چهل
روز از غروب زندگی پر ثمره سردار اسلام حاج احمد قدیریان که سال های عمر خود را در
تبعیت از ولایت گذراند با اقتدا به حضرت عباس به درجه جانبازی رسید و به عشق اهل
بیت درگذشتی شهادت گونه داشت و به دیدار اربابش حضرت سیدالشهدا شتافت.
این
یک ویژه نامه ای کوتاه به مناسبت چهلمین روز در گذشت و در جهت زنده نگه داشتن یاد و خاطره این بزرگ مرد
تاریخ نظام جمهوری اسلامی ایران است
پیام خواندنی مقام معظم
رهبری در پی درگذشت دوست دیرین و صمیمی ایشان
متن پیام به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
خانواده محترم قدیریان
درگذشت دوست دیرین و صمیمی اینجانب
و یار وفادار انقلاب مرحوم حاج احمد قدیریان موجب تاثر عمیق اینجانب
گردید.یادخدمات مخلصانه آن مرحوم به انقلاب در سال های دوران سخت مبارزه و در
دوران پیروزی انقلاب تا کنون هرگز فراموش نخواهد شد و در میزان عدل و فضل الهی
موجب رحمت و مغفرت حضرت حق خواهد بود، انشاالله
اینجانب به همسر محترم و فرزندان گرامی
آن مرحوم و به خانواده های عزادار صمیمانه تسلیت عرض میکنم و اجر و صبر
برای آن ها مسئلت می نمایم.
سید علی خامنه ای
26/خرداد/1391
شعری به مناسبت چهلمين روز درگذشت
سردار حاج احمد قديريان
قديريان كه
غديرش مرام و آئين بود
هميشه پيرو
اسلام و حامي دين بود
تلاشش بهر
ولايت بزرگترين هدفش
براي رهبر
فرزانه يار ديرين بود
غم فراق
شهيدان شام هفتم تير
مدام در نظرش
سخت و تلخ و سنگين بود
نمود سوي
بهشت و پشتيبان پرواز
كه اين عروج
به درد فراق تسكين بود
اگرچه رجعت
او تلخ كام ياران كرد
نداي ارجعي
او را به كام شيرين بود
پيام رهبريش
خوش گواه بود كه او
در آسياب
اطاعت چه سنگ زيرين بود
زسوز دل
بسرود اين چكامه را فرخ
چرا كه در غم
او چهل صباح غمگين بود
فضل الله فرخ
شهيد بهشتي ميگفت وقتي كاري را به قديريان ميسپارم خيالم راحت است
فرزند
مرحوم قديريان گفت: پدرم در مسائل مختلف بازوي توانمندي براي آيتالله
شهيد بهشتي محسوب ميشد به طوري كه اين شهيد بزرگوار هميشه ميگفت "من وقتي
كاري را به قديريان ميسپارم، خيالم راحت است".
عسگراولادی
در توصيف مرحوم حاج احمد قديريان :
پيوسته به دنبال شهادت مي گشت
و
پیوسته به
دنبال گره گشایی از کار مردم بود
از ویژگیهای ایشان این بود که در
آهنگ ولایت، امام و مقام معظم رهبری بسیار دقیق بود.
حبیب الله عسگراولادی از
جمله کسانی است که از سال های دهه 40 و در جریان مبارزات نهضت انقلاب اسلامی با
مرحوم قدیریان آشنا شد و از آنجا که مرحوم قدیریان از اعضای فعال موتلفه اسلامی
بود، این ارتباط تنگاتنگ شد، اگرچه آن مرحوم پس از فرمان حضرت امام(ره) مبنی بر
عدم فعالیت سیاسی نظامیان ارتباط تشکیلاتی خود را با موتلفه قطع کرد.
ایشان
لیاقت این را پیدا کرد که مقام معظم رهبری، به ایشان عنوان لقب دوست دیرینهشان را
بدهند و این عزیز را مفتخر کنند؛ رضوان خدا بر ایشان باشد. در زندگیِ باصلاحیت و سداد این بنده صالح
امتحانهای فراوانی هست. انشاءالله خداوند همه اینها را ذخیره کرده
است برای از حالا به بعدِ ایشان. انشاءالله دعای خیرشان در باره همهمان مستجاب
شود. یکی از ویژگیهای ایشان این بود که در آهنگ ولایت، امام و مقام معظم رهبری
بسیار دقیق بود. ایشان از مؤسسین مؤتلفه چه در دوره اول و قبل از زندان و قبل از انقلاب
و چه در دوره جدید بود، ولی از وقتی امام فرمودند بین نظامیگری و ـبه تعبیر منـ
سیاسیگری یکی را انتخاب کنید، دیگر به عنوان عضو ـچه برسد مؤسسـ پایش را در
مؤتلفه نگذاشت و در هیچ جلسهای شرکت نکرد. گرچه وقتی مشورت میشد، ایشان مشورتها
را با اعتنا پاسخ میداد، اما سعی کرد ذوب در امامت و ولایت را کاملاً اثبات کند.
یکی دیگر از ویژگیهای ایشان این بود که پیوسته به دنبال شهادت میگشت، در کوه و
دشت و صحرا و ایوان و زندان به دنبال شهادت بود و به همین دلیل خطرناشناسترین عضو
برای مؤتلفه بود، یعنی از هیچ خطری هراسی نداشت، زیرا میدانست این خطر او را در
مسیر خواستهاش ـکه شهادت استـ قرار میدهد؛«رضواناللهتعالیعلیه». در عین حال
که یک نظامی بود، کارگزار دفتر مبارک آقا و امدادگر مخلصی بود که شاید در هفته
تعدادی از گرفتاران را معرفی میکرد و چانه میزد، نه اینکه فقط نامه را برای سقط
تکلیف بگیرد و رویش مهر بزند، بلکه برای بعضی از مشکلات انسانها محاسن گرو گذاشت
و حتی امضا کرد و خودش چک داد.از خصوصیات دیگرشان این بود که به دنبال معرفی خود
نبود. در مخفی بودن و بینام بودن اصرار داشت و حتی برای بعضی از مشکلات برادران
ایمانی در اختلافاتی که وجود داشت، وقت میگذاشت. در چند مورد که نمیخواهم اسم
ببرم، وقتی متوجه شد اینها اختلاف مالی دارند، وقت زیادی گذاشت، ریش گرو گذاشت و
تا آخر ایستاد. ایشان واقعاً برای یکی از نمونههایی که به نظر نمیرسید حلشدنی
باشد، فداکاری کرد.
گفتاری از دکتر علیرضا اسلامی
از شاگردان مرحوم قدیریان:
يك
انرژي تمام نشدني بود
دستور مقام معظم
رهبری به حاج احمد در جنگ
حضور
قدیریان در جبهه های جنگ در لبنان
حاج احمدشهید
شیمیایی بود
در
باره حاجاحمد قدیریان باید گفت که در مصادیق «رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ
عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ»(1) بود.از جوانی
با شهید امانی در مسائل آموزش در مسجد شیخ علی فعال بود.
بخش
دیگر آموزشهای نظامی است که همان اول انقلاب احساس نیاز کرد و ما را به مسگرآباد،
شرق تهران در آن بیابانها برد و به ما آموزشهای نظامی داد و کمکم مسئولین دیگر مثل
آیتالله مهدوی، آقای شیبانی و شهید اسلامی را به آنجا برد و آنها هم آموزش تیراندازی
دیدند. بعد در زندان اوین که دادستانی بدانجا آمد برای نیروها آموزش گذاشت و اینها
را اعزام به جبهه هم میکرد.
جنگ
تحمیلی که پیش آمد ما قبلاً آموزش دیده بودیم و نیروهای ما را آماده کرده بود. وقتی
عراق به تهران حمله کرد، 72 نفر عازم جبهه پل ذهاب شدیم که خودش هم آمد و به ما پیوست
و در آنجا حضور داشت. امکانات در جبهه نبود. اسلحه، مهمات، غذا و ماشین با خودمان بود.
ایشان اینها را تأمین میکرد. در مدتی که آنجا بودیم عراق از جنوب حمله کرد. ایشان
گفت: «اگر آقا اجازه بدهند جنوب هم برویم». آن موقع مقام معظم رهبری در جنوب بودند،
با هم جنوب رفتیم. چند بار رفتیم استانداری که آقا آنجا مستقر بودند. یک بار برای نماز
صبح رفتیم و دیدم آقا روی زمین نشسته بودند و نان خشک و یا خرمای خشکی روی زانویشان
بود و میخوردند. بلند شدند و اظهار محبت کردند و پرسیدند: «اینجا چه میکنید؟» جواب
دادیم: «آمدیم که اگر نیاز هست، نیروها را بیاوریم جلو»، چون عراق از اهواز حمله کرده
بود. قدم میزدیم و با ایشان صحبت میکردیم و گزارشها را خدمتشان میدادیم. آقا به
من گفتند: «برو تهران آموزش بده»، به آقای قدیریان هم گفتند: «شما اینجا نیروها را
اداره کن». من گفتم: «آقا! ایشان زن و بچه و کار دارد. ایشان برود تهران و من که مجردم
و کاری ندارم اینجا باشم». آقا گفتند: «نه! برو آموزش بده». همان موقع به منطقه اهواز
رفت و خانههایی را گرفت، و نیروها به اهواز اعزام شدند و در آنجا آنها را اداره میکرد.
بعد کمکم جانشین قرارگاه ، تدارکات و لجستیک شد. در جبههها امکانات نبود و جبهه را
با تدارکاتش تأمین میکرد؛ ضمن اینکه در آنجا حضور فعالی داشت. وقتی حضرت امام فرمودند:
«هر کسی نمیتواند برود برای جبهه پول بدهد»، ایشان نصف سرمایهاش را برای جبهه داد،
درحالی که خودش هم در جبهه حضور داشت.
وسعت دید ایشان به این صورت بود که همان اول که رفتیم
پل ذهاب، یک دوربین فیلمبرداری آورد و دست ما داد و گفت فیلمبرداری کنید. همان کاری
که بعدها شهید آوینی و صدا و سیما انجام میداد و از همان ابتدا به این فکر بود که
این وقایع باید ثبت و ضبط شوند.
بچهها
را به فاو برد و در آنجا قرارگاه ساختند. آنجا شرایط سنگینی داشت که در همانجا شیمیایی
شدیم. اواخر عمرش به ما یا برادران گفت: «تنفسم مشکل دارد و به دکتر مراجعه کردم و
دکتر گفته که آثار شیمیایی دارد بروز پیدا میکند و نخواستم به خانوادهام بگویم که
نگران نشوند». در واقع داشت با ما درددل میکرد.
بخش
چهارم، دادستانی انقلاب است. وقتی شهید قدوسی به عنوان دادستان انقلاب به دادستانی
آمدند، قرار شد افرادی به کمک ایشان بروند که شهید بهشتی هم به دوستان مؤتلفه اسلامی
توصیه فرمودند که بروید کمک کنید. مرحوم قدیریان قبول مسئولیت کردند و مسئولیت اجرایی
به عهده ایشان شد و از آن اول هم در آنجا فعالانه همکاری میکرد و اقدامات متعددی انجام
داد.
موضوع
پنجم، روابط ایشان با شخصیتها و علاقهاش به شخصیتها بود. یکی از این شخصیتها حضرت
امام بود که ایشان فدایی امام بود. شخصیت دیگر شهید بهشتی بود که از ابتدا مثل یک
بازوی اجرایی در خدمت ایشان بود و کارهایش را انجام میداد.
یکی
دیگر از آن شخصیتها مقام معظم رهبری بود. قبل از انقلاب حضرت آیتالله العظمي خامنهای
هر وقت برای کارهایشان به تهران تشریف میآوردند، مرحوم قدیریان یک پژوی استیشن
405 داشت که آن را به مقام معظم رهبری میدادند که ایشان اگر کاری داشتند بروند انجام
بدهند. وقتی مقام معظم رهبری در ایرانشهر در تبعید بودند، آقای قدیریان یک پژو برای
ایشان خرید و برایشان فرستاد که آقا که خواستند این طرف و آن طرف بروند بتوانند با
ماشین بروند. بعد هم در بیت ایشان مسئولیت پذیرفتند علاقمند و فدایی رهبری بود.
در
بخش دیگری که خدمتشان بودم، هیئت نظارت بر انتخابات بود. ایشان در یک دوره عضو هیئت
نظارت بر انتخابات شدند. انتخابات انجام و تمام شد. ایشان گفت: «اینجا یک کار دائم
است و هر سال انتخابات داریم» و یک ساختمان را در خیابان گاندی گرفت و به ما داد و
گفت اینجا را تجهیز کنید. بعد ساختمانی در خیابان شهید قرنی، گرفت و الان جزو دفاتر
شورای نگهبان است. ایشان در حوزههای مختلف فعال بود. آیتالله محمدی گیلانی در سال
69 که دبیر شورای نگهبان بودند، از مقام معظم رهبری خواستند که ولو هفتهای یک ساعت
آقای قدیریان به شورای نگهبان بیاید و اینجا را راه بیندازد. آقا هم موافقت کردند و
آقای قدیریان به آنجا رفتند.
یکی
دیگر از کارها بنیاد هفت تیر بود. هر سال برای این بنیاد مراسمی برگزار میشد و تمام
میشد، اما ایشان این بنیاد را درست کرد و ساختمانی برای خانوادههایی که از شهرستانها
میآمدند خرید که در آنجا مستقر شوند. آنجا اعتبار و بودجه نداشت و آقای قدیریان مجبور
شد خانهاش را بفروشد و بدهی ساختمان را تأمین کند، بعد نتوانستند تأمین کنند و آمدند
در خیابان شهید دیالمه. ایشان واقعاً پای کار بود. سی سال بود که صحبت قتلگاه بود که
بسازند، اما هیچکس همت، جرئت و توانش را نداشت. مرحوم آقای قدیریان پای کار ایستاد
و یک بنیاد بزرگ را با این عظمت با موزه، مسجد، نمازخانه و قتلگاه ساخت. خاطرات شهدا
را جمعآوری، چاپ، آماده کرد و ...
ایشان
در مسائل اقتصادی خیلی انفاق میکرد و وضع مالیاش خوب بود. قبل از انقلاب در لبنان
با شیعیان آنجا درگیری شده بود، در جلسهمان وقتی گفتند کمک کنید من 10 ريال کمک کردم،
اما ایشان پولهای کلانی میداد و بعد هم از طرف شهید بهشتی به لبنان رفت و اقداماتی
را انجام میداد. اینطور نبود که محدود به تهران و ایران باشد، بلکه واقعاً برای همه
مسلمین دلسوز بود.
جالب
است ایشان در این سی سالی که به نظام خدمت کرد، یک ريال از بیتالمال پول نگرفت و از
زحمت و کاسبیاش کسب درآمد میکرد و اصلاً از بیتالمال استفاده نمیکرد. اوایل انقلاب
یک شرکت مرغداری داشتیم که ایشان 5 سهم داشت و من هم 5 سهم داشتم. خیلی مقید بود که
مالیات و وجوهاتش داده شود و بعد همه را فروخت و در راه انقلاب خرج کرد.
بخش
دیگر عبادات و توسل ایشان بود که اهل نماز و دعا بود و در خانهاش روضه برگزار میکرد
و با همه این گرفتاریها با ستاد نمازجمعه همکاری داشت. همچنین مرحوم قدیریان به تأسی
از امام سجاد(ع) که به حجاج خدمت میکردند، میزبان مهمانهای مقام معظم رهبری در حج
بودند و خیلی خاکی و خودمانی از اینها پذیرایی میکردند.
بخش
دیگر تهاجم فرهنگی است. مقام معظم رهبری که موضوع تهاجم فرهنگی را مطرح کردند، ایشان
احساس وظیفه کرد و با اینکه از لحاظ سواد آکادمیک دانشگاه نرفته بود، ولی واقعاً تولیداتی
که ایشان داشت و گروهی که با ایشان کار میکرد از امثال کسانی که در این کار تخصص دارند
کم نداشت. ایشان همان موقع خاطرات جبهه را در 7، 8 جلد چاپ کرد و گفت: «اینها اسناد
جنگ است». در باره کودتاهای انجامشده و حزب جمهوری اسلامی چند جلد کتاب منتشر کرد.
در مقابله با فتنه 88 هم خودش حضور فعال داشت و هم در این باره کتاب چاپ کرد. در باره
قضیه کوی دانشگاه سال 78 که خودش و نیروهایش حضور داشتند، کتابی چاپ کرد و اسناد و
مدارک اینها را کامل منتشر کرد. ایشان در این زمینهها هم حضور فعال و هم آگاهیبخشی
به نسل جدید داشت.
بخش
دیگر توجه به خانواده بود، البته نه فقط خانواده خودش، بلکه همه خانوادهها. در اردوهایی
که برگزار میکردند ایشان میخواست همه را به آنجا بیاورد. به خانوادههای شهدا رسیدگی
میکرد و در فامیل و دوستان هر کس گرهای داشت، ایشان گرهگشا بود. اصلاً شب و روز
نمیشناخت و محل اتکا و مراجعه فامیل و بستگان بود. واقعاً باید بگویم مصداق این آیه
کریمه «وَ لَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَ أَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ
إِلَيْكَ»(3) بود، فراموش نکن ایشان تا هرچه که میتوانست و در توان داشت از نصیبش
در دنیا بهره گرفت و استفاده کرد و همانطور که خدا به ایشان داده بود، ایشان هم در
راه خدا خرج میکرد و هرچه توان داشت به کار گرفت. واقعاً انسان دلسوز و یک انرژی تمامنشدنی
بود. اگر ده تا از ما شاگردان ایشان را روی هم بگذارید، اندازه او کار نمیکردیم. تعبیر
امام در باره شهید بهشتی که فرمودند: «او به تنهایی یک ملت بود»، واقعاً یارانش هم
مثل شهید قدیریان ـکه به نظر بنده شهید شیمیایی بودـ مانند شهید بهشتی بهتنهایی یک
ملت و امت بودند. یعنی بهتنهایی کار چند نفر را میکرد و پرانرژی و پرتوان بود. مثل
یار قدیمش، شهید عراقی که امام در باره ایشان فرمود: «او بهتنهایی مثل20 نفر بود»
و این آیه قرآن است که هر مؤمنی باید به اندازه 20 نفر قدرت داشته باشد. واقعاً مرحوم
قدیریان بهتنهایی به اندازه 20 نفر کار میکرد.
درود
و رضوان خدا بر او باد که مصداق بارز مجاهد فی سبیل الله با مال و جان و امکاناتش بود.
خوشا به حالش!
پینوشتها:
(1) قرآن کریم،
سوره احزاب، آیه 23.
(2) قرآن کریم،
سوره توبه، آیه 20.
(3) قرآن کریم،
سوره قصص، آیه 77.
كليپ/سازندگی يادمان شهداي هفتم تير
*v*showvideo@/MediaFile/91/04/sardar sazandegi910408.flv*v*
تاكيد حجت الاسلام پناهيان بر
ضرورت نگاه دانشمندانه به مرحوم قديريان؛
شخصيت مرحوم قديريان را به خط
توليد گره گشايي براي نظام تبديل كنيم
فردی که در بیت مقام معظم
رهبری بود اما هیچ توقعی از حضرت آقا نداشت
خدا هم بدش نمیآید بندههایش
را غریب نگه دارد
جامعه با اینها دوام پیدا میکند
که آقا دنبال 313 تایشان میگردد
حجت الاسلام و المسلمین پناهیان
در مراسم هفتمین روز درگذشت مرحوم قدیریان، ضمن تشریح نقش اخلاص در فعالیت ها به بیان
برخی ویژگی های آن مرحوم پرداخت و بر ضرورت ترویج اصول شخصیتی افرادی چون مرحوم قدیریان
به عنوان ارکان نظام تاکید کرد.
متن تلخیص شده این سخنرانی را
پیش رو دارید.
من وقتی وصف حاجآقا قدیریان
را میشنوم، خونم به جوش میآید و میپرسم چرا این اسوهها را تئوریزه نمیکنیم؟ مهمترین
فایده آقای قدیریان و شخصیت بزرگواری که شاید همه شما بهتر از من بشناسید این است که
ایشان را به یک دانش و به یک خط تولید برای گرهگشایی در نظام تبدیل کنیم و نه یک استثنا،
یک گلی نعوذبالله در مرداب و بگوییم اوضاع جامعه به هم ریخته است و بالاخره باید چنین
آدمهای مخلصی باشند که به هر حال دستگیری کنند. حالا که اوضاع بد است، اینها بیایند
و ایثارگرانه کار کنند. من میخواهم خدمت سروران خودم عرض کنم که حاجآقا قدیریان یک
خط است و جریانی است که باید دانشمندانه به آن نگاه کنیم. دانشی است که ما از این دانش
برخوردار نیستیم و آن این است: دوستان من! هر ساختار اجتماعی، حقوقی، اقتصادی هر قدر
دقیق طراحی بشود و نظارتهای قانونی مربوط به قوه قضائیه و قهریه هر قدر در آن جامعهای
که مقررات هم بسیار دقیق طراحی شدهاند، دقیق باشد، جامعه بشری بدون اخلاص و ایثار
و ایمان به سعادت نخواهد رسید و گرگ بازار خواهد بود. همین حرف ساده را چرا خیلیها
نمیفهمند؟ اگر میگویید جامعهای درست میکنیم که ساختارهای قانونی آن مرتب باشد و
نظامات حقوقی را با عقل بشری حتی با استفاده از تجربه بشری دقیق چیده باشیم، وقتی نظامات
حقوقی را دقیق طراحی کردیم و لذا دیگر نیازی به آدم مخلص نداریم، بنده قبل از اینکه
شما زحمت بکشید و آن را نفی و اثبات کنید ـکه قابل اثبات نیستـ عرض خواهم کرد اگر
حرف شما درست باشد، آمدن 124000 پیغمبر عبث
است. چرا پیامبران بهجای اینکه دعوت به ایمان و اخلاص کنند، نرفتند ساختارهای حقوقی
و نظامات اجتماعی را مرتب کنند؟ سیستمهای نظارت را قوی کنند؟ آخر این چه کاری است
پیامبر اکرم(ص) ما را به اخلاص دعوت میکند؟ از همان اول بهجای اخلاص، دوربین مخفی
اختراع کن. مگر نمیخواهی مردم سعادتمند شوند؟ در مدینه و مکه دوربین مخفی میگذاشتی،
چون علم دست شما بود، مردم با کنترل، رفتارشان درست میشد و تمام! حالا چرا حواله میدهی
به بهشت و جهنم؟ کی رفته و بهشت و جهنم را دیده که ایمان بیاورد؟ اگر شما بگویید یک
نظام دقیق و محکم اجتماعی، نیاز ما را به آدم مخلص و ایثارگر برطرف میکند، این همان
سکولاریسم و لائیسیته است. حالا هی برای من نماز بخوان و هی ظاهر انقلابی بگیر، قلب
تو پایبند به انقلاب نیست.
و سئوال کلیدی من این است: آیا
میتوانیم جامعهای داشته باشیم که به شخصیتهایی مثل آقای قدیریان نیاز نباشد؟ جامعهای
رنگ سعادت به خود خواهد دید که در کنار مرتب کردن ساختارها، زیرساختهای اقتصادی و
نظارتهای قوی، این شخصیت را تکثیر کند که به دامادش پول میدهد و میگوید این را ببر
به فلان آسایشگاه بده، ولی حق نداری به دخترم بگویی. دست راستش از دست چپش خبر نمیشود
که انفاق کرده است. باید یک نفر بیشتر از همه از خدمات او خبردار باشد و او هم مقام
معظم رهبری است. میفرمایند ایشان هر موقع میآمد هیچ توقعی از من نداشت و فقط کار
میگرفت، میرفت انجام میداد و هیچوقت نمیپرسید چه کسی حقوقش را میدهد؟ کی حساب
میکند؟ کی قدرش را میداند؟ زمان حضرت امام(ره) کتک خورده، بدنش سیاه شده، از زندان
میآید پیش امام. امام متأثر میشوند، جمله حضرت امام را عرض نکنم. ایشان میافتد به
پای امام که شما چرا متأثر میشوید؟ ما سرباز شما هستیم، اصلاً حرفش را نزنید. بیسروصدا در جبهه میرود، بعد از جبهه پای جانبازان
میایستد، جایی که خیلیها نایستادند، برای انقلاب کار میکند. جامعه با افزایش تعداد
اینجور آدمهاست که به سعادت میرسد. جامعه آقا امام زمان(عج) هم که حضرت با قدرت
فراوان و با علم لدنّی و علم الهی دقیقتری ساختارها را درست میکنند و برکت را در
جامعه افزایش میدهند، بقای آن به چیست؟ در نظم جامعه امام زمان(عج) امثال حاجآقا
قدیریان زیاد است. وجود ایشان برای جامعه یک ضرورت است. نظارت نمیخواهد. سی سال در
سپاه چه کسی احساس ضرورت کرده که از ایشان گزارش بگیرد؟ آن وقت در کفنش فیشی هست که
همه حقوقی را که از سپاه گرفته واریز کرده به آنجا که خدایا! تو شاهد باش، من یک ريال
نگرفتهام. ما این را میخواهیم. با این روحیه، قصه حل میشود، نه با نظارت که کسی
دزدی نکند. این هم باید باشد، بهجای خودش، اشکال ندارد. نظارت هم باشد، ولی آن وقت
است که از غربیها جلو میزنیم. آن وقت است که میبینیم غرب دارد متلاشی میشود و ما
تازه داریم آزاد میشویم.
آقای قدیریان! شما رفتی، ولی
ما هنوز به امثال شما نیاز داریم. میخواهیم خط تو مستمر باشد. وقتی میگوییم عنصر
انقلابی، منظورمان این است. اصلاً شما فردی را دارید که بخواهد بر ایشان نظارت کند؟
از این نمونهها در گوشه و کنار نظام هستند و اینها ارکان نظام هستند. ارکان نظام،
قوه قضائیه و مجریه و مقننه نیستند، ارکان نظام شخصیتهای مؤمن برجسته هستند که هرجا
باشند، نظام روی دوش ایمان و ایثار و خداپرستی آنهاست. مردم اگر امثال آقای قدیریان
را ببینند و بشناسند، وضع خیلی فرق میکند. البته تقصیر خدا هم هست. ببخشید از لفظ
تقصیر برای خدا استفاده میکنم. کلمه خوبی نیست، ولی واقعیتش این است که تقصیر خود
خداست. خدا هم بدش نمیآید بندههایش را غریب نگه دارد. رسول خدا فرمود: «و بدا الاسلام
غريبا و سيعود غريبا و طوبی للغربا». خدا یک وقتهایی بعضی از شخصیتها را لو میدهد،
غنیمت بدانیم. اینها دعوشان این نیست که شناخته شوند. خدا یک وقتی دوست دارد اولیای
خودش را مخفی کند و بگذارد در جیبش. خدا هم یک وقتهایی نمیگذارد و اجازه نمیدهد
اینها معرفی بشوند. ولی مخلصین کمکم لو میروند. خدا فرمود: «من خودم مخلصین را لو
میدهم، آشکارشان میکنم». ما به شخصیتی نیاز داریم که نظارت لازم ندارد، مثل آقای
قدیریان، حقوق لازم ندارد و پول هم اگر دارد برای نظام خرج میکند، دستور کار لازم
ندارد، میرود میگردد پیدا میکند. یکی گفت گرفتاریم این است، آن است. من فکر کردم
مبالغه میکند. یک نفر که اینقدر گرفتار نمیشود. خانمم این مریضی را دارد، بچهام
آن مریضی را دارد، وامم اینجوری شده، خانهام آن جوری شده، کارم آنجوری شده. حاجآقا
یک کمک بزرگ به او کرد. گفتم: «حاجآقا! شاید دروغ بگوید». گفت: «خدا کند دروغ بگوید.
اگر اینها را راست بگوید و دروغ نگوید که ما بیچارهایم که چنین آدم گرفتاری دور و
بر ما هست و حواسمان نیست. خدا کند دروغ بگوید». این آدم نیاز دارد کسی به او دستور
بدهد؟ این آدم نیاز دارد کسی هلش بدهد؟
جامعه با اینها دوام پیدا میکند
که آقا دنبال 313 تایشان میگردد. ساختارها بهجای خودشان، نظارت بهجای خودشان. شما
بزرگوارانی که اینجا نشستهاید، چند درصدتان بچههایتان را به سمت رشتههایی سوق دادهاید
که نان ندارد؟ اعتبار اجتماعی ندارد؟ شوخی نکنیم! اینها حقایق بهروز هستند. اخلاق
اسلامی بهروز است. بعضیها اخلاق اسلامی عصر قجر و عصر حجر را میگویند، ما بهروز
صحبت میکنیم. چرا در جامعه اسلامی و ایمانی ما باهوشترین بچهها باید بروند رشتههای
فنی؟ چرا؟ باید مهندس شوند؟ چهارتای آنها را بفرستید در علوم انسانی، علوم انسانی را
نجات بدهند. چهار تا بروند در عرصه فرهنگ، فرهنگ را نجات بدهند. مستندساز بشوند، این
حقایق را برای مردم بگویند. چهارتایشان بروند در حوزه، هوش سرشار واقعاً کار میکند. انشاءالله خدا انقلاب ما را با این جور آدمها
تا ظهور عاجل حضرت، زنده و سر پا نگه دارد. باید اینجوری سر پا بمانیم و اینجوری
خودمان را به پای رکاب حضرت برسانیم. اینها امیدها هستند. یاد این خاطره از آقای قدیریان
افتادم که آقا تنها خطی که به درخواست یکی از بچههای سپاه برای بازنشستگی نوشتند این
بود که آقای قدیریان، نه الان بازنشسته میشود و نه هیچوقت نیازی به بازنشستگی دارد.
آقای قدیریان باید کار کند و کار هم میکرد و همه کارهایش را هم کنار هم انجام میداد.
او بازنشسته نمیشود.
پینوشتها:
(1)حدیثی از امام علی(ع)، غررالحکم، ح 1340.
(2) نهجالبلاغه، خطبه 193.
در
گفتگو با نرگس قديريان:
علت
فوت حاج احمد قديريان مسئله شيميايي و جانبازي وي در دروران دفاع مقدس بود
شخصیت های برجسته و تأثیرگذار در جریان انقلاب
اسلامی همواره در بستر این نظام مقدس رشد یافته و با بهره گیری از انوار قدسیه ی
اسلام در راه آرمان های انقلاب گام برداشتند سردار جانباز حاج احمد قدیریان یار
باوفای شهید اسدالله لاجوری و از پیشروان مبارزه با خط نفاق قدیم و جدید، از جمله
این افراد بود هر چند اکنون برای آشنایی با ایشان کمی دیر شده است اما استفاده از
زندگی این جانباز سرافراز اسلام به واسطه ی نزدیکان ایشان شاید کمی جبران مافات
کند به همین خاطر ما نیز به سراغ فرزند ایشان سرکار خانم نرگس قدیریان رفته و از
ویژگی های این یار دیرین شهید بهشتی نکاتی خواندنی را جویا شدیم:
* چه افرادی به
غیر از خانواده در شکل گیری شخصیت سردار احمد قديريان و حضورشان در عرصه مبارزه
تأثیرگذار بودند؟
وقتی ایشان وارد بازار شدند با بازاریان متدین
ارتباط برقرار کردند و با گروه هایی مانند گروه شهید نواب صفوی آشنا شدند و به
مرور با مبارزین بازار آشنا شده و بعد از فوت آیت الله بروجردی مقلد حضرت امام
(ره) می شوند و به واسطه ی زمینه اعتقادی قوی خانوادگی پیرو و شیفته حضرت
امام (ره) می شوند و در حقیقت جذبه ی حضرت امام ایشان را به سمت یک رشد و بالندگی
قوی هدایت کرد و در خط مبارزه به همراه مبارزینی چون هیئت های مؤتلفه اسلامی قرار
گرفته و به محضر امام شرفیاب می شوند. ایشان در راه مبارزه جزو یکی از خوش فکرترین
افراد مبارز بوده و از تمام ظرفیت های خود در این راه استفاده می کردند و در واقع
به اعتقاد من پدر ذوب در امام بودند و در این مسیر همچنین از ظرفیت بزرگ وجود مقام
معظم رهبری استفاده کردند و همین امور
باعث شد ایشان ذوب در ولایت شوند و این دو شخصیت بزرگ تأثیر بسزایی در
شخصیت ایشان داشتند .
* رابطه ی سردار
قدیریان با شهید حاج صادق امانی چگونه بود؟
ایشان از ابتدا نهضت امام خمینی دستگیری های
بسیاری داشتند و فعالیت هایی مثل پخش اعلامیه و مانند آن را به همراه شهید سید
اسدالله لاجوردی داشتند و در مراحل بعد حاج صادق امانی نه به اندازه امام اما
ثأثیرات عمیقی بر شخصیت پدر داشتند در حقیقت به دلیل ویژگی های مبارزاتی و شخصیتی
ایشان پدر من عاشقانه ایشان را دوست داشتند و این عشق تا آنجا ادامه داشت که روز
وفات ایشان برابر با روز شهادت شهید امانی شد این گویای همین تأثیر و رابطه عمیق
عاطفی است.
* مقدمه آشنایی
پدرتان با شهید بهشتی چگونه مهیا شد؟
به هر حال فعالیت در مؤتلفه اسلامی سبب آشنایی پدر
با شهید بهشتی شد و این ارتباط سبب تأثیر خارق العاده بر پدر شد و در اصل حاج آقا
نوع مدیریت خود را از شهید بهشتی آموختند ایشان شیفته ی سجایای این شهید بزرگوار
شدند و پابه پای ایشان در تمام مسیرها همراه بودند و علاقه داشتند که ایشان را
نزدیک این شهید به خاک بسپاریم بحمدالله
تقدیر خداوند هم برای ایشان به نحوی رقم خورد که در کنار شهدای هفتم تیر به خاک
سپرده شوند.
* رابطه ی ایشان
با مقام معظم رهبری چگونه بود؟
همانطور که عرض کردم ایشان از همان روزهای مبارزه
خدمت معظم له ارادت داشتند در روزهای سخت تبعید آقا و مشکلاتی که رژیم منحوس شاه
برای ايشان ایجاد کرده بودند پدر همواره در کنارشان بودند و در تمام مراحل ایشان
را یاری کردند البته از بعد معنوی هم از وجود آقا بهره بردند و این دوستی و همراهی را تا پایان عمر ادامه دادند و در
پیامی که رهبر عظیم الشأن انقلاب برای ایشان دادند این پیام نشانه ی همان دوستی ها
و صمیمیتی است که بین این دو بزرگوار وجود داشت .
البته وقتی ایشان به درجه ی سرداري سپاه رسیدند به
دلیل سن بالایشان از سپاه برای ایشان حکم بازنشستگی آمد وقتی مقام معظم رهبری این
حکم را ملاحظه می کنند در کنار حکم می نویسند "آقای قدیریان بازنشستگی
ندارند" و ایشان حاج آقا را تا آخر در بیت در کنار خود نگه داشتند زیرا ایشان
امین رهبر بودند و ارتباط عمیق روحی و عاطفی بین این دو برقرار بود.
* در مجموع شما
به عنوان فرزند سردار قدیریان رسیدن ایشان به این مراتب بالا را ناشی از چه
می دانید؟
در واقع شخصیت حاج آقا به گونه ای بود که آن قدرت
خلاقیت و استعدادهای درونیشان به دلیل رشد در یک خانواده مذهبی و حضور در عرصه
سیاسی در کنار شخصیت های بزرگ و خاصی چون شهید امانی ،شهید بهشتی و مقام معظم
رهبری و غیره از هر کدام از این اسطوره ها بهره ای برده بودند و همین امر به ایشان
یک صلابت،تیزبینی و بصیرت خاصی را داده بود البته این نکات را بنده از این جهت که
ایشان پدر من بودند بیان نمی کنم بلکه چون مقام معظم رهبری این ها را تأیید
کرده اند می گویم.
* نقش تربیتی حاج
احمد قدیریان در خانواده و البته سایر محافل چگونه بوده است؟
سراسر زندگی حاج آقا سرشار از عشق به خداوند ،
ائمه اطهار، اسلام ، امام و مقام ولایت
بود در حقیقت ایشان غرق در این عشق و جذبه بود ایشان همواره دست محرومین را می
گرفتند به طوری که وقتی از دنیا رفتند
بسیاری از آنها به سراغ ما آمدند و گفتند گمان نکنید که تنها خودتان یتیم شده اید
بلکه حاج آقا پدر ما هم بود.سراسر زندگی ایشان سرشار از علاقه به حضرت سیدالشهدا
بود به طوریکه این عشق در روضههايي که ایشان در جمع خانوادگی و یا در هیئت های
مؤتلفه اسلامی می خواندند متجلی می شد و با پوست و خون ما نیز آمیخته شد و به جهت
تربیتی همواره ایشان اولویت اسلام و ولایت را در درجه ی اول قرار می دادند و تلاش
می کردند ما نیز در این مسیر باشیم اما بخش ویژه زندگی ایشان اخلاصشان بود و در
تمام ابعاد تنها خدا را در نظر می گرفتند و تلاش می کردند این امر را نیز به ما
منتقل کنند.
* در دوران دفاع
مقدس سردار چگونه نقش آفرینی کردند؟
در راستای مبارزات انقلابی پدر، انقلاب با دو هجمه
ی شدید روبرو شد، از یک سو توطئه های منافقین که از قبل از انقلاب وجود داشت و چون
پدر در دستگاه شهید بهشتی بودند و شهید به ایشان اعتماد داشت به همین دلیل حاج آقا
در کنار شهید قدوسی و شهيد لاجوردی در خط مبارزه قرار گرفتند و مقابل یک توطئه
بزرگ و سازمان یافته ایستادند و پیروز شدند البته این مبارزه مربوط به همان سال ها
نبود و ایشان حتی بعد از آن سال ها هم پیگیر پرونده های منافقین در دادگاه ها برای
رساندن آنها به سزای اعمال ننگینشان بودند
از سوی دیگر بحث جنگ در کشور
اتفاق افتاد. حاج آقا در آن مقطع در بحث تدارکات و پشتیبانی سپاه تلاش های
شبانه روزی انجام داد.
* از چگونگی
شیمیایی شدن ایشان در جبهه های حق علیه باطل برایمان بگویید؟
در سال 65 به دلیل مسئولیت های بزرگی که حاج آقا
به عهده داشت پیرو فرمان حضرت امام که فرمودند هر کس که می تواند اسلحه به دست
بگیرد باید به جبهه برود عازم جبهه شدند و این درست در زمانی بود که دشمن فاو را
مورد حمله قرار داده بود و در آنجا ایشان از ناحیه چشم،گوش و ریه به درجه رفیع
جانبازی نائل شدند و در این سال ها همیشه از ناراحتی ریه و گوش رنج می بردند و به
مرور این بیماری پیشرفت کرد و تا روزهای آخر بنا به نظر پزشکان ریه ی چپشان کاملاً
از کار افتاده بود و تأثیر بر روی قلبشان گذاشته بود و نیاز به عمل قلب داشتند اما
اطبا گفته بودند اگر ایشان بیهوش شوند
هرگز به هوش نخواهند آمد.
* در مورد مجموعه
قتلگاه شهدای هفتم تیر که سردار جانباز مدیریت آن را به عهده داشتند و سختی هایی
که در این مسیر متحمل شدند را بازگو کنید؟
یکی از کارهایی که پدر به ثمر
رساند ساخت قتلگاه شهدای هفتم تیر بود که ایشان معتقد بودند آنجا می تواند یک مرکز
بزرگ فرهنگی برای جوانان جهت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت باشد ضمن اینکه ایشان در جهت ماندگاری حادثه هفتم
تیر این گام را با وجود مشکلات بسیار برداشتند و به لطف جناب آقای دکتر محمود
احمدی نژاد محقق شد و این در حالی بود که طرح ساخت قتلگاه هفتم تیر که بعد از
انقلاب تا چندی پیش مخروبه بود در دولت های قبلی نیز در دست اقدام بود ولی به گفته
ی حاج آقا هیچ یک از رئیس جمهورها اقدام عملی در این راه انجام ندادند و آقای
احمدی نژاد ابتدا به پدر گفتند که خود من شخصاً کمکتان می کنم زیرا ساخت مجموعه ای
با این وسعت نیازمند هزینه ی بسیاری است و آقای احمدی نژاد به ایشان به عنوان رئیس
بنیاد هفتم تیر قول مساعد همکاری دادند و واقعاً نیز پای قول خود ایستادند همچنین
دکتر قالیباف شهردار تهران نیز از کمک به ساخت مجموعه مضایقه نکردند وحاج آقا با
مشکلات بسیاری اینجا را ساختند.
نوشته رهبر در نامه درخواست
سردار جعفري جهت بازنشستگي مرحوم قديريان
"آقای قدیریان از کسانی
نیست که بازنشسته شود"
اسدالله بادامچیان قائم مقام حزب مؤتلفه
اسلامی در گفتوگو با فارس ، اظهار داشت: مرحوم احمد قدیریان از یاران نزدیک حضرت امام
(ره) بود آنچنان که از آغاز نهضت ایشان همواره در تمامی صحنهها حضور مؤثر داشت و
حتی هنگامی که به همراه مرحوم مصدقی در بازار تهران اعلامیههای حضرت امام را چاپ
میکردند، توسط ساواک دستگیر شده و به شدت شکنجه شد.
وی ادامه داد: مرحوم قدیریان هنگامی که
همراه یکی از دوستان خود به محضر حضرت امام (ره) رسیدند، آثار شکنجههای ساواک بر
پشتش را به امام نشان میدهند و ایشان نیز در سخنانی گفتند، یکی از مهمترینها را
شکنجه دادند.
وی تصریح کرد: مرحوم قدیریان در جریان
واقعه 15 خرداد جزء فعالین مؤثر بوده و با اینکه دستگیر شد، هرگز اعتراف نکرد و در
همین شرایط نیز از اعضای مؤثر حزب مؤتلفه اسلامی بود. او در جریان حادثه خونین 17
شهریور سال 57 از برنامهریزی رژیم شاه در آن روز مطلع بود و بنده را در ساعت 5
صبح از این موضوع باخبر کرد.
بادامچیان اظهار داشت: در این روز قرار
بود، توسط عوامل شاه حکومت نظامی بشود و ما تصمیم گرفتیم ابتدا مردم را از رفتن به
سمت میدان شهدا منع کرده و دومین کار نیز این بود که در همه خیابانهای تهران
درگیریهایی ایجاد کنیم که فرمانده این جریان و خنثیکننده حرکت عوامل رژیم شاه در
این روز مرحوم قدیریان بود.
وی یادآور شد: در جریان ورود حضرت امام
در سال 57 به کشور مرحوم قدیریان در نظم و سازماندهی 65 هزار نفر عوامل انتظامات
مراسم استقبال نقش ویژه و اساسی داشت.
قائم مقام حزب مؤتلفه اسلامی افزود: او
بعد از پیروزی انقلاب در حفظ و امنیت کشور همراه شهید لاجوردی همکاری بسیار
تنگاتنگی داشت و در وزارت اطلاعات به عنوان مسئول جمعآوری اسلحهها در شرایط آن
زمان نقش محوری داشت.
بادامچیان تصریح کرد: آخرین یادگار او،
یادمان شهید بهشتی است. در کنار همه فعالیتهای ارزشمندی که داشت، در دوران دفاع
مقدس نیز اولین گروه از نیروهای مردمیای که از حزب مؤتلفه اسلامی به سرپل ذهاب
رفتند توسط مرحوم قدیریان آموزش دیدند که بعدها توسط مقام معظم رهبری به درجه
سرتیپی مفتخر شدند.
وی خاطرنشان کرد: سال گذشته حکم
بازنشستگی او توسط سردار جعفری برای مقام معظم رهبری ارسال شد، اما ایشان در کنار
نامه سردار جعفری نوشتند "آقای قدیریان از کسانی نیست که بازنشسته شود"
و این نشاندهنده توجه ایشان نسبت به او بود. در یک جمله باید گفت مرحوم قدیریان
مجاهد خالص فیسبیلالله است.
مرحوم قدیریان از نگاه دیگران
دکتر محمود احمدی نژاد
رئیس
جمهوري:
سردار سرافراز اسلام حاج احمد
قدیریان انسان خدوم و پرهیزگار که عمر پر برکت خود را صرف مجاهدت در مسیر استقرار و
دفاع از ارزشهای اسلامی نمود.
دکتر علی لاریجانی
رئیس
مجلس شورای اسلامی:
مجاهد نستوه، مخلص مرحوم آقای
حاج احمد قدیریان از چهرههای برجسته مبارزه با حکومت سمتشاهی و از وفاداران و خدمتگزاران
متعهد و خستگیناپذیر به نظام مقدس جمهوری اسلامی بودند.
به طور یقین یاد و خاطره و نقش
بیبدیل این یار دیرین انقلاب از تاریخ شکوهمند این ملت سرافراز فراموش نخوهد شد.
آیت الله آملی لاریجانی
رییس
قوه قضاییه:
سردار رشید اسلام حاج احمد قدیریان
عمر خود را در راه دفاع از انقلاب اسلامی سپری کرد و هیچگاه از آرمانهای اصیل و ارزشهای
ناب انقلاب اسلامی دور نشد.
سردار سرلشکر جعفری
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب
اسلامی:
زهی سعادت آن مجاهد فی سبیل الله
را که با توشه بس گران "حب اهل بیت" و دوستی و صمیمیت با ولی امر مسلمین
جهان، پس از سالها تلاش بی وقفه در پاسداری از انقلاب اسلامی به دیار باقی شتافت و
در جوار همرزمان شهیدش سکنی گزید.
"طوبی له و حسن مآب".بی شک مبارزات ایشان
در دوران طاغوت و خدمات خالصانه وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سالهای متمادی و
در عرصههای مختلف هرگز از یاد و خاطره دوستان و همرزمانش نخواهد رفت.
محسن رضایی
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام:
یار وفادار اسلام و انقلابیِ
پیشکسوت، مرحوم سردار حاج احمد قدیریان، پس از عمری مجاهدت در راه خدا، به دیدار حضرت
حق، باریافت تا پاداش مجاهداتِ خالصانۀ خود را دریافت کند.
تلاش های صادقانه و فداکاری های
او در سال های سختِ مبارزه با رژیم ستمشاهی و نیز در دوران استقرار نظام جمهوری اسلامی،
در خاطره ها ماندگار است.
محمد نبی حبیبی
دبيركل حزب موتلفه اسلامي:
حاج احمد قدیریان از چهرههای
خدوم انقلاب اسلامی بود. این سردار جانباز یکی از چهرههای خدوم انقلاب اسلامی بود
که سالهای متمادی در خدمت ولایت به انجام وظیفه پرداخت؛ نام حاج احمد قدیریان به عنوان
سردار مبارزه با کفر و نفاق در طول تاریخ انقلاب اسلامی میدرخشد و هیچگاه مجاهدتهای
او از یادها نخواهد رفت.او از یاران صدیق شهیدان بهشتی، لاجوردی، امانی، عراقی، کچویی
و دیگر شهدای گرانقدر انقلاب اسلامی بود.
آن رادمرد روزهای سخت که به عنوان
سرباز ولایت در جبهههای جنگ حق علیه باطل حضور داشت به درجه جانبازی نائل آمد و همواره
در طول زندگی خود با تاسی از شهید بهشتی برای حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی تلاشهای
کم نظیری کرد و همواره امین امام (ره) و مقام معظم رهبری بود.
محسن رفیق دوست:
مرحوم قدیریان مسلمانی متعهد،
مخلص و بیتوقع بوده و یک حزباللهی به معنای واقعی است.
مرحوم احمد قدیریان حتی قبل از
طلوع آفتاب حضرت امام(ره) در حال فعالیت برای نظام جمهوری اسلامی بود و پس از آن هنگام
تشکیل حزب مؤتلفه از اعضای این حزب بود و از اول پیروزی انقلاب نیز همواره هر کار و
مسئولیتی که به او محول میشد به بهترین شکل آن را انجام میداد.
مرحوم قدیریان یک مسلمان عالم
و کامل بود و در انجام تکالیف دینی خود بسیار دقیق عمل میکرد و در کنار اینها اعتقاد
عجیبی به حضرت امام(ره) داشت.وی در دوران دفاع مقدس یک پشتیبان واقعی برای ما بود.
*با تشکر از هفته نامه شما و بنیاد فرهنگی هفتم تیر و کلیه عزیزانی که ما را در این ویژه نامه یاری کردند.*