به گزارش نما به نقل از تسنیم، امسال ۱۹۳۷ میلیارد تومان برای احیای دریاچه ارومیه مصوب شده در حالی که میلیاردها تومان دیگر نیز برای نجات دریاچه ارومیه لازم است.
قاضیپور از آن دست نمایندگانی است که اعتقادی به راهاندازی ستاد احیای دریاچه ارومیه نداشته و به شدت تاکید دارد که هزینههای مصوب احیای دریاچه ارومیه صرف فعالیتهای انتخاباتی مجلس دهم شده و تشکیل این ستاد به نوعی کلاهبرداری محسوب میشود.
به نظر وی آزادسازی سدهای "کانیسیو" و "سیلوه" پیرانشهر به سمت دریاچه ارومیه، بهترین و آسانترین راه برای نجات آن بوده و بر این باور است که اگر تنها ۱۰ درصد از اعتبارات مصوب دریاچه ارومیه به استاندار آذربایجانغربی واگذار شود، دریاچه ارومیه از بحران موجود رهایی مییابد.
با توجه به حساسیتهای موجود در زمینه احیای دریاچه ارومیه با نادر قاضیپور گفتوگویی انجام شده که در پی میآید.
امسال ۱۹۳۷ میلیارد تومان برای احیای دریاچه ارومیه مصوب شده در حالی که گفته میشود ۲۰ هزار میلیارد تومان برای حل بحران دریاچه لازم است؟ ارزیابی شما از این مسئله چیست؟
قاضیپور: متاسفانه کسی نیست که از ستاد احیای دریاچه ارومیه سوال کند که چرا از این بودجه کلان حتی یک قطره آب به سمت دریاچه ارومیه سرازیر نشده است؟
میدانید هماکنون که با شما صحبت میکنم چند سانتیمتر از آب دریاچه ارومیه نسبت به سال گذشته کاهش یافته است؟ آیا با کارهای به اصطلاح فرهنگی و حضور علی دایی در یک بازی فوتبال برای فرهنگسازی در مصرف آب و نجات دریاچه ارومیه، آب وارد دریاچه میشود؟
آقای بهادری نماینده ستاد احیای دریاچه ارومیه در استان باید از سیاستهای آقای سعادت استاندار آذربایجانغربی و نه از سیاستهای عیسی کلانتری حمایت کند.
اما گفته میشود تراز دریاچه ارومیه تثبیت شده است؟
قاضیپور: در این باره باید گفت که ستاد احیای دریاچه ارومیه ۷ تا ۸ اشکال عمده دارد نخست محل تعیین مکان ستاد است چون دانشگاه صنعتی شریف محل خروج مغزهای متفکر بوده تا جایی که از این دانشگاه ۳۴ هزار نفر متخصص به خارج از کشور کوچ کردهاند.
پس با این پول، نیروی انسانی خود را به نفع خارجیها پرورش میدهیم، از سوی دیگر در دانشگاه صنعتی شریف گروه آب وجود ندارد چون ما نه برای آهن، بلکه برای آب تصمیم میگیریم.
بیشک دریاچه ارومیه قابل احیاء است و اگر تنها ۱۰ درصد این بودجه را به استاندار آذربایجانغربی بدهند نخستین جایی که آب آماده ورود به دریاچه ارومیه است، سد سیلوه پیرانشهر بوده که از آنجا به وسیله کانال ۲۰ کیلومتری به "جلدیان" و سپس به سد "چپرآباد" و از آنجا به "گلدان" و در نهایت به دریاچه ارومیه سرازیر شود.
بنابراین با این اقدامات ۳۵۰ میلیون متر مکعب آب از آنجا وارد دریاچه شده و در وهله دوم سد کانیسیو است که به وسیله یک کانال زیرزمینی سه یا چهار کیلومتری میتوان ۶۵۰ میلیون متر مکعب آب دیگر را از این منبع وارد دریاچه کرد یعنی با آزادسازی سدهای سیلو و کانیسیو میتوان یک میلیارد متر مکعب آب را وارد دریاچه ارومیه کرد.
آیا کانالهای زیرزمینی بدین منظور ساخته شده است؟
قاضیپور: خیر پیشرفت فیزیکی سد سیلوه بسیار است اما اگر منابع مالی آن را اختصاص میدادند در عرض سه ماه تمام میشد در حالی که پولش را ندادند، فرض کنید یک نفر بیمار است و نزد دکتر میرود، پزشک نیز در کوتاه مدت یک مسکن دارویی به بیمار تجویز میکند و بار دیگر در میان مدت وی را درمان میکند و در نهایت یک داروی دراز مدت برای بیمار نوشته و توصیه میکند که بیمار در مورد برخی غذاها، پرهیز داشته باشد.
بنابراین دریاچه ارومیه هماکنون در این وضعیت است، یعنی هم اکنون در"آی سییو" بوده و به درمان اضطراری نیاز دارد، درمان اضطراری آن هم "انتقال آب حوضهای" از سدهای سیلوه، کانیسیوه و ارس است و در این باره از سد ارس تا دریاچه ارومیه ۱۱۷ کیلومتر است، ۱۴ کیلومتر نیز تونل دارد و اگر آن را از زمان آقای احمدینژاد به ۶ پیمانکار واگذار میکردند تا هر کدام ۲۰ کیلومتر کار کنند هماکنون به اتمام رسیده بود.
پس در این جا ستاد احیای دریاچه ارومیه در دو جا سرمان کلاه گذاشته و ما را فریب داده است و چون سردمدار آن اهل آذربایجانشرقی است آنها میخواهند به هر شکل ممکن فاز دوم و سوم انتقال آب زرینهرود را به آذربایجانشرقی اجرا کنند و در این زمینه، فاز نخست انتقال آب از سال ۱۳۷۳ به میزان ۵ هزار متر مکعب در ثانیه در حال اجرایی است.
فاز دوم انتقال آب نیز تعطیل شده بود که در سفر اخیر رئیس جمهور به تبریز دستور داد که آن را دوباره وصل کردند،یعنی ۵ هزار متر مکعب آب نیز در فاز دوم به تبریز انتقال یافت، فاز سوم نیز ۱۷ متر مکعب کانال باز است که تا ملکان و بناب،باغها و باغچههای این شهرهای آذربایجانشرقی را آبیاری میکند، بنابراین در این شرایط حتی یک قطره آب نیز به دریاچه ارومیه نمیرسد.
آنها آمدند عدم کاشت را از آذربایجانغربی آغاز کنند که ما اجازه ندادیم چون ما با اصلاح کاشت یعنی با بهکاشت موافق هستیم و بدین منظور، اطلاعات دریاچه ارومیه در اختیار استاندار، سازمان جهاد کشاورزی، سازمان آب منطقهای، محیط زیست، مرکز آرتمیای استان و در دانشگاه ارومیه و گروه آب موجود است.
اعتبارات احیای دریاچه ارومیه صرف انتخابات مجلس دهم می شود
حال سوال اینجا است که اینها چرا در ۷۰ برگ از ما ۶۰ میلیارد تومان از بابت مطالعات پول میخواهند؟ در حالی که تمامی مطالعات انجام یافته بود؟بنابراین تمامی این اقدامات تنها هزینهتراشی بوده و من همیشه هم گفتهام که از اعتبارات دریاچه ارومیه برای انتخابات مجلس دهم هزینه خواهند کرد.
همانطور که این مسئله در ارومیه نیز بروز داد یعنی از این اعتبارات دریاچه ارومیه استفاده کردند که در انتخابات مجلس دهم شرکت کنند، مشت نمونه خروار است، بنابراین بقیه آن اعتبارات نیز انشاءالله در تبریز مشخص میشود که این پولها را چگونه خرج خواهند کرد.
باز هم تاکید میکنم که دریاچه ارومیه"باید" به هزار و یک دلیل احیاء شود، جلوگیری از کوچ سه میلیون نفری که اگر تنها مسکن آنها را در نظر بگیریم حساب کنید که با چه مشکلی مواجه میشویم؟ از سوی دیگر بیکاری،بهداشت و درمان و فساد حاصل از آن نیز باید در نظر گرفت و در این رابطه شما اگر به اطراف دریاچه"آرال" نگاه کنید بیماریهای به وجود آمده در اطراف این دریاچه شور را مشاهده میکنید.
مسئولان ستاد احیای دریاچه ارومیه کجا هستند؟چرا واکنشی در انتقال میلیاردها تن نمک این دریاچه، از سمت آذربایجانشرقی نشان ندادند؟ از سوی دیگر بستر رودخانه را با بولدزر و لودر تخریب کردند بنابراین ستاد احیای دریاچه ارومیه، ستاد کلاهبرداری، هزینهتراشی، برداشت نمک از دریاچه ارومیه برای افراد خاص و صادرات است تا از این پولهای قاچاق، حرام و کثیف در انتخابات بهره ببرند.
حال سوال اینجا است که اگر فردا، پیر و جوان بر اثر بیماری آسم جان خود را از دست دادند، قاتل آنها کیست؟ بیشک قاتل شماره یک آقای چیتچیان وزیر نیرو، که از ۲۰ سال گذشته قائم مقام وزیر بوده و خانم ابتکار است که هم در دوره پیشین و هم در فعلی مسئولیت دارد، و در این رابطه چرا سدهای آذربایجانغربی و کردستان همگی به اتمام میرسند اما سدهای آذربایجانغربی شامل نازلو و باراندوز را تعطیل کردند؟
آیا این خیانت به مردم شهرستان ارومیه نیست؟بیشک خیانتی آشکار و روشن است، آنهایی که در ستاد احیای دریاچه ارومیه مصاحبه کرده و ادعا میکنند که مجلس شورای اسلامی درباره دریاچه ارومیه هیاهوی سیاسی به راه انداخته، صحیح نیست بلکه اینها منطق است.
ما روزی با آقای کلانتری در برنامه صدا و سیما مباحثه کردیم و ایشان گفتند که حق با ما است پس به این سوال پاسخ دهند که چطور سد شهید مدنی تبریز که پس از ما آغاز شده بود به اتمام رسید اما سدهای نازلو و باراندوز که هر دو در حوضه دریاچه ارومیه است تعطیل شد؟
چرا سدهای استان کردستان همگی به اتمام رسید اما در آذربایجانغربی، سدهای سیمینه بوکان و سپس نازلو و باراندوز ارومیه را تعطیل کردند؟ما بحثمان این است که اگر به خاطر احیای دریاچه ارومیه، کنترل دام و طیور کرده و مراتع را ممنوع و قرق میکردند و علاوه بر آن آبخیزداری و آبخوانداری را در حوزه دریاچه ارومیه انجام میدادند، ما دست آنها را میبوسیدیم.
ما دشمن آنها نیستیم، آنها عدم کاشت را مطرح کردند که ما صد در صد با این طرح مخالف هستیم چون بیشتر شاغلان استان در بخش کشاورزی مشغول فعالیت هستند چون هماکنون آذربایجانغربی از لحاظ بیکاری در امر تحصیل کردگان رتبه نخست را در کشور دارد.
یعنی ۱۷ هزار نفر مهندس کشاورزی با مدرک لیسانس به بالاتر بیکار در استان وجود داشته و علاوه بر آن،۱۷۰۰ نفر در رشته زمینشناسی از مقطع کارشناسی تا دکتری بیکار وجود دارد.
اگر اعتبار مصوب احیای دریاچه ارومیه را به شخص شما واگذار کنند شما چه اقدامی در این باره انجام میدهید؟
قاضیپور: من این پول را به سازمان آب استان داده و به عنوان نخستین کار، انتقال آب حوضهای را با آن انجام میدهم و علاوه بر آن، نه اجازه چاپ کتاب و نه اجازه برگزاری جلسات بیحاصل را میدهم و در نهایت اجازه نمیدهم که آقایان با هواپیما به زاهدان و سیر و سفر بروند بلکه همانطور که عرض کردم، تمام آن را به سازمان آب آذربایجانغربی داده تا آبهای دو سد را انتقال دهند و از سوی دیگر تمام رودخانههای استان که سریز به دریاچه میشوند را ساماندهی و بتنریزی میکنم.
سپس از آن پول، مقداری را به وزارت راه واگذار میکنم تا چهار دهنه اصلی دریاچه را که قرار است ساخت پل، برای گردش آب انجام شود هزینه کنند و علاوه بر آن به محیط زیست اعتبارات لازم را واگذار میکنم که کانالهای سیمینه و زرینهرود، شهرچای مهاباد و "گدار" را به یک کانال آمیخته و آن را به آب موجود وصل کنند تا آب در آنجا پخش نشود.
از قرار مطالعات انتقال آب از وان ترکیه نیز آغاز شده است؟
قاضیپور: خیر چنین چیزی نیست و نباید باشد چون وابستگی به خارج همیشه زیانآور بوده و همه این اقدامات تنها برای حق ماموریت گرفتن است ،چون نه مردم ترکیه اجازه میدهند که این اقدام انجام شود و نه با توجه به اینکه آب مازاد ما از این استان به خلیج فارس انتقال مییابد باید از آب وطن استفاده کرده و نیازی به وابستگی به کشور همسایه نداشته باشیم چون هر گونه وابستگی به خارج خطرناک است و اختیار آب، در دست بیگانه قرار میگیرد.