زهرا حكمت- تجربه نشان مي دهد كه در بين صدها شعارهايي كه كانديداهاي انتخابات مي دهند، تنها چند شعار آنها بولد شده و منجر به گرايش افكار عمومي به سمت آنها مي شود. البته در جامعه اي كه با مشكلات متعدد اقتصادي مواجه است مي شود هر مشكل را به تنهايي مطرح كرد و صحبت از حل آن نمود. اما با كدام برنامه؟ آيا در گرماگرم تبليغات انتخاباتي هدف فقط بيان تيتروار مشكلات و همراهي افراد جامعه است؟ سوال اينجاست كه هدف چيست؛ فقط انتخاب شدن يا خدمت؟ حتي اگر فرض را بر نيت خالصانه خدمت به جامعه و نظام بدانيم، بازهم نمي تواند توجيه مناسبي براي وعده هاي فراموش شده يا غيرعملي باشد. چنانچه اولين و مهمترين آسيب اين مسير اشتباه، بي اعتمادي جامعه به نظام و نااميدي از حل مشكلات خواهد بود.
در انتخابات رياست جمهوري خرداد 1392، در بين انبوه شعارهاي انتخاباتي حسن روحاني، اين شعار حل يكماهه و 100 روزه مشكلات ، شاه كليد حلال همه مشكلات بود كه منجر به پيروزي وي شد. وعده هاي رنگارنگ اقتصادي، سياسي ، ورزشي و فرهنگي كه شايد از طرف دولتمردان و رسانه هاي زنجيره اي فراموش شدند؛ اما از اذهان فرد فرد جامعه كه هر يك به دليلي به روحاني اميد بسته بودند ، نخواهد رفت. بد نيست مسئولان هر حوزه گهگاهي اين شعارها را مرور كنند، شايد حق رايي كه برگردن آنهاست موجب شود كمي در راستاي عمل به اين وعده ها قدم بردارند.
قطعاً بررسي تمام وعده هاي داده شده توسط روحاني در انتخابات خرداد 92 ، در اين مجال نمي گنجد . بنابراين به گوشه اي از وعده ها اكتفا مي كنيم
گوشه اي از وعده هاي انتخاباتي روحاني:
1. کلید من، کلید تدبیر است و هر قفلی را باز میکند و تمام مشکلات قابل حل است و برای آنها برنامه دارم.
2. شعار من «نجات اقتصاد ایران» است.
3. کشور را میتوان از بیکاری و گرانی نجات داد.
4. مشکل بیکاری سبب شده است از هر 5 ازدواج یکی به طلاق منجر شود، با رونق اقتصادی و ریشهکن کردن بیکاری جلوگیری از این کار امکانپذیر است.
5. کارخانههای کشور بین 20 تا 40 درصد در حال فعالیت هستند، ما باید همه مراکز تولیدی را به فعالیت کامل 100 درصدی برسانیم و این کار امکانپذیر است.
6. در برنامه من علاوه بر برنامههای میانمدت برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاست خارجی و امور فرهنگی، برنامه کوتاه مدت یک ماهه و 100 روزه وجود دارد. ما میتوانیم در یک زمان کوتاه تحول اقتصادی در کشور به وجود آوریم و در آن تحول اقتصادی با ایجاد یک دوره تنفس به کارخانهها و مراکز تولیدی مشکل دارند این معضلات را حل کنیم.
7. ما با یک تفاهم بین بانک مرکزی و بانکهای کارگشا قادر هستیم آن همه اجناسی که در گمرکات ما انبارشده به بازار برگردانیم و همه اینها در یک برنامه کوتاه مدت امکانپذیر است.
8. ما باید اقتصاد کشور را از شرایط فعلی نجات دهیم.
9. موانع تولید با یک تدبیر قابل حل و فصل است، برخی موارد در کوتاه مدت و بخشی نیز به بلند مدت بازمیگردد.
10. من مردم را به نقد دعوت میکنم و این آزادی در دولت نیز ادامه دارد.
11. باید از مشورت بخش خصوصی برای حل و فصل مسائل اقتصادی استفاده کنیم، همه کار با تدبیر امکانپذیر است و این تدبیر، ما را به ساحل امید خواهد رساند، دولت تدبیر و امید میتواند مشکلات کشور را با اراده، حمایت و سرمایه مردم، حل و فصل کند.
12. وظیفه اصلی دولت این است که محیط کسبوکار را آماده کند چرا که اگر محیط کسبوکار بهبود یافت، زمانی است که تولید رونق مییابد و بخش صنعت، کشاورزی و خدمات فعال میشود.
13. ریزگردهای استان خوزستان هم یکی دیگر از مشکلات است. خوزستان که همیشه مهاجرپذیر بوده است، اکنون بسیاری از مردم دارند منطقه را ترک میکنند. چرا تا به اکنون فکری نشده است؟
14. در حال حاضر بیش از 41 هزار واحد صنعتی نیمهتمام داریم و اگر 34 هزار میلیارد تومان اعتبار در اختیار این واحدها گذاشته شود، همه کامل و فعال میشود و 499هزار نفر را مشغول به کار میکند.
15. امروز در بخشهای مختلف تولیدی اگر مقداری ثبات باشد و مردم بدانند مقررات تغییر نمیکند به گونهای که شاهدیم در یک ماه نزدیک به 50 برابر مقررات اقتصادی تغییر میکند، همه فعال میشوند.
16. اگر تولید رونق یابد در بخشهای مختلف هم بیکاری حل میشود و هم وقتی این مسئله افزایش یابد عرضه کالا زیاد میشود و در برابر تقاضا تعادل به وجود میآید در این صورت ناچار نمیشویم بنجلها را از خارج وارد کنیم و برای کارگر چینی کار درست کنیم.
17. اولین قدم در دولت تدبیر و امید بهبود دائمی محیط کسبوکار است که در کوتاه مدت بستههای تشویقی ویژهای را برای حرکت اقتصادی در جامعه در نظر گرفته شده است.
18. دولت تدبیر و امید به دنبال این است که آنچنان مردم را از درآمد سرشار کنند که اصلاً به یارانه 45 هزار تومانی نیازی نداشته باشند.
19. باید زندگی خوب و شغل آبرومند برای مردم افتخار باشد.
20. باید کار را به جایی برسانیم که به جای اینکه مردم دستشان را به سوی دولت دراز کند، دولت دستش را به سوی مردم دراز کند.
21. با ارائه سند راهبردی برای ٣١ استان کشور که از سالها پیش تهیه شده، میتوان نقاط ضعف و قوت هر منطقه را بررسی کرده و به تک تک آنها پرداخت.
22. در دولت تدبیر و امید، اقتصاد ایران و اخلاق در این سرزمین احیا خواهد شد؛ چون باید دروغ و دورویی از این سرزمین رخت بربندد و البته با کشورهای جهان تعامل سازنده داشته باشیم.
23. در دولت تدبیر و امید همراه با یارانههای نقدی، یارانههای کالایی نیز داده میشود تا اقشار ضعیف دیگر دغدغه معیشتی نداشته باشند؛ چرا که اساس اقتصاد دولت من آرامش به مردم و از بین بردن نگرانی است.
24. مسئله آزادی بیان و نقد دولت نیز بسیار مهم است زیرا هیچ کشوری بدون آزادی نمیتواند به توسعه دست یابد.
25. ایجاد شغل نباید با وام باشد که بیکار تبدیل به بیکار بدهکار خواهد شد.
26. یارانه از حالت صدقه باید خارج شود و با تقویت ارزش پول ملی و یارانه کالایی به مردم کمک میکنیم.
27. ورود برنج خارجی سبب لطمه وارد آمدن به محصول داخلی است.
اغماي دولت
يادآوري و نگاهي به شعارهاي انتخاباتي روحاني نشان مي دهد كه نه تنها اكثر اين وعده ها تحقق نيافته بلكه با تصويرسازي غلط و ماورائي از فضاي كشور در دوران پس از رفع تحريم ها؛ اقتصاد كشور در حالت كما فرو رفته است. وعده هاي انتخاباتي كه بعضاً با مرور آنها سخت مي شود باور كرد دولت توجيه و پاسخ قانع كننده اي براي عدم حل آنها داشته باشد. روحاني در حالي در خرداد 92 وعده حل مشكل بيكاري، چرخيدن چرخ كارخانجات، ثبات قيمت ارز، كاهش واردات، پرداخت يارانه كالا در كنار يارانه نقدي و .. را مي داد كه اكنون بدون آمار رسمي نيز مي توان فاصله اين وعده ها با وضع موجود كشور مشاهد كرد.
بدون شك شرايط و اوضاع كنوني اقتصاد كشور بگونه اي نيست كه بتوان انتظار داشت مشكلات موجود طي مدت كوتاهي پس از مذاكرات حل گردند. اما چرا دولت با وجود اشراف كامل بر شرايط، اجازه داد تا گره مشكلات اقتصادي چنان گسترش يابد كه امروز كل جامعه را درگير كلاف پيچيده بحران ركود سازد؟ آيا دولت براي تحقق اين شعارها بجز سرمايه گذاري بر مذاكرات ، اقدام عملي و قابل توجهي انجام داده است؟
از آنجائي كه نگرش دولت روحاني گره زدن تمامي مشكلات كشور به تحريم ها بوده است؛ تمام تمركز و تلاش دولت در راستاي مذاكرات و رفع تحريم ها خلاصه شد. با وجود توافق ژنو و حجم امتيازهايي كه ايران به طرف مقابل داده بود؛ انتظار مي رفت بخش زيادي از تحريم ها رفع شده و بحران اقتصادي كشور تا حد زيادي حل شود. اما نه تنها اين امر تحقق نيافت بلكه بازهم با مانور خبري روي مذاكرات جامع، اقتصاد كشور را در حالت انتظار نگه داشتند.
با وجودي كه دولت در طي دوسال مذاكرات حل هر مسئله در كشور را منوط به پايان مذاكرات مي كرد، اما بسياري از صاحنظران و كارشناسان با توجه به ظرفيت، معضلات و رخنه هاي اقتصاد ايران ؛ عملي شدن تمامي اين وعده ها را غير ممكن مي دانستند. كمااينكه پس از 100 روز و بعد از قرارداد ژنو چنين اتفاقي نيافتاد و اوضاع ركود، بيكاري و ورشكستگي و تعطيلي كارخانجات به مراتب بدتر شد. سوالي كه از طرف دولت بي پاسخ مانده اينست كه مگر هدف از توافق هاي هسته اي ، رونق اقتصادي و چرخيدن چرخ كارخانجات نبود؟ اگر نظر دولت به حل تمامي اين مشكلات به دوران پسا برجام است؛ پس اساساً هدف قرارداد ژنو چه بود؟ آيا مي توان امروز دستاوردي از قرارداد ژنو را در كشور نامبرد؟ چه تضميني وجود دارد كه پس از برجام نيز وضع به همين منوال نباشد؟ آيا در قرارداد ژنو ما امتيازات كمي به طرف مقابل بخشيديم كه انتظارمان از نتايج آن پايين باشد يا تنها هدف اين قرارداد مانور خبري روي وعده 100 روزه بوده است؟
در زمينه برجام نيز حرف ها و وعده هاي دولت و طرفداران دولت روحاني ، قبل و بعد از برجام حاكي از صحبت ها و نظرات احساسي و فاقد پشتوانه منطقي وعلمي بود؛ تا جائي كه مي توان گفت در همان روزهاي اوليه پس از برجام در اغلب نظرات چرخش آشكاري بوجود. اما سوالي كه مطرح مي شود اينست كه اگر دولت مي دانست كه حل چنين مشكلاتي در گرو رفع تحريم ها نيست؛ چرا تمام هم و غم و فرصت خود را صرف مذاكرات كرد. آيا دولت روحاني نمي توانست بخش از مشكلات فعلي را با تدبير بيشتري و تكيه بر توانمندي هاي درون كشور و اقتصاد مقاومتي برطرف كند ؟ آيا دولت اعتقاد داشت كه كليد حل مشكلات تنها در دست كشورهاي 5+1 است؟ آيا مي توان انتظار داشت انبوه وعده هايي كه براي كسب آراي ملت ايران داده است؛ در طي يكسال و نيم آينده تحقق مي يابند؟ يا قرار است اينبار به بهانه فرصت كم پس ازبرجام، 4 سال ديگر هم به اين دولت فرصت داده شود.