارمرحلهای را بیان کرده است. وزیر خارجه ایران بر ضرورت گفتوگوی فراگیر میان تمام طرفها و ایجاد دولت وحدت ملی فراگیر تأکید کرده است. همانطور که حملات یمن نشان میدهد، راهبرد منطقهای عربستان این است که ایران را سپر بلایی برای توجیه سیاستهای تجاوزکارانه خود در نظر بگیرد. به نظر میرسد، این سیاستها مبتنیبر حفظ و گسترش سلطه سعودیها بر سراسر شبهجزیره عربستان و خاورمیانه [غرب آسیا و شمال آفریقا] است. عربستان سعودی سیاستهای خود را با هدف حفظ حکومتداری مقتدرانه در یمن و در نتیجه به حاشیهراندن بخشهای مهم از جامعه، تنظیم کرده و این روند نهتنها به منافع عربستان ضربه میزند، بلکه فضا را برای سرایت خشونت به خاک این کشور فراهم میکند. درنهایت، سعودیها باید به این نتیجه برسند که تنها راهحل جنگ و بحران یمن، توجه به دغدغههای تمام طرفهای درگیر در یمن است.