آن‌چه «ژورنالیسم مُد» بر سر فرهنگ حجاب می‌آورد

در حالی كه مد در قرون گذشته برای تمایز مردم بر اساس فرهنگ‏ پوشش ملی به‏‌ وجود آمد، هم‏‌اكنون، به لطف صنعت و تولید انبوه، پروژه شوم «جهانی‏‌سازی» را دنبال می‌كند.

به گزارش نما به نقل از دانشجو، حجاب که امروزه در برخی از کشورهای اسلامی به صورت قانون حکم فرماست و رعایت آن ضروری محسوب می‌شود، در بسیاری از تمدن‌های قبل از اسلام هم رواج داشته است و این مطلب اثبات کننده این امراست که حجاب بیشتر یک نیاز فطری است تا یک قانون و یک فرضیه دینی.

صحبت از پوشش متناسب و به اصطلاح حجاب در کتاب‌هایی مانند «داستان تمدن» اثر ویل دورانت، «اسلام در ایران» اثر ایلیا پاولوویچ پتروشفسکی و «تواریخ» اثر هرودت، تصدیقی بر این ادعا است که حجاب نه تنها در بین مسلمانان بلکه در بین همه ابنا بشر رواج داشته و یک نیاز محسوب می‌شده است، به نحوی که دختران خانواده‏‌های اصیل باید پوشش کامل‏‌تری می‌‏داشتند، زیرا پوشش نشانه جایگاه‌شان بود، در حالی که پوشش کمتر مختص افراد طبقه پایین بود.


دخترانی که در طی جنگ‌ها به اسارت گرفته می‌شدند و یا به عنوان برده به کار گرفته می‌شدند، از حجاب محروم می‌شدند، که این امر نیز نشان از جایگاه و مقام پوشش مناسب در طول تاریخ بوده است. کسانی که از حجاب بهره‌مند بوده‌اند شأن و جایگاه والاتری داشتند.


از طرف دیگر تندیس‌ها و تصاویر مریم مقدس نیز همواره وی را با حجاب کامل به نمایش گذاشته، حجابی که موهای سر و تمام بدن را پوشش داده است. این امر نشان دهنده آن است که حجاب نه تنها در اسلام بلکه در سایر ادیان مانند مسحیت مورد تاکید بوده و بخشی از تکالیف دینی محسوب می‌شده است که متاسفانه تحریف شده و مسئله حجاب در این ادیان اهمیت واقعی خود را از دست داده و کمتر به آن پرداخته می‌شود.


این در حالی است که امروزه برخی از کشورهای مسیحی مذهب حتی داشتن حجاب را جرم تلقی کرده و داشتن حجاب را در اماکن عمومی و دانشگاه‌ها ممنوع کرده‌اند که فرانسه در چنین اقدامات به اصطلاح آزادی خواهانه‌ای پیشگام است و در عین محروم کردن افراد از یکی از بدیهی‌ترین نیاز‌ها و حقوق خود داعیه آزادی نیز دارد و پرچم دموکراسی را برافراشته است.


نابودی تدریجی یک فرهنگ فاخر

اما عوامل بازدارنده و متضاد با حجاب تنها به این قوانین در کشورهای اروپایی ختم نمی‌شود، از برنامه‌های ماهواره‌ای تا مدهای لباس همه از جمله جنبش‌های ضد حجابی هستند که که ریشه در تاریخ و سیاست داشته و توسط برخی از افراد و کشور‌ها و جریان‌های انحرافی سعی در نخ نما کردن هر چه بیشتر فرهنگ عمیق حجاب دارند.


این فرهنگ ناب که ریشه در نیاز فطری انسان‌ها دارد در حالی امروزه دچار تهدید جدی قرار گرفته است که روند خدشه دار شدن آن به تدریج و در طول سال‌ها اتفاق افتاده است، در سال‌های دو جنگ جهانی و البته با صنعتی شدن کشور ناشی از انقلاب صنعتی در انگلیس زنان بخش مهمی از هویت زنانه خود را از دست دادند و در زمان جنگ به کارهایی همچون جاسوسی، پوشیدن یونیفورم جنگ و شرکت در آن و در صورت نبود همسرانشان اداره منزل و انجام کارهای مردانه می‌پرداختند که روح لطیف و زنانه این جنس را تا حدی منحرف کرد.


از طرف دیگر در دوره صنعتی شدن کشور‌ها هم زنان به جهات توقعات مالی کمتر و به این جهت که نیروی یدی ارزان تری نسبت به مردان محسوب می‌شدند در کارخانه‌ها به کارگرفته شده و از نقش مادرانه خود به مرور دور شدند.


مد، ابزاری قدرتمند در ترویج فرهنگ خلاف عفت

علاوه بر چنین نقاط حساسی در تاریخ که درپیش‌برد روند بدحجابی در جوامع نقش داشته است، امروزه با پیشرفت جوامع و گستردگی ارتباطات و رواج هر چه بیشتر فرنگ مصرفی عوامل جانبی تازه تری در تحت فشار گذاشتن حجاب و عفاف در جوامع مطرح شده‌اند، از جمله این موارد می‌توان به انواع و اقسام تبلیغات لباس، کفش، لوازم جانبی، لوازم آرایشی، سوراخ‏کاری بدن، مبلمان و شیوه‏های رفتاری در تلویزیون و صفحات اینترت نام برد که همه یک چیز را ترویج می‌کنند، بی‌عفتی و برهنگی...


در حالی که مد در قرون گذشته برای تمایز مردم بر اساس فرهنگ‏ پوشش ملی به‏‌ وجود آمد، هم‏‌اکنون، به لطف صنعت مد در قرن بیستم و تولید انبوه، تعدد فروشگاه‏ های خرده‌‏فروشی و قیمت‏‌های ثابت، شکل دادن سلائق و زیبایی‌شناسی مردم در سطح جهانی که در خدمت این صنعت است؛ پروژه شوم «جهانی‏‌سازی» را دنبال می‌کند.


در این میان صنعت مد با رهبری شرکت‌هایی که فرماندهی آن را بر عهده دارند و البته با یاری بی‌چون و چرای رسانه؛ رفته رفته نیاز پاک فطری انسان را که در همه ادیان آسمانی هم به آن سفارش شده است؛ به نابودی می‌کشاند و به تبع آن فساد و فحشا را افزایش داده و نهاد خانواده و در سطح کلان‌ترِ آن جامعه را تحت تاثیر قرار می‌دهد تا به این وسیله با یک تیر چند نشان زده باشد، هم جیب‌ها و حساب‌های بانکیشان را از پول‌های مردم کشورهای اسلامی و جهان سوم پر کنند، هم وابستگی این کشور‌ها و ناتوانی در تولید ملی را باعث شوند، و هم فرهنگ فاخر حجاب و عفاف را مورد آسیب قرار داده و به وسیله آن راه‌های نفوذ و سلطه را به این کشور‌ها باز کنند و در این میان کسی که هنجارهای پوشش را رهبری می‌کند می‌تواند مدعی مدیریت بر فرایند تولید باشد. کاری که رسانه‌ها در آن نقش بسیار برجسته‌ای را ایفا می‌کنند.



بازیگران عرصه مبارزه با حجاب

در این بین نقش افراد مشهور و به اصطلاح سوپر استار‌ها هم بسیار مشهود است که با انتخاب یک لباس و حضور در رسانه‌ها یا تبلیغات و یا حتی جشن‌ها و مراسم‌های خود می‌توانند به گونه‌ای گسترده‌ای به این جریان جهت داده و آن را هدایت کنند.

در ایران هم سالها است که هر روز شیوه‌ای جدید از لباس پوشیدن‌های بعضا عجیب و غریب متداول می‌شود که تیشه برداشته و ریشه فرهنگ جامعه را می‌زند، مانتو‌های جلو باز و شلوار‌های کوتاه و ساپورت‌ها بدن‌نما تنها بخشی از ناهنجاری‌هایی است که وارد فرهنگ حجاب و روز به روز فراگیر‌تر شده وبازخوردهایی همچون مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی و برخورد نیروی انتظامی را به همراه داشته است.

اما به نظر می‌رسد جلوگیری از سیرمنفی پر شتاب «ژورنالیسم مد» تنها با ایجاد رقابت در این عرصه اتفاق می‌افتد و با ارائه مدهای مطابق با پوشش اسلامی که اصول عفت و حیا در آن‌ها لحاظ شود و مدهایی که طرح‌ها و مدل‌های نو را ارائه کند و با تولید مدهای جوان پسند با رنگ‌های شاد شاید بتوان در بلند مدت رقیبی جدی برای بازار انحصاری مد شده و به این وسیله جانی تازه به جسم بی‌جان فرهنگ غنی حجاب و عفاف داد.

۱۳۹۴/۷/۲۲

اخبار مرتبط