به گزارش نما به نقل از تسنیم، شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی کشور در واکنش به سخنان اخیر رئیسجمهور در جمع استانداران و فرمانداران در نامهای خطاب به وی درخواست کرد: از تفسیر به رأی قانون و کلام رهبری به نفع جریانات سیاسی اکیداً پرهیز کنید و از این تغافل عامدانه نسبت به قوانین رسمی کشور و اختیارات نهادهای قانونی کشور خودداری کنید.
متن این نامه به شرح ذیل است:
بسمه تعالی
جناب حجتالاسلام والمسلمین روحانی
ریاست محترم جمهوری
با سلام و تحیت فراوان
ضمن آروزی توفیق خدمتگزاری برای حضرتعالی و هیئت دولت پیرامون مطالبی که در جلسه استانداران و فرمانداران مورخ 1/11/94 مطرح کردهاید، مطالبی به ذهن رسید که خدمتتان عرض میکنیم.
1- فرمودهاید که اسم مجلس، خانه ملت است نه خانه یک جناح خاص، اگر این طور است نیاز به انتخابات نیست همانها دوباره تشریف ببرند مجلس. باید مرّ قانون باشد نه مرّ سلیقه.
این نظریات از شخصی مثل شما که سالهاست در بدنه سطوح بالای نظام حضور دارید و بر ساز و کارهای قانونی کشور آشنا هستید، بسیار بعید است.
قطعاً به خوبی مطلع هستید دستگاههای نظارتی از جمله شورای نگهبان که خود در زمانی که نماینده مردم سمنان در مجلس بودید با روزنامه کیهان مصاحبه کردید و فرمودید که شورای نگهبان جلوی دیکتاتوری را میگیرد، به چه شکل عمل میکنند. حال چه شده که حرف از مرّ سلیقه میزنید.
آقای رئیسجمهور همانطور که فرمودید مجلس خانه ملت است نه خانه احزاب.
از کی تا به حال شورای نگهبان باید مجلس را سهمیهبندی کند و سهم هر حزب و جناح را به تناسب طرفدارانشان بدهد؟ از کی تا به حال شورای نگهبان باید برای هر حزبی تعدادی کرسی در نظر بگیرد و چه نمایندگان آن حزب و جناح صلاحیت داشتند و یا نداشتند تلاش در پر کردن سهمیه آن حزب کند؟
آیا در جایی از قانون نوشته شده که فلان حزب حتماً باید 100 صندلی داشته باشد و فلان حزب 150 تا؟ گویا این شمایید که خانه ملت را با خانه احزاب اشتباه گرفتهاید و گمان میکنید شورای نگهبان براساس سلایق حزبی دست به رد و یا عدم احراز صلاحیتها زده است.
در حالی که دلایل ردصلاحیتها محرمانه است شما به فاصله چند روز چطور از همه آنها اطلاع پیدا کردهاید و سریعاً به این نتیجه رسیدهاید که نظرات شورای نگهبان مر سلیقه بوده است؟ ردصلاحیت برخی کاندیداها را با نسبت حضور برخی نمایندگان اقلیتهای مذهبی مقایسه کردهاید جناب آقای دکتر روحانی به چه حقی به خودتان اجازه میدهید، مردم را تقسیمبندی جناحی کرده و وفاداری آنها به نظام و انقلاب را منوط به تأیید بدون حساب و کتاب یک حزب و یا جناح کنید؟
آیا شأن ریاستجمهوری اسلامی ایران این است که در تریبونهای رسمی نهادها و مجموعههای قانونی کشور را به باد تهمت و افترا بگیرد و آرامش جامعه را به بازی بگیرد؟ بسیار لازم است به جای متهم کردن شورای نگهبان و ایفای نقش وکیل مدافع برخی جریانات سیاسی، این سؤال را از خود بپرسید که چرا کاندیداهای منسوب به برخی جریانات خاص صلاحیت ورود به مجلس را ندارند. هر چند نگاهی به آمار 26 درصدی ردصلاحیت و که برخی از آنها به دلیل جرائم کیفری محرز اتفاق افتاده است حاکی از یک هجمه دروغین رسانهای است.
2- میگویید دلمان میخواهد معتدلین به مجلس راه یابند.
برای ما سؤال است که چرا حضرتعالی خیر و صلاح کشور را در راهیابی طرفدران و حامیان دولت به مجلس میدانید و ابایی هم از گفتن این مطلب ندارید، این انحصارطلبی و مطلقانگاری در نگاه شما که همه حامیان دولت را اهل اعتدال و میانهروی دانسته و منتقدین را افراطی و تندرو میدانید و اینکه گمان میکنید کشور در زمانی پیشرفت میکند که اعتدالیون(بخوانید حامیان بیچون و چرای دولت) وارد مجلس بشوند بسیار مایه تأسف است که البته این نهایت خوشبینی نگارندگان است که این اعتقاد را دارند که علاقه حضرتعالی جهت ورود حامیانتان به مجلس به جهت پیشرفت و تعالی کشور است.
و این را در نظر داشته باشید که جنبش دانشجویان انقلابی اگر قصد پیروی از مرام شما را داشت به راحتی با همین جمله شما میتوانست سیل تهمتها را در راستای مهندسی انتخابات آینده به نفع دولت روانه شما کند که الحمدلله مشی امام و رهبری عظیم الشان انقلاب اسلامی ما را به گونه ای دیگر تربیت کرده است. پس خواهشاً یک بار برای همیشه اعتدال را تعریف کنید و پایبند تعریف خود باشید.
3- جناب آقای رئیس جمهور فرمودهاید: چرا آدرس غلط به مردم میدهیم و فقط التزام به دو اصل قانون اساسی و ولایت فقیه را ملاک قرار میدهیم؟
متأسفانه مغلطه و سفسطه دو عنصر همیشگی سخنرانیهای حضرتعالی بوده است. سؤال اول اینجاست که اولاً چه کسی تنها این دو عنصر را ملاک قرار داده است که حضرتعالی برآن شوریدهاید و به آن اعتراض میکنید؟ مسلم است که این دو اصل است و باید به همراه اصول دیگری باشد و آن ها در کنار این دو اصل معنا پیدا کند، هر نمایندهای علاوه بر شایستگیها و مهارتهای شخصی باید به این دو عنصر هم پایبند باشد و اگر نبود مسلماً صلاحیت ورود به عرصه رقابتها را ندارد و این به قول خودتان از بدیهیات است.
آیا شما به این قائل هستید که اگر شخصی به زعم شما توانمند بود و این دو اصل را رعایت نکرد وارد مراکز تصمیم سازی نظام شود؟ دوماً آیا کشور به این اندازه دچار قحط الرجال است و عناصر انقلابی و معتقد به اصل نظام و رهبری و ولایت فقیه به این اندازه منقرض شدهاند که حضرتعالی برای جامعه اسلامی نسخه نصب زیاد بن ابیه در مناصب حکومتی را تزویج میکنید؟ آیا در انتصابات دولتی هم به این شکل عمل شده است؟ متأسفانه اندکی از تذکر رهبر معظم انقلاب نسبت به درک اشتباه شما از تاریخ و انطباق غیر صحیح آن بر مسائل روز نگذشته است که مجدداً دست به چنین تحلیل نادرستی زده اید. به نظر میآید تلاش حضرتعالی برای جا انداختن یک دوگانه مشهور تحت عنوان (تعهد و تخصص) آدرس غلطی است که جنابتان سعی در نهادینه کردن آن دارید.
4- متأسفانه برای بار چندم به طرز کنایه داری به نقش اجرایی دولت و نقش نظارتی شورای نگهبان در انتخابات اشاره کردهاید و فرمودهاید که مرز اختیارات دولت و شورای نگهبان مخلوط شده است که البته درست فرمودهاید و مسلما موضع گیری صریح و بی پرده ریاست جمهور در حوزه اختیارات شورای نگهبان و ادعای مأموریت دادن به ورازت کشور و معاون اول جهت رایزنی با این شورا که مشخص نیست کجای قانون اساسی آمده است که به شما اجازه رایزنی با شورای نگهبان داده شده است از مصادیق صریح مخلوط شدن مرزهای اختیارات است. کراراً خدمتتان عرض شده است که بر اساس اصل 98 قانون اساسی «تفسیر قانون اساسی به عهده ی شورای نگهبان است» و شورای نگهبان در سال 1370 نظر تفسیری خود را در زمینه اصل 99 قانون اساسی چنین اعلام کرده است: «نظارت مذکور در اصل 99 قانون اساسی، استصوابی است و شامل تمام مراحل اجرایی انتخابات، از جمله تأیید یا رد صلاحیت کاندیداها میشود.»
لازم به ذکر است این نوع نظارت را مجلس شورای اسلامی نیز در چهارم مردادماه سال 1374 تأیید کرد و به رسمیت شناخت: «نظارت بر انتخابات مجلس، برعهده ی شورای نگهبان است. این نظارت استصوابی، عام و در تمام مراحل، در کلیه ی امور مربوط به انتخابات جاری است.». اما از بیان شما شکل دیگر از نظارت استنتاج می شود و آن هم این معنا است که ناظر تنها حق دارد از فعل مجری اطلاع یابد، اما حق دخالت در کار او را ندارد و وظیفه ی او تنها اعلام و گزارش عملکردهاست. البته مسلماً خلاف قانون است و از شما که بارها بر حقوقدان بودن خود تأکید کرده اید، انتظار نمیرود. و همانطور که در خط اندیشه بنیانگذار انقلاب اسلامی بر میآید: پس از رأی و انفاذ شورای نگهبان، هیچ مقامی حق رد آن را ندارد و دولت در اجرای آن باید بدون هیچ ملاحظه ای اقدام کند (صحیفه امام ج17ص 321)
3- در یک اظهار نظر تبلیغاتی جهت ادعای ژست مردم سالاری فرموده اید فیلتر نامزدها را به مردم واحزاب بسپاریم.
آقای رئیس جمهور منظور شما از این گونه حرف های کلی و قابل تفسیر چیست؟ خود همین مردم به قانون اساسی رأی دادند که در آن شورای نگهبان و وزارت کشور و دیگر دستگاهها کار تأیید یا رد صلاحیت ها را انجام میدهند. به خاطر اینکه در بین مردم رسوا نشوند طبق قانون موردی که بر اساس آن ردصلاحیت شدند را فقط به آنها میگویند. آقای روحانی خود شما در سال 58 در مصاحبه ای که در بالا ذکر شد گفته بودید که شورای نگهبان با نظارت استصوابی جلوی دیکتاتوری را میگیرد. در سال 59 گفتهاید: همیشه این قوه مجریه بوده است که اگر جلویش باز باشد کشور را به سمت استبداد میبرد.در سال 60 شما گفتید: قرار باشد بعد هر اظهار نظر شورای نگهبان، هرکسی نظر خودش را هم بگوید و نقد وارد کند که سنگ روی سنگ بند نخواهد شد.
آیا واقعا مدل مردم سالاری شما اینگونه است که درها را باز کنیم تا هر کسی وارد عرصه شود و مردم را به نفع خود و جریانش مصادره کند و کشور را عرصه زور آزمایی و نزاع کند؟ آیا به تبعات نظریات خود اندیشه میکنید؟ از این حرف بر میآید از اساس با شورای نگهبان مخالف هستید این چه دوگانگی است که حضرتعالی در تریبونهای رسمی به آن دامن میزنید؟
4- میگویید اجازه ندهیم که مردم ناامید شوند و کمک به ایجاد فضای امید آفرین کنیم
آقای روحانی مردم از این حرفهایی که میزنید ناامید میشوند نه از اینکه حقیقت روشن شود. مردم از وعدههای عملی نشده و جنگهای سیاسی نا امید میشوند. امید و نشاط مردم زمانی نا امید میشود که برخی مسئولان درون نظام در جایگاه اپوزیسیون مینشینند و هر آنچه مطابق میل دشمنان این مرز و بوم است را بر زبان میرانند. مسلماً این القای ناکارآمدی و عدم اجرای عدالت توسط شما نسبت برخی ارگانهای اساسی نظام بیشتر مایه دلسردی خواهد بود.
در پایان از حضرتعالی درخواست میکنیم حافظ تمام وجوه حق الناس که از طرف حضرت امام خامنه ای مطرح شده است بوده و از تفسیر به رأی قانون و کلام رهبری به نفع جریانات سیاسی اکیداً پرهیز کنید و از این تغافل عامدانه نسبت به قوانین رسمی کشور و اختیارات نهادهای قانونی کشور خودداری کنید.
شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی کشور