فیلترینگ مردم را حریص می كند

برخوردهای سلبی در این زمینه ها نه تنها جواب نمی دهد، بلكه زمینه را برای حرص و ولع بیشتر مردم برای استفاده از رسانه های جدید فراهم می كند. در همه جای دنیا ثابت شده است كه فیلتر كردن نمی تواند تأثیر داشته باشد.

به گزارش نما به نقل از ارمان؛ استفاده روزافزون از شبکه های اجتماعی جدید و رسانه های نوین در جامعه ایران، نگاه ها و برخوردهای دوگانه ای را شکل داده است. در یک سو طیف موافقان این شرایط جدید قرار دارند که معتقدند باید نگاهی مثبت به این پدیده داشت و از فرصت های آن استفاده کرد و به مرور از تهدیدهای آن کاست و در سوی دیگر، مخالفان آن قرار دارند که معتقدند باید تا حد ممکن جلوی استفاده مردم از این رسانه ها را گرفت، زیرا تهدیدهای استفاده از این شبکه ها از فواید آن بیشتر است. اما نکته ای که در این زمینه واضح و مبرهن است این است که قبل از هر اظهارنظر و برخوردی باید به خوبی این شبکه ها و شرایط جامعه را شناخت.
این شناخت قطعا ما را به ارزیابی درستی از شرایط هدایت می کند. محمد سلطانی فر، استاد ارتباطات در این زمینه به «آرمان» می گوید: «ورود شبکه های اجتماعی به جامعه ما باعث شده است که فضای درونی مردم به بیرون کشیده شود. امروزه مردم ایران می توانند با استفاده از این شبکه های اجتماعی حرف ها و نگاه های زیرپوستی خود را اعمال کنند. این فضا و این بستر کمک کرده است که بتوان این مسأله را کشف کرد که حرف دل مردم چیست.»
**استفاده از رسانه های نوین و شبکه های اجتماعی و موبایلی جدید چه تغییرات عمده ای در جامعه ایران به وجود آورده است؟
ورود شبکه های اجتماعی به جامعه ما باعث شده است که فضای درونی مردم به بیرون کشیده شود. این موضوع با ساختار فکری مردم که همیشه در خفا یک سری از حرف ها را می زدند و در بیرون یک سری دیگر از حرف ها را می زدند، خیلی انطباق پیدا کرده است. دلیل این مساله این است که امروزه مردم ایران می توانند با استفاده از این شبکه های اجتماعی حرف ها و نگاه های زیرپوستی خود را اعمال کنند. این فضا و این بستر کمک کرده است که بتوان این مسأله را کشف کرد که حرف دل مردم چیست، چه چیزی در جامعه در حال شکل گیری است و چه مسائلی برای آنها دارای اهمیت هستند. به وجود آمدن شبکه های اجتماعی در دنیا هم تغییرات زیادی را ایجاد کرده است. استفاده از این شبکه ها فواصل را از بین برده و واسطه های خبری را تغییر داده است. علاوه بر تمامی تأثیراتی که این شبکه ها در سطح جهانی داشته اند در کشور ما هم باعث بیرون آوردن درونیات مردم شده اند که یکی از مهم ترین تأثیراتی است که بر جای گذاشته اند.
**معمولا در اظهارنظرهای مختلف از اینکه این رسانه ها تبدیل به تهدید شده اند سخن گفته می شود، به نظر شما چگونه می توان از تهدیدات این رسانه ها کاست و آنها را تبدیل به فرصت کرد؟
من اصلا با این اینکه از این رسانه ها به عنوان یک تهدید یاد می شود، موافق نیستم. از هر چیزی اگر استفاده درستی نداشته باشیم تهدید است. حتی اگر از آب که منشأ حیات است هم استفاده درستی نشود بعد از مدتی که در یک مکان ماند تبدیل به مرداب می شود و کپک می زند. نباید عدم استفاده درست در جامعه و بی کفایتی خودمان را به گردن تکنولوژی بیندازیم. اگر از تکنولوژی استفاده نکنیم یا از آن استفاده درستی نکنیم، یک تهدید است؛ مانند استفاده ای که ما از یک ماشین می کنیم. ماشین یک فرصت است که می تواند ما را با سرعت به مقصد برساند، اما اگر نحوه استفاده از آن را بلد نباشیم در همان قدم اول که از در پارکینگ بیرون آمدیم تصادف می کنیم و همین باعث می شود که ماشین تبدیل به یک تهدید شود.
**با توجه به فراگیر شدن استفاده از شبکه های جدید موبایلی مانند تلگرام و وایبر، و استفاده زیاد قشرهایی مانند زنان خانه دار و جوانان از این رسانه ها، ارزیابی شما از این شرایط چیست؟
استفاده زیاد زنان خانه دار یا سایر اقشار از شبکه های اجتماعی نشان دهنده این مطلب است که یک خلأیی وجود داشته است که به آن جواب داده نشده بود. چون نیازهای این افراد پوشش داده نشده بود، آنها به استفاده از شبکه های جدید روی آوردند. الان برای توصیف شرایط از تئوری صندلی خالی استفاده می شود. تئوری صندلی خالی همان بازی ای است که در آن چهار صندلی وجود دارند و پنج نفر دور آنها هستند. هنگام شروع بازی چهار نفر از آنها سر جای خود می نشینند و کسی که نتواند بنشیند بیرون می ماند. در کشور ما این صندلی های خالی وجود دارد و برای پوشش آنها تلاش نشده است. در این زمینه در جامعه بعضا به حدی ضعیف عمل شده است که مردم ما مجبور به استفاده از این شبکه ها شده اند. اگر قبل از روی دادن این اتفاق، برای گذران اوقات مردم فکری می شد و برای آنها تفریح و سرگرمی ایجاد می شد، الان اوضاع به صورت دیگری بود.
**آموزش می تواند به استفاده از رسانه ها در جامعه کمک کند؟ وضعیت سواد رسانه ای را در جامعه ما چگونه ارزیابی می کنید؟
سواد رسانه ای بر روند آموزش دادن نحوه استفاده مردم از شبکه های اجتماعی اشاره دارد. سواد رسانه ای فواید زیادی هم می تواند داشته باشد که متأسفانه در این زمینه هم عملکرد ضعیفی داشته ایم.
**چه راه هایی برای بالا بردن سواد رسانه ای جامعه پیشنهاد می کنید؟
همه مراکز آموزشی در کشور ما مانند دانشگاه ها، آموزش و پرورش، کودکستان ها و صدا و سیما نقش زیادی در بالا بردن سواد رسانه ای افراد جامعه دارند. اما در این زمینه به جز چند دانشگاه معدود تاکنون کسی به مسأله سواد رسانه ای در جامعه ما نپرداخته است.
**به نظر شما برخوردهای سلبی مانند فیلتر کردن می توانند در مواجهه با شرایط جدید رسانه ای کارساز باشند یا باید از شیوه های دیگری استفاده کرد؟
برخوردهای سلبی در این زمینه ها نه تنها جواب نمی دهد، بلکه زمینه را برای حرص و ولع بیشتر مردم برای استفاده از رسانه های جدید فراهم می کند. در همه جای دنیا ثابت شده است که فیلتر کردن نمی تواند تأثیر داشته باشد.
** شیوه های مواجهه و برخورد با رسانه های جدید را در دولت یازدهم چگونه ارزیابی می کنید؟
دولت یازدهم در شعار و تا حدودی در عمل ثابت کرده است که با فیلتر کردن مخالف است. عضویت وزرا در شبکه های اجتماعی این معنا را می رساند که آنها مخالف روندی هستند که بر اساس فیلتر کردن در حال شکل گیری است، اما فیلترها دست دولت نیست.
**با توجه به شرایط جدید به وجود آمده، به نظر شما وضعیت مطبوعات در شرایط جدید به چه صورت است؟
مطبوعات عمومی در حال پشت سر گذاشتن دوران تلخی هستند. مطبوعات هم به لحاظ تیراژ، هم به لحاظ اقبال عمومی و برخی عوامل دیگر دوران سختی را پشت سر می گذارند. در حال حاضر در جامعه ما تیراژ کل مطبوعات سراسری از یک میلیون هم پایین تر است که این نشان دهنده کاهش اقبال عمومی از مطبوعات است و همین باعث شده که فضا برای مطبوعات بسیار تنگ شود. زمانی فقط فشارهای دولتی بود که مطبوعات را تحت تأثیر قرار می داد، هر چند این فشارها هم تأثیرگذار نبودند و نتیجه عکس می دادند و باعث می شدند که مردم اقبال بیشتری از مطبوعات داشته باشند. اما در حال حاضر فشارهای دیگری هم بر بی اقبالی مطبوعات تأثیرگذار هستند. یکی از این فشارها، فشار اقتصادی است که بر مردم وارد می شود و باعث می شود که مطبوعات در سبد خانوار جایگاه خود را از دست دهند. فشار دیگری که وجود دارد حضور شبکه های اجتماعی است. شبکه های اجتماعی در بسیاری از زمینه ها مانند تفریح و سرگرمی و اطلاع رسانی جایگاه مطبوعات را گرفته اند. حضور ماهواره ها دسترسی مردم به اخبار زنده و متحرک را آسان تر کرده و همین باعث شده است که اقبال از مطبوعات کم شود. امروزه فشارهای متعددی به مطبوعات وارد می شود و همین باعث می شود که مطبوعات نتوانند در انجام وظایف خود در جامعه موفق باشند.
**با توجه به شرایط مطرح شده، به نظر شما آیا راه حلی برای احیای نقش مطبوعات در جامعه وجود دارد؟
راه حل های زیادی در این زمینه وجود دارد. قبل از هر چیزی باید مطبوعات از هر نظر حمایت شوند تا فضای رقابتی بین آنها تشدید شود. از نظر محتوایی باید رقابت بین مطبوعات افزایش پیدا کند. مطبوعات باید به سمت حرکت های مولتی مدیایی بروند. اینکه امروز محتوای کاغذی مطبوعات را روی سایت می گذارند و ادعا می کنند روزنامه نگاری الکترونیک تولید کرده اند، دورانش به سر رسیده است. مطبوعات باید دامنه فعالیت های خود را گسترده تر کنند و به بنگاه های اقتصادی تبدیل شوند تا بتوانند مشکلاتی اقتصادی ای را که با آنها مواجه هستند از جاهای دیگری حل کنند. همه این عوامل دست به دست هم می دهند و نقش مطبوعات را در جامعه احیا می کنند.
**در سال های اخیر صحبت از تنزل فرهنگی جامعه ایران می شود. آیا شما با این مساله موافق هستید؟
خیر، زمانی که چیزی مخالف با خواسته های ما در جامعه شکل می گیرد نباید اسم آن را تنزل فرهنگی بگذاریم. این نه تنها تنزل فرهنگی نیست، بلکه در حوزه های دیگر اجتماعی باعث رشد مردم ما شده است. همین استفاده از رسانه ها و شبکه های اجتماعی نشان دهنده رشد فرهنگی مردم جامعه ماست. متأسفانه در جامعه ما هر چیزی که به میل ما نیست اسمش را نزول فرهنگی می گذاریم و با همین پیش فرض با آن مقابله می کنیم. امروزه محتوایی که مردم در شبکه های اجتماعی تولید می کنند شاید مغایر با چیزی باشد که دولت می خواهد ولی این نشانه نزول فرهنگی نیست.
**شکل گیری یک سری ستاره های نامتعارف و پیروی برخی از آنها را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا این تنزل فرهنگی نیست؟
شکل گیری این ستاره های نامتعارف یک اتفاق طبیعی است. در یک دوره 50تا 60 ساله به نیازهای مردم آن گونه که باید توجه نشده و زمینه بروز و ظهور آن فراهم نشده است، شبکه های اجتماعی و رسانه های جدید زمینه پاسخگویی به نیازهای مردم را فراهم کرده اند و همین مسأله باعث شده که مردم استقبال زیادی از آنها داشته باشند. حدود 170 تا 180 سال است که مطبوعات به نیازهای مردم پاسخ جدی نداده اند. در این 180 سال مردم خواسته های دولت را از طریق مطبوعات شنیده اند، اما خواسته های آنها نیز باید شنیده شود. این 180 سال انتظار مردم برای جایی که بتوانند حرف خود را بزنند، حدود دو سه سالی است که از طریق رسانه های جدید زمینه تبلور، ظهور و بروز پیدا کرده است. کسی نمی تواند ادعا کند این بد است. این فشار 180 ساله وقتی سوپاپ آن آزاد شده است در لحظات اول خیلی عمیق دارد بیرون می ریزد و خیلی افراد طاقت تحمل شوک آن را ندارند، اما باید فرصت داد تا این فشار بیرون ریزد و اوضاع به حالت تعادل برسد.
**نظر شما درباره شهروند خبرنگاری چیست؟ آیا در جامعه ما شکل گرفته است؟
به نظر من شهروند خبرنگاری در جامعه ما خیلی زیاد شکل گرفته است. برای نمونه می بینیم از لحظه ای که پیکر مطهر شهید همدانی وارد کشور می شود رسانه های رسمی ما عقب تر از مردم هستند. از لحظه ای که پیکر این شهید را از هواپیما بیرون آوردند مردم با موبایل هایشان عکس های مختلفی گرفتند و آن را روی شبکه های مختلف منتقل کردند و حتی رسانه های رسمی ما مانند خبرگزاری ها مجبور شدند از این عکس ها استفاده کنند. این پدیده ای است که ما باید در کشورمان آن را هضم و جذب کنیم. نه تنها نباید با آن مقابله کنیم، بلکه باید بسترهایی را برای استفاده رسانه های بزرگ از قابلیت های آن فراهم کنیم.

۱۳۹۴/۷/۲۶

اخبار مرتبط