سخن كفرآمیز دانشمند یهودی درباره خداوند!

برخى كوته فكران مانند این دانشمند یهودی، گمان مى كنند ریشه دستورات الهى نیاز است! حال آنكه هر دستور و حكم شرع دلیل خاص و حكمتی معین دارد.

تراز: اینکه می بینیم در آیات بسیاری از قرآن کریم به پرداخت واجبات مالی همچون خمس و زکات یا مستحبات مانند قرض و صدقه امر شده به چه معناست؟ آیا نعوذ بالله خداوند نسبت به روزی رسانی به فقرا ناتوان است!؟ در آیه ۱۸۱ سوره آل عمران به این موضوع اشاره می شود.
در این آيه مى فرماید: خدا سخن كفر آميز يهود را كه مى‏گفتند: خداوند فقير است و ما غنى هستيم شنيد. آنها نمی توانند سخنان کفرآمیز خودشان را انکار کنند زیرا خدا همه سخنان را مى شنود، او حتى از امواج صوتى فوق العاده ضعيف مطلع است. جالب اینجاست که قرآن می فرماید ما نه تنها سخنان آنها را مي شنويم بلكه همه آنها را مى نويسيم. مشخص است که مقصود نوشتن روی کاغذ نیست بلكه منظور نگاهدارى آثار عمل است كه طبق قانون بقاى "انرژى-ماده" همواره در جهان باقى خواهد ماند و صد البته كتابت فرشتگان خداوند نيز نوعى نگاهدارى عمل است و از هر كتابتى بالاتر خواهد بود.
در آیه ۱۸۱ سوره آل عمران می خوانیم:
«لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقِيرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ سَنَكْتُبُ ما قالُوا وَ قَتْلَهُمُ الْأَنْبِياءَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ نَقُولُ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِيقِ.»
«همانا خداوند سخن كسانى را كه گفتند: خدا فقير است و ما توانگريم، شنيد. به زودى اين سخن آنان، و به ناحق كشتن آنان پيامبران را، خواهيم نوشت و به آنان خواهيم گفت: بچشيد عذاب آتش سوزان را.»
***
سه نكته:
* سخن کفرآمیز دانشمند یهودی درباره خداوند!
در تفاسير مى خوانيم كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله نامه اى به يهود بنى قينقاع نوشت و آنان را به ايمان، نماز، زكات و انفاق دعوت كرد. وقتى اين نامه به دست دانشمند يهوديان به نام «فتحاص» در محل تدريس او رسيد، رو به شاگردانش كرد و با استهزا گفت: طبق اين دعوت، خدا فقير است و ما غنى هستيم. او از ما قرض مى خواهد و وعده ربا و اضافه مى دهد!


** حکمت قرض و صدقه چیست؟
برخى كوته فكران مانند این دانشمند یهودی، گمان مى كنند ريشه دستورات الهى نياز است! حال آنکه هر دستور و حکم شرع دلیل خاص و حکمتی معین دارد. برای مثال یکی از حکمت های قرض و صدقه اینست که خداوند بندگان خود را در معرض آزمایش قرار می دهد تا بخیل و سخی مشخص شوند.


*** فقر، فخر من است
سوال اینست که در فقر چه حکمتی است!؟ اولا خداوند برخی را با فقر امتحان می کند تا فقیر صابر و راضی و نیازمند ناراضی و کم طاقت را بشناسد. ثانیا اگر بندگان به حقایق امور آگاه بودند مطمئنا بین فقر و غنا در این دنیای فانی، فقر را انتخاب می کردند. در ترجیح فقر بر غنا همین قدر کافی است که بهترین موجودات و خاتم پیغمبران با وجود قدرت بر غنا، فقر را بر آن اختیار کردند و فرمودند: «الفقر فخری» یعنی: «فقر، فخر من است».

۱۳۹۴/۳/۱۶

اخبار مرتبط