ایران به بازیگری فعال در قاره سیاه تبدیل شود

آفریقا، سرزمین فرصت‌هاست، قاره‌ای كه می‌توان با برنامه‌ریزی اصولی و عملیاتی، شاخص‌های اصلی اقتصاد ملی را در آن به ویژه در حوزه‌های كشاورزی، صنعتی - خدماتی و البته اجرای پروژه‌های فنی و مهندسی، محقق كرد.

به گزارش نما به نقل از فارس، معاون رئیس جمهور آفریقای جنوبی در صدر یک هیأت بلند پایه سیاسی و اقتصادی وارد تهران شد.

«سریل راما فوزا» به دعوت جهانگیری به تهران سفر کرده تا علاوه بر بررسی و بازنگری اساسی در مناسبات دوجانبه پرتوریا - تهران، مقدمه سفر رئیس جمهور این کشور تاثیرگذار در قاره آفریقا را به کشورمان در فصل زمستان فراهم کند.

سفر معاون رئیس جمهور آفریقای جنوبی به تهران در چارچوب توسعه و گسترش روابط همه جانبه بین دو کشور، نقطه عطفی در روابط دو کشور محسوب می‌شود.

همزمان با مذاکرات معاونان رؤسای جمهور ایران و آفریقای جنوبی در زمینه توسعه همکاری‌های دوجانبه، منطقه‌ای و بین‌المللی، هیأتی متشکل از 160 بازرگان و صاحبان صنایع و سرمایه آفریقای جنوبی در تهران حضور دارند تا فردا با همتایان خود در بخش خصوصی دیدار کنند، این دیدار البته امیدها را برای افزایش حجم مناسبات اقتصادی ایران - آفریقای جنوبی تقویت می‌کند.

وزیر اقتصاد کشورمان البته اردیبهشت ماه بود که در دیدار وزیر خارجه آفریقای جنوبی در تهران گفت: در حال حاضر حجم روابط تجاری دو کشور به رغم توسعه مناسبات سیاسی، در حد صفر است و این روابط، متناسب با ظرفیت‌های اقتصادی و همکاری‌های دو طرف نیست.

تابستان امسال کمیسیون عالی و همچنین کمیته مشترک سیاسی جمهوری اسلامی ایران و آفریقای جنوبی در تهران برگزار شد.

اما جایگاه معاون رئیس جمهور آفریقای جنوبی در دولت این کشور بسیار برجسته و راهبردی است، بطوریکه وی نه تنها سمت جانشین رئیس جمهور و عهده دار مسئولیت‌های سیاسی است (به واسطه فعالیت‌های موثر در بخش سیاسی)، بلکه سابقه این مقام آفریقای جنوبی در فعالیت‌های اقتصادی و بازرگانی موجب شده تا نقش موثری در برنامه‌های اقتصادی آفریقای جنوبی ایفا کند.

رامافوزا البته از آنجا که از افراد مورد اعتماد و امین نلسون ماندلا بود، به همین علت، وی پس از برگزاری اولین انتخابات آزاد آفریقای جنوبی در سال 1994 (1373) به عنوان رئیس مجمع قانون اساسی این کشور انتخاب شد تا در این مجمع، قانون اساسی جدید آفریقای جنوبی نگاشته شود.

از این رو، سفر وی به همراه یک هیأت بلند پایه سیاسی و اقتصادی شامل بخش‌های دولتی و خصوصی، سرفصل‌های تازه‌ای را برای همکاری‌های مشترک می‌گشاید.

رامافوزا، اکنون یکی از گزینه‌های ریاست حزب حاکم ANC در کنگره سراسری این حزب در سال 2017 است که به اعتقاد تحلیلگران، در صورت پیروزی این حزب حاکم در انتخابات ملی، به سمت رئیس جمهوری آفریقای جنوبی انتخاب خواهد شد.

رامافوزا پایه گذار یکی از قدرتمندترین انجمن‌های صنفی موسوم به NUM (اتحادیه ملی معدنکاران) است که نقش کلیدی در بخش معدنی این کشور داشته است.

وی همچنین با پایه گذاری «هلدینگ شاندوکا» و فعالیت در بخش انرژی، بانکداری و بیمه املاک و ارتباطات یکی از مدیران ارشد اقتصادی آفریقای جنوبی محسوب می‌شود.

در کنار این موارد حضور در هیأت مدیره شرکت‌های موفقی مانند MTN و استاندارد بانک، بخش دیگری از کارنامه اقتصادی وی به شمار می‌رود. برآوردها نشان می‌دهد رامافوزا معاون رئیس جمهور آفریقای جنوبی، یکی از ثروتمندترین افراد این کشور مهم جنوب قاره آفریقا محسوب می‌شود.

* باید در آفریقا، بازیگری فعال بود

آفریقا، سرزمین فرصت‌هاست، قاره‌ای که می‌توان با برنامه ریزی اصولی و عملیاتی، شاخص های اصلی اقتصاد ملی مان را در آفریقا بویژه در حوزه های کشاورزی، صنعتی - خدماتی و البته اجرای پروژه های فنی و مهندسی، محقق کرد.

افزایش مناسبات سیاسی نیز در قالب گفتگوهای منطقه ای و اثرگذاری در حل بحران های موجود در مناطق موثر آفریقا، یکی دیگر از اهدافی است که باید در این گونه سفرهای دیپلماتیک، دنبال شود. تجربه ها و مشاهدات حوادث و مناسبات موجود در آفریقا نشان می دهد که باید در شرایط جدید به ویژه در مناسبات اقتصادی، «بازیگری فعال» بود تا اینکه «تماشاگری بالفعل.»

نخستین گام برای رسیدن به این رویکرد، ایجاد ساز و کارهای مناسبی است که انگیزه های لازم را برای تحرک بخشیدن فعالیت های بخش خصوصی فراهم کند؛گامی بلند که باید از دل ارتقای مناسبات، اجرای موافقتنامه های همکاری و اجتناب از اخذ مالیات های مضاعف بین تهران با کشورهای آفریقایی بدست می آید.

تقویت و پشتیبانی از بخش های عمومی و خصوصی و فعالیت آنان در کشورهای آفریقایی همواره نتایج مثبتی داشته و دارد. نگارنده در سفری که سال گذشته به زیمباوه و بروندی داشت این موضوع را به عینه مشاهده کرد که چگونه شهروندان آفریقایی از خدمات کارآفرینان ایرانی ها در این دو کشور چگونه استفاده می کنند. ساخته شدن درمانگاهی در کشور بروندی به نام امام رضا (ع) توسط یک پزشک ایرانی و خدماتی که این درمانگاه ارائه می کند و همچنین توسعه درمانگاه هلال احمر ایران در حراره پایتخت زیمباوه به منظور خدمت رسانی بیشتر به شهروندان این کشور، تاثیر مثبت زیادی در این کشور به نام ایران گذارده است.

شاید کل سرمایه گذاری انجام شده برای راه اندازی این دو مجموعه پزشکی ایرانی در زیمباوه و بروندی، به اندازه تعدادی از طرح ها و پروژه های نیمه تمام داخلی هم نشود اما تاثیرگذاری آن به مراتب بیشتر و نفوذ آن هم به عنوان یکی از مولفه های قدرت، با اهمیت تر است.

در این میان، حضور سرمایه داران ایرانی در کشور اوگاندا و حضور جدی یک ایرانی در تاسیس یک بانک کارآمد در این کشور، واقعا دستاوردهایی است که هم اکنون کارآفرینان ایرانی توانسته اند بدون ذره ای حمایت دستگاه های دولتی، در آفریقا حضور یابند. به این فهرست که تنها به عنوان نمونه از آن یاد می شود، اضافه کنید حضور کارآفرینان ایرانی را در کشور تانزانیا که توانسته اند در عرصه گاز رسانی در بخش های مختلف این کشور به صورت سیلندر، جایگاهی ویژه برای خود بدست آورند.

رویکرد توسعه مناسبات با کشورهای قاره آفریقا نباید در پیچ و خم گفتگوهای سیاسی و بروکراسی اداری در سفارت خانه های ما در آفریقا، به بایگانی سپرده شود. ذکر این نکته جالب است که مثلا وزیر اقتصاد کشورمان البته اردیبهشت ماه بود که در دیدار وزیر خارجه آفریقای جنوبی در تهران گفت: در حال حاضر حجم روابط تجاری دو کشور به رغم توسعه مناسبات سیاسی، در حد صفر است ؟! و این روابط، متناسب با ظرفیت‌های اقتصادی و همکاری های دو طرف نیست.

نقش و تاثیرگذاری منفی یا مثبت سفارت خانه های ایران در شناسایی فرصت های اقتصادی در کشورهای آفریقایی را البته نباید از نظر دور داشت. برخی کارشناسان معتقدند یکی از علل و موانع حضور نیافتن جدی بخش اقتصادی ایران در کشورهای آفریقایی به رغم وجود مزیت های رقابتی و پیوندهای فرهنگی و دینی، نداشتن انگیزه تجارت در مناطق دور دست است. به همین دلیل، بسترسازی و حمایت های قانونی و حقوقی و به زبان ساده کادرسازی حقوقی از سوی دولت ها باید به صورت مستمر در دستور کار قرار گیرد.

اینکه کشورهای آفریقایی برای دستگاه دیپلماسی ایران از حالت بالقوه، به مجموعه کشورهایی با فرصت های سرمایه گذاری کار آمد تبدیل شود، نکته است که باید در دستور کار تصمیم گیرندگان قرار گیرد و دیگر نباید شاهد باشیم که برخی سفارتخانه ها به جای کمک به بخش خصوصی و سرمایه گذاری در آفریقا، خود به مانع تبدیل شوند.

در این میان، یکی دیگر از راهکارهای عملی جهت تحقق حضور بهتر اقتصادی بخش های مختلف ایران در آفریقا، حمایت های تشویقی از بخش خصوصی آنهم از طریق تضمین سرمایه گذاری و مشوق های گمرکی (در حوزه صادرات غیرنفتی) است.

به عنوان نمونه، دیدار نگارنده با فعالان اقتصادی و مسئولان دولتی کشور تانزانیا نشان می دهد که بانک های این کشور مشوق های خوبی به سرمایه گذاران می دهند. یکی از کارآفرینان ایرانی حاضر در این کشور با اشاره به کمک های مالی بانک های تانزانیا و دیگر بانکهای توسعه ای آفریقا از سرمایه گذاران خارجی گفت: دولت تانزانیا متوجه کم کاری و بی کیفیت بودن فعالیت های چینی ها در طرح های عمرانی تانزانیا شده است به همین دلیل بسیار راغب است پروژه های عمرانی خود را به متخصصان ایرانی که عملکردشان طی دهه گذشته در تانزانیا مشخص شده است، بسپارد.

هم اکنون بر اساس برآورده های صورت گرفته، کشورهای جنوب آفریقا با 100 میلیارد دلار کسری برای پیشبرد بودجه های عمرانی و توسعه زیر ساخت های ارتباطی همچون ساخت جاده - راه آهن و شبکه های آب و برق مواجهند و به همین دلیل، سران چهارده کشور عضو جامعه توسعه جنوب آفریقا(سادک) هم همواره بدنبال جذب سرمایه گذاران خارجی در این بخش هستند.

سادک، ساز و کار اصلی تدوین سیاست خارجی کشورهای جنوب آفریقا را در دست دارد و شامل کشورهای آفریقای جنوبی، آنگولا- بوتسوانا، جمهوری دموکراتیک کنگو، لسوتو، موزامبیک، مالاوی، موریس، نامیبیا، سیرالئون، سوازیلند، تانزانیا، زامبیا، زیمبابوه و سیشل است. مقر جامعه توسعه جنوب آفریقا در شهر گابورون در بوتسوانا است. ماداگاسکار عضو معلق شده سادک است و با احتساب این کشور شمار اعضای سادک به ۱۵ کشور می‌رسد.

اما از سوی دیگر، کشورهای آفریقایی بالاخص کشورهایی مانند ساحل عاج و تانزانیا در آفریقای زیر صحرا و همه کشورهای شمال آفریقا همچون تونس، الجزایر و مراکش که از ثبات اقتصادی مناسبی در حال حاضر برخوردارند، در سال های اخیر تلاش کرده اند نقش و حضور جدی تری در معادلات بین المللی داشته باشند. از این لحاظ مطلوب است حضور اقتصادی در این کشورها، به یک دستور العمل تبدیل شود.

پیشنهاد می‌شود وزارت خارجه برای توسعه همکاری‌ها با آفریقا در شرایط جدید، طرح اجرایی و عملیاتی «تدوین سند راهبرد کاربردی» در مورد شیوه همکاری با آفریقا را در دستور کار قرار دهد زیرا اکنون جامعه اقتصادی شرق و جنوب آفریقا (کمیسا) ، جامعه اقتصادی جنوب آفریقا (سادک) و جامعه اقتصادی غرب آفریقا ( اکوواس ) همگی با جمعیتی بالغ بر 700 میلیون نفر ، بازاری جذاب برای پیمانکاران و فعالان اقتصادی ایران به شمار می رود.

در این میان، تبیین تجربه حضور اقتصادی چین در قاره آفریقا می تواند برای بخش خصوصی ایران مفید باشد؛ چین در سال 2000 تنها چهار میلیارد دلار با قاره آفریقا مبادلات تجاری داشت و این حجم در سال 2014 به بیش از 220 میلیارد دلار رسیده است و الان می توان گفت که برخی از بحرانها در قاره آفریقا بر اثر رقابت های پنهان قدرتهای خارجی از جمله چین ، آمریکا و کشورهای اروپایی شکل می گیرد.

البته ذکر این نکته هم ضروری است که چین تلاش کرده است در آفریقا با در اختیار گرفتن پروژه های اقتصادی از کوچک تا بزرگ ، بازار قاره را در اختیار بگیرد. جالب اینکه، اکثر شرکت های چینی در اجرای پروژه های خود در بسیاری از کشورهای آفریقایی، بجای دریافت پول به دنبال کسب امتیازات مختلف از جمله بهره برداری از معادن کشورهای مقصد خود در آفریقا هستند و شواهد نیز این موضوع را در کشورهای عضو جوامع "کمیسا" و "سادک" در شرق و جنوب آفریقا تایید می کند.

* فرصت‌ها بیشتر از تهدیدها

وزیر امور خارجه چندی پیش در دیدار خانم حانا سروا تته وزیر امور خارجه و همگرایی منطقه ای کشور غنا بود که بر ضرورت همگرایی کشورهای آفریقایی و جامعه بین الملل در مبارزه با گروهک های تروریستی تاکید کرد. در این دیدار دو طرف با اشاره به حضور گروه های افراطی و خشونت گرا همچون داعش در خاورمیانه و بوکوحرام در آفریقا، چالش های ناشی از رویکردهای گروه های تروریستی بوکوحرام و الشباب در آفریقا را مورد بحث و تبادل نظر قرار دادند.

اما واقعیت های سر صحنه و اهداف توسعه بخشیدن به فعالیت های تروریستی در قاره آفریقا نشان می دهد که گروهک های تروریستی و شاخه آفریقایی القاعده هم اکنون از تفکر غربی ، عربی و عبری تغذیه می شوند و این گروه ها ی تکفیری - افراطی تلاش می کنند جهان اسلام را خشونت طلب ، بحران ساز و فاقد ارزش های انسانی نشان دهند.

اخبار نشان می دهد در ماههای اخیر، گسترش فعالیت گروههای تروریستی بوکوحرام و الشباب در قاره آفریقا شدت گرفته است و این گروههای مانند بوکوحرام با داعش بعیت کرده اند که عمدتا در غرب و شمال آفریقا حضور دارند. گروههایی دیگر نیز مانند الشباب در شرق آفریقا زیر پرچم القاعده در حال فعالیت هستند؛ افراط گرایان بوکوحرام در شمال شرق نیجریه مدام به شهرهای و روستاهای این کشور و کشورهای همسایه حمله می کنند و به قتل و غارت مشغولند. شورشیان بوکوحرام از سال 2009 میلادی تا کنون حدود 15 هزار نفر را به شدیدترین وجه ممکن کشته اند.

اما با وجود گسترش فعالیت گروههای تروریستی در مناطقی از قاره آفریقا ، ناامنی مسئله ای فراگیر در کل این قاره نیست و نباید آفریقا را قاره ناامن جلوه داد چرا که توسعه فعالیت های تروریستی، پدیده ای سیال است و امکان سرایت آن به سایر مناطق ازجمله اروپا و آمریکا وجود دارد و ایده مشغول کردن مسلمانان با تروریسم در نهایت، آسیب دیدن کشورهای پرورش دهنده تروریست ها را نتیجه خواهد داد.

آگاهان معتقدند گسترش تروریسم در برخی کشورهای آفریقایی ، تاثیرات گسترده اقتصادی به همراه دارد و درکشورهایی مانند تونس و برخی کشورهای آفریقایی که حیات اقتصادی آن به گردشگری بستگی دارد، تروریسم شاهرگ اقتصادی این کشور را نشانه گرفته است.

اما در این میان، انسداد سیاسی در برخی کشورهای قاره آفریقا هم که گروههای تروریستی در آنها فعالیت می کنند، یکی از دلایل کندی مبارزه با گروههای تکفیری و شاخه های القاعده در این کشورهاست.

همچنین طمع برخی قبایل به دستیابی به منافع اقتصادی و قدرت سیاسی در شرایط ناامن در برخی کشورهای آفریقایی ، یکی دیگر از دلایل توسعه فعالیت های تروریستی و تلاش برای تضعیف قدرت مرکزی محسوب می شود . برخی کارشناسان بر این باورند که شکل دادن و کمک به توسعه فعالیت های تروریستی در برخی کشورهای آفریقایی از جانب محور غربی ، عربی و عبری برای مقابله با توسعه" گفتمان مقاومت " صورت گرفته است.

در این میان؛ با شکل گیری تحولات جدید در لیبی و فقدان دولت ملی در این کشور ، القاعده تلاش دارد از افغانستان به لیبی نقل مکان کند زیرا لیبی علاوه بر اینکه " سرپل ارتباطی" آفریقا به قاره اروپا محسوب می شود ، دارای منابع گسترده نفت هم است؛ سواحل گسترده ای دارد و امکان نیروگیری در این کشور برای گروه های تروریستی بسیار مهیاست.

بدون تردید، هم اکنون گروههای تکفیری در آفریقا بر رنج و محنت مردم این قاره تاثیر گذاشته اند و کشورهای غربی هم با سوء استفاده از این شرایط، به فکر صید ماهی های بزرگتر خود هستند. کارشناسان عقیده دارند که این گروهها در بستر دلارهای آمریکایی، حمایت های غربی و اندیشه های وهابیت سعودی که طی سال های متمادی با تطمیع ،تبلیغ شده است بخش های مختلف آفریقا را متأثر کرده اند.

واقعیت آن است که اسلام در آفریقا هیچ نسبتی با افراطی گری نوع داعشی ندارد و در همان نیجریه که محل بروز و ظهور اصلی گروه بوکوحرام است بیش از 80 حزب و انجمن اسلامی در تقابل کامل با گروهک تروریستی بوکوحرام قرار داشته و در شرایط مختلف، به فعالیت مشغولند.

اما در این میان "پدرخوانده های خارجی" از کشورهای غربی با حمایت از گسترش افراطی گری و تروریسم در برخی مناطق استراتژیک آفریقا به دنبال حذف رقیب از مناسبات اقتصادی و سیاسی این کشورها هستند. کارشناسان معتقدند: هرگونه عقب نشینی از این حربه غربی ها، قطعا حذف منافع را به دنبال دارد.

قاره فرصت ها نباید به حال خود رها شود؛ سرزمینی که منافع آن بیشتر از تهدیدهای ساختگی آن است و می توان با برنامه ریزی صحیح کوتاه و بلند مدت اقتصادی، حضوری پایداری در آن داشت؛ این حضور مطمئنا تضمین کننده تحقق اهداف ترسیم شده در چشم انداز 20 ساله ایران است.

۱۳۹۴/۸/۱۶

اخبار مرتبط