به گزارش نما به نقل از اسراء نيوز، آيت الله جوادي آملي در جلسه درس اخلاق هفتگي خود به بيان و تفسير حديثي از امام حسن مجتبی(ع) پرداخته و به نکات زیر اشاره کرده است.
مرحوم کليني از وجود مبارک امام مجتبي عليه السلام نقل مي کند که آن امام همام فرمود: «کُونَوا أَوْعِيَةَ الْعِلْمِ وَ مَصَابِيْحَ الْهُدَي»؛ يعني بکوشيد که ظرف دانش باشيد و چراغ هدايت! يعني طوري باشد که علاوه بر اينکه جان و قلبتان خالي از علم و معرفت نباشد تا راه خود را تشخيص بدهيد، چراغ هدايت باشيد تا به ديگران راه نشان بدهيد.
امام نفرمودند صرفاً عالم بشويد! يا تنها برويد حوزه و دانشگاه درس بخوانيد، بلکه فرمودند ظرف دانش باشيد که دانش از شما به جامعه منتقل شود همان طور که پيغمبر(عليه و علي آله آلاف التحيّة والثناء) فرمود «النَّاسُ مَعَادِن کَمَعَادِنِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّة» ؛ شما بکوشيد که معدن علم و هدايت باشيد.
حرمت و ارزش علم به اندازه معلوم است، اگر معلوم, عالِم را بعد از مدتي رها کند، علم هم رهاشدني است و اگر معلوم همراه عالم به جهان ديگر هجرت کند و همسفر او باشد بلکه بعد از هجرت شکوفاتر شود اين علم, نافع است. زمينشناسي, زمانشناسي, آسمانشناسي, درياشناسي, سنگشناسي, طلاشناسي, نفتشناسي و گازشناسي همه اينها علومي است که سودمند است؛ اما تا صبغه ديني پيدا نکند و تا در اثر آن صبغه پايدار نباشد، سودمند نخواهد بود چرا که بعد از مرگ نه نفت و گازي هست نه آسمان و زميني و نه دريا و صحرايي! اگر بعد از مرگ اين معلوم وجود ندارد در نتيجه علم آن هم نخواهد بود؛ آنگاه انسان در آن عالَم, عالِم نخواهد بود و افسوس او اين است که من چيزي تهيه کردم که مرا در اين جهان همراهي نکرده است.
علمي حقيقتاً نافع است که هرگز نميرد، اگر اميرالمؤمنين(سلام الله عليه) فرمود: «أَلْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِيَ الدَّهْرُ»، هر عالمي را نگفتند, بلکه اين بيان نوراني تعليق حکم بر وصف نشانه عليّت آن علم پايدار است، اگر معلوم رخت بربست، علم هم رخت برميبندد، قهراً عالم بودن او هم رخت برميبندد. حضرت فرمود شما علم اصليتان آيه محکمه است؛ يعني خدا, اوصاف خدا, اسماي خدا, افعال خدا, اقوال خدا, آيات خدا، در حقيقت جهان را توحيد پُر کرده است.
همانطور که از نظر عقيده فروعي داريم و اصولي, در بخشهاي علم و دانش هم اينچنين است اگر آن علم توحيدي باشد، اين معلوم به عنوان آيت الهي صبغه ديني پيدا ميکند و در نتيجه ما را در جهان ابدي همراهي ميکند و اگر آن اصول نباشد، و فقط صرفا زمينشناسي، گازشناسي، نفتشناسي و امثال اينها باشد چون «إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ» در پيش است معلوم رخت برميبندد علمش هم رخت برميبندد. بايد همواره توجه داشت که ماييم و ابديّت ما و براي ابديّت، ما يک علم ابدي لازم داريم.
عقل, لازم است ولي کافي نيست، عقل کارش انديشه است اما ما با انديشه به تنهايي به مقصد نميرسيم، تا انگيزه ناب اين انديشه را همراهي نکند اين علم ميشود بيعمل, وقتي علم بيعمل شد نه تنها راهبر نيست بلکه بي ثمر نيز خواهد بود. آن دلي که کينه در آن نباشد، خيانت نکند، بدِ کسي را نخواهد، چنين قلبي آن علوم را به عنوان مظروف ميپذيرد.