به گزارش نما به نقل از العالم، "عبدالباری عطوان" سردبیر روزنامه فرامنطقه ای رأی الیوم، در مقاله ای در این نشریه نوشت: جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در کنفرانسی مطبوعاتی با شیخ عبدالله زاید وزیر خارجه امارات سخنانی بر زبان آورد که بسیار مهم بود و مانند بمب صدا کرد؛ او برای نخستین بار گفت که رییس جمهوری آمریکا از مذاکرات نظامی با روسیه در مورد سوریه برای مبارزه با داعش استقبال می کند و تمرکز ما در حال حاضر بر داعش و همچنین راه حل سیاسی در سوریه است که اعتقاد داریم که با وجود تکیه طولانی بشار اسد بر کرسی قدرت این امر تحقق نمی یابد.
عطوان افزود: این سخنان "دیپلماتیک" یعنی اینکه واشنگتن دیگر به بشار اسد به عنوان رییس جمهوری غیرقانونی سوریه که در هرگونه راه حل سیاسی و از جمله دوران انتقالی پیشنهادی در کنفرانس یک و دو ژنو باید وی را کنار گذاشت، نگاه نمی کند و این دیدگاه در خصوص بشار اسد تغییر کرده است.
"موافقت با انجام مذاکرات نظامی با روسیه در مورد درگیری های سوریه در حقیقت به معنای تسلیم شدن در مقابل حقایق موجود است که روسیه آن را از طریق ارسال تجهیزات نظامی مدرن و هزاران کارشناس نظامی به سوریه رقم زده و اصرار دارد که بشار اسد خط قرمز روسیه است و مسکو آمادگی دارد برای باقی ماندن وی بر کرسی قدرت بجنگد."
عطوان در ادامه سئوال را مطرح کرد که "آمریکا چگونه به این نتیجه رسیده و چه شده که واشنگتن موضع گیری های گذشته خود را 180 درجه تغییر داده است"؟.
این نویسنده فلسطینی تبارساکن لندن در پاسخ به این سئوال نوشت که این مساله دلایل زیادی دارد، از جمله این که؛
نخست: پس از بیش از شش هزار حمله هوایی به داعش این گروهک واقعا ضعیف نشده و حتی این گروهک الرمادی را در عراق و تدمر را در سوریه به اشغال خود در آورد و آمریکا پس از این موضوع دریافته است که در این جنگ طی چند ماه یا چند سال پیروز نمی شود.
دوم: متحدان واشنگتن در منطقه به ویژه مثلث عربستان، ترکیه و قطر از اعزام نیروی زمینی برای مبارزه با داعش خودداری کرده اند و از سوی دیگر نیروهای عراقی در الرمادی و موصل در مقابل داعش از هم فروپاشیدند؛ عربستان غرق در مرداب خونین یمن شده و ترکیه تحت رهبری اردوغان نیز وارد جنگ فرسایشی با حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) شده است و همچنین آمریکا به این نتیجه رسیده که ارتش عراق اراده مبارزه و جنگیدن ندارد و با وجود 27میلیارد دلاری که برای آموزش و سلاح های این ارتش هزینه شده، امیدی به موفقیت آن نیست.
سوم: تمامی برنامه ها و طرح های آموزش مخالفان به اصطلاح میانه رو سوری با شکست مواجه شده است؛ بیشتر آن ها که در ترکیه و اردن آموزش دیده اند، حتی پیش از شلیک یک گلوله به داعشی ها، گریخته اند.
چهارم: مسکو اعلام کرده که تصمیم دارد در صورت درخواست رسمی مقام های دمشق، به سوریه نیرو اعزام کند و این یعنی اینکه خود را کاملا متعهد به دفاع از رییس جمهوری سوریه و نظام حاکم بر این کشور می داند حتی اگر شده به قیمت به راه افتادن جنگ جهانی سوم.
پنجم: پس از امضای توافقنامه هسته ای با ایران و تایید آن از سوی کنگره، آمریکا زمینه را برای عقب نشینی تدریجی از منطقه خاورمیانه و روی آوردن به سوی جنوب شرق آسیا مناسب دیده است به ویژه اینکه این روزها دیگر نیازی به نفت خاورمیانه ندارد.
ششم: تاثیرگذاری بحران سوریه بر اروپا با سرازیر شدن سیل صدها هزار پناهجوی سوری به سوی این قاره که این خود یک بحران جمعیتی برای آن ها به وجود می آورد و باعث شده که اروپا به دو اردوگاه تقسیم شود؛ نخست، اردوگاه اروپای قدیم (آلمان، فرانسه، انگلیس و بلژیک) و دوم، اروپای جدید (لهستان، مجارستان، رومانی و بلغارستان) که این خود اتحادیه اروپا را با خطر فروپاشی مواجه می کند.
عطوان اضافه کرد: با توجه به مطالب ذکر شده، می توان گفت که دولت آمریکا پرونده سوریه را به طور کامل به روسیه تحویل داده است و کم کم شروع به عقب نشینی از تعهدهای خود در خصوص معارضان سوری و کشورهای عربی حامی آن ها مانند عربستان، ترکیه و قطر کرده است.
به گفته وی، هیچ چیز در اروپا و آمریکا و به طور کلی در غرب اتفاقی نیست، از همان لحظه نخست که وزیر خارجه اسپانیا بر ضرورت مذاکره با بشار اسد برای رسیدن به راه حلی سیاسی جهت بحران سوریه و مشارکت دادن آن در ائتلاف مبارزه با داعش تاکید کرد و همچنین از زمانی که آنگلا مرکل صدراعظم آلمان و فیلیپ هاموند وزیر خارجه انگلیس همین مطالب را تکرار کردند، مشخص شد که این سخنان زمینه را برای عقب نشینی آمریکا از پرونده سوریه فراهم می آورد.
از طرفی، مذاکرات نظامی قریب الوقوع میان وزرای دفاع روسیه و آمریکا زمینه را برای تشکیل ائتلاف نظامی روسیه –آمریکا فراهم می کند؛ ائتلافی که اولویت را به مبارزه با داعش اختصاص می دهد و شاید این نخستین بار در طول تاریخ باشد که دو قدرت بزرگ جهان ضد یک دشمن مشترک با هم متحد می شوند و با هم وارد جنگ با آن می شوند.
سردبیر رأی الیوم در ادامه نوشت: ولادیمیر پوتین موفق شد دیدگاه خود را به آمریکایی ها و اروپایی ها مبنی بر تشکیل ائتلاف نظامی فوری و وارد کردن بشار اسد به این ائتلاف و شاید ایران، تحمیل کند.
سوال اینجاست که آیا ائتلاف بین دو قدرت نظامی بزرگ جهان موفقیت آمیز خواهد بود و این ائتلاف می تواند ریشه های داعش را از شهرهای تحت اشغال آن در عراق و سوریه بکند؟
دشوار می توان به این سئوال پاسخی قطعی داد، زیرا داعش قدرتمند است؛ از نظر مالی و تسلیحاتی مشکلی ندارد و خودکفا است، در مناطق تحت سلطه خود می جنگد یعنی زمین را دارد، سلاحی خطرناک در اختیار دارد که همان عملیات انتحاری است اما این قدرت ها آن را ندارند و جدا از این، مقادیر زیادی سیمان در شهرهای تحت اشغال خود (برای سنگر سازی) دارد و به همین دلیل شکست دادن آن آسان نیست و این ها باعث می شود جنگ ضد آن زمانی طولانی بطلبد و جدا از این، ممکن است این جنگ از نظر مادی و نیروی انسانی نیز بسیار پرهزینه باشد.
عطوان در پایان نوشت: قطعا مثلث عربستان، ترکیه و قطر و عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان سخنگوی این ائتلاف از این دگرگونی در موضع گیری های آمریکا بسیار شوک زده می شوند و نمی دانیم آقای عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان در کنفرانس های مطبوعاتی آینده اش نیز همچنان آن سخنان خود را تکرار می کند که "بشار اسد به زودی می رود یا با زور یا از طریق راه حل سیاسی"... باید منتظر کنفرانس مطبوعاتی بعدی وی باشیم!