به گزارش نما به نقل از شهروند: نوجوان ١٢ ساله محمودآبادی زماني كه براي پيدا كردن عروسك دخترخالهاش به داخل رودخانه رفت، دچار برقگرفتگی شد. سرنوشت تلخ اين پسر نوجوان با اهدای ٦عضو بدنش به بيمارهای نیازمند پايان يافت.
اوایل مرداد ماه سالجاری نوجوان ١٢ ساله در کنار رودخانه درحال بازي با دخترخالهاش بود. هرگز تصورش را هم نميكرد كه چه سرنوشت تلخي انتظارش را میکشد. دقايقي از بازي سیدمهدی موسوی نوجوان ١٢ ساله محمودآبادی نگذشته بود که به یکباره عروسک پریناز به رودخانه افتاد. مهدي بلافاصله براي اينكه دخترخالهاش را خوشحال كند به سراغ عروسك رفت تا آن را از آب بيرون آورد.
اين نوجوان ١٢ ساله سعی کرد با گرفتن پایه تابلو تبلیغاتی مغازه همجوار به رودخانه عروسک را از آب بیرون بکشد، اما حادثهاي غمانگيز مسير زندگياش را عوض كرد و سكانس پاياني زندگياش رقم خورد. او دچار سانحه برقگرفتگی شد و چند ثانيه بعد بيهوش روي زمين افتاد.
بلافاصله سیدمهدی به بیمارستان امیر کلا بابل انتقال یافت. او ١٢ روز در اين بيمارستان بستری بود اما ضریب هوشی وی خيلي پایین بود و تغییري هم در علایم حیاتیاش ديده نميشد. براي همين خانواده مهدی وی را به بیمارستان امام خمینی(ره) تهران انتقال دادند.
پس از بررسی پزشکان متخصص و تأیید مرکز تحقیقات و بانک فرآوردههای پیوندی ایران مرگمغزی سیدمهدی موسوی به تأیید تیم معالج رسید. مهدي دچار مرگمغزي شده بود و حالا اين خانوادهاش بودند كه بايد تصميم نهايي را ميگرفتند. تصميمي كه مي توانست زندگي دوباره به چند نفر ببخشد و اميد را در چند خانواده زنده كند. براي همين آنها توانستند راه درست را انتخاب كنند و چون مهدی را از دست رفته میدیدند، در عملی انساندوستانه و خیرخواهانه اعضای بدن مهدی را به ٦ خانواده بخشیدند.
اعضاي بدن اين پسر نوجوان پس از مراسم خداحافظي پدر و مادرش اهدا شد و اين پسربچه با مرگش زندگي را به ٦ نفر بخشيد. سیدعباس موسوی پدر سیدمهدی گفت: «تصميمگيري سختي بود اما به هر صورت ما اين تصميم را گرفتيم و با پسرمان براي هميشه خداحافظي كرديم. به جز چشم و گوش مهدی کلیه اعضای اصلی بدن وی به مرکز تحقیقات و بانک فرآوردههای پیوندی ایران براي پیوند به افراد نیازمند بخشیده و اهدا شد و ما ميدانيم با اينكار پسرمان زنده خواهد بود.»
وي ادامه داد: «سیدمهدی متولد خردادماه سال ٨٣ بود. او تحصیلات خود را تا پایه پنجم ابتدایی به اتمام رسانده بود و افتخار سفر به مکه مکرمه را داشت اما قسمت و مشیت الهی موجب شد تا مهدی در سال تحصیلی جدید به همراه دوستانش در کلاس ششم ابتدایی حاضر نشود.»