فاوت اصلی سفته بازی در اقتصاد ایران با سفته بازی در کشورهای دیگر مانند آمریکا این است که حباب و ترکیدن حباب در اقتصاد ایران معنا ندارد. با وجود افزایش نرخ بهره، دلار همچنان در قمیت 1900 تومانی خود باقی مانده است.
در این ارتباط چند پرسش مطرح میشود:
ـ نخست این که آیا ممکن است افزایش نرخ غیر رسمی ارز از راه انعکاس غیر واقعی بودن آن بترکد و شاهد ترکیدن حباب در بازار ارز باشیم؟
ـ و پرسش دوم آن که اگر سفته بازی در بازار ارز ایران به علت کاهش نرخ بهره نبوده است، پس چه عاملی سبب سفته بازی در ارز میشود و چگونه باید با آن علت اصلی مبارزه کرد؟
به گزارش «تابناک»، بسیاری از تحلیلگران اقتصادی در پی رویارویی با سفته بازی در ارز، خواهان افزایش نرخ بهره برای مبارزه با سفته بازی با ارز شده بودند. حال که چندی از تصویب افزایش نرخ بهره میگذرد، میبینیم که بهای غیر رسمی دلار همچنان نزدیک 1900 تومان باقی مانده است
چند نکته که میتوان از وضعیت موجود در بازار ارز بیان کرد، این است که گویا سفته بازی در ارز برگرفته از واقعیت بد غیر پنهان اقتصاد ایران است و برای همین، احتمال ترکیدن حباب آن وجود ندارد. حباب زمانی میترکد که واقعیت پنهان آشکار شود؛ برای نمونه، بحران تکنولوژی آمریکا را به یاد آورید. زمانی که مشخص شد، واقعیت سود دهی شرکتهای تکنولوژیبر چیست و چه میزان بین بازارهای مالی و بخش حقیقی فاصله افتاده است، دروغین بودن قیمتهای بالای سهامبر آشکار و این عاملی برای افزایش فروش و کاهش قیمت زیاد سهام شرکتهای تکنولوژیبر شد که نتیجهای جز ترکیدن حباب و از بین رفتن ثروتهای کاذب و واقعی نداشت؛ بنابراین تا هنگامی که شکاف میان بخش حقیقی و بازارهای مالی پنهان باشد، سفته بازی در بازارهای مالی به راحتی به کار خود ادامه میدهد، ولی به محض رونمایی واقعیت، شاهد ترکیدن حباب خواهیم بود.
اکنون در اقتصاد ایران به علت آنکه از همان آغاز سفته بازی با نگاه روشن از واقعیت اقتصاد ایران شروع شد، نمیتوان به این نتیجه رسید که با آشکار شدن واقعیت، حباب خواهد ترکید، چرا که همین واقعیت آشکار شده، عامل سفته بازی شده است؛ بنابراین، این گونه نیست که بگوییم این نرخ کاذب است و خودش، خودش را نابود خواهد. تا هنگامی که واقعیتی در اقتصاد ایران تغییر نکند، سفته بازی تغییر نخواهد کرد.
حال این واقعیت چه بوده است؟ پاسخ به این پرسش، همه دردهای موجود اقتصاد ایران را درمان خواهد کرد. به میزانی که به سمت اعمال سیاستهای شوک دهی به بخشهای تولیدی حرکت کردهایم، سفته بازی رونق پیدا کرده است؛ به یک معنا، علت اصلی سفته بازی در اقتصاد ایران، رکود تورمی است. جذابیتی که بازار ارز پیدا کرده، به علت رکود تورمی موجود است. افزایش نرخ بهره و هم چنان ثابت ماندن نرخ ارز غیر رسمی در نرخ 1900 تومان، حاکی از این واقعیت است که تورم علت سفته بازی نیست، بلکه هر دو، معلول یک علت و آن علت همان پیشروی در رکود و سیاستهای شوک دهی بر بخش های تولیدی است.
تورم و سفته بازی هر دو معلول سیاستهای شوک دهی به بخشهای تولیدی بوده و این اشتباه است که یک معلول را علت یک معلول دیگر بخوانیم و بگوییم این تورم است که عامل برای سفته بازی شده است.
برخی تورم را از آن جهت علت سفته بازی میدانند که عامل منفی شدن سود سپردهها شده است، ولی این توجیه بسیار ضعیفی برای سفته بازی است؛ توجیهی که افزایش بی تأثیر نرخ بهره آن را آشکار ساخت. اعمال سیاستهای نابود کننده تولید، عاملی برای جذابیت بخشی به دلالی، واردات و قاچاق شده است و این فعالیتها، همه عاملی برای افزایش تقاضای ارز میشوند؛ بنابراین، سیاستهای شوک دهی که عاملی رکود تورمی میشوند، از آن جهت که به واردات و قاچاق جذابیت بخشیده است، سفته بازی در ارز را درست کرده است؛ چرا که در شرایط رکود تورمی، تقاضا برای ارز به علت جذابیت واردات، افزایش مییابد و همین عاملی برای سفته بازی در ارز است.
واقعیتی که آشکار بودن آن، سبب سفته بازی شده است، رکود تورمی موجود و ترجیح واردات بر تولید عامل اصلی سفته بازی در ارز است؛ بنابراین، برای بهبود سفته بازی، باید واقعیت موجود را پذیرفت و در راستای بهبود شرایط تولیدی گام برداشت و البته این را هم باید در نظر داشت که اگر هدف را حمایت از تولید گذاشتیم، باید بدانیم که تنها حمایت درست میتواند مشکلات موجود را حل کند؛ حمایتهایی که تنها در پول خلاصه نمیشود و عاملی برای گسترش مراکز تحقیق و توسعه و حمایت از سرمایههای انسانی است.
به عنوان یک ملاک باید این گونه گفت: سیاستهایی باید در پیش گرفته شود که عاملی کاهش رکود تورمی باشد. هر چه بیشتر در رکود تورمی (افزایش نرخ بهره، افزایش نرخ ارز، افزایش هزینههای تولید، افزایش قیمتها) حرکت کنیم، بیشتر تولید را به سود واردات کاهش و بیشتر به بازار سفته بازی ارز رونق دادهایم.