به گزارش نما؛ روزنامه جوان در یادداشتی به قلم الناز خمامی زاده نوشته است: در هفتهها و ماههاي اخير ميزان بروز اشتباهات رسانه ملي يا افراد و هنرمندان مرتبط با آن افزايش چشمگيري داشته است. اشتباهاتي كه يا به سيستمهاي نظارتي صدا و سيما باز ميگردند يا به افراد و نيز فيلترينگي كه آنها از طريقش وارد اين سازمان شدهاند، اما شايد مهمترين مشكل، قدرت و قلمرو شخصيتهايي باشد كه به امنيت و بقاي خود در اين سازمان اطمينان دارند.
بروز اشتباهات سهوي در يك رسانه اجتنابناپذير است اما وقتي فاصله وقوع آنها كاهش پيدا كند، آنگاه است كه بايد به دنبال عامل بروز اين مشكلات گشت. در خارج از جامجم علي ضيا، مجري يكي از برنامههاي گفتوگومحور شبكه سوم عليه مربي تيم باشگاهي استقلال شعار موهن سر ميدهد. چند هفته قبلتر و در خارج از جامجم، يك بازيگر جوان ناشناخته تلويزيون ناگهان به امارات ميرود و در حركتي اعتراضي دست به كشف حجاب ميزند. قبلتر از آن كارشناس آشپزي يكي از برنامههاي خانوادگي شبكه 5 به يكي از سرداران شهيد توهين ميكند. باز هم چند هفته قبلتر و در داخل جامجم مجري يكي از برنامههاي خانوادگي همين شبكه در مقابل دوربين زنده سهواً روزهخواري ميكند. صدا و سيما در هفتهها و ماههاي گذشته اتفاقات و حواشي بسياري را پشت سر گذاشته است كه شايد اولين نمونهاش همان حاشيهسازي پرسر و صداي پزشكان براي سريال «درحاشيه» آن هم در روزهاي ابتدايي آمدن محمد سرافراز به اين سازمان بوده است.
در كنار اين اتفاقات گاه نيز مديران جديد صدا و سيما شاهد تلاشهايي پنهان براي ايجاد حاشيه حول محور اين سازمان بودهاند كه از جمله آنها ميتوان به انتشار خبري كذب مبني بر جداسازي نيروهاي زن و مرد در راديو اشاره كرد.
در واقع تكرار اين قبيل اتفاقات ميتواند بهانه خوبي براي آن دسته از افراد يا رسانههايي باشد كه سوداي مخالفت با رسانه ملي را دارند. به همين خاطر كوتاه شدن فاصله ميان وقوع اشتباهات در اين سازمان به منزله هشدار و زنگ خطر براي مديران آن است؛ اتفاقاتي كه بايد با دقت علتيابي شوند.
شايد بخش عمدهاي از اين مشكلات به سيستم نظارتي صدا و سيما باز گردد. به نظر ميرسد كه رسانه ملي در مورد پديدهاي تحت عنوان ناظر پخش هنوز به توازن مشخصي در شبكههاي مختلفش نرسيده باشد؛ چراكه نظارت پخش در برخي شبكههاي اين رسانه به شكلي سختگيرانه اعمال ميشود و با زير ذرهبين گذاشتن مواردي سطحي به راحتي ميانگين ساعت پخش يك برنامه را كوتاه ميكند اما گاه در موارد واضح و مشخص اين نقش ناگهان كمرنگ ميشود.
در عين حال نميتوان گناه بروز اين مشكلات را تمام و كمال به گردن رسانه ملي انداخت. گاه اين بار بر دوش شخصيتهايي قرار ميگيرد كه يادشان رفته در قبال جايگاه مهم رسانهاي كه به آنها داده و سپرده شده چه نقش و مسئوليت مهم اجتماعي را برعهده دارند و چگونه بايد از بروز برخي رفتارهاي ناشيانه خودداري كنند. از سوي ديگر بخش مهمي از مشكلات كنوني صدا و سيما به شخصيتهايي مربوط است كه ساليان سال در اين سازمان تجربه كسب كرده يا برنامه اجرا كردهاند.
اين شخصيتها نسبت به آينده كاري خود در اين سازمان اطمينان خاطر دارند و لذا جرئت اداي هرگونه مطلب يا رفتاري را به خود راه ميدهند. آنها بر اين باور هستند كه بيشتر از آنكه به رسانه ملي متكي باشند، رسانه ملي به آنها متكي است و به همين خاطر از هيچ چيزي باكي ندارند. ناتواني رسانه ملي در مديريت اين شخصيتها خود دليلي براي بروز برخي اتفاقات غيرمعمول است. همچنين به همان اندازه كه فيلترهاي ورودي اين سازمان براي ورود افراد و استعدادهاي تازه محدود است اين فيلترها گاه امثال افرادي چون كارشناس آشپزي شبكه 5 سيما يا بازيگر كشف حجاب كرده سريال «آمين» را بدون مشكل به اين سازمان راه دادهاند.
رسانه ملي و صدا و سيما هميشه موافقان و مخالفان خود را داشتهاند و عملكردشان هميشه زير ذرهبين بوده است. با اين حال اين سازمان چه در رابطه با اشتباهات درون سازماني خود و نيز چه در رابطه با اشتباهاتي كه به صورت غير مستقيم وصله ناجورش شدهاند روشهاي محكم و مشخصي را اتخاذ كرده است تا جلوي هرگونه حاشيهسازي از سوي مخالفانش را بگيرد.