نامه رهبر معظم انقلاب به رئيسجمهور در مورد موافقتنامه موسوم به برجام پاياني بر بگومگوها و بحثهاي پرچالش پيرامون كارنامه ويژه دولت يازدهم در باب مذاكرات هستهاي با شش قدرت جهان بود. حضرت آيتالله خامنهاي در اين نامه از همه طرفهاي گفتگو در داخل با ديدگاههاي متفاوت تشكر كردند. انصاف در اين است كه ملت و بويژه نخبگان جامعه از رهبر انقلاب اسلامي تشكر كنند كه اجازه فرمودند همه ابعاد برجام بدون پردهپوشي باز شود و همگان در جريان كم و كيف آن قرار گيرند. *** وقايعي كه در جريان بررسي "برجام" در مجلس گذشت شايسته فرهنگ گفتگو بين اصولگرايان نبود. مجلس براي اينكه از "برجام" كنار نماند، دلايل تاريخي و قانوني داشت. اكنون از برجام عبور كردهايم اما نميتوان از تجربيات ادبيات گفتگو در مورد آن حين ، قبل و بعد از تصويب عبور كرد. اصولگرايان بايد قدري مهربانانه با هم گفتگو كنند تا بتوانند به وظايف قانوني خود در سطح ملي عمل كنند.
اصولگرايان كه خود را پايبند به امام و رهبري و قانون اساسي و اصل مقدس ولايت فقيه ميدانند، بايد قاعده "اني سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم" را رعايت كنند. كمترين اثر رعايت اين قاعده پرهيز از ستيزهجويي باهم و حركت در يك بستر عقلاني براي انجام وظايف اصولي و تاريخي خود است.
توپ برجام ابتدا در زمين اعتداليون و نهايتاً اصلاحطلبان بود. اينكه آن را به عنوان يك مسئله جدي در داخل اصولگرايان قالب كنند و خود بيرون بايستند و نگاه كنند، از شيرينكاريهاي سياسي آنها بود.
تجربه انتخابات سال 92 نشان داد كه بر هم زدن معادلات رقابت به گونهاي كه معلوم نباشد كي با كي رقيب است، يك مدل فريبكارانه براي به جان هم انداختن اصولگرايان است. رقيب بدون هزينه از راه ميرسد و با استفاده از غفلت اصولگرايان صحنه بازي را به نفع خود رقم ميزند.
شتابزدگي در تصميم سازي در مورد برجام خيلي عقلاني نبود. خرج كردن از ارادههاي بيرون مجلس هم معقول نبود. بايد اضلاع اصولگرايي در مجلس با عقل جمعي موضوع را فيصله ميدادند. پيشنهادها در مورد جزئيات را ميشد راحت مديريت كرد. يك طرف كه موافق اصل برجام و اصل طرح بود ميتوانست خود را كنار بكشد و از پيشنهادها صرف نظر كند. باقي پيشنهادها در 9 مورد ميتوانست تجميع شود و تا ظهر يا بعدازظهر سهشنبه يا فرداي آن روز موضوع خاتمه مييافت.
اينكه گفته شد ظرف 15 دقيقه براي 15 سال مجلس تصميمگيري كردند هر چند با واقعيت رسيدگيها منطبق نيست اما به هر حال مهري بود كه بر مصوبه برجام مجلس حك شد! اصولگرايان پسابرجام را در پيش دارند كه مهمترين موضوع آن "نفوذ" است. اگر بخواهند با همين ادبيات بررسي برجام به پسابرجام وارد شوند بعيد است بتوانند جلوي نقشههاي دشمن را بگيرند. عدهاي تنافر و تخاصم بين اصولگرايان را مديريت ميكنند.
براي برون رفت از اين وادي نامهرباني چند توصيه اخلاقي و سياسي زير خالي از لطف نيست؛
1- اصولگرايان بايد باور كنند كه در مورد مسائل كشور راهحلهاي متفاوت دارند. اما اين تفاوت در ديدگاه، دليل بر خروج از ادب و نزاكت سياسي نيست. ما وظيفه داريم به ديدگاههاي هم احترام بگذاريم. حتي در گفتگوهايي كه در سطح ملي انجام ميشود به ديدگاههاي رقيب به ديده احترام نگاه و اختلافات را از طريق گفتگو حل كنيم.
2- هزينه تحمل يكديگر به مراتب كمتر از جدال و مراء است. اين هزينه را بايد پرداخت و از منازعه پرهيز كرد.
3- اصل، مصالح و منافع ملي است. براي رسيدن به «اجماع» بايد با مهارت عمل كرد. يكي از مهارتها كنترل خشم، كينه و بغض و بيمهري به يكديگر است.
4- نقد يكديگر را حتيالمقدور زير سقف گفتگو ببريم و نهايتاً با عقل جمعي به قاعده راي بسپاريم و نظر اكثريت را فيصله بخش
بدانيم.
***
تا انتخابات زمان زيادي نداريم. گفتگوهاي خوبي در اين وادي صورت گرفته است. تلخيهاي بررسي برجام در مجلس نبايد سايه خود را بر اين گفتگوها بيندازد. تا آن زمان بايد چند كار صورت گيرد؛
1- زمان براي اصلاح ذات البين هست. از اين مهم غفلت نكنيم.
2- از كساني كه به هر دليل به آنها بيمهري شده، استمالت كنيم تا راه تفرقه و تشتت را ببنديم.
3- وحدت و همگرايي يك فريضه مهم است و تعمد در بر هم زدن آن نه مشروع است و نه اخلاقي.
4- مراقب نفوذيها در درون و بيرون جريان اصولگرايي باشيم. هر كس كه بر طبل واگرايي بكوبد به او شك كنيم. چنين كسي خيرخواه اصولگرايان نيست.
5- افتخار اصولگرايان، تجميع آنها زير خيمه ولايت است. در درون خيمه هر كس از تنافر و تخاصم در درون ياران ولايت دفاع كند با منطق عاشورايي «اني سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم و ولي لمن والاكم و عدو لمن عاداكم» نميخواند. دشمن منتظر است در ميان صفوف ما شكاف ايجاد كند و زيست انگلي خود را در درون شكافها سامان دهد. دشمن در حال مصادره سرمايه اجتماعي اصولگرايان به نفع رقيب است. مراقبت از زيرمجموعهها و جبران قصورها و تقصيرها و غفلتها يك وظيفه ولايي است كه در كلام رهبري همواره به آن دعوت شدهايم. نبايد اين دعوت را ناديده بگيريم و هركس ساز خود را كوك كند. نبايد در گذشته توقف كنيم، رصد سناريوي دشمن به ما ميگويد قدري هم به آينده فكر كنيم. نوسازي گفتمان اصولگرايي ما را از اين برهه عبور ميدهد.
غيريت ما در گفتمان جديد اصولگرايي هيچ يك از اضلاع اصولگرايي نيست. نبايد اجازه دهيم رقيب اصلي را از ما پنهان كنند و ما را وادار نمايند با هم رقابت كنيم.
بايد ديد در گفتگوها راه را كجا اشتباه آمدهايم تا به نقطه اول برگرديم. گفتگوها بايد در بستر انصاف، عدالت، احترام متقابل و از همه مهمتر پرهيز از خودشيفتگي باشد. فضاي گفتگو بايد فضاي جستجوي حق باشد.
كم حوصلگي براي گفتگو سم است، صبر، بردباري و استقامت ميخواهد. ،رهبري، اصولگرايان را متحد، يكپارچه، مصمم و مهربان باهم ميخواهد.