به گزارش نما به نقل از خبرآنلاین؛ بازی های لیگ برتر معمولا قشنگ نیست. بازی ها سرعت بالایی ندارد. برای دیدن یک بازی زیبا در فوتبال، نیاز به چیزهایی هست؛ به زمین خوب، بازیکنان با کیفیت، ورزشگاه پر و البته یک گزارشگر خوب. حال که هیچ چیز در فوتبال ایران جور نیست، گویا باید از داشتن گزارشگر خوب-البته غیر از چند مورد انگشت شمار- هم نا امید شد. سطح توقعات ببیندگان به جایی رسیده که توقع ندارند گزارشگر اطلاعات خوبی داشته باشد و بازیکنان را بشناسد؛ آنها فقط توقع دارند که گزارشگر حداقل اتفاقات داخل زمین را روایت کند و به طرفداری از تیمی نپردازد. این ساده ترین خواسته از یک گزارشگر فوتبال است. در بازی هایی که در آزادی برگزار می شود، معمولا طرفداری از تیم خاصی وجود ندارد اما بعضی از گزارشگران از جمله خیابانی گاها اشتباهاتی می کنند که تا هفته ها سوژه فضای مجازی است.
در شهرستان ها اما وضعیت حادتر به نظر می رسد. از گزارشگر اصفهان گرفته تا تبریز، همه بازی های تیم شهر خود را طوری گزارش می کنند که شباهتی به یک گزارشگر بی طرف ندارند. همین چند وقت پیش بود که گزارشگر اصفهان در بازی پرسپولیس و ذوب آهن که داور با یک تصمیم فاجعه بار دروازه بان قرمزها را اخراج کرد، مدام می گفت: «معلوم است توپ به دست دروازه بان پرسپولیس خورده و دیگر اعتراض بازیکنان این تیم برای چیست؟!» او حتی نیمه دوم هم بار دیگر تکرار کرد که دروازه بان پرسپولیس به درستی اخراج شده است؛ گویا مردم ملاک را حرف های او می دانند و بعد از چنین اظهاری نظری، کارشناس ها ساکت می شوند. این گزارشگر در گذشته هم بارها و بارها به خاطر طرفداری از تیم های سپاهان و ذوب آهن در گزارش هایش، صدای اعتراض خیلی از طرفداران را در آورد. حالا بماند که گاهی اشتباهات عجیبی می کند و مثلا می گوید: «قدیمی پور(دروازه بان سوم پرسپولیس) زننده آخرین گل دربی بود!»
آنچه که گزارشگر تبریزی روز گذشته در بازی استقلال و تراکتور نمایش داد، شیوه جدیدی از گزارشگر بود و همه را به یاد این جمله می انداخت؛ «کسی را که خوابیده می شود بیدار کرد اما کسی را که خود را به خواب زده نه.» گزارشگر تبریزی در اتفاقی نادر حساس ترین و مهمترین صحنه های بازی را اصلا نمی دید و خودش را به ندیدن می زد. مثلا وقتی در نیمه اول توپ در محوطه جریمه به دست مدافع تراکتورسازی خورد، با وجود چند بار پخش مجدد صحنه، گزارشگر بازی انگار رویش را به طرف دیگری کرده بود و حتی یک کلمه در این باره نگفت. در اواخر بازی هم وقتی شجاع خلیل زاده با لگد به جابر انصاری زد، بار دیگر گزارشگر تبریزی استعداد ویژه خود را در ندیدن بروز داد و در اوج درگیری بازیکنان استقلال و تراکتور داشت با خودش فکر می کرد که کدام بازیکن تراکتور اخراج شده است!
اینها تنها نمونه های کوچکی از شاهکار گزارشگرانی هستند که با شیوه مدرن گزارش دنیاها فاصله دارند. آنها که جایی که باید نمی بینند و جایی که نباید، از تیم شان طرفداری می کنند. سال هاست رسانه ها از وضعیت موجود گلایه می کنند و از رسانه ملی می خواهند به نسل جدیدی از گزارشگرها میدان دهند اما گویا این انتقادها، کوچکترین اثری ندارد چون آش همان است و کاسه همان.