به گزارش نما، قدرت الله عليخاني در چندين دوره مجلس وكالت
مردم را بر عهده داشت و از جمله اصلاحطلباني بود كه در انتخابات مجلس نهم به طور
مستقل از حوزه انتخابيه قزوين نامزد شد، اما نتوانست به نهاد قانونگذاري راه پيدا
كند. در باره آرايش گروههاي سياسي در انتخابات رياست جمهوري يازدهم با وي به گفت
و گو پرداختيم.
اميد كرماني
آقاي عليخاني! از نظر شما آرايش جريانهاي سياسي در انتخابات
رياست جمهوري يازدهم چگونه خواهد بود؟
ما خوشحال ميشويم جريانات سياسي مختلف از هم اكنون براي
ورود به آن عرصه فعال شوند اما فعلا بحث داغ آرايش انتخاباتي در بين اصولگرايان
است كه چند گروه و چند دسته شدند. به قول آقاي باهنر كه گفتند: «در انتخابات رياست
جمهوري اصولگرايان در سه گروه يا سه طيف مختلف نامزد معرفي خواهند كردز يعني در
واقع به يك معنا اصولگرايان به سرنوشت اصلاحطلبان در گذشته گرفتار شدند. در گذشته
يك اختلافات ديدگاهي در بين اصلاحطلبان به وجود آمد و به سه دسته افراطي، ميانه
رو و كندرو تقسيم شدند، حالا اصولگراها با چنين آفتي روبرو هستند و هيچ گروهي گروه
ديگر را قبول ندارد و خودشان را به تندرو، كندرو و ميانهرو تقسيم ميكنند بنابر
اين بحث داغ راجع به انتخابات در مجموعه اصولگرايان وجود دارد كه هر كدام مصاحبه
ميكنند و تفرقه ميان آنها هر روز شكل جديدي پيدا ميكند كه قطعا سرنوشت اين قضيه
خوب نخواهد بود.
يعني در انتخابات رياست جمهوري يازدهم اصولگرايان به وحدت
نميرسند؟
خير به وحدت نميرسند، كانديداهاي متعدد معرفي ميكنند. روز
سه شنبه (20 تير) پيش يكي از اعضاي سابق جبهه پايداري بودم و از وي پرسيدم چه خبر؟
گفت «من خيلي در جريان نيستم ولي ميگويند قاليباف ميآيد، جليلي هست يا صحبتهايي
از احتمال كانديداتوري لاريجاني مطرح است، اما نميدانم اين حرفها درست است يا
خير.»
چيزي در باره احتمال كانديداتوري حداد عادل در انتخابات
نشنيديد؟
خير. البته در جامعه بحثهاي ديگري هم مطرح است، مثلا ميگويند
آقايان ولايتي، حداد عادل، حسن روحاني و... هم احتمالا كانديدا شوند. بالاخره
اصولگرايان نامزد براي رياست جمهوري زياد دارند. موتلفه ميگويد خودمان نامزد
معرفي ميكنيم، طيفهاي ديگر چنين صحبتي را انجام ميدهند. از جامعه اسلامي
مهندسين خبر ميرسد كه مرتضي نبوي با باهنر قهر كرده است، اما به خاطر چه چيزي، من
نميدانم. در مجلس اختلاف ميان گروههاي اصولگرا زياد است، گروه ايثارگران و
رهپويان، پايداري و طيف سنتي هر كدام نظري دارند و حاضر نيستند با ديگري كنار
بيايند و هر روز هم بحث آنها داغتر ميشود. البته اين بحثها براي داغ شدن تنور
انتخابات خوب است، اما در كل وضعيت اصولگراها خوب نيست و اين هم به علت حمايتهاي
بي چون و چرايي است كه آنها از احمدي نژاد كردند و حالا كارشان به اينجا رسيد.
وضعيت اصلاحطلبان چگونه است؟
من يك عنصر فعال در اردوگاه اصلاحات هستم و اكنون هم به
عنوان فعال سياسي حرف ميزنم، نه سخنگو و نه نماينده اين جريان، اما تا آنجا كه من
خبر دارم اصلاحطلبان فعلا بحث جدي راجع به انتخابات نداشتند. من آدمي هستم كه با
خيليها ارتباط دارم. با سران اصلاحات رفت و آمد و نشست و برخاست دارم و براي آنها
احترام قائلم. گاهي پيش ميآيد در جلساتشان حضور پيدا ميكنم، بنابر اين جلسهاي
كه مختص انتخابات باشد اصلا نبوده و نيست تا چه رسد به اينكه روي كانديدايي بحث
شده باشد، اينهايي هم كه نامشان به عنوان نامزد احتمالي جريان اصلاحات مطرح شده
تصميم در باره آنها گرفته نشده است. در مورد مثلا عارف خودش فعاليت ميكند و اين
تصميم از ناحيه اصلاحطلبان نبوده است.
آقايان نجفي، جهانگيري و كمال خرازي و غيره چطور؟
نام نجفي مطرح شد، اما خودش گفت نيستم. آقاي عبدالله نوري
مطرح بود، اما در واقع او داشت ميدان را آماده ميكرد و ديگر هم خبري از وي نشد
چون نوري نميخواست خودش بيايد، ميخواست گروههاي سياسي اصلاحطلب در صحنه
انتخابات بيايند، اين ديدگاه را داشت و دارد، اما چه مقدار موفق شود نميدانم. او
ميخواهد يك جريان راه بيفتد و آن جريان در انتخابات حضور پيدا كند، اما چقدر موفق
شود آينده معوم ميكند.
آقاي خاتمي چطور؟
خير، بحثي نبوده، چيزي هم نه از خودش و نه، از ديگران
نشنديم. نام آقاي جهانگيري هم مطرح بود، ما تكذيب نكرد. ميگويند مهر عليزاده هم
قصد ورود دارد، اما در كل فعلا عارف براي انتخابات رياست جمهوري كار ميكند و
البته جهانگيري هم حضور خود را تكذيب نكرده است.
اگر اصلاحطلبان در رقابت سياسي پيش رو حضور پيدا كنند
پايگاه اجتماعي بسيار قوي خواهند داشت و وضعشان بهتر از اصولگراها خواهد بود،
حالا چطور روي يك نامزد اجماع كنند؟
خبر ندارم، اما دلم ميخواهد همه اصلاحطلبان با اجماع روي
يك كانديداي واحد به عرصه انتخابات آتي پا بگذارند و بازي را ببرند.
بحث كانديداتوري آقاي كمال خرازي جدي است؟
بحث ورود ايشان غلط انداز است. البته اگر شرايط براي حضور
شخص آقاي خاتمي مهيا شود، خيلي خوب است، ولي من در اين باره چيزي نشنيدم.
اگر اصلاحطلبان قرار باشد بنشينند و صحبت كنند، در چه
قالبي خواهد بود. آيا در همان قالب جبهه هماهنگي نيروهاي اصلاحطلب خواهد بود؟
ظاهرا نظرها اين است كه شوراي هماهنگي بنشيند و تصميم
بگيرد، اينكه تك تك نظر نميدهند تحليلم اين است كه ميخواهند به شوراي هماهنگي
ارجاع بدهند.
اين شورا اگر نظري را اعلام كند بقيه افرادي كه از جريان
اصلاحات زمينه را براي كانديداتوري خود آماده كردهاند، آيا تمكين ميكنند؟
بله، همه نظر شوراي هماهنگي را قبول دارند.
حتي اگر گروهها نظر شوراي هماهنگي را به نفع خود نبينند؟
سران اصلاحات شوراي هماهنگي را قبول دارند و البته شورا نيز
با آنها بي ارتباط نيست و طبيعي است كه يك وقت اگر از طريق شوراي هماهنگي تصميمي
گرفته شود، قطعا مورد احترام قرار ميگيرد.
شعار اصلاحطلبان در زمينه توسعه سياسي خواهد بود يا با
توجه به شرايط روز كه بحث اقتصادي برجسته است، شعار ديگري را برميگزينند؟
من نماينده آنها نيستم ولي تحليل آن است كه متناسب با شرايط
روز شعار انتخابات ميكنند، ملت ايران خودشان به حد كافي توسعه و رشد سياسي پيدا
كردهاند، از بچه مدرسه و مردم كوچه و بازار همه سياسي و داراي تحليل هستند. وقتي
روستا ميرويم هم ميبينيم مردم خيلي چيزها را نقل ميكنند كه در تهران هم
نشنيديم، مردم ايران سياسي هستند ديگر نيازي به بحث سياسي نيست. امروز ديگر مسائل
اقتصادي، روابط خارجي، رفع تهديدها و خطر، رسيدگي به وضعيت معيشتي مردم و حل مشكل
گراني مهم است.
يعني با توجه به همه اين مولفهها مسائل اقتصادي شعار روز
اين گروه ميشود؟
بايد استقلال، عظمت و اقتدار كشور حفظ شود، به عبارت ديگر
همانطور كه درمقابل زيادهخواهيهاي دشمن بايد مقاومت كرد، در داخل هم به خواستههاي
مردم بايد جامه عمل پوشاند. امروز آنچه براي مردم در اولويت است زندگي، اشتغال،
كار، رفاه و آسايش است.
احتمال دارد اگر اصلاحطلبان به گزينهاي نرسيدند از يك
نامزد معتدل اصولگرا حمايت كنند؟
فكر نميكنم چنين اتفاقي بيفتد، اما اگر به چنين تصميمي هم
برسند بستگي دارد گزينه چه كسي باشد، چون خيلي از اصولگراها امتحان خوبي پس
نداردند.
نگاه طيف هاي اصلاح طلب به هم چگونه است، چون بعضي
كارشناسان سياسي ميگويند اصلاحطلبان با هم اختلافات شديدي دارند؟
براي خاطر جمعي همه آنها ميگويم هيچ اختلافي بين آنها نيست
و همه باهم يكي هستند و اشتباهات گذشته را هم تكرار نخواهند كرد.
اشتباهات سال 88 يا اشتباهات زمان دولت اصلاحات؟
در زمان اصلاحات ديدگاهها بعضا تند، كند و ميانهرو بود و
ديگر اين اشتباه را تكرار نخواهند كرد و يكي هستند. برداشتم اين است اگر در انتخابات حضور پيدا كنند با يك كانديدا
ميآيند. البته الان زود است چون بحث مهم روز مبارزه تحريم، گراني و بيكاري است.
بايد به فكر اين چيزها بود و بعدها در باره انتخابات و آرايش سياسي آن نظر داد.
الان چه كسي امكان و ظرفيت آن را دارد كه محوريت و رهبريت
جريان اصلاح طلب را به دست بگيرد و سازماني به اين جريان بدهد؟
اصلاح طلبان به طور كلي حرمتي براي مجمع روحانيون مبارز
قائل هستند و مركزيت اين مجمع را قبول دارند. در مجمع هم آقاي موسوي خوئينيها
دبير كل و خاتمي رئيس شوراست ضمن آنكه آقاياني همچون امامي جماراني، بجنوردي،
محتشمي پور و موسوي لاري نيز هستند.
طبعا تحليلم اين است كه بخش زيادي از محوريت جريان اصلاحات
حول مجمع روحانيون ميچرخد، اما در بحث محوريت، آقاي خاتمي حرف اول را ميزند كه
اين مساله به معني نقص و عيب كساني ديگر نيست. ضمن آنكه آقايان نوري، هادي خامنهاي
و ديگران مورد احترام هستند ولي نقش خاتمي خيلي پررنگتر است، چون هنوز محبوبيتش
در جامعه و ميان اصلاحطلبان بالا است.
در كل اول ميخواهم يك اصلاحطلب متعادل، توانمند و هماهنگ
با رهبري و اصل نظام بتواند پيروز انتخابات رياست جمهوري شودتا نقايص دولت دهم و
نهم را جربان كند، اما اگر نشد يك فرد عاقل و توانمند در حوزه اجرا كه بتواند آبرو
و اقتدار كشور را حفظ كند، قشنگ حرف بزند، اوضاع را به هم نريزد، روابط خارجي را
به هم نريزد، نگويد دنيا را ميخواهم اداره كنم، اما داخل كشور را هم نتواند اداره
كند، نگويد شوراي امنيت اينقدر قطعنامه بدهد تا ... پيروز ميدان شود. اميدوارم
نامزد پيروز كسي باشد كه هزينه كشور و نظام را بالا نبرد و طبيعي است كه رئيس
جمهور كشور بايد با رهبري نظام هماهنگ باشد، و گرنه نميتواند كار كند.
فكر ميكنيد انتخابات چند قطبي شود، مثل 84 يا 88؟
در جريان اصولگرا چند قطبي است، در جريان اصلاحات ممكن است
80 درصد روي يك كانديدا اجماع كنند و 10 تا 20 درصد هم روي ديگر نامزدها مانور
كنند؛ اما اجماع اصلاحطلبان حداكثري خواهد بود.
منبع: هفته نامه مثلث