چندی پیش خبر اقدام نمایندگان کنگره آمریکا در تصویب طرح محدودیت سفر افرادی که از سال 2011 میلادی به ایران سفر کرده اند که با امضای باراک اوباما به عنوان یک قانون رسمی این کشور ثبت گردید، به تیتر نخست بسیاری از رسانه ها تبدیل گردید.
مهمترین تغییری که اخیرا در قوانین مربوط به ویزای آمریکا ایجاد شد، محروم کردن تعدادی از شهروندان 38 کشور از مزایای توافق معروف به لغو متقابل روادید (Visa Waiver Program) است و مزیت اصلی این توافق چند جانبه این است که شهروندان این کشورها میتوانند بدون ویزا برای دیدارهای 90 روزه به آمریکا سفر کنند. متقابلا شهروندان آمریکا هم برای سفر به آن کشورها نیازی به ویزا ندارند. اما مصوبه تازه تعدادی از شهروندان این 38 کشور را از این امتیاز محروم می کند.
با بالا گرفتن اعتراضات به این مصوبه، در روزهای گذشته خبر اصلاح این قانون در رسانه ها منتشر گردید که البته با استقبال برخی خوش باوران نیز مواجه گردید اما با نگاهی به پشت پرده تصویب این اصلاحیه از سوی افرادی که در ماههای گذشته بیشترین فعالیت را علیه منافع ایرانیان پیگیری کرده اند، به راحتی می توان دلیل این عقب نشینی را بدست آرود.
در اطلاعیه ای که از سوی وزارتخانههای امنیت داخلی و خارجه آمریکا در روز پنج شنبه گذشته منتشر گردید، اعلام شده وزیر امنیت داخلی ایالات متحده میتواند برخی از سفرکنندگان را از محدودیتهای ذکرشده معاف کند که این افراد را بازرگانانی که برای امور مشروع بازرگانی به ایران سفر می کنند، نمایندگان سازمان ملل و سازمان های حقوق بشری و خبرنگاران و روزنامه نگاران شامل می شود.
اما دلیل معاف کردن این افراد از سفر به ایران و چشم پوشی آمریکا از برخورد با این افراد چیست که پاسخ به این سوال با نگاهی به روند و چگونگی نفوذ جاسوسان و عوامل آمریکا به داخل کشور در سالهای اخیر روشن می گردد.
در سالهای گذشته افرادی در قالب بازرگان (مانند سیامک نمازی و نزار ذکا)، خبرنگار (جیسون رضائیان) و فعال حقوق بشر و نماینده سازمان های بین المللی (چون هاله اسفندیاری ، رامین جهانبگلو و..) به کشور وارد شدند که مدتی پس از انجام فعالیت های جاسوسی با هوشیاری نهادهای امنیتی دستگیر شده و بلافاصله هم بازداشت این افراد از سوی کشورهای غربی محکوم و در عالی ترین سطح ممکن برای آژادی آنها اقدام شد!
در این پروژه علاوه بر انتقال اطلاعات حساس از داخل کشور به مبدا خارجی، این گروهها می توانند پروژه مهار ایران از درون را نیز پیگیری کنند.
بازرگانان با استفاده از بازار داخلی در دوران پسابرجام می توانند کشور را به لنگرگاه اجناس آمریکایی و غربی تبدیل کرده و با این نفوذ در خانه های ایرانیان در تغییر سبک زندگی مردم موفق شده و ذائقه زندگی ایرانیان را تغییر دهند.
خبرنگاران غربی هم که ید طولائی در تصویرسازی معکوس از وقایع داخلی دارند هم با استفاده از این فضای باز شده می توانند به ادامه پروژه تغییر نگاه مردم ادامه داده و از این فرصت برای فرستادن پیامهای مورد پسند به غرب از داخل کشور از زبان مردم ایران و سپس ارسال آنها به خانه های ایرانیان از طریق رسانه هایی که به صورت کامل در اختیار مراکز قدرت استکبار قرار دارد، در یک پروژه مدون موفقیت قابل توجهی کسب کنند.
اما در این میان باید مهمترین نقش برای فعلان به اصطلاح حقوق بشری و نهادهای بین المللی حائز گردید که در طول 18 سال اخیر نقش بسیار مهمی در پرونده سازی و ایجاد جنجال علیه مسائل داخلی ایران در مجامع بین المللی را داشته اند.
افرادی که در سال های گذشته در اندیشکده های وابسته به محافل قدرت در آمریکا و..به عنوان کارمند رسمی مشغول به فعالیت بوده و بارها با استفاده از فضای ایجاد شده توسط غربگرایان داخلی به ایران سفر کرده و با حضور در مجامع مختلف به شبکه سازی در میان افراد موثر و نخبگان داخلی که همواره آماج نفوذ بوده اند، مشغول شده و به تئوریزه کردن راهبرد «شرمندهسازی» پرداخته اند.
راهبردی که در آن جمهوری اسلامی در عرصهی داخلی به «نقض حقوق بشر و آزادی بیان»، «غیردموکراتیک بودن»، «ایدئولوژیک بودن» و…، در عرصهی منطقهای به «مداخله در امور داخلی کشورهای دیگر»، «برهمزنندهی امنیت منطقه»، «بیثباتکنندهی منطقه»، «بخشی از مشکل» و… متهم شده و در ادامه به مرور موجبات تغییر رفتار رفتار ایران فراهم گردد.
به نظر می رسد با توجه به اینکه طرح براندازی جمهوری اسلامی به عنوان گزینه نخست دستگاههای استکباری با استفاده از ابزار مختلف همچنان بر روی میز است، هوشیاری نهادهای امنیتی که کارنامه درخشانی در مقابله با نفوذ عوامل کشورهای غربی به داخل کشور و عقیم ماندن طرحهای براندازانه آنها دارند، در فضای دوران پسابرجام مهمترین نقش را در عقیم ماندن طرحهایی که با همراهی«بازیگران داخلی» متمایل به غرب به دبنال تغییر سرنوشت ملت ما هستند، نقشی حیاتی خواهد داشت.
منبع:فتن